eitaa logo
سنگر شهدا
2.8هزار دنبال‌کننده
124.2هزار عکس
11.5هزار ویدیو
147 فایل
یادوخاطره شهدا ورزمندگان دفاع مقدس ارتباط با ما 🚫تبلیغ و تبادل نداریم🚫 https://eitaa.com/Madizadha
مشاهده در ایتا
دانلود
دوران مبارزات عالم فقید آیت الله هادی روحانی 🔸آيت‌الله نورمفيدي نماينده ولي فقيه در استان گلستان درباره مبارزات آيت‌الله روحاني گفت: وقتي حضرت امام (ره) نهضت را آغاز كردند، همه اقشار مردم اهميت ورود و حضور در انقلاب را درك نكرده بودند، اوايل يك حضور عمومي نبود و حتي همه روحانيون فرصت حضور جدي در انقلاب را پيدا نكرده بودند اما آيت الله روحاني از اوايل نهضت حضرت امام حضور فعال داشتند و از علاقمندان و مريدان به حضرت امام بودند كه اين يك امتياز مهم است. همسر (مرحومه ) حاج آقا روحاني كه ياور ايشان در مبارزات قبل از انقلاب بود، بيان داشت: آقا امام را خيلي دوست داشتند و به ما بارها مي‌فرمودند؛ براي سلامتي حضرت امام دعا كنيد و روزه بگيريد. 🔹وي افزود: يكي از كارهاي مبارزاتي آيت‌الله روحاني كه مبين ارادت وي به حضرت امام است، اين بود زماني كه حضرت امام در نجف در تبعيد بودند و حاج آقا هم در ايران تحت نظر بود، به بنده مبلغ 100 هزار تومان پول داده و خواستند اين پول را به آيت الله پسنديده اخوي حضرت امام بدهم. به قم رفتيم و در حالي كه به شدت منزل آقاي پسنديده تحت نظر بود، پول را به كمرم بستم و خدمت ايشان رسيده و پول را خدمتشان تقديم كردم. حجت‌الاسلام حسن روحاني حجت‌الاسلام حسن ( مجتبی ) روحاني فرزند آن سفر كرده و امام جمعه بابل نيز اظهار داشت: گاهي كه براي پدر مشكلاتي در بعد سياسي به وجود مي‌آمد و ساواك به شدت فشار مي‌آورد، براي خلاصي از اين وضع بلافاصله به شهرستاني كه از ايشان دعوت مي‌كردند، مي‌رفتند تا وظيفه خويش را در ايام تبليغ به طور كامل انجام دهد و آثاري از هدايت دين الهي را در مكان‌هاي مختلف به يادگار بگذارد. آيت‌الله روحاني در اثر مبارزات سياسي متحمل زندان‌ها، جسارت‌ها و شكنجه‌هاي روحي و رواني فراواني شد و از آنجايي كه مبارزات خويش را از حضرت امام (ره) مي ‌آموخت لحظه‌اي سازش با ظلم را روا نداشتند و به همين دليل مورد بغض و كينه دشمنان بود. خدمات اجتماعي 🔹از خدمات انجام شده توسط آيت‌الله روحاني در استان مازندران که با کمک خیرین همراه بوده مي‌توان به احداث پارك بزرگ نوشيرواني بابل، احداث پل كله بست، بازسازي مدرسه صدر، انجام خدمات فرهنگي، كمك به زلزله زدگان، بازسازي برخي از مناطق جنگي (خصوصا شهر سوسنگرد ) ، كمك به سيل زدگان نكا، حل مشكلات مردم، تفقد از معلولان و بيماران، پيگيري احداث گشتارگاه صنعتي در بندپي و احداث پل موزيرج اشاره كرد. وفات ⚫️سرانجام مرحوم آيت الله روحاني پس از عمري تلاش و مبارزه و آموختن علم و دانش به بسياري از شاگردان خويش در عصر 21 مهر ماه سال 78 همزمان با سالروز شهادت امام هادي (ع) دار فاني را وداع گفت و به جمع دوستان و همرزمان خويش پيوست. @sangareshohadababol
🌷زندگینامه روحانی شهید حجت الاسلام شعبانعلی وزین 🌺 شهید شعبان علی وزین، از هنرمندانی بود که با اخلاص و طهارت باطنی اش باب جنت اللقاء را به روی خودش گشود و همچون پرستویی سبکبال به پرواز درآمد. او به سال 1335 ش، در طبیعت همیشه بهار شهرستان بابل و در خانواده ای متدین پا به عرصه حیات نهاد. آنگاه که دوران راهنمایی را در زادگاهش تمام کرد، چشم دلش را هوشیار گردانید و دل را مشتاق قدم نهادن در مکتب امام صادق علیه السلام دید، لذا فرصت را غنیمت شمرد و با عزیمت به حوزه علمیه قم دلش را همراه مسافران کوی دوست گردانید و بدین سان به جرگه شریف روحانیت پیوست. این طلبه فعال و سخت کوش با عزم جازمش مقاطع مقدمات و سطح را گذراند و جدیت خاصی داشت تا عمل را رفیق شفیق آن علوم کند. اعتماد به نفس شگرفی داشت و در برابر ناملایمات روزگار، ملایم و انسانی قانع و کتوم بود تا آن جا که نزدیک ترین دوستانش از وضعیت نابسامان مالی او با خبر نشدند. در تشییع پیکر پاکش، استاد مکرمش با شنیدن قناعت و فقر مالی او می گفت: چرا مرا از وضع او آگاه نکردید؟ 