📜علوم غربی در پاسخگویی به نیازهای جهان بی نتیجه بوده است/ کسانی که مردم را از حوزه ناامید می کنند انصاف داشته باشند و پویایی حوزه را مشاهده کنند
🔻محمدجواد فاضل لنکرانی در نشست معاونان پژوهشی مراکز تخصصی و مؤسسات آموزش عالی حوزه علمیه قم:
🔹به برکت انقلاب اسلامی امروز شاهد پیشرفت مراکز حوزوی هستیم. قبل از انقلاب اسلامی مراکز تخصصی حوزوی وجود نداشت، اما هم اکنون شاهد رشد روز افزون این مراکز هستیم. در مراکز تخصصی حوزوی مباحث ارزشمندی مطرح می شود که می تواند سرمنشأ پژوهش ها واقع شود.
🔹حوزه علمیه در حال حاضر بسیار پویا و بالنده است، کسانی که مردم را از حوزه ناامید می کنند و یا به دنبال ناامید کردن مردم از حوزه هستند، انصاف داشته باشند و این پویایی هایی که به برکت انقلاب در حوزه علمیه به وجود آمده را مشاهده کنند.
🔹یکی از شرایط بسیار مهم معاونت پژوهش مراکز تخصصی این است که مسؤولان و دانش پژوهان باید کار خود را باور داشته باشند و همچنین بدانند که دین جامع است، باید در حکومت حضور داشته باشد و نیازهای امروزی جهان را پاسخ بگوید.
🔹علوم غربی در پاسخگویی به نیازهای جهان بی نتیجه بوده است، ما معتقدیم به برکت قرآن کریم و عترت یک منبع و سرمایه سرشاری داریم که به وسیله آن می توان نیاز همه بشریت را پاسخ گفت، اما متأسفانه بسیار کم از آن استفاده شده و همچنین برای مردم نیز تبیین نشده است.
🔹هنوز نتوانسته ایم توحید را به خوبی در جامعه تبیین کنیم، علت بی انگیزگی طلاب در زمینه پژوهش این است که باوری در آن ها شکل نگرفته است که بررسی حکم خداوند بسیار مهم است؛ یک طلبه و استاد حوزه و هر کسی که می خواهد کار علمی کند، باید اهمیت کار خود را باور داشته باشد.
🔹بدیهی است که اگر طلاب اجتهاد و یا تفسیر را باور نداشته باشند، دیگر مجتهد و مفسر نخواهیم داشت. معاونان پژوهشی در مراکز تخصصی باید همواره به دنبال طرح مسائل جدید برای پژوهش باشند. مسؤولان حوزه به عوامل تقویت انگیزه طلاب در زمینه پژوهش دقت کنند، زیرا اگر به این مسائل پرداخته شود، دیگر مشکلات معیشتی و یا تعطیلات مانع کار پژوهشی طلاب نخواهد شد.
@saraeer
📜از واقعیت تا فضاسازی رسانهای «مهاجرت به نجف»
🔻سایت مباحثات:
🔹 در روزهای اخیر استاد محترم حضرت آقای نائینی از مهاجرت دو تن از شخصیتهای شناختهشده به حوزه علمیه نجف خبر داده است. نخستین مورد که انعکاس رسانهای زیادی هم یافت حجتالاسلام سیدعلی خمینی و دومین شخصیت نیز حاج شیخ محمد جواهری از نوادگان صاحبجواهر بود.
🔹 در این دو مطلب استاد نائینی بر «مهاجرت» این دو بزرگوار تأکید شده و نوشته شده است: «شادمانم که یکی از دو حوزهٔ مهم شیعی در حال بازیابی مجد و عظمت خویش است»!
🔹 اما اگر با این دو بزرگوار بهویژه حاج شیخ محمد جواهری آشنایی داشته باشیم باید گفت اساساً چیزی به نام «مهاجرت» دربارهٔ ایشان صادق نیست.
🔹 آقای حاج شیخ محمد جواهری متولد نجف و بزرگشدهٔ این حوزه هستند و به جبر روزگار مانند صدها نفر دیگر به ایران مهاجرت کردند. ایشان پس از سقوط صدام بین حوزهی نجف و قم تردد داشتهاند. برادر بزرگ ایشان نیز به خاطر شرایط خاص عراق سالها در ایران حضور داشتند که پس برطرف شدن محدودیتهای دوران صدام به موطن خود بازگشتند. همینطور آیتالله شیخ باقر ایروانی و دیگر بزرگواران نجفی مقیم حوزه علمیه قم. حال چگونه میتوان بازگشت ایشان به نجف ـ که طبق روال سالهای گذشته بوده است ـ را «مهاجرت» بنامیم؟
🔹 حجتالاسلام سیدعلی خمینی نیز در انتخابی تحسینبرانگیز در راستای کسب علوم و معارف حوزوی و بهرهمندی از اساتید بزرگوار نجف ماههای درسی را در این حوزه سپری خواهد کرد که این مورد هم در بین حوزویان امری بسیار طبیعی است.
🔹 به نظر میرسد انتقادهای استاد نائینی به سیاستهای انتخاب استاد و کلاسهای درسی در حوزهی علمیه قم ایشان را وارد یک فضاسازی رسانهای کردهاست و تلاش میکنند از طریق انتشار خبرهای نادرست مهاجرت اساتید، انتقادها را وارد فاز پروپاگاندای رسانهای کنند.
🔹 توصیهی اینجانب ـ که جایگاه شاگردی استاد نائینی را دارم ـ آن است که انتقادها به سیاستهای مرکز مدیریت ـ که در بسیاری موارد هم کاملاً درست است ـ را در همان مسیر منطقی و معقول پیگیری کنند و از اینگونه فضاسازیها به شدت پرهیز نمایند.
http://mobahesat.ir/16755
@saraeer
📜یکی از عبادتهای صوفیان رقص است/ یکی از مشکلات ما کتاب مثنوی مولوی است/ یک نفر از صوفیان به جبهه نرفته است تا شهید شود
🔻آیتالله نوری همدانی در دیدار مسئولین همایش تصوف شاخصه ها و نقدها:
🔹امام خمینی (ره) و آیت الله شاه آبادی از عرفای بزرگ ما هستند، ولی صوفیان سعی کردند که خود را از عرفا معرفی کنند، صوفیان چهره سازی کردند و شخصیتهای خود را با چهره بسیار درخشان نشان دادهاند.
🔹به چه دلیل از حسن بصری، شقیق بلخی، معروف کرخی، بایزید بسطامی و جنید بغدادی با این عظمت یاد شده است؟ این چهره سازی به اندازهای حیله گرانه بوده که برخی از بزرگان ما مانند مقدس اردبیلی را در شمار چهرههای بزرگان خود قرار داده اند یا مثلا اویس قرنی را جزو بزرگان صوفیه ذکر کردهاند.
🔹تمام خصوصیاتی که ما برای ائمه خود قائل هستیم که ائمه (ع) طی الارض داشته و در جمادات و نباتات و حیوانات تسلط دارند را اینها در چهره سازیهایی که کرده اند، برای صوفیان بیان کرده و عظمتی که ما منحصر در اهل بیت میدانیم را برای بزرگان خود حراج کردند.
🔹بنده لازم دانستم که به سراغ کلمات آنها بروم و در کتابی مانند تذکرة الاولیاء که از کتب معتبر صوفی است، کلماتی از صوفیان نقل میکنند که از روایات ما است و آن را سرقت کرده اند و آن را به نام خود جا زده اند.
🔹یکی دیگر از مشکلات ما کتاب مثنوی مولوی است مولوی یک صوفی سنی وحدت وجودی بوده و از طرفی هم این کتاب از لحاظ ذوق شعری در حد بالایی قرار دارد و صوفیه معتقدند در هر دوره یک قطب و مرشد وجود دارد و به جای ائمه علیهم السلام به اقطاب و مشایخ خودشان مراجعه میکنند. مولوی امامت را امامت نوعی میداند، اما ما شیعیان امامت را شخصی میدانیم که همان ۱۲ امامی است که اصل و نسب این بزرگواران مشخص است.
