#_خاطره شهیدوالامقام علی برار( رضا ) سیف الله نژاد دوست دوران کودکی و نوجوانی ام مثل دیگرافراد جامعه متحمل سختی های زیادی در زندگی خودش بوده .لباس سیاه در عکس قبلی و با محاسن علتش این بود که برادرکوجکترش در سانحه تصادف فوت کرده بود و با دو فرزند به دیار باقی رفته و مادر داغدیده آنها از فراق آن فرزند خلاص نشده بود که فرزند دیگرش به شهادت رسید. آخرین باری که از خدمت مقدس سربازی به مرخصی آمد ایام عید نوروز سال 1361بود که این عکس و چند عکس دیگر را نشانش دادم . و تجدید خاطره ای برایش شد . این عکس در تابستان سال1357بابلسر پارکینگ اول دریا گرفته شد. روح این دو برادر و والدینشان شاد با ذکر صلوات🌹 سمت چپ بالا/ شهید رضا سیف الله نژاد و حسن مهدی زاده /پایین 1-شهید رضا سیف الله نژاد2-حسن مهدی زاده 3-اقای علی نجف نژاد4-آقای حسین آقابابایی ✍️حسن مهدی زاده @sangareshohadababol

🌷🍀یادی از شب عملیات والفجر4🍀🌷 🌴 شب عملیات والفجر۴شبی که گردان یا رسول ص به فرماندهی فرماندهان گرانقدر ،شهیدان ،سردار حاج حسین بصیر، محمد تیموری، حسین روحی ،سید علی اکبر شجاعیان، شعبان کاظمی ، و شهیدان محمدرضا عبدالله پور ،خلیل جلیل نتاج، یوسف پورتقی ، محمد تقی محمدیان، علی اکبرصدیقی، زنده یاد جانباز علی اکبر عسکریان، عسکری اسدی، عادل جنگی، رضا حق پرست، خسروی ، حمید علامه زاده، علی مسکریان،و خیلی از عزیزان دیگر،نماز مغرب و عشاء را خواندیم،سپس سوار کمپرسی شدیم . 🌷یادم هست که قدرت بالا رفتن از پله ها را با تجهیزات نداشتم ،اما با کمک دوستان سوار کمپرسی شدیم ،و بعد از مسافتی پیاده شدیم و در تپه های متعددی به ستون حرکت کردیم،شاید بیش از ۴یا۵ ساعت با کلی از تجهیزات و مهمات سنگین در کوه و کمر شبانه پیاده در راه بودیم،حتی درجایی دیگر قدرت ادامه راه را نداشتیم که تیربارچی دسته ما حاج ناصر حسن زاده گفت دسته تیر بارمو بگیر تا یدک کشت کنم 🍀خاطرم هست شهید خلیل جلیل نتاج که قبل از عملیات والفجر۴ در عملیات قبلی از ناحیه دست هم جانباز بود، پشت سرم بود برگشتم گفتم کی میرسیم ،ناگهان صدای شهیدمحمد تیموری که پشت سر شهید جلیل نتاج بود را شندیم،گفت شروع عملیات تپه روبروست،شهید تیموری مثل سابق اور سپاهیش را انداخته بود دوشش و با هیبت خاصی حرکت میکرد،و بعد متوجه شدیم مسیر شناسایی شده را دشمن بست و کاملا مین گذاری کرده بودند و تغییر مسیر دادیم،و بعد با سخت بودن مسیر جدید برای نفوذ،به مسیر قبلی برگشتیم 🌴با توجه به شروع عملیات در محورهای دیگر و هماهنگ شدن با نیروهای همجوار ،عده ای با داوطلب شدن ، از بسیجیان گروهان۳ و فرمانده گروهان شون به میدان مین زدن و خودشان را روی مین انداختن و باشهادتتشان معبر را بازکردن و ادامه عملیات ،که با انفجار مین ها دشمن شروع به شلیک خمپاره ۶۰نمود،که بعضی از ما با ترکشهای خمپاره ۶۰ مجروح و شهید و زمین گیر شدیم اما همرزمان دلاور گردان یا رسول (ص) با رزم و خشم شان بر دشمن زبون تاختند و دستاورد بزرگی را در عملیات والفجر ۴ با رمز مبارک یا الله یا الله یا الله برای امام عزیزمان بنیانگذار انقلاب اسلامی به ارمغان آوردند . 🌷روحشان شاد و یادشان گرامی و راهشان پررهرو باد.🌷 ✍️حاج مهدی یوسفی #_خاطره #_شب_عملیات_والفجر_4 @sangareshohadababol

