🌹زندگی نامه شهيد مهدي چراغعليزاده
🌺تابستان سال 1342 به نيمه شهريور رسيده بود كه طلوع آفتاب زندگاني «مهدی»، كاشانه خانواده چراغعلی زاده را گرمايي دگر بخشيد. كودكانه هايش در كوي و برزن «بهنمير» از توابع بابلسر، و در دامان خانوادهاي كشاورز كه با عرق جبين، گذارن عمر ميكردند، خاطره شد.
هفت سالگي اش كه از راه رسيد، قدم به دبستان «ابوذر غفاري» زادگاهش گذشت. سپس، با طي دوره راهنمايي، تحصيلاتش را تا ديپلم رشته انساني در دبيرستان «شهيد صدر» در بهنمير ادامه داد.
در توصيف خلقوخوی مهدی، همين بس كه به سبب رأفت و دستگيري از محرومان، از محبوبيت خاصي در بين مردم برخوردار بود. علاوه بر آن، در رفتار با والدين نیز، نهايت ادب و احترام را بهجای ميآورد.
🌸 زمزمه هاي انقلاب كه در كوچه و خيابانهاي شهر پيچيد، او نيز همپاي ديگر تظاهرات كنندگان، خواستار برپايي حكومت عدل شد. همچنین، در توزيع اعلاميه هاي امام خميني و نشر عقايدشان نیز، فعّال بود.
با تشكيل بسيج، فعاليتهايش را با شركت در برنامه هاي فرهنگي و مذهبي از سر گرفت. سپس، به عنوان نيروي ويژه بسيج، در سپاه بابلسر مشغول به خدمت شد.
مهدي در خرداد 1363، جامه پاسداري را به تن پوشانيد و بيش از پيش، به حراست از دستاوردهاي انقلاب پرداخت.
او از 1365/7/13 الي 1366/1/17 مديريت داخلي سپاه مريوان را به عهده گرفت. مدتي هم در يگان حفاظت انجام وظيفه كرد.
🌷«ميرآقاجان شفيعي» از همرزم آن روزهايش ميگويد: «با نيروهاي تحت اَمرش، رفتاري برادرانه و دوستانه داشت. فرماندهان و همرزمانش هم، او را دوست داشتند و به حرفهايش عمل ميكردند.»
و سرانجام، مهدی در 2/5/1367 در شلمچه، به جمع ياران شهيدش پيوست. سپس، با بدرقه همسرش و اهالي قدرشناس بابلسر، در گوشهاي از گلستان شهداي روستاي «آغوزبن» آرام گرفت.
@sangareshohadababol
🔴 آتش بس در منطقه ناگورنو-قره باغ
🔺 ارمنستان و آذربایجان با برقراری آتش بس به منظور تبادل زندانیان و جنازه کشته شدگان موافقت کردند
🔺 لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه، گفت آتش بس بین نیروهای آذری و ارمنی که بر سر منطقه ناگورنو-قره باغ با یکدیگر درگیر شده اند، از امروز شنبه آغاز می شود
🔺 لاوروف که نقش میانجی این مذاکرات را برعهده داشت، پس از 10 ساعت مذاکره، آتش بس را بین همتایان ارمنی و آذری در ساعت 3 بامداد (نیمه شب به وقت گرینویچ) اعلام کرد.
🔺 وی همچنین گفت ارمنستان و جمهوری آذربایجان توافق کردند مذاکرات برای پایان دادن به درگیری ها را آغاز کنند
🔺 دیپلمات ارشد روسیه افزود که کمیته بین المللی صلیب سرخ نقش در عملیات بشردوستانه نقش میانجی را ایفا خواهد کرد
🔺 وی درباره جزئیات مذاکرات مطلبی بیان نکرد اما گفت گروه مینسک سازمان امنیت و همکاری در اروپا نیز میانجی گری خواهد کرد
🔺 ظهراب مناتساکانیان، وزیر امور خارجه ارمنستان، و جیحون بایراموف، وزیر امور خارجه جمهوری آذربایجان، از گفتگو با خبرنگاران خودداری کردند
@sangareshohadababol
🌷به یاد تمامی شهدای زنده
🌷جانبازان اعصاب روان
🌷جانبازان شیمیایی
🌷همسران جانبازان
@sangareshohadababol
جوان ترین و مُسِن ترین شهدای مدافع حرم ایرانی
🌷عکس سمت راست شهید مدافع حرم ۱۹ ساله مرتضی سواری که به طور دواطلبانه به دفاع از حرم آل الله پرداخت و در تاریخ ۹۴/۳/۲۳ در نزدیکی سامرا به شهادت رسید.