🌹آنگاه که درخت انقلاب جوانه زدن را آغاز کرد، ایشان در کنار مردم فعالیت های سیاسی اجتماعی اش را شروع و در حرکت های مردمی حضوری فعال داشت و آن گاه که درخت انقلاب به ثمر نشست و نغمه نه شرقی و نه غربی را در عرصه بین المللی به صدا درآورد، در کنار تحصیل و تتبع در کتب اسلامی، خدمات ارزنده ای در نهادهای مختلف از جمله سازمان مبارزه با مواد مخدر صورت داد، سپس در مراکز جهادسازندگی و سپاه پاسداران هم رسالت تبلیغی خود را به خوبی انجام داد. بادهای اندیشه منحرفین در برابر اعتقاد راسخش، از حرکت متوقف می شد چراکه با سخنرانی و ارشادهایش زمینه درک صحیح را برای جوانانی که در دام افکار پلید منحرفین گرفتار شده بودند فراهم می نمود. با شروع جنگ تحمیلی، برای حفظ کیان نظام مقدس اسلامی به جبهه رهسپار شد، مدت ها در دفتر رسیدگی به جنگ زدگان در اهواز خدمت کرد و چندی در قسمت ترابری برای رساندن مبلغان حوزه به جبهه های مختلف تلاش نمود و مدت زیادی را در پست نمایندگی حاکم شرع اهواز به فعالیت پرداخت. 🌷انس این طلبه رزمنده با کتاب، مجدداً وی را به قم و حوزه علمیه کشانید و به درس مشغول شد، اما بعد از مدتی هجرت دیگری نمود که در حقیقت، آغاز سعادت ابدیش بود. در شهر آبادان سلاح به دست گرفت و قامت مردانگی برافراشت و رزمید؛ تا این که 26 بهمن 1359 با اصابت ترکش خمپاره به پیشانی همیشه در سجده اش، سجده ای خونین کرد و به حلقه ملکوتیان پیوست و مقام عند ربهم یرزقون را از آن خود نمود وپیکر پاکش پس از تشییع باشکوه در قم و بابل، در قبرستان معتمدی بابل به خاک سپرده شد. درود خدا و رسولش به روان مجاهدانی که با نثار جانشان اسلام را یاری نمودند. روحش شاد 🌺 منبع:از مجله افق حوزه 28فروردین1387 @sangareshohadababol
🌷 زندگینامه روحانی شهید حجت الاسلام شعبانعلی وزین 🌸 شهید شعبان علی وزین، از هنرمندانی بود که با اخلاص و طهارت باطنی اش باب جنت اللقاء را به روی خودش گشود و همچون پرستویی سبکبال به پرواز درآمد. او به سال 1335 ش، در طبیعت همیشه بهار شهرستان بابل و در خانواده ای متدین پا به عرصه حیات نهاد. آنگاه که دوران راهنمایی را در زادگاهش تمام کرد، چشم دلش را هوشیار گردانید و دل را مشتاق قدم نهادن در مکتب امام صادق علیه السلام دید، لذا فرصت را غنیمت شمرد و با عزیمت به حوزه علمیه قم دلش را همراه مسافران کوی دوست گردانید و بدین سان به جرگه شریف روحانیت پیوست. این طلبه فعال و سخت کوش با عزم جازمش مقاطع مقدمات و سطح را گذراند و جدیت خاصی داشت تا عمل را رفیق شفیق آن علوم کند. اعتماد به نفس شگرفی داشت و در برابر ناملایمات روزگار، ملایم و انسانی قانع و کتوم بود تا آن جا که نزدیک ترین دوستانش از وضعیت نابسامان مالی او با خبر نشدند. در تشییع پیکر پاکش، استاد مکرمش با شنیدن قناعت و فقر مالی او می گفت: چرا مرا از وضع او آگاه نکردید؟ 🌹آنگاه که درخت انقلاب جوانه زدن را آغاز کرد، ایشان در کنار مردم فعالیت های سیاسی اجتماعی اش را شروع و در حرکت های مردمی حضوری فعال داشت و آن گاه که درخت انقلاب به ثمر نشست و نغمه نه شرقی و نه غربی را در عرصه بین المللی به صدا درآورد، در کنار تحصیل و تتبع در کتب اسلامی، خدمات ارزنده ای در نهادهای مختلف از جمله سازمان مبارزه با مواد مخدر صورت داد، سپس در مراکز جهادسازندگی و سپاه پاسداران هم رسالت تبلیغی خود را به خوبی انجام داد. بادهای اندیشه منحرفین در برابر اعتقاد راسخش، از حرکت متوقف می شد چراکه با سخنرانی و ارشادهایش زمینه درک صحیح را برای جوانانی که در دام افکار پلید منحرفین گرفتار شده بودند فراهم می نمود. با شروع جنگ تحمیلی، برای حفظ کیان نظام مقدس اسلامی به جبهه رهسپار شد، مدت ها در دفتر رسیدگی به جنگ زدگان در اهواز خدمت کرد و چندی در قسمت ترابری برای رساندن مبلغان حوزه به جبهه های مختلف تلاش نمود و مدت زیادی را در پست نمایندگی حاکم شرع اهواز به فعالیت پرداخت. 🌷انس این طلبه رزمنده با کتاب، مجدداً وی را به قم و حوزه علمیه کشانید و به درس مشغول شد، اما بعد از مدتی هجرت دیگری نمود که در حقیقت، آغاز سعادت ابدیش بود. در شهر آبادان سلاح به دست گرفت و قامت مردانگی برافراشت و رزمید؛ تا این که 26 بهمن 1359 با اصابت ترکش خمپاره به پیشانی همیشه در سجده اش، سجده ای خونین کرد و به حلقه ملکوتیان پیوست و مقام عند ربهم یرزقون را از آن خود نمود وپیکر پاکش پس از تشییع باشکوه در قم و بابل، در قبرستان معتمدی بابل به خاک سپرده شد. درود خدا و رسولش به روان مجاهدانی که با نثار جانشان اسلام را یاری نمودند. روحش شاد 🌺 منبع:از مجله افق حوزه 28فروردین1387 @sangareshohadababol