سالروز ولادت شهید علی اکبر پورآخوندی امیری نام پدر : علی اصغر نام مادر: سیده معصومه عسکری تاریخ تولد :1344/02/11 تاریخ شهادت : 1360/09/20 محل شهادت : گیلان غرب گلزار : ذرزیکلا شیخ #_خاطره🍀 🌺 دوست شهید : من و شهید آخوندی در سال 58 تا 60 در نجاری همکار بودیم . شهید آخوندی یک انسان خوش اخلاق و دلسوز بود . در سال 60 در منطقه گیلانغرب و در پایگاه میثم به مدت 2 ماه با هم بودیم . در مدتی که با هم بودیم خیلی شوخی می کرد و خوش رو بود در عملیات گیلانغرب ما به محاصره عراقی ها در آمدیم شهید آخوندی ، شهیدحسن پوررسول و شهید حسن حسن تبار در بالای قله محاصره بودند و از هر طرف به آن ها شلیک می شد شب شد و سه شهید از قله پایین آمدند بر روی یک رودخانه ی بی آبی می دویدند و در سر یک پیچ شهید آخوندی از آن ها جلوتر بود یک خمپاره 60 جلوی او به زمین خورد و او را شهید کرد . @sangareshohadababol

#_خاطره شهیدوالامقام علی برار( رضا ) سیف الله نژاد دوست دوران کودکی و نوجوانی ام مثل دیگرافراد جامعه متحمل سختی های زیادی در زندگی خودش بوده .لباس سیاه در عکس قبلی و با محاسن علتش این بود که برادرکوجکترش در سانحه تصادف فوت کرده بود و با دو فرزند به دیار باقی رفته و مادر داغدیده آنها از فراق آن فرزند خلاص نشده بود که فرزند دیگرش به شهادت رسید. آخرین باری که از خدمت مقدس سربازی به مرخصی آمد ایام عید نوروز سال 1361بود که این عکس و چند عکس دیگر را نشانش دادم . و تجدید خاطره ای برایش شد . این عکس در تابستان سال1357بابلسر پارکینگ اول دریا گرفته شد. روح این دو برادر و والدینشان شاد با ذکر صلوات🌹 سمت چپ بالا/ شهید رضا سیف الله نژاد و حسن مهدی زاده /پایین 1-شهید رضا سیف الله نژاد 2-حسن مهدی زاده 3-اقای علی نجف نژاد 4-آقای حسین آقابابایی ✍️حسن مهدی زاده @sangareshohadababol

#_خاطره 🌷شهید والامقام علی برار ( رضا ) سیف الله نژاد دوست دوران کودکی و نوجوانی ام در محله سجادیه بود و مثل دیگر افراد جامعه متحمل سختی های زیادی در زندگی خودش بوده 17 سالگی ازدواج نموده و دارای دو فرزند بود . سال 1360 به خدمت مقدس سربازی در آمد . لباس سیاه در عکس قبلی و با محاسن علتش این بود که برادر کوجکترش جعفر آقا در سانحه تصادف فوت کرده بود و با دو فرزند به دیار باقی رفته و مادر داغدیده آنها از فراق یک فرزند خلاص نشده بود که فرزند دیگرش به شهادت رسید. 🌹آخرین باری که از خدمت مقدس سربازی به مرخصی آمد ایام عید نوروز سال 1361بود که این عکس و چند عکس دیگر را نشانش دادم . و تجدید خاطره ای برایش شد . در اردیبهشت سال 1361 هشت روز بعد از شهادت برادرم محمد ( حمید ) مهدی زاده و در همان عملیات ( الی بیت المقدس ) در تاریخ 1361/2/18 منطقه عملیاتی الی بیت المقدس ، در بحبوحه آزادی خرمشهر به فیض شهادت نائل شدند . روح این دو برادر و والدینشان شاد با ذکر صلوات🌹 پایین از چپ: 1-🌷شهید رضا سیف الله نژاد 2-حسن مهدی زاده 3-آقای علی نجف نژاد 4-آقای حسین آقابابایی بابلسر، تابستان 1357 ✍️مهدی زاده @sangareshohadababol