🌷عکس سمت چپ سردار شهید مدافع حرم حاج حسین همدانی که در سن ۶۵ سالگی پس از گذشت ۳۶ سال سابقه جهاد در تاریخ ۹۴/۷/۱۶ در راه دفاع از حرم عقیله بنی هاشم حضرت زینب سلام الله علیها به شهادت رسید.
@sangareshohadababol
نمـاز عشق
و نماز از سر وجوب ،
تفاوتش از "ما" تا " شھید" است
#شهید_نواب_حسینپور
#نماز_اول_وقت
@sangareshohadababol
✅دنیا دار مڪافات است
✍️وقتی پرنده اے زنده است مورچه ها را میخورد و وقتی میمیرد مورچه ها او را میخورند زمانه و شرایط در هر موقعی میتواند تغییر کند در زندگی هیچکس را تحقیر و آزار نکنید شاید امروز قدرتمند باشید اما یادتان باشد زمان از شما قدرتمندتر است
یک درخت میلیون ها چوب کبریت را میسازد اما وقتی زمانش برسد فقط یک چوب کبریت برای سوزاندن میلیون ها درخت کافیست پس خوب باشید و خوبی کنید.
@sangareshohadababol
ﺷﻬﺪﺍ ﺁﺧﺮ ﺗﯿﭙﯿﻮﻟﻮﮊﯼ ﺑﻮﺩﻥ !!!...
ﺷﻬﺪﺍ ﯾﻪ ﺗﯿﭙﯽ ﺯﺩﻥ ﮐﻪ ﺧﺪﺍ ﻧﮕﺎﺷﻮﻥ ﮐﺮﺩ...
🌷سمت چپ شهید عباس کمال پور...
🌷سمت راست سردار عطایی...
از فرماندهان لشکر امام حسین ع
@sangareshohadababol
🔴تجلی واقعی عقلانیت....
✍️علی مسجدیان از رزمندگان پر سابقه ی لشکر ۱۴ امام حسین(صلوات الله علیه) چنین روایت میکند:اواسط اردیبهشت ماه سال ۶۱،مرحله ی دوم عملیات (الی بیت المقدس)،حسین خرازی نشست ترک موتورم و گفت:(بریم یک سر به خط بزنیم).بین راه، به یک نفربر پی ام پی برخوردیم که در آتش میسوخت و چند بسیجی هم عرق ریزان و مضطرب،سعی میکردند با خاک و آب،شعله ها را مهار کنند.حسین آقا گفت:(اینا دارن چیکار میکنن؟وایسا بریم ببینیم چه خبره).
هُرم آتش نمیگذاشت کسی بیشتر از دو-سه متر به نفربر نزدیک شود.از داخل شعله ها سر و صدای می آمد.فهمیدیم یک بسیجی داخل نفربر گرفتار شده و دارد زنده زنده میسوزد.من و حسین آقا هم برای نجات آن بنده ی خدا با بقیه همراه شدیم.گونی سنگرها را برمیداشتیم و از همان دو-سه متری،میپاشیدیم روی آتش.جالب این بود که آن عزیزِ گرفتار شده،با این که داشت میسوخت اصلا ضجه و ناله نمیزد و همین پدر ما را درآورده بود.بلند بلند فریاد میزد:(خدایا!الان پاهام داره میسوزه میخوام اونور ثابت قدمم کنی.خدایا! الان سینه ام داره میسوزه،این سوزش به سوزش سینه حضرت زهرا نمیرسه.خدایا! الان دستام سوخت،میخوام تو اون دنیا دستام رو طرف تو دراز کنم،نمیخوام دستام گناه کار باشه.خدایا!صورتم داره میسوزه،این سوزش برای امام زمان، برای ولایت ،اولین بار حضرت زهرا این طوری برای ولایت سوخت.)
اگر به چشمان خودم ندیده بودم،امکان نداشت باور کنم کسی بتواند با چنین وضعی،چنین حرف هایی بزند.انگار خواب میدیدم اما آن بسیجی که هیچ وقت نفهمیدم کی بود،همان طور که ذره ذره کباب میشد،این جمله ها را خیلی مرتب و سلیس فریاد میزد.