فرازی از زندگینامه عالم فقید آیت االله هادی روحانی 🔸هادي كه در سن پنج سالگي پدر را از دست داد، خود در اين باره مي‌گويد: «در سن پنج سالگي بودم كه پدرم از دنيا رحلت كرد و به ناچار تحت كفالت مادرم قرار گرفتم كه او براي من هم مادر بود و هم پدر.» آيت‌الله روحاني در نوشته اي آورده است: مادرم با كارگري سر مزرعه ديگران و كوبيدن شالي با وسايل سنتي قديم و با دوزندگي لباس ديگران با دست تا نيمه‌هاي شب مدام تلاش مي‌كرد تا ناني به دست آورد و بنده و خواهرم را اداره كند، پوشاك ما لباس‌هاي مندرس بچه‌هاي ديگران بود. 🔹با مشاهده مشكلات زياد مادر، هادي به سمت فعاليت‌هاي بدني و كارگري كشيده شد و مدتي پس از كاركردن در مغازه نانوايي چند ماهي در منزل يكي از متمولان شهر به عنوان كارگري مشغول شد اما چون از بافت آن خانه راضي نبود به نحوي آنجا را ترك كرد. وي براي تعليم كتب فارسي و خط به مدرسه كلاسيك غير رسمي آن روز نزد شيخ ابوالحسن افضلي نوري شوهر خواهر بزرگش رفت و تا كلاس سوم را در آنجا آموخت اما بر اثر فشار زندگي هادي از ادامه تحصيل باز ماند و مجبور شد در همان سن كم به كار كشاورزي و كارگري به همراه مادرش روي آورد. در سال 1320 همزمان با سرنگوني رضاخان پهلوي مدارس علوم ديني گشوده شد و جوانان به سوي حوزه‌هاي علميه روي آوردند. تحصيلات علوم ديني 🔸وي كه شيفته علم و دانش بود، در سن 18 سالگي با تشويق يكي از بستگانش مرحوم ملا ابراهيم توسلي به فراگيري علوم اسلامي در مسجد مولانا بابل روي آورد و در محضر بزرگاني چون حجت‌الاسلام شيخ يعقوب ابوالحسني درونكلايي، مرحوم سيدمحمد محقق‌بهشتي، سرپرست حوزه تلمذ كرد و جامع المقدمات را در آنجا به پايان رساند و بعد از چند ماه وارد مدرسه صدراعظم حوزه علميه خاتم الانبيا شد. آیت الله هادي روحاني تا سال 1323 در مدرسه صدر مشغول تحصيل بود و از اواخر سال 1323 براي ادامه تحصيل و استفاده از استادان بزرگ راهي حوزه علميه قم شد. وي بعد از دوسال ادامه تحصيل در قم و تهران در اواخر سال 1325 هجري شمسي براي ادامه تحصيل به مشهد مقدس رفت و مطول كتابي كه در معاني و بيان است و سيوطي و مغني ابن هاشم را نزد استاد بزرگوار اديب نيشابوري فرا گرفت. 🔹در مدت چهار سال تشرف در مشهد مقدس به قدر توان در ادبيات و فقه و اصول و معارف بهره يافت و در سال 1329 هجري شمسي به قم عزيمت كرد و در مدرسه فيضيه حجره‌اي گرفت. آيت‌الله روحاني پس از فراغت نسبي از دروس سطح بر طبق معمول و متداول حوزه وارد درس خارج شد و از محضر استاد آيت‌الله العظمي مرعشي و و حاج شيخ عبدالحسين فقيهي گيلاني بهره بود. وي همچنين در درس فقه از محضر استاد آيت الله حاج شيخ عباس علي شاهرودي و به مدت دو سال از محضر مجاهد كبير حضرت آيت‌الله امام خميني (ره) و مدت هشت سال در درس خارج مرجع عامه و تامه شيعيان جهان آيت الله سيدحسين بروجردي بهره‌مند شد. @sangareshohadababol
دوران مبارزات عالم فقید آیت الله هادی روحانی 🔸آيت‌الله نورمفيدي نماينده ولي فقيه در استان گلستان درباره مبارزات آيت‌الله روحاني گفت: وقتي حضرت امام (ره) نهضت را آغاز كردند، همه اقشار مردم اهميت ورود و حضور در انقلاب را درك نكرده بودند، اوايل يك حضور عمومي نبود و حتي همه روحانيون فرصت حضور جدي در انقلاب را پيدا نكرده بودند اما آيت الله روحاني از اوايل نهضت حضرت امام حضور فعال داشتند و از علاقمندان و مريدان به حضرت امام بودند كه اين يك امتياز مهم است. همسر (مرحومه ) حاج آقا روحاني كه ياور ايشان در مبارزات قبل از انقلاب بود، بيان داشت: آقا امام را خيلي دوست داشتند و به ما بارها مي‌فرمودند؛ براي سلامتي حضرت امام دعا كنيد و روزه بگيريد. 🔹وي افزود: يكي از كارهاي مبارزاتي آيت‌الله روحاني كه مبين ارادت وي به حضرت امام است، اين بود زماني كه حضرت امام در نجف در تبعيد بودند و حاج آقا هم در ايران تحت نظر بود، به بنده مبلغ 100 هزار تومان پول داده و خواستند اين پول را به آيت الله پسنديده اخوي حضرت امام بدهم. به قم رفتيم و در حالي كه به شدت منزل آقاي پسنديده تحت نظر بود، پول را به كمرم بستم و خدمت ايشان رسيده و پول را خدمتشان تقديم كردم. حجت‌الاسلام حسن روحاني حجت‌الاسلام حسن ( مجتبی ) روحاني فرزند آن سفر كرده و امام جمعه بابل نيز اظهار داشت: گاهي كه براي پدر مشكلاتي در بعد سياسي به وجود مي‌آمد و ساواك به شدت فشار مي‌آورد، براي خلاصي از اين وضع بلافاصله به شهرستاني كه از ايشان دعوت مي‌كردند، مي‌رفتند تا وظيفه خويش را در ايام تبليغ به طور كامل انجام دهد و آثاري از هدايت دين الهي را در مكان‌هاي مختلف به يادگار بگذارد. آيت‌الله روحاني