🔹یکی از کتابهای مهم ما حدیقه الشیعه مقدس اردبیلی است، این کتاب به جنگ صوفیه آمده است، زیرا در زمان صفویه تصوف را رونق میدادند و سلاطین صفویه فرزندان شاه صفی هستند که قبرش هم در اردبیل است بنا بر این صفویان به صوفیه علاقه داشتند و در آن زمان علمای بزرگ ما مانند مقدس اردبیلی سعی میکردند در برابر آنان بایستند.
🔹یکی از عبادتهای صوفیان رقص است و در مساجد میرقصیدند وقتی دیدند که این اعمال در مسجد با واکنش مردم مواجه میشود خانقاه ساختند و برای خود مراسم خود را برگزار میکنند.
🔹یک نفر از صوفیان به جبهه نرفته است تا شهید شود، این همه روایات و آیاتی که در بحث جهاد است را کنار گذاشته اند و فقط نشسته و مثنوی میخوانند و سرشان را تکان میدهند و میرقصند و اسم خود را صوفی گذاشته اند.
🔹صوفیان انحرافات زیادی ایجاد کرده اند، من مطالب زیادی از لحاظ فقه و روایات در رد صوفیان نوشته ام، ولی بنا بر مصالحی آن را منتشر نکردهام و این مطالب را در اختیار برگزارکنندگان این همایش میگذارم تا منتشر کنند.
🔹یکی دیگر از مشکلات را بزرگداشت شمس تبریزی است باید همه کتاب مولوی را مطالعه کرد. چهار تا شعر میخوانند و میگویند چقدر عالی گفته است، خوب این اشعار از نظر ذوقی خیلی خوب است، اما اگر این کتاب را تا آخر بخوانید متوجه میشوید که مولوی یک صوفی سنی است و لغزشهای فراوانی دارد و مولوی حضرت ابوطالب علیه السلام را مشرک میداند.
🔸منبع: نامه های حوزوی
@saraeer
📜ماجرای یک خط ابداعی
🔻کانال تلگرامی پیام شهید:
🔹اخیرا تصویری توسط آقای جلالی، از نزدیکان آیتالله مصباح تحت عنوان خط ابداعی آیتالله مصباح در دوران مبارزه علیه رژیم پهلوی منتشر شد. این تصویر، برگی از یک دفترچه است که اَشکالی شبیه حروف الفبا روی آن نوشته شده است.
🔹پس از انتشار این تصویر، افرادی از جریانهای مختلف در فضای مجازی زبان به طعنه و تمسخر گشودند که اینها جعلی است و دوستدارانشان برای آنکه خلاء عدم مبارزه آقای مصباح را پر کنند جعل و منتشر کردهاند و از این دست حرفها. اما ماجرای این دستخط چیست؟
🔹همه مبارزین میدانند و در خاطراتشان هم گفتهاند که آیتالله مصباح جزو حلقه 11نفره اولیه گروهی است که سال 42 تشکیل و بعدها به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم مشهور میشوند. اساسنامه اولیه آن هم به دستخط آیتالله مصباح نوشته شده و پس از کشف آن در خانه آیتالله آذری قمی توسط ساواک، آیتالله مصباح طی چند روز دستخطش را کاملا عوض میکند. (رجوع کنید به خاطرات آیتالله مسعودی خمینی)
🔹یکی از ابتکارات آیتالله مصباح، همین ماجرای ابداع دستخط است. این مساله سالها قبل و بارها در خاطرات و سخنان افراد مختلف از جمله خود آیتالله مصباح نقل شده و مسالهی تازه مطرح شدهای نیست.
🔹مرحوم هاشمی رفسنجانی در گفتگویی در سال 1379 که روی سایت مرکز اسنادش هم قابل دسترسی است در اینباره میگوید: «یازده نفر بودیم. آیتالله خامنهای و برادرشان، من، آیات منتظری، مصباح، مشکینی، امینی، قدوسی، حائری تهرانی، ربانی شیرازی و آذری. اساسنامه داشتیم و زبانی هم آقای مصباح اختراع کرده بودند و تصمیمات و صورتجلسهها را به صورت رمز مینوشتیم.»
🔹خود آیتالله مصباح نیز در مصاحبه با فصلنامه تاریخی یادآور (شماره پاییز و زمستان 87) که متن آن در سایت ایشان قابل دسترسی است میگوید: «بنده دبیر جلسه بودم و آقای هاشمی مسئول تبلیغات بودند. کسان دیگری هم کم وبیش مسئولیتهائی داشتند. چـون پیـشبینی میشد که این تشکیلات لو برود، من خـطی را اخـتراع کـرده بـودم که نوشتن و خواندن آن آسـان بـود، ولی فقط خودم میتوانستم بنویسم و بخوانم و صورتجلسهها را با آن خط مینوشتم.»
🔸لینک گفتگوی اکبر هاشمی رفسنجانی:
yon.ir/J7MWs
🔸لینگ گفتگوی محمدتقی مصباح:
yon.ir/NPSgV
@saraeer
📜مردم تا کی باید منتظر اقدام مسئولان باشند؟
🔻آیت الله نوری همدانی در درس خارج امروز:
🔹افزایش قیمت بعضی از محصولات ربطی به تحریم و دلار ندارد ؛ خیلی از محصولات تولید داخل است. امروز اگر مسئولان نظارت و اشراف داشته باشند بخش عمده ای از مشکلات حل خواهد شد. مردم تا کی باید منتظر اقدام مسئولان برای کنترل قیمت ها باشند؟ روز به روز گرانی بیشتر می شود و این مشکل برعهده بعضی از افراد بی کفایت است؛ ما از طرف حوزه علمیه قم از مسئولان می خواهیم وضعیت اقتصادی را علاج کنند.
@saraeer
📜مکرر در مورد گرانی ها به مسئولین تذکر می دهیم ولی گوش شنوایی نیست/ حوزه علیمه دشمنان زیادی در داخل و خارج از کشور دارد
🔻آیت الله مکارم شیرازی در درس خارج امروز:
🔹مکرر در مورد گرانی ها به مسئولان تذکر می دهیم، ولی گوش شنوایی نیست؛ گاهی گوش می دهند ولی کاری نمی توانند انجام دهند و گاهی نیز کاری می توانند انجام دهند، اما عمدا انجام نمی دهند.
🔹امروز وضع عجیبی در کشور وجود دارد و قیمت ها ساعتی شده و عده زیادی نیز از این وضعیت سوء استفاده می کنند؛ اما بسیاری از افراد جامعه مانند کارمندان، کارگران، بازنشستگان و طلاب حوزه که در پایین ترین حد قرار دارند در فشار و سختی گذران زندگی می کنند.
🔹حوزویان نیز باید در برابر این مشکلات ساکت نباشند. باید با مردم همدردی کنیم چرا که مردم دادشان از این گرانی ها بالاست لذا باید مکرر به مسئولین تذکر داد .
🔹راز دشمنی عجیب دشمنان اسلام با حوزه و حوزویان ضرباتی است که دشمنان از ناحیه حوزه خورده اند. این حوزه علیمه، دشمنان زیادی در داخل و خارج از کشور دارد و علت این همه دشمنی و عداوت نیز ضرباتی است که در طول تاریخ دشمنان و مستکبرین عالم از حوزه خورده اند.
🔹ضرباتی که میرزای شیرازی در ماجرای تحریم تنباکو به پیکره انگلیس خبیث زده است، ضرباتی که مراجع و علمای عراق به داعش زده اند و گروه حشدالشعبی را ساختند و همچنین ضربه ای که امام راحل در ایران به دیکتاتوری پهلوی زد همه و همه باعث این عداوت و دشمنی با حوزه شده است.