آتش که به سرش رسید،گفت:(خدایا دیگه طاقت ندارم دیگه نمیتونم،دارم تموم میکنم.لااله الا الله،لااله الا الله،خدایا خودت شاهد باش،خودت شهادت بده آخ نگفتم).
به این جا که رسید سرش با صدای تَقّی ترکید و تمام.
آن لحظه که جمجمه اش ترکید،من دوست داشتم خاک گونی ها را روی سرم بریزم.بقیه هم اوضاعشان بهم ریخت.یکی با کف دست به پیشانی اش میزد،یکی زانو زده و روی سرش میزد،یکی با صدای بلند گریه میکرد.سوختن آن بسیجی همه ما را سوزاند.حال حسین آقا از همه بدتر بود.دو زانویش را بغل کرده بود و های های گریه میکرد و میگفت:(خدایا ما جواب اینارو چجوری بدیم؟ما فرمانده ایناییم؟اینا کجا و ما کجا؟اون دنیا خدا مارو نگه نمیداره،بگه جواب اینارو چی میدی ؟)حالش خیلی خراب بود.آشکارا ضعف کرده بود و داشت از حال میرفت.زیر بغلش رو گرفتم و بلند کردم و هر طوری بود راه افتادیم.تمام مسیر را،پشت موتور ،سرش را گذاشت روی شانه ی من و آنقدر گریه کرد که پیراهن کُره ای و حتی زیرپوشم خیسِ اشک شد.دو ساعت بعد از همان مسیر برمیگشتیم،که دیدیم سه-چهار نفر دور یه چیزی حلقه زده و نشسته اند.
حسین گفت:(وایسا به اینا بگو از هم جدا بشن.یه چیزی بیاد وسطشون(خمپاره)،همه باهم تلف میشن.همون یکی بس نبود؟).
نزدیکشان ترمز زدم.یکی شان بلند شد و گفت:(حسین آقا جمعش کردیما!).حسین گفت:(چی چی رو جمع کردین؟)
طرف گفت:(همه ی هیکلش شد همین یه گونی).
فهمیدیم،جنازه ی همان شهید را میگویدکه دو ساعت قبل داخل نفربر سوخت.دور گونی نشسته بودند و زیارت عاشورا میخواندند.حسین آقا از موتور پیاده شد و گفت:(جا بدید ماهم بشینیم،با هم بخونیم.ان شاالله مثل این شهید،معرفت پیدا کنیم).
@sangareshohadababol
هرکس میخواهد
ما را بشناسد
داستان ڪربلا را بخواند ...
" شهید آوینی "
#کلیومعاشورا_کلارضکربلا
#یاد_کنید_شهدا_را_باصلوات
@sangareshohadababol
عمرانخان: علت محبوبیت امام خمینی ساده زیستی بود
نخست وزیر پاکستان:
🔹عدهای نادان تلاش کردند سفر نواز شریف به انگلیس را به حضور امام خمینی (ره) در فرانسه تشبیه کنند.
🔹این مقایسه از مبنا غلط است زیرا نواز شریف خود از کشور گریخته است و پروندههای فساد مالی مختلف علیه وی وجود دارد.
🔹مردم ایران امام خمینی (ره) را از صمیم قلب دوست داشتند و علت اصلی محبوبیت امام خمینی ساده زیستی ایشان بود.
🔹زمانی که رهبر انقلاب اسلامی ایران از دنیا رفت از ایشان تنها یک خانه ساده باقی ماند نه کاخها و برج عظیم در لندن که متعلق به نواز شریف است.
@sangareshohadababol
سردار نقدی: یک ارتش غیرقابل شناسایی در سراسر دنیا با ما همکاری میکند
معاون هماهنگ کننده سپاه:
🔹در طول تاریخ، ایران هیچوقت چنین نفوذی را در قلوب مردم دنیا نداشته است.
🔹در صورت وقوع جنگ همپیمان نظامی کم نداریم.
🔹این ارتش خیلی بزرگ و غیرقابل شناسایی است که در زمان ضربه زدن دشمن نمیداند از کجا خواهد خورد و اگر بخواهد غلطی بکند نمیداند از کجا میخورد چراکه از همه طرف دچار ضربه شده و هرلحظه از یک جایی از دنیا خبری برایش خواهد آمد.