در اثر مبارزات سياسي متحمل زندان‌ها، جسارت‌ها و شكنجه‌هاي روحي و رواني فراواني شد و از آنجايي كه مبارزات خويش را از حضرت امام (ره) مي ‌آموخت لحظه‌اي سازش با ظلم را روا نداشتند و به همين دليل مورد بغض و كينه دشمنان بود. خدمات اجتماعي 🔹از خدمات انجام شده توسط آيت‌الله روحاني در استان مازندران که با کمک خیرین همراه بوده مي‌توان به احداث پارك بزرگ نوشيرواني بابل، احداث پل كله بست، بازسازي مدرسه صدر، انجام خدمات فرهنگي، كمك به زلزله زدگان، بازسازي برخي از مناطق جنگي (خصوصا شهر سوسنگرد ) ، كمك به سيل زدگان نكا، حل مشكلات مردم، تفقد از معلولان و بيماران، پيگيري احداث گشتارگاه صنعتي در بندپي و احداث پل موزيرج اشاره كرد. وفات ⚫️سرانجام مرحوم آيت الله روحاني پس از عمري تلاش و مبارزه و آموختن علم و دانش به بسياري از شاگردان خويش در عصر 21 مهر ماه سال 78 همزمان با سالروز شهادت امام هادي (ع) دار فاني را وداع گفت و به جمع دوستان و همرزمان خويش پيوست. @sangareshohadababol
🌷زندگینامه روحانی شهید حجت الاسلام شعبانعلی وزین 🌺 شهید شعبان علی وزین، از هنرمندانی بود که با اخلاص و طهارت باطنی اش باب جنت اللقاء را به روی خودش گشود و همچون پرستویی سبکبال به پرواز درآمد. او به سال 1335 ش، در طبیعت همیشه بهار شهرستان بابل و در خانواده ای متدین پا به عرصه حیات نهاد. آنگاه که دوران راهنمایی را در زادگاهش تمام کرد، چشم دلش را هوشیار گردانید و دل را مشتاق قدم نهادن در مکتب امام صادق علیه السلام دید، لذا فرصت را غنیمت شمرد و با عزیمت به حوزه علمیه قم دلش را همراه مسافران کوی دوست گردانید و بدین سان به جرگه شریف روحانیت پیوست. این طلبه فعال و سخت کوش با عزم جازمش مقاطع مقدمات و سطح را گذراند و جدیت خاصی داشت تا عمل را رفیق شفیق آن علوم کند. اعتماد به نفس شگرفی داشت و در برابر ناملایمات روزگار، ملایم و انسانی قانع و کتوم بود تا آن جا که نزدیک ترین دوستانش از وضعیت نابسامان مالی او با خبر نشدند. در تشییع پیکر پاکش، استاد مکرمش با شنیدن قناعت و فقر مالی او می گفت: چرا مرا از وضع او آگاه نکردید؟ 🌹آنگاه که درخت انقلاب جوانه زدن را آغاز کرد، ایشان در کنار مردم فعالیت های سیاسی اجتماعی اش را شروع و در حرکت های مردمی حضوری فعال داشت و آن گاه که درخت انقلاب به ثمر نشست و نغمه نه شرقی و نه غربی را در عرصه بین المللی به صدا درآورد، در کنار تحصیل و تتبع در کتب اسلامی، خدمات ارزنده ای در نهادهای مختلف از جمله سازمان مبارزه با مواد مخدر صورت داد، سپس در مراکز جهادسازندگی و سپاه پاسداران هم رسالت تبلیغی خود را به خوبی انجام داد. بادهای اندیشه منحرفین در برابر اعتقاد راسخش، از حرکت متوقف می شد چراکه با سخنرانی و ارشادهایش زمینه درک صحیح را برای جوانانی که در دام افکار پلید منحرفین گرفتار شده بودند فراهم می نمود. با شروع جنگ تحمیلی، برای حفظ کیان نظام مقدس اسلامی به جبهه رهسپار شد، مدت ها در دفتر رسیدگی به جنگ زدگان در اهواز خدمت کرد و چندی در قسمت ترابری برای رساندن مبلغان حوزه به جبهه های مختلف تلاش نمود و مدت زیادی را در پست نمایندگی حاکم شرع اهواز به فعالیت پرداخت. 🌷انس این طلبه رزمنده با کتاب، مجدداً وی را به قم و حوزه علمیه کشانید و به درس مشغول شد، اما بعد از مدتی هجرت دیگری نمود که در حقیقت، آغاز سعادت ابدیش بود. در شهر آبادان سلاح به دست گرفت و قامت مردانگی برافراشت و رزمید؛ تا این که 26 بهمن 1359 با اصابت ترکش خمپاره به پیشانی همیشه در سجده اش، سجده ای خونین کرد و به حلقه ملکوتیان پیوست و مقام عند ربهم یرزقون را از آن خود نمود وپیکر پاکش پس از تشییع باشکوه در قم و بابل، در قبرستان معتمدی بابل به خاک سپرده شد. درود خدا و رسولش به روان مجاهدانی که با نثار جانشان اسلام را یاری نمودند. روحش شاد 🌺 منبع:از مجله افق حوزه 28فروردین1387 @sangareshohadababol