@saraeer
📜«طلبه مضروب مشهدی» موضوع تذکر یکی از نمایندگان مجلس در صحن علنی/ واکنش نائب رئیس مجلس: بیمارستان در انجام عملها دقت لازم را نداشته است
🔻نصرالله پژمانفر، نماینده مردم مشهد در نشست علنی امروز مجلس شورای اسلامی:
🔹کمتر از 20 روز گذشته طلبه جوانی در مشهد در حادثه تروریستی مورد ضرب و جرح قرار گرفت، با توجه به نحوه قتل این طلبه لازم میدانم به این موضوع تذکر دهم. اولین بار نیست که در کشور و مشهد چنین اتفاقی رخ میدهد.
🔹8 ماه پیش حدود ساعت 2 بعد از ظهر با چاقو به یکی از طلبهها حمله شده است، اما نکته اینجاست که موضوع درمان این افراد به صورت جدی رسیدگی شود.
🔹زمانی که به طلبه مذکور حمله شد بیمارستان اعلام کرد جراحت جدی به او وارد نشده، اما چند روز بعد فرد به کما رفته و مشخص شد چاقو 3 سانت وارد قلب او شده بود.
🔹امروز مهمترین مسئله کشور امنیت است که به واسطه برخی افراد به آن لطمه وارد میشود، لازم است دستگاههای امنیتی به این مورد توجه بیشتری داشته باشند البته شاهد بودیم وقتی خانمی از مشهد پیامک زد دستگاههای امنیتی ورود کردند، اما زمانی که در روز روشن به طلبهای چاقو وارد میشود با گذشت 20 روز هنوز هیچ دستگاه امنیتی اظهارنظر نکرده است.
🔸علی مطهری، نایب رئیس مجلس شورای اسلامی که ریاست جلسه را بر عهده داشت، در پاسخ به این تذکر گفت: شکی در مظلومیت این طلبه وجود ندارد، بر اساس اطلاعاتی که کسب کردم بیمارستان در انجام عملها دقت لازم را نداشته است. ظاهراً این طلبه رفتنی نبود، اما تاکنون هیچ توضیح روشنی ارائه نشده است که قاتل چه کسی بوده و مسئولان باید در این زمینه توضیح دهند.
@saraeer
📜اشتباهات حوزه علمیه پس از پیروزی انقلاب
🔻علی اکبر مسعودی خمینی، عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه در گفتگو با شفقنا:
🔹حوزه از اول انقلاب تاکنون یک اشتباه بزرگ کرده و آن اینکه از دولت بودجه گرفته است درحالیکه نباید می گرفت. دوم اینکه حوزه باید طبق امور سنتی که امام فرمود عمل کند، نباید زیربار این برود که هزار نفر را بگیرد برای اینکه امتحانات برگزار کند و پایان نامه بگیرد.
🔹گرفتن مبلغ از دولت اشتباه بزرگی بود، نباید بگیرد. در موضوع شیوه امتحانی نظیر شیوه دانشگاه ها هم نباید امتحان داشته باشد بلکه باید مانند سابق، افرادی بیایند نزد بزرگان و مراجع، درس بخوانند و آن استاد بزرگ، درس ایشان را تائید کند و امتحانات پیش آقایان مراجع داشته باشند نه امتحان برای مدرک.
🔹مدرک گرایی آفت بزرگ حوزه است. بزرگانی چون شهید مطهری، شهید بهشتی، آیت الله جوادی آملی، آیت الله مصباح یزدی، آیت الله محفوظی کجا مدرک گرفتند؟ چه پایان نامه ای نوشته بودند؟ مدرک گرا کردن حوزه اشتباه بزرگ حوزه بود و علاوه براین، هرکسی که وارد حوزه شد، پذیرفتند.
🔹ما قبل از انقلاب، روز اولی که با عده ای خدمت علما و بزرگان رفتیم، صحبت این بود که افرادی که وارد حوزه می شوند باید اصل و نسب او معلوم شود، و وقتی وارد حوزه شد فقط برای درس بیاید نه مانند الان که برخی برای مدرک گرفتن و کارکردن در ادارات بیایند.
🔹وجوهاتی که تحت عنوان شهریه به طلاب داده می شود برای این است که طلبه به درس و بحث بپردازد یعنی برود گوشه ای بنشیند درس بخواند، عالم شود و بعد در ممالک و مناطق تبلیغ اسلام و دین کند نه اینکه برود در اداره مشغول کار شود.
🔹ورود افراد به حوزه باید براساس ضوابط صورت پذیرد، تحول با تغییر در کتب درسی و تغییر در روند تدریس به تنهایی صورت نمی پذیرد، سابق، وقتی طلبه می آمد، پای درس استاد می نشست تنها برای حفظ درس و سخنان استاد نبود بلکه برای فهم بود. حوزه باید سنتی عمل کند.
🔹در جامعه مدرسین داد و قال شد که حوزه و دانشگاه باید وحدت داشته باشند، الان بعد از ۴۰ سال سرانجام این وحدت چی شده؟ دانشگاه آمد حوزه، اما حوزه دانشگاه نرفت.
@saraeer
📜نامه سرگشاده اکبرنژاد به مراجع تقلید
🔻کانال «فقاهت»:
🔹عرض سلام و ادب خدمت مراجع معظم تقلید -دامت تأییداتهم الوارف- از اینکه این نامه را سرگشاده می نویسم پیشاپیش اعتذار می کنم. زیرا امیدی به تسلیم خصوصی آن به دفاتر نداشتم. باز در این شرایط سخت که هرگونه گفتگو و پیشنهادی از سمت شاگرد به استاد حمل بر اسائه ادب می گردد، اعلام می دارم که حقانیّتی در دل ندارم جز اعتلای مرجعیت و مراجع معظم تقلید(حفظهم الله).
🔹سخن را با حدیثی از حضرت امیر(ع) شروع می کنم که فرمود: "لا تَقسِروا أولادَکُم علی آدابِکُم فإنّهُم مَخلوقون لزمانٍ غیرَ زَمانِکُم"؛ توجه به اقتضائیات زمانه و ضرورت تربیت بر اساس آن از مسلمات روش تربیتی انبیای عظام بوده است. حتما سروران معظم در جریان هستند که طلاب عصر ما از حضور در سر کلاس ها لذت نمی برند و از نشاط علمی و سبک بالی معنوی تهی شده اند و در چنگال تحیر گرفتارند و امیدی به آینده خود ندارند و روشنایی برای خود نمی بینند و بر این باورند که بزرگان راه خود را می روند و اعتنایی به آنان نمی کنند و بیشتر حرف می زنند و امر و نهی می کنند اما گوشی برای شنیدن و دستی برای مهر ورزی ندارند و بنای بر تغییر و دیدن افتادن ها و شنیدن شکستن ها ندارند!
🔹طلبه ای که درباره بزرگان و پدران معنوی خود چنین بیندیشد و آنان را شریک غم فقر و نداری خود نداند و اولویت های خود را در سبد اولویت هایشان نیابد و نتواند به آنان پناه ببرد، آیا جز شکستن و افسردگی چاره ای خواهد داشت؟ طلبه ها از خود می پرسند چرا بزرگان ما قبول نمی کنند که جامعه فقط فقه نمی خواهد و به مبلغ و متکلم و عالم اخلاق و مشاور و اقتصاددان و هنرمند دین آشنا هم نیاز دارد، پس چرا تنها یک رشته بر همه استعدادها و علاقه ها تحمیل می شود، آن هم در بازه زمانی ده ساله سطوح و ده ساله خارج!