🌷🍀یادی از شب عملیات والفجر4🍀🌷 🌴 شب عملیات والفجر۴شبی که گردان یا رسول ص به فرماندهی فرماندهان گرانقدر ،شهیدان ،سردار حاج حسین بصیر، محمد تیموری، حسین روحی ،سید علی اکبر شجاعیان، شعبان کاظمی ، و شهیدان محمدرضا عبدالله پور ،خلیل جلیل نتاج، یوسف پورتقی ، محمد تقی محمدیان، علی اکبرصدیقی، زنده یاد جانباز علی اکبر عسکریان، عسکری اسدی، عادل جنگی، رضا حق پرست، خسروی ، حمید علامه زاده، علی مسکریان،و خیلی از عزیزان دیگر،نماز مغرب و عشاء را خواندیم،سپس سوار کمپرسی شدیم . 🌷یادم هست که قدرت بالا رفتن از پله ها را با تجهیزات نداشتم ،اما با کمک دوستان سوار کمپرسی شدیم ،و بعد از مسافتی پیاده شدیم و در تپه های متعددی به ستون حرکت کردیم،شاید بیش از ۴یا۵ ساعت با کلی از تجهیزات و مهمات سنگین در کوه و کمر شبانه پیاده در راه بودیم،حتی درجایی دیگر قدرت ادامه راه را نداشتیم که تیربارچی دسته ما حاج ناصر حسن زاده گفت دسته تیر بارمو بگیر تا یدک کشت کنم 🍀خاطرم هست شهید خلیل جلیل نتاج که قبل از عملیات والفجر۴ در عملیات قبلی از ناحیه دست هم جانباز بود، پشت سرم بود برگشتم گفتم کی میرسیم ،ناگهان صدای شهیدمحمد تیموری که پشت سر شهید جلیل نتاج بود را شندیم،گفت شروع عملیات تپه روبروست،شهید تیموری مثل سابق اور سپاهیش را انداخته بود دوشش و با هیبت خاصی حرکت میکرد،و بعد متوجه شدیم مسیر شناسایی شده را دشمن بست و کاملا مین گذاری کرده بودند و تغییر مسیر دادیم،و بعد با سخت بودن مسیر جدید برای نفوذ،به مسیر قبلی برگشتیم 🌴با توجه به شروع عملیات در محورهای دیگر و هماهنگ شدن با نیروهای همجوار ،عده ای با داوطلب شدن ، از بسیجیان گروهان۳ و فرمانده گروهان شون به میدان مین زدن و خودشان را روی مین انداختن و باشهادتتشان معبر را بازکردن و ادامه عملیات ،که با انفجار مین ها دشمن شروع به شلیک خمپاره ۶۰نمود،که بعضی از ما با ترکشهای خمپاره ۶۰ مجروح و شهید و زمین گیر شدیم اما همرزمان دلاور گردان یا رسول (ص) با رزم و خشم شان بر دشمن زبون تاختند و دستاورد بزرگی را در عملیات والفجر ۴ با رمز مبارک یا الله یا الله یا الله برای امام عزیزمان بنیانگذار انقلاب اسلامی به ارمغان آوردند . 🌷روحشان شاد و یادشان گرامی و راهشان پررهرو باد.🌷 ✍️حاج مهدی یوسفی #_خاطره #_شب_عملیات_والفجر_4 @sangareshohadababol

سالروز ولادت شهید علی اکبر پورآخوندی امیری نام پدر : علی اصغر نام مادر: سیده معصومه عسکری تاریخ تولد :1344/02/11 تاریخ شهادت : 1360/09/20 محل شهادت : گیلان غرب گلزار : درزیکلا شیخ بابل #_خاطره🍀 🌺 دوست شهید : من و شهید آخوندی در سال 58 تا 60 در نجاری همکار بودیم . شهید آخوندی یک انسان خوش اخلاق و دلسوز بود . در سال 60 در منطقه گیلانغرب و در پایگاه میثم به مدت 2 ماه با هم بودیم . در مدتی که با هم بودیم خیلی شوخی می کرد و خوش رو بود در عملیات گیلانغرب ما به محاصره عراقی ها در آمدیم شهید آخوندی ، شهیدحسن پوررسول و شهید حسن حسن تبار در بالای قله محاصره بودند و از هر طرف به آن ها شلیک می شد شب شد و سه شهید از قله پایین آمدند بر روی یک رودخانه ی بی آبی می دویدند و در سر یک پیچ شهید آخوندی از آن ها جلوتر بود یک خمپاره 60 جلوی او به زمین خورد و او را شهید کرد . @sangareshohadababol