🔹ما در دفاعمان حسابی روی همکاریهای دفاعی ارتش هیچ کشوری باز نمیکنیم، رزمایشهای مشترک و همکاری با آنها داریم منتهی اینکه یک ائتلاف، قرارداد و یا حمایت متقابل داشته باشیم نداشتیم.
@sangareshohadababol
🏴انالله و انا الیه راجعون
◾️حاجیه خانم طاهره فیروزمندی بندپی همسر شهید والامقام هدایت جان عابدی فیروزجائی شنبه نوزدهم مهرماه و در سن ۸۰ سالگی آسمانی شد.
پیکر پاک ایشان امروز شنبه راس ساعت ۱۴:۳۰ از سه راه روستای لمارون به سمت گلزارشهدای لمارون تشییع و در جوار شهید والامقام به خاک سپرده خواهد شد.
🌷شهید هدایت عابدی فیروزجائی دوم تیرماه سال ۱۳۱۱ در بندپی متولد و چهارم اسفند سال ۱۳۶۲ در دهلران به درجه رفیع شهادت نائل شد.
روحشان شاد و یادشان گرامی باد
روابط عمومی بنیادشهیدوامور ايثارگران شهرستان بابل
@sangareshohadababol
🍃مادرش درباره خبر شهادت فرزندش می گوید:
چهل روز قبل از شهادت فرزندم همزمان با پایان نخستین مرحله حمله سپاه به گروهک پژاک در عالم خواب دیدم که همرزمان فرزندم لباس مشکی به تن دارند و به خانه ما آمدهاند اما فرزندم در بین آنها نبود و زمانی که صدایم کردند و از خواب بیدار شدم سه بار فریاد #یا_حسین سر دادم...."✨
🍃شهید صمد امیدپور در سال ۱۳۸۴ به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در آمد و پس از گذراندن دوره آموزش افسری در دانشگاه امام حسین(ع) عضو #یگان_ویژه_صابرین شد...
شهید صمد امید پور چهره زیبایی داشتند و توی یگان به یوزارسیف معروف بود همیشه می گفت: "من اگر لیاقت #شهادت را داشته باشم، بزرگترین هدیه الهی است..."🎁
🍃سرانجام در شهریور سال نود در عملیات پاکسازی مرزهای شمال غرب کشور از وجود اشرار و گروهک تروریستی پژاک در ارتفاعات جاسوسان در نبردی سخت به آرزوی دیرینش رسید و به فیض شهادت نائل شد.🕊
🌹 #شهید_صمد_امید_پور
@sangareshohadababol
1️⃣تولدزمینی
شهید رضا غلامپور گلی
نام پدر : شعبانعلی
نام مادر: فخرالسادات اسماعیل تبار
تاریخ تولد :1347/07/19
تاریخ شهادت : 1363/04/21
محل شهادت : مریوان
گلزار:شهدای معتمدی
❤️مادرشهید:ازدوستانش پرسیدم که چرا پسرم چیزی نمی خورد.دوستانش گفتندکه رضا روزه دارد.
من از او پرسیدم شما که سحری نمی خورید چرا بدون سحر روزه می گیری؟ گفت مادربیا کنارم بشین و من کنارش نشستم و گفت مادرمگر تاکنون نشنیدی که در دوره حضرت علی (ع) زمانی همه روزه بودندفقیری آمد و آنان افطاری خودشان را به فقیر دادند و این عمل تا 3روز تکرارشدمگر ما از آنها بالاتریم پشت او را زدم و گفتم ما که حضرت علی (ع) نمی شویم او گفت میتوانیم راه آنها را ادامه دهیم.
🌺پدرشهید: زمانیکه شهید درجبهه بود من هم در آن جبهه حضور داشتم و پسرم درمریوان بود 20روز از اعزامش میگذشت که زنگ زدندو دوستان به من گفتند ازمنزل با شما کاردارند و شما بایدفوری بروی زمانیکه من به جبهه عازم شدم همسرم مریض بودو من هم وقتی فهمیدم ازمنزل زنگ زدندفکر کردم برای همسرم مشکلی پیش آمد زمانیکه به منزل آمدم دیدم رضا شهید شده است. خدا قبول کند.خودش داده و خودش گرفته....