🌷 زندگینامه روحانی شهید حجت الاسلام شعبانعلی وزین 🌸 شهید شعبان علی وزین، از هنرمندانی بود که با اخلاص و طهارت باطنی اش باب جنت اللقاء را به روی خودش گشود و همچون پرستویی سبکبال به پرواز درآمد. او به سال 1335 ش، در طبیعت همیشه بهار شهرستان بابل و در خانواده ای متدین پا به عرصه حیات نهاد. آنگاه که دوران راهنمایی را در زادگاهش تمام کرد، چشم دلش را هوشیار گردانید و دل را مشتاق قدم نهادن در مکتب امام صادق علیه السلام دید، لذا فرصت را غنیمت شمرد و با عزیمت به حوزه علمیه قم دلش را همراه مسافران کوی دوست گردانید و بدین سان به جرگه شریف روحانیت پیوست. این طلبه فعال و سخت کوش با عزم جازمش مقاطع مقدمات و سطح را گذراند و جدیت خاصی داشت تا عمل را رفیق شفیق آن علوم کند. اعتماد به نفس شگرفی داشت و در برابر ناملایمات روزگار، ملایم و انسانی قانع و کتوم بود تا آن جا که نزدیک ترین دوستانش از وضعیت نابسامان مالی او با خبر نشدند. در تشییع پیکر پاکش، استاد مکرمش با شنیدن قناعت و فقر مالی او می گفت: چرا مرا از وضع او آگاه نکردید؟ 🌹آنگاه که درخت انقلاب جوانه زدن را آغاز کرد، ایشان در کنار مردم فعالیت های سیاسی اجتماعی اش را شروع و در حرکت های مردمی حضوری فعال داشت و آن گاه که درخت انقلاب به ثمر نشست و نغمه نه شرقی و نه غربی را در عرصه بین المللی به صدا درآورد، در کنار تحصیل و تتبع در کتب اسلامی، خدمات ارزنده ای در نهادهای مختلف از جمله سازمان مبارزه با مواد مخدر صورت داد، سپس در مراکز جهادسازندگی و سپاه پاسداران هم رسالت تبلیغی خود را به خوبی انجام داد. بادهای اندیشه منحرفین در برابر اعتقاد راسخش، از حرکت متوقف می شد چراکه با سخنرانی و ارشادهایش زمینه درک صحیح را برای جوانانی که در دام افکار پلید منحرفین گرفتار شده بودند فراهم می نمود. با شروع جنگ تحمیلی، برای حفظ کیان نظام مقدس اسلامی به جبهه رهسپار شد، مدت ها در دفتر رسیدگی به جنگ زدگان در اهواز خدمت کرد و چندی در قسمت ترابری برای رساندن مبلغان حوزه به جبهه های مختلف تلاش نمود و مدت زیادی را در پست نمایندگی حاکم شرع اهواز به فعالیت پرداخت. 🌷انس این طلبه رزمنده با کتاب، مجدداً وی را به قم و حوزه علمیه کشانید و به درس مشغول شد، اما بعد از مدتی هجرت دیگری نمود که در حقیقت، آغاز سعادت ابدیش بود. در شهر آبادان سلاح به دست گرفت و قامت مردانگی برافراشت و رزمید؛ تا این که 26 بهمن 1359 با اصابت ترکش خمپاره به پیشانی همیشه در سجده اش، سجده ای خونین کرد و به حلقه ملکوتیان پیوست و مقام عند ربهم یرزقون را از آن خود نمود وپیکر پاکش پس از تشییع باشکوه در قم و بابل، در قبرستان معتمدی بابل به خاک سپرده شد. درود خدا و رسولش به روان مجاهدانی که با نثار جانشان اسلام را یاری نمودند. روحش شاد 🌺 منبع:از مجله افق حوزه 28فروردین1387 @sangareshohadababol
فرازی از زندگینامه عالم فقید آیت االله هادی روحانی 🔸هادي كه در سن پنج سالگي پدر را از دست داد، خود در اين باره مي‌گويد: «در سن پنج سالگي بودم كه پدرم از دنيا رحلت كرد و به ناچار تحت كفالت مادرم قرار گرفتم كه او براي من هم مادر بود و هم پدر.» آيت‌الله روحاني در نوشته اي آورده است: مادرم با كارگري سر مزرعه ديگران و كوبيدن شالي با وسايل سنتي قديم و با دوزندگي لباس ديگران با دست تا نيمه‌هاي شب مدام تلاش مي‌كرد تا ناني به دست آورد و بنده و خواهرم را اداره كند، پوشاك ما لباس‌هاي مندرس بچه‌هاي ديگران بود. 🔹با مشاهده مشكلات زياد مادر، هادي به سمت فعاليت‌هاي بدني و كارگري كشيده شد و مدتي پس از كاركردن در مغازه نانوايي چند ماهي در منزل يكي از متمولان شهر به عنوان كارگري مشغول شد اما چون از بافت آن خانه راضي نبود به نحوي آنجا را ترك كرد. وي براي تعليم كتب فارسي و خط به مدرسه كلاسيك غير رسمي آن روز نزد شيخ ابوالحسن افضلي نوري شوهر خواهر بزرگش رفت و تا كلاس سوم را در آنجا آموخت اما بر اثر فشار زندگي هادي از ادامه تحصيل باز ماند و مجبور شد در همان سن كم به كار كشاورزي و كارگري به همراه مادرش روي آورد. در سال 1320 همزمان با سرنگوني رضاخان پهلوي مدارس علوم ديني گشوده شد و جوانان به سوي حوزه‌هاي علميه روي آوردند. تحصيلات علوم ديني 🔸وي كه شيفته علم و دانش بود، در سن 18 سالگي با تشويق يكي از بستگانش مرحوم ملا ابراهيم توسلي به فراگيري علوم اسلامي در مسجد مولانا بابل روي آورد و در محضر بزرگاني چون حجت‌الاسلام شيخ يعقوب ابوالحسني درونكلايي، مرحوم سيدمحمد محقق‌بهشتي، سرپرست حوزه تلمذ كرد و جامع المقدمات را در آنجا به پايان رساند و بعد از چند ماه وارد مدرسه صدراعظم حوزه علميه خاتم الانبيا شد. آیت الله هادي روحاني تا سال 1323 در مدرسه صدر مشغول تحصيل بود و از اواخر سال 1323 براي ادامه تحصيل و استفاده از استادان بزرگ راهي حوزه علميه قم شد. وي بعد از دوسال ادامه تحصيل در قم و تهران در اواخر سال 1325 هجري شمسي براي ادامه تحصيل به مشهد مقدس رفت و مطول كتابي كه در معاني و بيان است و سيوطي و مغني ابن هاشم را نزد استاد بزرگوار اديب نيشابوري فرا گرفت. 