🔹آنان از خود می پرسند؛ حوزه ما اگر پویا بود چطور ممکن بود کتابها صدها سال دوام بیاورند و چرا امروز او محکوم به درس گرفتن آثاری است که ارتباط منطقی میان آنها و دغدغه های جامعه خود نمی یابد؟! آنان از خود می پرسند؛ چرا مشکلات معیشتی و بن بست های شکننده مالیشان دیده نمی شود؟ چرا پدران معنویشان گاه ساختمان سازی و روی هم گذاشتن آجرها را بر عرق شرمساری طلاب ترجیح می دهند؟
🔹آنان از خود می پرسند؛ چرا مراجع معظم پس از 40 سال که از انقلاب می گذرد و مسائل نوپیدا از در و دیوار بالا می رود، باز هم به همان مسائل هزار ساله مشغولند از قبیل «نکاح و ارث و آیات الاحکام و نماز جماعت و خیارات و..!» آنان از خود می پرسند؛ چرا طلبه ها به سیاهی لشکر دروس مراجع بدل شوند و کسی از دست رفتن نشاط جوانی و بی انگیزگی آنان را نبیند؟
🔹آنان از خود می پرسند؛ چرا مراجع معظم تقلید در کنار ده ها جلسه درسی که با طلاب دارند، حاضر نمی شوند حتی یک جلسه تریبون را در اختیار فرزندان خود قرار دهند و گوش باشند برای شنیدن حرف های شنیده نشده و دردهای زخم خورده؟ آنان از خود می پرسند؛ چرا مراجع از آنان فاصله گرفته اند؛ نه در حجره ای را ناغافل باز می کنند و نه خانه طلبه ای را سرزده به قدوم خود مبارک می سازند؟
🔹آنان از خود می پرسند؛ چرا وقتی طلبه ها قربانی بی تدبیری و بی تقوایی برخی روحانی نمایان و سیاست بازان می شوند؛ یکی از ناحیه چشم زخم بر می دارد و دیگری خنجر در قلبش فرو می رود و آن دیگر دشنه در گلویش می نشیند، نه تنها از سوی نهادهای رسمی که حتی از سوی مراجع معظم مورد حمایت قرار نمی گیرند و تیر غربت بر تابوتشان می نشید و با مظلومیت در آغوش خاک پنهان می شوند؟!
🔹آنان از خود می پرسند؛ چرا حرکت های انقلابی فرزندان دلسوز حوزوی مراجع که بی شک در مواقع خطر بیش از هر طلبه و غیر طلبه ای از حریم مرجعیت دفاع خواهند کرد، به خاطر یک خطای کوچک از سوی مراجع مورد هجمه قرار بگیرد و دستاویزی برای لت و پار کردن بی رحمانه آنان شود و خاکریزی برای دولتمردان تنبل و بی فکر گردد. آیا نمی شد با زبان پدرانه با آنان سخن گفت و حمایت کرد و البته تذکر داد و هدایت؟!
🔹در پایان ضمن عذر پوزش به خاطر جسارت خویش، برای سلامتی و عزت روافزونتان دعا می کنم.
محمد تقی اکبرنژاد
@saraeer
📜بچه ماهیان پرورشگاهی در بحر محیط!
🔻محمدبانیانی:
🔹بعدها در تاریخ خواهند نوشت در روزگاری که دین و کشور زیر شدید ترین حملات و آماج شبهات بود، حوزه علمیه که وظیفه پاسداری و پاسخگویی را به عهده داشت، طلاب را از داشتن گوشی های هوشمند منع کرد و فعالیت های مجازی آنان را محدود؛ در نتیجه اکثر طلاب سال ها بی آن که بدانند خارج از پستوی حجره شان چه می گذرد، در فضایی پاستوریزه بزرگ شدند و وقتی پایشان به جامعه باز شد، مانند بچه ماهیانی بودند که در استخر های پرورش ماهی به دنیا آمده اند و در دریایی از موجودات جدید رها شده اند، در حالی که حتی از یافتن غذای روزمره خود نیز عاجزند...
پ.ن: دو سه سال پیش، مرکز مدیریت حوزه این قانون مضحک را به تحریک برخی تصویب کرد و تا به امروز تغییری صورت نگرفته است.
@saraeer
📜برگزاری «همایش تصوف» زیبنده دفتر تبلیغات نیست
🔻رسول جعفریان:
🔹عطف به صحبت های دوست ما آقای واعظی در دفتر تبلیغات قم که شرحی از همایش تصوف در قم به یکی از علما داده بودند، عرض می کنم. دوستان عزیز! این که پژوهشی در باره تصوف یا هر مسأله دیگری بشود، تحقیقاتی صورت گیرد، آثاری از میراث آن، موافق و مخالف منتشر شود، مطلبی از جدای از این است که یک نهاد تبلیغی که کارش نهادینه کردن اخلاق دینی در جامعه است، به موضوعی بپردازد که بوی تفرقه و تشتت می دهد.
🔹سالهاست که این بنده خدا در باره منازعات صوفیه و فرق دیگر تحقیق می کنم و آخرین نمونه هم انتشار کتاب علم الهدی فرزند فیض کاشانی بود که دیدگاه های مهمی در باره صوفیه دارد، اما یادمان باشد که در اواخر دولت صفویه، با احساس تکلیف شماری از علما برای استوار کردن حق! دامنه منازعات مذهبی بالا گرفت و کار دست این دولت داد.
🔹در اوج فضاحت اقتصادی که دولت صفوی داشت، و هیچ طلا و نقره ای در کار نبود تا حقوقها پرداخت شود، و آنچه بود با عیار پایین و قلابی بود، علما ـ که هیچ وقت تشویق به کار اقتصادی نمی کنند و فقط به فکر ساختن تمدنی برای پایه احادیث بودند ـ به بهانه تصوف و فلسفه و... به جان یکدیگر افتادند، و دعوای شیعه و سنی، و صوفی و غیر صوفی، و فیلسوف و اخباری ها را جدی گرفتند و کردند آنچه کردند.
🔹این را بدانیم که ادبیات عرفانی و تصوف دست کم در زبان فارسی و در عمق جان ایرانی فراگیر بوده و هست، و وقتی شما به جان آن می افتید و با یک نهاد تبلیغی علم مخالفت با آن بر افراشته و علیه آن مقاومت می کنید، شمار زیادی را از خود می رانید. در اواخر صفوی، با آن هم ضعف اقتصادی، و آن هم دشمن، این منازعات همگرایی جامعه را سست کرد، و همه را تحریک به در پیش گرفتن روشی کرد که به واگرایی و تفرقه می رسید.
🔹ما امروز شرایط مشابهی از نظر اقتصادی و بی اعتمادی مردم داریم، و در چنین شرایطی نیازمند آن هستیم که همه انرژی مان را گرد هم جمع کنیم نه آن که در اوج بی اعتمادی ها در جامعه، ما هم بر طبل تفرقه بکوبیم. این توجیه از مدیر نخبه و فهمیده دفتر تبلیغات پسندیده نیست که تحت تأثیر برخی از جریانها تفرقه افکن، به اسم کار علمی، بر دامنه این اختلافات بیفزاید، و تازه با این قبیل مطالب توجیه هم بکند.
🔹اگر کسی دنبال تمدن اسلامی است، آن هم در دفتری که میز تمدن اسلامی درست شده [!] بهتر است از همه نیروها و توان ها و انرژیها استفاده کند، نه آن که در کشوری که صدها هزار نفر با تفکر عرفانی و ادبیات معطوف به آن نفس می کشند، در مرکز تبلیغات اسلامی در قم، مثلا به تشریح ابعاد انحرافی این قبیل جریانها بپردازد. این را بدانیم که با این قبیل کارها، تعصبات و اختلافات درون جامعه بیشتر شده (و لو یک گام] و تحریکات ناشی از آن هم بیشتر خواهد شد.