#_خاطره شهیدوالامقام علی برار( رضا ) سیف الله نژاد دوست دوران کودکی و نوجوانی ام مثل دیگرافراد جامعه متحمل سختی های زیادی در زندگی خودش بوده .لباس سیاه در عکس قبلی و با محاسن علتش این بود که برادرکوجکترش در سانحه تصادف فوت کرده بود و با دو فرزند به دیار باقی رفته و مادر داغدیده آنها از فراق آن فرزند خلاص نشده بود که فرزند دیگرش به شهادت رسید. آخرین باری که از خدمت مقدس سربازی به مرخصی آمد ایام عید نوروز سال 1361بود که این عکس و چند عکس دیگر را نشانش دادم . و تجدید خاطره ای برایش شد . این عکس در تابستان سال1357بابلسر پارکینگ اول دریا گرفته شد. روح این دو برادر و والدینشان شاد با ذکر صلوات🌹 سمت چپ بالا/ شهید رضا سیف الله نژاد و حسن مهدی زاده /پایین 1-شهید رضا سیف الله نژاد 2-حسن مهدی زاده 3-اقای علی نجف نژاد 4-آقای حسین آقابابایی ✍️حسن مهدی زاده @sangareshohadababol

#_خاطره 🌷شهید والامقام علی برار ( رضا ) سیف الله نژاد دوست دوران کودکی و نوجوانی ام در محله سجادیه بود و مثل دیگر افراد جامعه متحمل سختی های زیادی در زندگی خودش بوده 17 سالگی ازدواج نموده و دارای دو فرزند بود . سال 1360 به خدمت مقدس سربازی در آمد . لباس سیاه در عکس قبلی و با محاسن علتش این بود که برادر کوجکترش جعفر آقا در سانحه تصادف فوت کرده بود و با دو فرزند به دیار باقی رفته و مادر داغدیده آنها از فراق یک فرزند خلاص نشده بود که فرزند دیگرش به شهادت رسید. 🌹آخرین باری که از خدمت مقدس سربازی به مرخصی آمد ایام عید نوروز سال 1361بود که این عکس و چند عکس دیگر را نشانش دادم . و تجدید خاطره ای برایش شد . در اردیبهشت سال 1361 هشت روز بعد از شهادت برادرم محمد ( حمید ) مهدی زاده و در همان عملیات ( الی بیت المقدس ) در تاریخ 1361/2/18 منطقه عملیاتی الی بیت المقدس ، در بحبوحه آزادی خرمشهر به فیض شهادت نائل شدند . روح این دو برادر و والدینشان شاد با ذکر صلوات🌹 پایین از چپ: 1-🌷شهید رضا سیف الله نژاد 2-حسن مهدی زاده 3-آقای علی نجف نژاد 4-آقای حسین آقابابایی بابلسر، تابستان 1357 ✍️مهدی زاده @sangareshohadababol

