eitaa logo
سنگر شهدا
2.5هزار دنبال‌کننده
99.2هزار عکس
7.8هزار ویدیو
94 فایل
یادوخاطره شهدا ورزمندگان دفاع مقدس ارتباط با ما https://eitaa.com/Madizadha
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
محتشم شعری دگر از جنس عاشورا بساز فاطمیه شورشی عظما به خلق عالم است... 🔴شهادت حضرت‌زهرا(س) تسلیت‌باد @sangareshohadababol
ایستادن پای امام زمان خویش سالروز شهادت 🌷شهید جستجوگر نور «» 🌷شهید جستجوگر نور «» @sangareshohadababol
💠امام خامنه‌ای خطاب به گروه های تفحص شهدا: آن کسانی که میخواهند مسئله شهید و شهادت را زیر غبار ها پنهان کنند ، شما نمیگذارید این کار انجام شود. 🕊۲۶ آذر ماه سالروز شهادت شهید تفحص ، " " گرامی باد @sangareshohadababol
رزمندگان غواص منطقه عملیاتی کربلای چهار 🌺 یاد و خاطره شهدا و رزمندگان عملیات کربلای چهار گرامی باد 🌺 @sangareshohadababol
🌹 🔸مهدی گاهی می‌گفت : «مامان دعا کن من شهید بشم»، می‌گفتم آخه مادر اگر همه شهید بشن پس کی این انقلاب را نگه داره. می‌گفت «نه، اگر من شهید نشمم، چون فرمانده هستم، مرا می‌برند پشت این میزها و از آن بالا پرت می‌کنند توی جهنم، ممکن است خدایی ناکرده نادانسته کار اشتباهی انجام دهم که دیگر ندانم جواب خدا را چه بدهم»...بهمن ۱۳۶۴ ترکش خمپاره مهدی رو تو فاو شهید کرد. . 🌷 روح مهدی ملکی ویژه ۲۵ . @sangareshohadababol
🔹️زمانی که فرمانده بود، یک عده پشت سر او حرف می زدند. یک روز به او گفتم بعضی‌ها پیش دیگران بدِ شما را می‌گویند. 🔹️خیلی در هم رفت. از اینکه این موضوع را با او درمیان گذاشتم پشیمان شدم؛ رو به او کرده و گفتم: محمد جان زیاد به این قضیه فکر نکن. 🔹️گفت: من از اینکه پشت سرم حرف می زنند ناراحت نیستم. من که چیزی نیستم. از این ناراحتم که چرا آدم‌های به این خوبی، یک آدم بی ارزشی مثل من را می‌کنند؛ از این ناراحتم که چرا باعث گناه برادرام شدم. 🔹️سرم را پایین انداختم و با خودم گفتم: خدایا این کجاست و من کجا!!! 🔰سرلشگر شهید محمد بروجردی @sangareshohadababol
🌹 ارادت شهید سید مرتضی آوینی به مادرش حضرت زهرا (س) 🔹احتمالاً زمستان سال ۶۸ بود که در تالار اندیشه فیلمی را نمایش دادند که اجازه اکران از وزارت ارشاد نگرفته بود. سالن پُر بود از هنرمندان، فیلمسازان، نویسندگان و... در جایی از فیلم آگاهانه یا ناآگاهانه، داشت به حضرت زهرا (س) بی‌ادبی می‌شد. 🔹من این را فهمیدم لابد دیگران هم همین‌طور، ولی همه لال شدیم و دم برنیاوردیم! با جهان‌بینی روشنفکری خودمان قضیه را حل کردیم. طرف هنرمند بزرگی است و حتماً منظوری دارد و انتقادی است بر فرهنگ مردم، اما یک نفر نتوانست ساکت بنشیند و داد زد: خدا لعنتت کند! چرا داری توهین می‌کنی؟! 🔹همه سرها به سویش برگشت در ردیف‌های وسط آقایی بود چهل و چند ساله با سیمایی بسیار جذاب و نورانی. کلاهی مشکلی بر سرش بود و اورکتی سبز برتنش. از بغل دستی‌ام (سعید رنجبر) پرسیدم: آقا را می‌شناسی؟ گفت: سیدمرتضی آوینی است. 📚منبع: کتاب «شهید فرهنگ» ✅ @sangareshohadababol
🦋 دست و بازو و پهلو ....بقیه اش بماند.(آری این‌ها فرزندان مادر پهلو شکسته اند...) . 💠 @hafttapeh @sangareshohadababol
💢چند روز بعد از عملیات؛ یک نفر رو دیدم که دستش کاغذ و خودکار گرفته بود...! هرجا می‌رفت همراه خودش می‌بُرد از یکی پرسیدم: چشه این بچه؟ گفت: آرپی جی زن بوده توی عملیات اونقدر آرپی‌جی زده که دیگه نمی‌شنوه ... باید براش بنویسی تا بفهمه ... . 💠 @hafttapeh @sangareshohadababol