🔹تجربه نشان داده است که اگر آدم چیزی را باطل هم می داند، باید کم یادش کند تا از بین برود، نه آن که با طرح آن، دیگران را هم تحریک به مقابله کند، و آن وقت این ته بَساط حُسن را هم یک جا قپان کرده و دست دشمن دهد و از پس پانزده هزار قندهاری برنیامده اصفهان با این عظمت، کلا محو شود، بلایی که سر صفویه آمد. شکر خدا، با قدرتی که مجتهدین و مراجع در این زمان و دولت دارند، چه نیازی به این سر و صداها هست!
@saraeer
📜آگاهی چندانی از وضعیت فرقه های صوفیه در ایران امروز ندارید/ پاسخ محمدتقی سبحانی به رسول جعفریان (بخش نخست)
🔻محمدتقی سبحانی در واکنش به یادداشت رسول جعفریان نوشت:
🔹قبل از هرچیز باید به جناب جعفریان یادآور شوم که شما با ارجاع تاریخی به دولت صفوی و مشابهسازیِ شرایط کنونی با اواخر دوره صفویه، دقیقا دچار همان خطائی شدید که خود بارها در باب تحلیل های تاریخیِ سیاستپیشگان تذکر دادهاید. اما در خصوص، آنچه در باب همایش تصوف، نوشتید:
🔹۱. تعجب می کنم که شما چگونه میان یک کار علمی انتقادی با جنگ و ستیزهای زبانی و فیزیکی تفاوت نمی گذارید و هر گونه نقد را بر تفرقه حمل می کنید؟ راستی اگر چنین است، جنابعالی با نوشتههای سراسر انتقادی و غالبا اهانت آمیز خود که سالهاست به خُرد و کلان از فقیهان و فیلسوفان تا عالمان ومداحان به یکسان روا می دارید، خود یکی از اسباب تفرقه افکنی در جامعه ایران هستید! ای کاش شما هم به جای نوشته های پراکنده انتقادی در مورد آسیبهای این عالمان و عملکرد آن گروه، یک نشست یا همایش علمی برپا می ساختید تا معلومشود که این مطالب شما تا چه اندازه از سوی جامعه علمی مورد حمایت قرار می گیرد؟
🔹۲. در خصوص آنچه در باب همایش نوشتید، حاضرم در یک جلسه علنی به گفت و گو با شما بنشینم تا معلوم شود که از وضعیت فرقه های صوفیه در ایران امروز، آگاهی چندانی ندارید و با قیاسهای تاریخی، در مورد شرایط کنونی داوری می کنید. یکی از رسالتهای این همایش و آثار ونمایشگاههائی که در ادامه عرضه خواهد شد، آگاهی بخشی به همین دوستان کمآگاه است.
🔹۳. پایهگذاران همایش «تصوف؛ شاخصهها و نقدها» با رعایت همه ضوابط علمی و با ثبت این همایش در سایت علمی پژوهشی وزارت علوم(isc)، در یک فراخوان عمومی و آزاد به دنبال بررسی انتقادی ریشهها و عملکرد فرقه های تصوف در ایران هستند. حال بفرمایید که اگر کسانی امروز همچون عالمان گذشته، تصوف را یک مخاطره جدی برای فرهنگ شیعه بدانند، با چه روش و زبانی باید مطالب خویش را به جامعه علمی عرضه کنند تا امثال جنابعالی -که بسیار نگران واگرائی و تفرقه در جامعه هستید و همواره در عمل هم این روحیه خود را نشان داده اید! - نگران و دلواپس نشوند؟! شما که این همایش را «به اسم کار علمی» می خوانید، بفرمایید جنابعالی که عضو محترم فرهنگستان علوم هستید، چه کاری را علمی می دانید که در این همایش صورت نگرفته است؟
🔹۴. وقتی که صوفیان در کنار برخی حکومتیان، سالهاست که با برگزاری همایشهای پرخرج از جیب بیتالمال، یک طرفه به قاضی می روند و خرافیترین اندیشهها و آداب را در پناه نام و نشانهای زیبا و غالبا دروغین، به ذهن و ضمیر نسل جوان و بیدفاع ما می ریزند و بر محور قطببازی و کرامتسازی، دکان دغلکاری راه انداخته اند، چگونه است که اگر یک نهاد حوزوی با حمایت مستقیم همه مراجع عظام به مسئولیت اصلی اش که دفاع از حریم تشیع و روشنگری نسبت به خطوط انحرافی است، اقدام کند، به «جریانهای تفرقه انگیز» متهم می شود؟! راستی اگر قاطبه حوزه تشیع و مراجع تقلید و علما و صدها استاد حوزه و دانشگاه که در نقد تصوف می نویسند و بحث می کنند، تفرقه انگیزند، نمی دانم نام چند نفر در حوزه را که در حمایت از این گروهکهای باطل، سرناسازگاری می گذارند، چه باید گذاشت؟!
🔹۵. نقطه تمرکز فعالیتهای انتقادی علیه فرقههای انحرافی در دفتر تبلیغات، از قضا تلاش برای همگرائی جامعه شیعه و بازگردندان پاره های پراکنده به پیکره اصلی تشیع بر محور مرجعیت و بازنمائی راه های متفرق در برابر میراث حقیقی و عقلانی است. مشکل همین است که صوفیان با پنهان ساختن عقاید و آثار اصلی خویش، خود را در پشت کتابها و گفتههای بزرگان ما پنهان می سازند و به تدریج شیعیان ناآگاه را به سمت آراء و آداب خردستیز و شریعتگریز صوفیانه می کشانند و آنان را از پیکره تشیع جدا می سازند. اشتباه جنابعالی این است که این فرقهها را همسو و همراه با جامعه عمومی شیعه می دانید و از عمق شکاف تصوف فرقه ای با تشیع اصیل در ایران امروز اطلاع ندارید. راستی چه کسی باید به همین مردمانی که با ادبیات عرفانی تنفس می کنند و ناآگاهانه اسیر دام آنان می شوند، نشان دهد که در کنار زبان شیرین و پندهای نیکو، چه اندیشههای ناصوابی ترویج می شود؟ اگر کسانی بیان حق و روشنگری عالمانه را تفرقه انگیز می دانند، خوب است که به پیامبران الهی اعتراض کنند که عامل اصلی تفرقه در جوامع بشری بوده اند!
🔸پاسخ محمدتقی سبحانی به رسول جعفریان (بخش دوم) را اینجا بخوانید:
https://eitaa.com/saraeer/139
🔸یادداشت رسول جعفریان را اینجا بخوانید:
https://eitaa.com/saraeer/136
@saraeer
🔗پاسخ محمدتقی سبحانی به رسول جعفریان (بخش دوم)
🔹۶. در پایان توصیه فرمودید:«تجربه نشان داده است که اگر آدم چیزی را باطل هم می داند، کم باید یادش کند تا از بین برود» از نادرستی این سخنان از منظر تاریخ و جریان شناسی معاصر می گذرم و نمی گویم که خردمندان در هیچ فرهنگ و مکتبی، به چنین اصلی باور ندارند و بدان تن نمی دهند و باز نمی گویم که این سخن برخلاف منطق قرآن و سیره و سخنان صریح پیامبران است و فرض بر این می گیرم که شما یا این باورها و آداب صوفیانه را بدعت نمی دانید و یا لزوم روشنگری در برابر اهل بدعت را قبول ندارید، آری همه اینها را کنار می گذارم و دست کم بنابه همین قاعده خودتان،
🔹دو توصیه به شما می کنم:
۱) ای کاش دست کم این تجربه را در حق این همایش که باطل می دانید، اجرا می کردید و یادش نمی کردید تا از بین برود. البته چون این برنامه همچنان ادامه دارد، در مورد برنامه های بعدی نقد تصوف، این تجربه در ذهن شریفتان باشد
۲) بنابر همین تجربه، زین پس به جای این که شبانه روز به فکر نقد اباطیل عالم و عامی باشید، لطفا در برابر آنها سکوت کنید تا یادشان به کلی از میان برود؛ طرفه آن که شما از باطل های زنده و تازه هم فراتر می روید و از حاشیه نسخهها و گورنوشتهها باطل هائی را نبش قبر می کنید که بشر قرنهاست آنها را به فراموشی سپرده است!