🌷🍀یادی از شب عملیات والفجر4🍀🌷 🌴 شب عملیات والفجر۴شبی که گردان یا رسول ص به فرماندهی فرماندهان گرانقدر ،شهیدان ،سردار حاج حسین بصیر، محمد تیموری، حسین روحی ،سید علی اکبر شجاعیان، شعبان کاظمی ، و شهیدان محمدرضا عبدالله پور ،خلیل جلیل نتاج، یوسف پورتقی ، محمد تقی محمدیان، علی اکبرصدیقی، زنده یاد جانباز علی اکبر عسکریان، عسکری اسدی، عادل جنگی، رضا حق پرست، خسروی ، حمید علامه زاده، علی مسکریان،و خیلی از عزیزان دیگر،نماز مغرب و عشاء را خواندیم،سپس سوار کمپرسی شدیم . 🌷یادم هست که قدرت بالا رفتن از پله ها را با تجهیزات نداشتم ،اما با کمک دوستان سوار کمپرسی شدیم ،و بعد از مسافتی پیاده شدیم و در تپه های متعددی به ستون حرکت کردیم،شاید بیش از ۴یا۵ ساعت با کلی از تجهیزات و مهمات سنگین در کوه و کمر شبانه پیاده در راه بودیم،حتی درجایی دیگر قدرت ادامه راه را نداشتیم که تیربارچی دسته ما حاج ناصر حسن زاده گفت دسته تیر بارمو بگیر تا یدک کشت کنم 🍀خاطرم هست شهید خلیل جلیل نتاج که قبل از عملیات والفجر۴ در عملیات قبلی از ناحیه دست هم جانباز بود، پشت سرم بود برگشتم گفتم کی میرسیم ،ناگهان صدای شهیدمحمد تیموری که پشت سر شهید جلیل نتاج بود را شندیم،گفت شروع عملیات تپه روبروست،شهید تیموری مثل سابق اور سپاهیش را انداخته بود دوشش و با هیبت خاصی حرکت میکرد،و بعد متوجه شدیم مسیر شناسایی شده را دشمن بست و کاملا مین گذاری کرده بودند و تغییر مسیر دادیم،و بعد با سخت بودن مسیر جدید برای نفوذ،به مسیر قبلی برگشتیم 🌴با توجه به شروع عملیات در محورهای دیگر و هماهنگ شدن با نیروهای همجوار ،عده ای با داوطلب شدن ، از بسیجیان گروهان۳ و فرمانده گروهان شون به میدان مین زدن و خودشان را روی مین انداختن و باشهادتتشان معبر را بازکردن و ادامه عملیات ،که با انفجار مین ها دشمن شروع به شلیک خمپاره ۶۰نمود،که بعضی از ما با ترکشهای خمپاره ۶۰ مجروح و شهید و زمین گیر شدیم اما همرزمان دلاور گردان یا رسول (ص) با رزم و خشم شان بر دشمن زبون تاختند و دستاورد بزرگی را در عملیات والفجر ۴ با رمز مبارک یا الله یا الله یا الله برای امام عزیزمان بنیانگذار انقلاب اسلامی به ارمغان آوردند . 🌷روحشان شاد و یادشان گرامی و راهشان پررهرو باد.🌷 ✍️حاج مهدی یوسفی #_خاطره #_شب_عملیات_والفجر_4 @sangareshohadababol

سالروز ولادت شهید علی اکبر پورآخوندی امیری نام پدر : علی اصغر نام مادر: سیده معصومه عسکری تاریخ تولد :1344/02/11 تاریخ شهادت : 1360/09/20 محل شهادت : گیلان غرب گلزار : درزیکلا شیخ بابل #_خاطره🍀 🌺 دوست شهید : من و شهید آخوندی در سال 58 تا 60 در نجاری همکار بودیم . شهید آخوندی یک انسان خوش اخلاق و دلسوز بود . در سال 60 در منطقه گیلانغرب و در پایگاه میثم به مدت 2 ماه با هم بودیم . در مدتی که با هم بودیم خیلی شوخی می کرد و خوش رو بود در عملیات گیلانغرب ما به محاصره عراقی ها در آمدیم شهید آخوندی ، شهیدحسن پوررسول و شهید حسن حسن تبار در بالای قله محاصره بودند و از هر طرف به آن ها شلیک می شد شب شد و سه شهید از قله پایین آمدند بر روی یک رودخانه ی بی آبی می دویدند و در سر یک پیچ شهید آخوندی از آن ها جلوتر بود یک خمپاره 60 جلوی او به زمین خورد و او را شهید کرد . @sangareshohadababol

#_خاطره شهیدوالامقام علی برار( رضا ) سیف الله نژاد دوست دوران کودکی و نوجوانی ام مثل دیگرافراد جامعه متحمل سختی های زیادی در زندگی خودش بوده .لباس سیاه در عکس قبلی و با محاسن علتش این بود که برادرکوجکترش در سانحه تصادف فوت کرده بود و با دو فرزند به دیار باقی رفته و مادر داغدیده آنها از فراق آن فرزند خلاص نشده بود که فرزند دیگرش به شهادت رسید. آخرین باری که از خدمت مقدس سربازی به مرخصی آمد ایام عید نوروز سال 1361بود که این عکس و چند عکس دیگر را نشانش دادم . و تجدید خاطره ای برایش شد . این عکس در تابستان سال1357بابلسر پارکینگ اول دریا گرفته شد. روح این دو برادر و والدینشان شاد با ذکر صلوات🌹 سمت چپ بالا/ شهید رضا سیف الله نژاد و حسن مهدی زاده /پایین 1-شهید رضا سیف الله نژاد 2-حسن مهدی زاده 3-اقای علی نجف نژاد 4-آقای حسین آقابابایی ✍️حسن مهدی زاده @sangareshohadababol