بادیهنشینی نزد ایشان آمد و پارچۀ زمختی روی دوشش بود. آن پارچۀ زمخت به گردن پیامبر گرفت و گردن پیامبر(ص) زخمی شد. یک شتر هم همراهش بود. گفت: محمد از پول خدا باری بر شتر من بگذار که این نه پول توست و نه پول پدرت. با او چنین گستاخ و درشت سخن میگفتند. اما او فرستاده شده بود تا مردم را تربیت کند. اگر میخواست ناراحت شود و اینها را براند، کجا داشتند که بروند؟ اینها بندگان خدایند و خداوند آفریدگانش را، هر اندازه منحرف باشند، دوست دارد. پس باید صبر میکرد تا اینها آداب بیاموزند و پاک شوند. گفت: قبول! بار شترش را پر از آذوقه و گندم کرد چون آن مرد تنگدست بود. سپس گفت: فقط یک چیز میماند. تو گردن مرا زخمی کردی و من حقی به گردن تو دارم؛ حق مقابله به مثل. چون «الجروح قصاص» گفت محمد تو این کار را نمیکنی. ایشان پرسید چطور؟! گفت چون تو بزرگواری. این شناخت همراه بود با آن درشتی.
مطلب بالا 👆برشی از📚 کتاب آن همیشه مهربان
اثر امام موسی صدر ...که معتقدم از دریچه نگاه وتفسیر ایشان به اسلام می توان قلب ها را فتح کرد .
پیامبر کار خودش را کرده بود اگر چه بادیه نشین هنوز ادب و اصول دیپلماتیک برخورد با عالی ترین مقام حکومت محمدی را نیاموخته بود اما توانسته بود #تصویر_زیبایی_از این همیشه #مهربان در خودش رسم کند .
پیامبر شرایط را به گونه ای تدبیر کرده بود که شهروند بدون لکنت حرفش را در مقابل او بیان می کند . #اصل_بیست_چهارم_قانون_اساسی جمهوری اسلامی ایران هم #آزادی_بیان را حق اساسی می داند .
در همین حکایت شهروند مدینه النبی #حقوق _اساسی_خود را می داند لذا بی محابا می گوید، نه پول توست ونه پول پدرت .
رسول خدا اصل مساوی بودن در حقوق و سهیم بودن در بيت المال را متکی به #اصل_عدم_تبعیض در نهان شهروندان نهادینه کرده است واین یعنی #فرهنگ_سازی_حق_گویی_حق_طلبی ودر تاریخ هم نیامده است این شهروند به جرم اهانت و درشتی به مقام عالی حکومتی مجازات شده باشد .
#اصل_نوزدهم_قانون_اساسی
*مردم ایران از هر قوم و قبیله که باشند از حقوق مساوی برخوردارند و رنگ ، نژاد، زبان و مانند اینها سبب امتیاز نخواهد بود*
#سکینه_السادات_پاد_وکیل_پایه_یک_دادگستری
https://t.me/+neXv7SoxbBJkNWI0
https://t.me/Sara_sadat_pad
https://eitaa.com/SRFreedoms
https://eitaa.com/sara_sadat_pad