🔹در مدت چهار سال تشرف در مشهد مقدس به قدر توان در ادبيات و فقه و اصول و معارف بهره يافت و در سال 1329 هجري شمسي به قم عزيمت كرد و در مدرسه فيضيه حجره‌اي گرفت. آيت‌الله روحاني پس از فراغت نسبي از دروس سطح بر طبق معمول و متداول حوزه وارد درس خارج شد و از محضر استاد آيت‌الله العظمي مرعشي و و حاج شيخ عبدالحسين فقيهي گيلاني بهره بود. وي همچنين در درس فقه از محضر استاد آيت الله حاج شيخ عباس علي شاهرودي و به مدت دو سال از محضر مجاهد كبير حضرت آيت‌الله امام خميني (ره) و مدت هشت سال در درس خارج مرجع عامه و تامه شيعيان جهان آيت الله سيدحسين بروجردي بهره‌مند شد. @sangareshohadababol
دوران مبارزات عالم فقید آیت الله هادی روحانی 🔸آيت‌الله نورمفيدي نماينده ولي فقيه در استان گلستان درباره مبارزات آيت‌الله روحاني گفت: وقتي حضرت امام (ره) نهضت را آغاز كردند، همه اقشار مردم اهميت ورود و حضور در انقلاب را درك نكرده بودند، اوايل يك حضور عمومي نبود و حتي همه روحانيون فرصت حضور جدي در انقلاب را پيدا نكرده بودند اما آيت الله روحاني از اوايل نهضت حضرت امام حضور فعال داشتند و از علاقمندان و مريدان به حضرت امام بودند كه اين يك امتياز مهم است. همسر (مرحومه ) حاج آقا روحاني كه ياور ايشان در مبارزات قبل از انقلاب بود، بيان داشت: آقا امام را خيلي دوست داشتند و به ما بارها مي‌فرمودند؛ براي سلامتي حضرت امام دعا كنيد و روزه بگيريد. 🔹وي افزود: يكي از كارهاي مبارزاتي آيت‌الله روحاني كه مبين ارادت وي به حضرت امام است، اين بود زماني كه حضرت امام در نجف در تبعيد بودند و حاج آقا هم در ايران تحت نظر بود، به بنده مبلغ 100 هزار تومان پول داده و خواستند اين پول را به آيت الله پسنديده اخوي حضرت امام بدهم. به قم رفتيم و در حالي كه به شدت منزل آقاي پسنديده تحت نظر بود، پول را به كمرم بستم و خدمت ايشان رسيده و پول را خدمتشان تقديم كردم. حجت‌الاسلام حسن روحاني حجت‌الاسلام حسن ( مجتبی ) روحاني فرزند آن سفر كرده و امام جمعه بابل نيز اظهار داشت: گاهي كه براي پدر مشكلاتي در بعد سياسي به وجود مي‌آمد و ساواك به شدت فشار مي‌آورد، براي خلاصي از اين وضع بلافاصله به شهرستاني كه از ايشان دعوت مي‌كردند، مي‌رفتند تا وظيفه خويش را در ايام تبليغ به طور كامل انجام دهد و آثاري از هدايت دين الهي را در مكان‌هاي مختلف به يادگار بگذارد. آيت‌الله روحاني در اثر مبارزات سياسي متحمل زندان‌ها، جسارت‌ها و شكنجه‌هاي روحي و رواني فراواني شد و از آنجايي كه مبارزات خويش را از حضرت امام (ره) مي ‌آموخت لحظه‌اي سازش با ظلم را روا نداشتند و به همين دليل مورد بغض و كينه دشمنان بود. خدمات اجتماعي 🔹از خدمات انجام شده توسط آيت‌الله روحاني در استان مازندران که با کمک خیرین همراه بوده مي‌توان به احداث پارك بزرگ نوشيرواني بابل، احداث پل كله بست، بازسازي مدرسه صدر، انجام خدمات فرهنگي، كمك به زلزله زدگان، بازسازي برخي از مناطق جنگي (خصوصا شهر سوسنگرد ) ، كمك به سيل زدگان نكا، حل مشكلات مردم، تفقد از معلولان و بيماران، پيگيري احداث گشتارگاه صنعتي در بندپي و احداث پل موزيرج اشاره كرد. وفات ⚫️سرانجام مرحوم آيت الله روحاني پس از عمري تلاش و مبارزه و آموختن علم و دانش به بسياري از شاگردان خويش در عصر 21 مهر ماه سال 78 همزمان با سالروز شهادت امام هادي (ع) دار فاني را وداع گفت و به جمع دوستان و همرزمان خويش پيوست. @sangareshohadababol
سنگر شهدا
8️⃣ سالروز عروج ملکوتی شهید روحانی شعبانعلی وزین نام پدر : رجبعلی نام مادر: هاجر خاتون تاریخ تولد
🌷زندگینامه روحانی شهید حجت الاسلام شعبانعلی وزین 🌺 شهید شعبان علی وزین، از هنرمندانی بود که با اخلاص و طهارت باطنی اش باب جنت اللقاء را به روی خودش گشود و همچون پرستویی سبکبال به پرواز درآمد. او به سال 1335 ش، در طبیعت همیشه بهار شهرستان بابل و در خانواده ای متدین پا به عرصه حیات نهاد. آنگاه که دوران راهنمایی را در زادگاهش تمام کرد، چشم دلش را هوشیار گردانید و دل را مشتاق قدم نهادن در مکتب امام صادق علیه السلام دید، لذا فرصت را غنیمت شمرد و با عزیمت به حوزه علمیه قم دلش را همراه مسافران کوی دوست گردانید و بدین سان به جرگه شریف روحانیت پیوست. این طلبه فعال و سخت کوش با عزم جازمش مقاطع مقدمات و سطح را گذراند و جدیت خاصی داشت تا عمل را رفیق شفیق آن علوم کند. اعتماد به نفس شگرفی داشت و در برابر ناملایمات روزگار، ملایم و انسانی قانع و کتوم بود تا آن جا که نزدیک ترین دوستانش از وضعیت نابسامان مالی او با خبر نشدند. در تشییع پیکر پاکش، استاد مکرمش با شنیدن قناعت و فقر مالی او می گفت: چرا مرا از وضع او آگاه نکردید؟ 