@sangareshohadababol
2️⃣ تولد زمینی
شهید جعفر حسین زاده
نام پدر: علی برار
نام مادر: ننه خارک حسین زاده
تاریخ تولد :1339/07/19
تاریخ شهادت : 1361/04/23
محل شهادت : شلمچه
گلزار : شهدای مرزناک
از شهدای عملیات رمضان
سمت راست شهید گرامی جعفر حسین زاده
@sangareshohadababol
3️⃣تولدزمینی
شهید منصور ملك زاده
نام پدر : محمود
نام مادر:آفاق امام قلی زاده
تاریخ تولد :1344/07/19
تاریخ شهادت : 1361/04/23
محل شهادت : شلمچه
گلزار:شهدای احمدکلا
ازشهدای عملیات رمضان
❤️پدر و مادر عزیزم همه ما امانتهای خداوند هستیم و شما امانت خود را خوب تحویل داده اید و خشنود باشید که قربانی خود را برای اسلام انشاءالله داده اید . مبادا گوش به سخنان منافقین کوردل دهید که از ناراحتی تان سود جسته و افکار ضد اسلام را به شما تلقین کنند. دعا برای طول عمر رهبر عظیم الشأن یادتان نرود.
حقوق این چند هفته جبهه ام را به صندوق کمک به جبهه ها بدهید.پدر و مادر عزیزم صبر را پیشه کنید که خدا صابران را دوست می دارد و از زحمتهای شما نسبت به تربیتم بی نهایت سپاسگزارم و ازاینکه نتوانستم ذره ای از زحمات شما را جبران کنم و یا مرا برای کاری خواستید و سهل انگاری کردم و انجام ندادم واقعاً شرمنده ام .
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار.
ساعت 11 شب نوزدهم ماه رمضان منصور ملک زاده
🌺
🌼🍃
🌸🍃🌸
@sangareshohadababol
4️⃣ تولد زمینی
شهید محمدزمان ولی پور افروزی
نام پدر : علی
نام مادر: زهرا ابراهیمی
تاریخ تولد :1341/7/19
تاریخ شهادت : 1367/03/23
محل شهادت : شلمچه
گلزار:هفت تن پایین سرست
🌹قبل ازعرایضم لازم میدانم که این بی چاره مسکین را به شما معرفی کنم: حقیر- محمد زمان ولی پور افروزی (ملکوتی)، نام پدربزرگوارم حاج علی، نام مبارک مادر عزیزم: زهرا، متولد: 1341 دارنده گناهان صغیره و کبیره و ... در نقطه ای از نقاط خونین سرزمین سرخگون خوزستان،در شب سوم شعبان، شب میلادسید جوانان،سرور آزادمردان جهان تشیع،حضرت حسین بی علی-علیه السلام-رو به کعبه و کربلایش زانو بغل زدم تا در این لحظات آخر دارالفنا با شما مردان و زنان دین و دنیا، اتمام حجت کرده تا فردای قیام قیامت عذری آورده نشود.
🌺خداوندا! تو خود دانی که در این دل شب، در قلبم چه میگذرد و چه رازهایی از این قطره گندیده را در قلبم نهادی، تو خودگواهی که میخواهم بفهمم این موجود قطرهای هیچ نیست.
آهای انسان! بیا درگوشه ای از زمین خداوند،پاسی از شب را تفکرکن که توی ضعیف ذلیل و بیچاره بیچیزچرا اینجا آمدی؟ اگرماموریتی داشتی انجام ده و گرنه جواب «چرا» را بده.
@sangareshohadababol
🔴شهادت یکی دیگر از نیروهای هنگ مرزی سردشت در درگیری با اشرار
🔸فرمانده مرزبانی استان آذربایجان غربی، از شهادت یکی از نیروهای وظیفه هنگ مرزی سردشت، حین انجام وظیفه حراست از مرزهای کشورمان خبر داد.