🔸پاسخ محمدتقی سبحانی به رسول جعفریان (بخش نخست)
https://eitaa.com/saraeer/138
🔸یادداشت رسول جعفریان:
https://eitaa.com/saraeer/136
@saraeer
📜صدر هنوز میان حوزویان تنهاست
🔻محسن کمالیان:
🔹در خبرها خواندم که حوزویان همایشی برپا خواهند کرد بنام «تصوفشناسی انتقادی». صوفی نیستم. اما ملاحظاتی دارم که در زیر مینگارم: امام موسی صدر دو دهه در لبنان به تبلیغ فرهنگ اهل بیت (ع) پرداخت. در برابرش هم سنیان قرار داشتند هم مسیحیان. روش صدر، اثبات تشیع بود نه نفی دیگران. نه تنها دیگران را نفی نکرد، بلکه آنها را احترام گذاشت، در آغوش گرفت، به گفتگو و تشریک مساعی در ساختن وطن مشترک دعوتشان کرد. صدر هرگز همایش مسیحیتشناسی انتقادی برپا نکرد. به جای آن در الندوةِ اللبنانیة با بزرگان مسیحی گفتگوی اسلام و مسیحیت را راه انداخت. در کلیساها و دیرها نیز حضور یافت و ضمن تاکید بر مشترکات، معنویت پراکند. سخنرانی معروف اسلام و فرهنگ قرن بیستم در همین فضا ایراد شد. صدر همایش تسننشناسی انتقادی نیز هرگز برپا نکرد. به جای آن در همایشهای اسلامی مصر، عربستان و الجزایر با بزرگان اهل سنت به مباحثه نشست و در فضای احترام و صمیمیت، فرهنگ اهل بیت (ع) را با صراحت تبیین کرد. سخنرانی معروف «روح تشریع در اسلام» در همین فضا ایراد شد.
🔹مقدمهی صدر بر کتاب «تاریخ فلسفهی اسلامی» هانری کُربَن نمونهی لطیفی از روش وی در نقد علمی متفکران مسیحی است. وی براحتی میتوانست مقالهای علمی بنویسد با عنوان «نقدی بر کتاب کُربَن» و در یکی از مجلات فرهنگی لبنان یا فرانسه چاپ کند. اما کاری به مراتب زیباتر کرد: بر ترجمهی عربی کتاب کُربَن مقدمهای نوشت با عنوان «با هانری کُربَن، خاورشناس بزرگ» و ضمن تجلیل فراوان از وی، فراز به فراز کتاب را مورد نقد علمی قرار داد (نایونی، ۲۹۳). نوشتهی صدر بر کتاب «الخوارج من انصار الامام علی» شیخ سلیمان داود بن یوسف نیز نمونهی لطیفی از روش وی در نقد علمی متفکران مسلمان غیرشیعه است. نویسنده از رهبران فرقهی «اباضیه» (خوارج) در الجزایر بود. صدر کتاب را خواند و پس از تجلیل، نظرات خود را طی نامهای بیان کرد. آخرِ نامه، تکمیل کتاب را توصیه و تاکید کرده بود: «ارجو الا تتعبوا فان المهمة کبیرة و نتائجها لوحدة المسلمین کبیرة و اکبر» (یادنامه امام موسی صدر، ۵۱۴-۵۱۵).
🔹صدر نیز به تصوف نگاه انتقادی داشت: «ایراد شیعه به متصوفه تنها ناظر به تنظیم روش و مسائل سیر و سلوک نیست. بلکه اختلاف عمیقتر از اینهاست و راه این دو از هم جدا و نقشهای رهبری بسیار متفاوت است» (نایونی، ۲۱۱-۲۱۲). اما روش تعامل وی با صوفیان هم محترمانه و سازنده بود. خاطرهی تکفیر شیخ هادی فخرالواعظین در این خصوص شنیدنی است: فخرالواعظین طی ایام تحصیل صدر در نجف به آنجا سفر کرد و در مسجد هندی منبر میرفت. اهل فلسفه، عرفان و قویا شایع بود که به فرقهی صوفیهی ذهبیه تمایل دارد. آیتالله سید ابراهیم اصطهباناتی تکفیرش کرد. به گفتهی آیتالله سید محمدباقر حکیم: «امام صدر در اصلاح این مسئله نقش مهمی داشت. زیرا ارتباط گستردهای با مراجع و علما برقرار کرد و با آنان در بارهی این خطیب گفتگو کرد تا آنجا که آیتالله العظمی سید محسن حکیم از آن خطیب برای ایراد سخنرانی در مجلسی عمومی دعوت کرد و کارها به سامان درآمد و نگاه علما در قبال تفکر فلسفی و عرفانی اصلاح گردید» (گذرها و خاطرهها، ۱۲۵-۱۲۶).
🔹صوفیان در ایران همان نقشی را دارند که اقلیتهای مذهبی در لبنان و خود شیعیان در جهان عرب. خوب است در جایجای جهان عرب همایش تشیعشناسی انتقادی برپا شود؟ اگر اقلیتهای مذهبی لبنان هر کدام همایش رقیبشناسی انتقادی برپا کنند، تکلیف صلح، آرامش و امنیت مردم در آن کشور چه خواهد شد؟ همچنین آیا صوفیان متقابلا اجازه دارند همایش تشیعشناسی انتقادی در ایران برپا کنند؟ اگر اقلیتها نیز چنین اجازهای دارند، تکلیف اتحاد ملی چه خواهد شد؟ اگر نیز اجازه ندارند و تنها حوزویان اجازهی برپایی چنین همایشهایی دارند، تکلیف اخلاق و جوانمردی چه خواهد شد؟ سخن حقی که در شرایط نابرابر، یعنی بشکل غیراخلاقی و ناجوانمردانه طرح شود، بر کدام دل خواهد نشست؟
🔹نقدِ فکر پدیدهی مبارکی است. به شرط اینکه علمی و اخلاقی باشد. چه ضرورتی دارد که بارِ عنوان همایش، منفی باشد؟ آیا فقط ذیل عناوین نیشدار میتوان فکر را نقد کرد؟ نیز وقتی وطن و دینِ مشترک داریم، چرا راه گفتگو را طی نکنیم؟ از نفی رقیب چه خیر دیدهایم؟ طبیعتاً اولین شرط گفتگو، به رسمیت شناختن همدیگر و احترام متقابل است. امام صدر بیست سال قبل از پیروزی انقلاب، در کشوری غریب، راه صحیح تعامل با اقلیتها را درک و دنبال کرد. نتیجه، عزتِ شیعیان و دوستی آنها با مسیحیان و سنیان لبنان و منطقه بود. برخی حوزویان ما اما شصت سال بعد، در کشور خودشان، هنوز راه صحیح تعامل با اقلیتها را نمیدانند و سرمست از بادهی قدرت، راه تفرقه را میپیمایند. براستی صدر هنوز هم میان حوزویان تنهاست.
@saraeer
📜با این شهریه طلبه فقط میتواند برود گوشه ای بمیرد
🔻سیدمحمد ناظم زاده در کانال «فریاد درون» نوشت:
🔹آیت الله مسعودی خمینی عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و تولیت سابق حرم حضرت معصومه سلام الله علیها: «وجوهاتی که تحت عنوان شهریه به طلاب داده می شود برای این است که طلبه به درس و بحث بپردازد یعنی برود گوشه ای بنشیند درس بخواند، عالم شود و بعد در ممالک و مناطق، تبلیغ اسلام و دین کند نه اینکه برود در اداره مشغول کار شود.» جناب آیت الله این شهریه ای که شما 'وجوهات' می دانیدش، بین ۳۰۰ تا ۹۰۰ هزار تومان است. در این وانفسای اقتصادی، اگر طلبه متاهلی به این شهریه بسنده کند، فقط می تواند 'برود گوشه ای بمیرد' نه 'درس بخواند'.