🌹آنگاه که درخت انقلاب جوانه زدن را آغاز کرد، ایشان در کنار مردم فعالیت های سیاسی اجتماعی اش را شروع و در حرکت های مردمی حضوری فعال داشت و آن گاه که درخت انقلاب به ثمر نشست و نغمه نه شرقی و نه غربی را در عرصه بین المللی به صدا درآورد، در کنار تحصیل و تتبع در کتب اسلامی، خدمات ارزنده ای در نهادهای مختلف از جمله سازمان مبارزه با مواد مخدر صورت داد، سپس در مراکز جهادسازندگی و سپاه پاسداران هم رسالت تبلیغی خود را به خوبی انجام داد. بادهای اندیشه منحرفین در برابر اعتقاد راسخش، از حرکت متوقف می شد چراکه با سخنرانی و ارشادهایش زمینه درک صحیح را برای جوانانی که در دام افکار پلید منحرفین گرفتار شده بودند فراهم می نمود. با شروع جنگ تحمیلی، برای حفظ کیان نظام مقدس اسلامی به جبهه رهسپار شد، مدت ها در دفتر رسیدگی به جنگ زدگان در اهواز خدمت کرد و چندی در قسمت ترابری برای رساندن مبلغان حوزه به جبهه های مختلف تلاش نمود و مدت زیادی را در پست نمایندگی حاکم شرع اهواز به فعالیت پرداخت. 🌷انس این طلبه رزمنده با کتاب، مجدداً وی را به قم و حوزه علمیه کشانید و به درس مشغول شد، اما بعد از مدتی هجرت دیگری نمود که در حقیقت، آغاز سعادت ابدیش بود. در شهر آبادان سلاح به دست گرفت و قامت مردانگی برافراشت و رزمید؛ تا این که 26 بهمن 1359 با اصابت ترکش خمپاره به پیشانی همیشه در سجده اش، سجده ای خونین کرد و به حلقه ملکوتیان پیوست و مقام عند ربهم یرزقون را از آن خود نمود وپیکر پاکش پس از تشییع باشکوه در قم و بابل، در قبرستان معتمدی بابل به خاک سپرده شد. درود خدا و رسولش به روان مجاهدانی که با نثار جانشان اسلام را یاری نمودند. روحش شاد 🌺 منبع:از مجله افق حوزه 28فروردین1387 @sangareshohadababol
سنگر شهدا
سالروز ولادت روحانی شهید شعبانعلی وزین نام پدر : رجبعلی نام مادر: هاجر خاتون تاریخ تولد : 1335/2/
🌷 زندگینامه روحانی شهید حجت الاسلام شعبانعلی وزین 🌸 شهید شعبان علی وزین، از هنرمندانی بود که با اخلاص و طهارت باطنی اش باب جنت اللقاء را به روی خودش گشود و همچون پرستویی سبکبال به پرواز درآمد. او به سال 1335 ش، در طبیعت همیشه بهار شهرستان بابل و در خانواده ای متدین پا به عرصه حیات نهاد. آنگاه که دوران راهنمایی را در زادگاهش تمام کرد، چشم دلش را هوشیار گردانید و دل را مشتاق قدم نهادن در مکتب امام صادق علیه السلام دید، لذا فرصت را غنیمت شمرد و با عزیمت به حوزه علمیه قم دلش را همراه مسافران کوی دوست گردانید و بدین سان به جرگه شریف روحانیت پیوست. این طلبه فعال و سخت کوش با عزم جازمش مقاطع مقدمات و سطح را گذراند و جدیت خاصی داشت تا عمل را رفیق شفیق آن علوم کند. اعتماد به نفس شگرفی داشت و در برابر ناملایمات روزگار، ملایم و انسانی قانع و کتوم بود تا آن جا که نزدیک ترین دوستانش از وضعیت نابسامان مالی او با خبر نشدند. در تشییع پیکر پاکش، استاد مکرمش با شنیدن قناعت و فقر مالی او می گفت: چرا مرا از وضع او آگاه نکردید؟ 🌹آنگاه که درخت انقلاب جوانه زدن را آغاز کرد، ایشان در کنار مردم فعالیت های سیاسی اجتماعی اش را شروع و در حرکت های مردمی حضوری فعال داشت و آن گاه که درخت انقلاب به ثمر نشست و نغمه نه شرقی و نه غربی را در عرصه بین المللی به صدا درآورد، در کنار تحصیل و تتبع در کتب اسلامی، خدمات ارزنده ای در نهادهای مختلف از جمله سازمان مبارزه با مواد مخدر صورت داد، سپس در مراکز جهادسازندگی و سپاه پاسداران هم رسالت تبلیغی خود را به خوبی انجام داد. بادهای اندیشه منحرفین در برابر اعتقاد راسخش، از حرکت متوقف می شد چراکه با سخنرانی و ارشادهایش زمینه درک صحیح را برای جوانانی که در دام افکار پلید منحرفین گرفتار شده بودند فراهم می نمود. با شروع جنگ تحمیلی، برای حفظ کیان نظام مقدس اسلامی به جبهه رهسپار شد، مدت ها در دفتر رسیدگی به جنگ زدگان در اهواز خدمت کرد و چندی در قسمت ترابری برای رساندن مبلغان حوزه به جبهه های مختلف تلاش نمود و مدت زیادی را در پست نمایندگی حاکم شرع اهواز به فعالیت پرداخت. 🌷انس این طلبه رزمنده با کتاب، مجدداً وی را به قم و حوزه علمیه کشانید و به درس مشغول شد، اما بعد از مدتی هجرت دیگری نمود که در حقیقت، آغاز سعادت ابدیش بود. در شهر آبادان سلاح به دست گرفت و قامت مردانگی برافراشت و رزمید؛ تا این که 26 بهمن 1359 با اصابت ترکش خمپاره به پیشانی همیشه در سجده اش، سجده ای خونین کرد و به حلقه ملکوتیان پیوست و مقام عند ربهم یرزقون را از آن خود نمود وپیکر پاکش پس از تشییع باشکوه در قم و بابل، در قبرستان معتمدی بابل به خاک سپرده شد. درود خدا و رسولش به روان مجاهدانی که با نثار جانشان اسلام را یاری نمودند. روحش شاد 🌺 منبع:از مجله افق حوزه 28فروردین1387 @sangareshohadababol