🔸«#ساسان_امیرخانی» به منظور انجام گشت و کمین و پایش نوار مرزی حین درگیری با قاچاقچیان به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
@sangareshohadababol
سیره رزمندگان اسلام
✍️راوی، علی یحیی پور : تو عملیات کربلای ۵ ، کمیل ایمانی(شهید)فرمانده گردان تخریب، به بنده و محمود کاکا(شهید)، ایوب براری(شهید)، بهرام سجادی، حسینی، که تخریبچی بودیم،
دستور دادن که شما چند نفر در کنار سنگر فرماندهی لشکر بمونید تا بهتون خبر بدیم. وقتی عملیات شروع شد به ما گفتن برای عبور نیروها برید معبر بزنید(باز کردن میدون مین دشمن). با توجه به اینکه میدونستیم صدام با کمک کشورهای اروپایی برای حفظ شهر بصره عراق در شلمچه، میدون مین غیر منظم وحشتناکی احداث کرد، زیر آتیش شدید، معبر باز کردیم و برگشتیم جای اولمون. لحظاتی نگذشت که مجدد به ما دستور دادن برگردید خط ، هوا کم کم رو به روشنایی میرفت. هنگامی که به خط رسیدیم رزمندگان با دشمن درگیری سختی داشتن. تا ساعت ۱۰ صبح طبق دستور فرماندهان همون جا موندیم. بعدش به ما دستور دادن خیلی زود برگردید سنگر فرماندهی لشکر . به محض اینکه رسیدیم، برادر مرتضی قربانی(فرمانده لشکر) به ما گفت: برید خط . این بار بایستی برای عبور تانکهای خودمون از میدون مین، معبر باز میکردیم. بدون چون و چرا حرکت کردیم. میدون مین زیر آتیش سنگین دشمن بود و ما هم تخریب چی بودیم بایستی معبر باز میکردیم. دشمن با تیر مستقیم، میدون مین رو تیر تراش میکرد. زمین خیس و گل الود بود. بخاطر گل و لای، کفش تو پامون نبود و تو اون سرما(دی ماه)منتطر موندیم تا آتیش دشمن کم بشه که نشد. ولی فشار دشمن همچنان ادامه داشت و اجازه ورود به میدون مین رو به ما نمی داد. نه تنها اجازه ورود نمیداد بلکه در حال دور زدن و محاصره کردنِ ما بود. دشمن اون قدر به ما نزدیک شده بود ، که هر لحظه احتمال اسیر شدنمون میرفت.
در همون اثنا، از طرف فرمانده دستور عقب نشینی تاکتیکی داده شد و ما کمی از میدون مین فاصله گرفتیم. الان که چندین سال از اون اتفاق میگذره ، احساس میکنم سخت ترین میدون مینی که در دفاع مقدس باهاش روبرو شدم، کربلا ۵ در شلمچه بود.🥀🇮🇷
✍️عزلزی: متاسفانه مشاهده میکنیم بعضی از مسئولین بی بصیرت امروز ما ، بخاطر ویروس کرونا و ترس از جونشون، در جلسات مهم کشوری شرکت نمیکنن، درصورتیکه با رعایت پروتکل میشه در جلسات شرکت کرد. راستی ! اگه قرار بود رزمندگان دفاع مقدس و مدافعان حرم، مثل شماها فکر میکردن، آیا الان از جمهوری اسلامی چیزی باقی میموند که شما مسئولیتی داشته باشین؟
🥀🇮🇷 برای شادی روح امام و شهدا، مرحوم یحیی پور ، علی الخصوص شهدای تخریب سه صلوات.🌺
🆔 @sangareshohadababol
از سمت راست :
1- 🌷زنده یاد جانباز محمد تهرانی
2- آزاده محمد حسین منصف
3- حاج مهدی کردانی
4-🌷شهید یوسف پورتقی (والفجر چهار)
محفل انس و رفاقت با شهدا و رزمندگان
🌷🌷🌷🌷🌷🌷
@sangareshohadababol
🔴 سیاهپوشی حرم رضوی در آستانه فرارسیدن ایام شهادت امام رضا(ع)
@sangareshohadababol
هرگز ننوشت آنچه برازنده ی توست
تاریخ که تاهمیشه شرمنده ی توست
ایثار، وفا، عشق، عمل، آینه، صبر
اینها همه محتوای پرونده ی توست
🌷شهدای زنده
🌷جانبازان
@sangareshohadababol
از سمت راست:
1-💐مرحوم سید محسن جامعی ( پیرمرد )
2-💐مرحوم حاج آقا مهدوی
3-آقای مجید رمضان نژاد
4-💐مرحوم حاج عباس نصیرایی ( پدر شهید مهدی )
تابستان سال 1364 جاده هراز
پیاده روی برای دیدار با حضرت امام خمینی ره
@sangareshohadababol