@saraeer
🔺کتاب «درآمدی بر اندیشه سیاسی امام موسی صدر» نوشته شریف لکزایی منتشر شد
@saraeer
📜تنها رسانه ای که مسائل ما میتواند با آن مطرح شود «شفقنا» است/ نگذاشتند مبانی فقهی امام را تقریر کنم
🔻آیت الله یوسف صانعی در دیدار سردبیر و جمعی از دبیران پایگاه خبری «شفقنا»:
🔹در ابتدای سخن باید از حضرت آیت الله العظمی سیستانی تشکر کنم؛ در مرحله بعد از همه شما دست اندرکاران و مدیریت شفقنا که از دوستان بسیار قدیمی هستند تشکر می کنم. در مورد سایت شفقنا هم باید عرض کنم که این رسانه نسبت به بنده خیلی لطف داشتند و شاید تنها راهی که بتوان با استفاده از آن مسائل ما مطرح شود همین شفقناست و همه شما ماجور و موفق باشید و خداوند به همه شما سعادت دنیا و آخرت عنایت بفرماید.
🔹تمام کسانی که در محضر امام تلمّذ می کردند و از بزرگان بودند در زمان حیات امام خمینی(ره) و یا مدت کوتاهی پس از رحلت امام(ره) به شهادت رسیدند یا فوت کردند مانند شهید مطهری، شهید بهشتی، شهید مفتح و لذا کمتر کسی از محققین درس امام باقی ماند بنابراین سیره اجتهادی امام خمینی آن چنان که باید و شاید تداوم نیافت. زمانی که ما درس امام می رفتیم، بعضا نسبت به ایشان بی مهری بود نه اینکه تقصیر باشد بلکه یکسری قصور بود و چه بسا دشمن هم پشت قضیه بود چون آینده امام را می دیدند و لذا نمی خواستند امام نضج و اوج بگیرد.
🔹یادم می آید ما که درس امام می رفتیم بعد از ظهرها در فیضیه راه می رفتیم و بلند مباحثه می کردیم که این سر و صدا به گوش بقیه طلاب برسد و به این طریق، فقه امام را ترویج می کردیم. بنده وقتی کفایه را خوانده بودم و می خواستم درس خارج امام بروم، اینقدر تبلیغات علیه امام خمینی زیاد بود که شک و تردید داشتیم اگر بخواهیم به درس ایشان برویم وقتمان تلف می شود لذا خدمت آقای فکور استخاره کردیم.
🔹ایشان گفت: شما یا سفر اعتاب مقدسه می خواهید بروید یا جلسه درسی می خواهید بروید؛ اگر سفر اعتاب مقدسه می خواهید بروید با دوستانی همسفر می شوید که همیشه اختلاف سلیقه دارید، اگر درس می خواهید بروید باز با دوستانی هم مباحثه می شوید که همواره اختلاف سلیقه دارید اما درس بسیار مفید است و پا به پای زیارت اعتاب مقدسه و امیرالمومنین(ع) است و از آن درس تعبیر به بهشت شده است. ما عرض کردیم که درس فلانی می خواهیم برویم.
🔹ما درس امام رفتیم و عصرها در قسمت شرقی فیضیه ۶-۷ نفر بودیم که مباحثه می کردیم، اختلاف سلیقه به حدی بود که گاهی داد می زدیم. بی مهری ها به امام بعد از فوت آیت الله العظمی بروجردی زیادتر شد و به نظرم همچنان ادامه دارد. شاید ۲۰ سال پیش بود به یکی از آقایان گفتم بیائید مبانی امام را مطرح کنید و در این دروسی که شما می گذارید، تحریرالوسیله را بگذارید، حرف امام را مطرح کنید.
🔹بنده از اول بحث خارجم روی کتابهای امام خمینی بود. البته خوشبختانه دیگرانی هم آمده اند و دارند مبانی امام را مطرح می کنند اما هنوز عمومیت پیدا نکرده است. بعد از رحلت امام خمینی(ره) وضع به سمتی رفت که دیگر نگذاشتند این مبانی را تقریر کنم البته صریح نگفتند این مبانی را تقریر نکنید اما بعد از ۵۰ سال که به فیضیه رفته بودیم از فیضیه رفتن ممنوع شدیم و مقداری هم که مانده ایم مرهون تعریف های سیدنا الاستاد امام خمینی(ره) هستیم.
yon.ir/yY9am
@saraeer
📜نقدی بر یادداشت «صدر هنوز میان حوزویان تنهاست»
🔻محمد جعفری:
🔹پیرامون این مطلبتان https://eitaa.com/saraeer/142 چند نکته به ذهنم رسید: 1. قول و فعل غیرمعصوم برای ما حجت نیست تا نحوه برخورد عالمی هرچند بزرگوار -مانند امام موسی صدر- اینگونه بزرگ شود و هر که به غیر از روش آن عالم عمل کند تخطئه شود. در روایت نیز داریم که:"ُ إِيَّاكَ أَنْ تَنْصِبَ رَجُلًا دُونَ الْحُجَّةِ فَتُصَدِّقَهُ فِي كُلِّ مَا قَالَ. مبادا فردی غیر از حجت خدا را نصب العین قرار دهی و هرآنچه او گفت را تصدیق نمایی" الکافی.ج2.ص298
🔹2. با معیار گذاری سرسختانه ای که نویسنده نوشته مذکور داشته اند، بسیاری از روشهای معصومین هم زیر سوال می رود. آیا روش حضرت ابراهیم با بت شکنان چنین بود؟ روش پیامبر خدا عدم نفی باورهای بت پرستان بود؟ روش برخورد امیرامومنین با مخالفین مسلمان چطور؟ روش امام حسین و امام صادق و...
🔹3. در ملاک گذاری روش امام موسی صدر نیز طریق درستی پیش گرفته نشده است. مگر ایشان حلقه علمی شایسته ای پیرامون خود داشته اند که همایشی علمی برگزار کنند تا نتایج مورد نظر را از آن همایش بگیرند؟ بعید نیست که اگر ایشان در قم امروز می بودند از برگزاری چنین همایشی استقبال می کردند و حتی در انجام آن کمک نمودند. برای روشن تر شدن قضیه به تفاوت لحن ایشان در سخنرانی که در بین بزرگان قم دارند و از روش تبلیغ مسیحیت و اهل سنت و... سخن می گویند با لحنی که در لبنان دارند دقت نمایید. (http://hawzahnews.com/detail/News/395067) آیا این سخنرانی (که همایشی است تک نفره!) با پارامترهایی که نویسنده از رفتار ایشان در لبنان ارائه می دهند هم خوانی دارد؟ رفتار ایشان در لبنان به مقتضای آن مکان بوده و در قم به مقتضای این مکان. پس لازم است جهت مقایسه، اولا" به الگوهای اصیل (معصومین) مراجعه شود و ثانیا" مقتضیات زمان و مکان و شرایط به درستی تطبیق داده شود.