▪️ ای خاک ‌در تو‌ تاج سرها زهرا ▪️ وی قبر تو مخفی از نظرها زهرا ▪️ تا باب شفاعت تو باز است چه غم ▪️ گر بسته شود تمام درها زهرا @sangareshohadababol
🌹 پیش چشمان علی فاطمه اش را نزنید بی هوا پا به درِ خانه زهرا نزنید میخ در فاطمه را از نفس انداخته است مشت بر سینه انسیه حورا نزنید فاطمه با ثمرش خورد زمین ، نامردم مادری را که فتاده است با پا نزنید بگذارید علی فاطمه را گریه کند بند بر دست یداللهی مولا نزنید با عبا آمده تا فاطمه را دریابد خنده بر حال پریشانی آقا نزنید حبیب 🌹 سیلی و میخ در و آتش نگارم را گرفت بشکند دست مغیره چون که یارم را گرفت پیش چشمم همسرم را زد عدوی بی حیا این جسارت هدیه ی پروردگارم را گرفت فاطمه بود و نبودم بود و قنفذ با لگد ضربه ای زد پشت در ایل و تبارم را گرفت شد کبود از ضربه ها برگ گل یاس نبی حیف شد آمد خزان باغ و بهارم را گرفت آسمان شد روضه خوان و گریه کن عرش خدا داغ زهرا خنده های روزگارم را گرفت صبر کردم در عزای خاتم پیغمبران داغ زهرا عاقبت صبر و قرارم را گرفت در دل شب غسل میدادم به جسم یاس خود حیف شد گلچین رسید و گلعذارم را گرفت در کفن وقتی که پیچیدم تن زخمی او این مصیبت روشنی شام تارم را گرفت پایه های عرش میلرزید وقت دفن او گریه ی آهسته امشب اختیارم را گرفت گرچه زهرا اعتبارم بود اما رفتنش افتخار و اعتبار و اقتدارم را گرفت سعید مرادی چه کنم؟آتشی افتاده به جانم،چه کنم؟ آتش از آب دو چشمم ننشانم چه کنم؟ با حضور تو،به من خانه نشینی سهل است گر نمانی تو و من بی تو بمانم،چه کنم؟ تو در این شهر،فقط در به رخم باز کنی ” ای همیشه نگرانم،نگرانم چه کنم؟ “ زرِهم پشت ندارد،به تو پشتم گرم است بی سپر بعد تو با خصم گرانم چه کنم؟ گوشه ی خانه،من و چار جگر گوشه ی تو غم ز شش سمت گرفته به میانم چه کنم؟ در ره مسجد و خانه به زمین می خوردم از همان موقع شده ورد زبانم ” چه کنم؟ “ من که هر کس گرهی داشت کمک از من خواست گرهی خورده به کارم که ندانم چه کنم؟ زود ای عمر علی می روی از دست علی بی تو بر ماندن خود نیست گمانم،چه کنم؟  حاج علی انسانی 🌹شعر مرثیه شهادت مادر آن شب چه غوغایی به بیت مرتضی بود هر کودکی یک گوشه ای با ماجرا بود یک کودکی با ناله می گفت مادرم وای یک دختری با سوز میگفت مادرم وآی مادر به روی بستر و طفلان کنارش زینب پرستار و علی هم بی قرارش در لحظه ی آخر حسن آمد به بالین وانگه حسین زانو بزد پائینِ بالین این ماجرا آغاز یک شرح غمین است بوسیدن پا را که آن عرش برین است یعنی که ای مادر کنون من آمده ام در روز عاشورا بیایی تو کنارم از بعد غسل مادرِ سینه شکسته دیگر علی گردید داغدار و دل شکسته اشک علی چون زمزم و رود فرات است گاهی به نخلستان و گه با کائنات است رو رختِ ماتم ای * کریمان* کن تو بر تن تا که شوی در فاطمیه یارِ پنج تن ۲۵ دیماه ۹۷ شعر : اصغر نریمانی به یاد همه شهدا واموات الفاتحه مع صلوات 🇮🇷 @sangareshohadababol
تو شب‌های عملیات هر کسی که مادر نداشت دنبال سربند "یازهرا" می‌گشت هر که بیشتر به خانم ارادت داشت از ناحیه پهلو ترکش می‌خورد! انگار ترکش‌ها هم می‌دانستند باید کجا را نشانه بگیرند..! پشت پیراهن خیلی‌هاشون نوشته بود: "می‌روم تا انتقام سیلی زهرا بگیرم..." 💠 @bank_aks @sangareshohadababol