سنگر شهدا
🌷🍀زندگی نامه شهید صمد طالبی آزادبنی🍀🌷 🌷🌹اولین فرزند زندگی مشترک «حبیب الله طالبی آزادبنی» و «فرخنده طاهری» در چهاردهم شهریور سال 1342 در روستای «آزادبن پهناب» شهرستان «جویبار» چشم به هستی گشود.عمویش نام «صمد» را برای او انتخاب کرد. او چون اولین فرزند بود بسیار مورد توجه خانواده و بستگان بود. او در کودکی مریض شد و مادرش با توسل به ائمه و نذر و نیاز یک شب در خواب دید که فرزندش توسط یک سید شفا گرفت و این سید به مادرش گفت: «او بزرگ می­شود و دشمن پدرش را می­کشد و او خون می­دهد» و او نیز بر اساس خواب مادر شفا گرفت و در آغوش گرم خانواده رشدونمو کرد. وی قبل از رفتن به مدرسه به مکتب خانه رفت و کلام وحی را آموخت و با رسیدن به سن هفت سالگی به مدرسه رفت و در سنگر علم و دانش مشغول تحصیل شد و تا راهنمایی در زادگاهش درس خواند. او برای ادامه تحصیلات به مدرسه­ای در جویبار رفت و آمد می­کرد و موفق به اخذ مدرک دیپلم در رشته ی «اقتصاد» شد. 🌹🌷شهید صمد به صورت خودجوش و بدون بیان خانواده، به پدر و مادر در امر کشاورزی کمک می­کرد. او از دوران نوجوانی با حضرت امام آشنا شد و همراه و همگام با دوستانش در تظاهرات و راهپیمایی های علیه شاه شرکت می­کرد و در نمازهای جماعت و مراسم­های مذهبی مسجد و حسینیه حضور مستمر داشت. وی به انجام واجبات و ترک محرمات بویژه نماز اول وقت و رعایت حق الناس اهمیت ویژه­ای قائل بود و به دیگران توصیه می­کرد که نماز اول وقت را هرگز فراموش نکنند. پس از پیروزی انقلاب و تشکیل بسیج، صمد نیز همانند دیگر جوانان و نوجوانان آن دوره، عضو پایگاه بسیج محل شد و در فعالیت­های پایگاه شرکت می­کرد. خواندن کتاب­های مذهبی و کتاب­های استاد شهید مطهری و کتاب 4 جلدی اصول کافی از مطالعات هر روزه­ی شهید صمد طالبی بود و به دیگران نیز تاکید می­کرد تا می­توانند مطالعه کنند. 🍃🌷شهید طالبی هر روز قرآن را تلاوت می­کرد و در مسجد محل به بچه­های روستا قرآن و نماز را آموزش می­داد و علاوه بر آن کلاس­های تقویتی درسی را در مسجد برای دانش آموزان برگزار می­کرد. او پس از شروع جنگ از بهمن 60 در مناطق عملیاتی «کردستان» و «جنوب» حضور یافت و از دی 62 لباس سبز سپاه را زیور تن کرد و در بخش اطلاعات و عملیات مشغول به خدمت شد. وی در سال 63 با دختری مذهبی و مومنه ازدواج کرد که مراسم ازدواجش بسیار ساده در حسینیه روستا برگزار شد. شهید طالبی عاشق و شیفته­ی حضرت امام(ره) بود. مادرش می­گوید: «صمد آنقدر امام را دوست داشت و مجذوب امام بود که اگر کسی حتی به شوخی حرف نامربوطی در مورد امام می­گفت او سریع عکس­العمل نشان می­داد و با فرد مقابل برخورد می­کرد.» 🌷🍀برادر شهید می­گوید: «برادرم بسیار مهربان، خوش برخورد و بخشنده بود و به درس خواندن اهمیت می­داد و چون به درس عربی و انگلیسی مسلط بود در اوقات فراغت در جبهه و در مرخصی­هایش در پشت جبهه کلاس­های تقویتی برای دانش آموزان بدون گرفتن هزینه­ای برگزار می­کرد.» این سردار جویباری در عملیات­های مختلفی شرکت کرد که در عملیات والفجر 8 در 21 بهمن سال 64 بر اثر اصابت ترکش به دست و پای چپ مجروح شد. شهید طالبی همیشه آرزویش این بود که یا انقلاب به پیروزی برسد یا خودش به شهادت نائل آید ولی گمنام نباشد و جسدش به دست خانواده اش برسد. وی هر بار در مرخصی­ هایش به منزل شهدا می­رفت و با آن­ها دیدار می­کرد. او سرانجام در عملیات کربلای 4 در «ام الرصاص» شرکت کرد و به عنوان «مسئول محور» در حال انجام وظیفه بود که بر اثر اصابت ترکش دشمن به ناحیه­ ی شکم به شدت مجروح شد و سرانجام لقای حق را لبیک گفت و به سوی معبود شتافت. و پیکر مطهرش همانگونه که خود خواست به زادگاهش انتقال داده شد و پس از تشییع در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپرده شد. 🌺🌹🌷 @sangareshohadababol