@saraeer
📜واکنش علوی بروجردی به شبهه سکولار بودن حوزه (1)
🔻سیدمحمدجواد علوی بروجردی در آغاز درس خارج فقه:
🔹بعضی از آقایان به حوزه اشکال کردهاند که حوزه سکولار است و حوزه چنین و چنان است؛ اما عزیزان بدانید که این عنوان سکولار و عناوینی از این دست که در بین ما وارد و مطرح شده است، معانی مختلف دارد و معنای جزمی ندارد که بیایند حوزه و روحانیت و دین و همه چیز را با آن بسنجند؛ مرادشان از این اصطلاح چیست؟ اگر مرادشان این است که حوزه به زندگی و مشکلات و وضعیت و دغدغههای مردم کاری ندارد که این به شهادت تاریخ حوزه دروغ است؛ اصلا تشیع یک مذهب سیاسی است و اصلا نمیتواند نسبت به مردم بیاعتنا باشد؛ آنکه به نظر این آقایان سکولار است حوزههای دیگران است که اطاعت از هر کسی را واجب میدانند؛ آنهایی که فقط برای حکومت ظالمین ایدئولوژی درست میکنند سکولار هستند نه حوزههای شیعه که مراجعش هر وقت در هر جریانی که پیش آمده وارد شدند و ملجأ و پناه مردم بودند؛ میرزای شیرزای را ببینید؛ آخوند خراسانی را ببینید؛ میرزای نائینی را ببینید؛ مگر نبوده که این بزرگان در همه امور وارد شدند؟
🔹اگر مرادشان از سکولار این است بحثهایی که در حوزه میشود به دردنخور است من خیلی از بعضی تعجب میکنم؛ گاهی از اوقات میخواهند به حوزه فحش بدهند میگویند آقایان علما در مسائل طهارت ماندهاند؛ ولی در همین طهارت، مسائل ما هنوز حلنشده باقی مانده است؛ در همین طهارت که از نظر این آقایان ساده و پیش پا افتاده است ما امروز مسائل حلنشده داریم؛ من مسائل بسیاری در طهارت به شما نشان میدهم که الان ابتلای عجیب و غریب مردم است و ما برای آن جواب درست و حسابی نداریم؛ بله ما بحث حکومت و بحث حدود داریم؛ اما شما به مشکلاتی هم که برای بحث کردن چنین موضوعاتی وجود دارد توجه داشته باشید؛ حوزه دین و حوزه علم مثل حوزه هنر باید آزاد باشد؛ یعنی چه آزاد باشد؟ یعنی اشخاص آزادانه بحث کنند و مبنا اختیار کنند و نظریهپردازی کنند و یقهشان را کسی نگیرد که چرا اینطور گفتی؟ نتیجه تحقیقات چرا این شد؟ تکامل علوم به آزادی است؛ علم آزاد تکامل پیدا میکند و از نتیجهاش میتوانید بهرهبرداری کنید؛ اما اگر گفتید این بحث را نکن؛ این بحث و آن بحث مصلحت نیست و این مبنا اختیار نشود؛ این نحوه که بحث نمیشود.
🔹شما هم نباید توقع داشته باشید که حوزه فقط طبق سلیقه شما بحث بکند و نظر بدهد؛ چنین چیزی در حوزه ممکن نیست؛ مثلا در همین اقامه حدود در زمان غیبت که آیا ما حدود را در زمان غیبت میتوانیم جاری کنیم یا نه؟ شما ببینید چقدر بحث شده است و اقوال را ببینید و پخته کنید؛ هیچ اشکالی ندارد افرادی اختیار کنند که اقامه حدود در زمان غیبت جایز نیست و فقط بر عهده امام علیهالسلام است؛ این آقا اینچنین اختیار کرد آن آقایی که مخالف است در مقابل اشکال بکند و جواب داده بشود؛ در اثر این اشکال و جوابهاست که علوم ترقی میکند؛ فخر رازی که به او امام المشککین میگویند از خودش خیلی مبنا ندارد ولی مدام اشکال میکند؛ البته اشکالات قوی دارد و مخصوصا در حوزه فلسفه اشکالات عمیقی میکند؛ خدا رحمت کند مرحوم شهید آقای مطهری استاد بزرگوار ما میفرمودند فخر رازی با همین تشکیکاتی که دارد حق بزرگی بر گردن فلسفه مطرح شده در دنیای اسلام دارد به حساب این که شبهاتش را بزرگان در مقام جواب بر آمدند و این باعث تکامل این علم شد؛ در فقه هم همینطور است.
🔸واکنش علوی بروجردی به شبهه سکولار بودن حوزه (2)
https://eitaa.com/saraeer/149
🔸واکنش علوی بروجردی به شبهه سکولار بودن حوزه (3)
https://eitaa.com/saraeer/150
@saraeer
📜واکنش علوی بروجردی به شبهه سکولار بودن حوزه (2)
🔻سیدمحمدجواد علوی بروجردی در آغاز درس خارج فقه:
🔹ما هم منجمد نیستیم بگوییم پنجاهودو کتاب از طهارت تا دیات بیشتر در فقه نداریم و دیگر کتابی لازم نیست؛ این کتابها بر اساس روایاتی که به ما رسیده است و بر اساس اطلاعاتی که مردم داشتند شکل گرفته است؛ شما بیایید کتاب جدید بیاورید؛ بحثهای جدید لازم داریم؛ در مسائل بانکها ما خیلی حرف زدیم؛ گاهی حرف میزنیم و از خود حوزه ما را نمیتابند؛ حرف را باید گوش کنید و در آن تامل کنید؛ این بساطی است که ما با بانکها بر سر مردم آوردیم و خودمان هم همگی اشکال میکنیم این بهرهها چیست که میگیرید؟ سود و جریمه چیست که میگیرید؟ اما اینها را چه کسی برای بانکها درست کرده است؟ ما خودمان به نام اسلامی کردن بانکها این بساط را درست کردیم؛ آیا قبلا بانکها اینجوری بوده است؟ ما به اسم اسلامی کردن نظریات بعضی از آقایان فقها را وارد کردیم؛ اما این اشتباه بوده است؛ شما اقتصاد را هم بخواهید تفسیر کنید بر اساس پیشدادهها و پیشذهنیتها آن را بحث نکنید و آزاد بگذارید؛ از طرفی هم به نظر شما اقتصاد اسلامی است ولی ما این حرف را میزنیم که ما اقتصاد اسلامی یا فلسفه اسلامی یا روانشناسی اسلامی نداریم؛ اینها علوم دیگری هستند؛ بله اسلام در مقایسه با این حقایق، مطالبی و ارشاداتی دارد که حرف ما این است این ارشادات را درست تبیین کنیم.
🔹حوزه باید ریشهای وارد شود و بحث کند؛ این که حوزه به همه مسائل بپردازد قطعا خواسته ما همین است؛ ما از خدا میخواهیم که درسها در همه زمینهها پختگی پیدا کند؛ اما بعضی فکر میکنند فقط در حوزه درس خارج اگر کسی مثلا کتاب قضا بگوید خیلی خوب و انقلابی است اما اگر کتاب حج یا صلاه بگوید ضد انقلاب است؛ توجه داشته باشید که درس خارج برای تربیت افراد به جهت استنباط احکام است؛ یعنی ما وارد میشویم طرق استنباط احکام را یاد میدهیم؛ یعنی چه یاد میدهیم؟ یعنی فرق نمیکند کتاب مورد بحث چه کتابی باشد؛ این آقای طلبه و فاضل این رویه و روش استنباط را طبق مذاق استاد میآموزد؛ این تازه خودش در ورطه تحقیق می افتد و میخواهد کار کند دیگر چه فرقی میکند آموزش در کتاب طهارت یا صلاه یا حج یا حدود و قضا باشد؛ آن قواعد اصولی که به کار برده میشود همان است؛ آن روشی که برای استظهار از روایات به کار برده میشود همان است.
🔹لذا اینگونه اشکال کردن عوامانه است؛ آقایان خیال میکنند اگر کل درسهای خارج مسائل مورد نظرشان را مطرح کنند، حوزه خیلی فوقالعاده میشود؛ اما اینطور نیست در درسهای خارج هرچه بحث بشود خوب است؛ درس خارج بحث استنباطی است و ما روش استنباط یاد میدهیم؛ معیار مرجعیت هم در استنباط است؛ ما در بحث اجتهاد و تقلید هم گفتیم معیار اعلمیت، اقواییت در استنباط است؛ حتی طبق این نظریه ما به تجزی در اجتهاد قائل نیستیم چون تجزی در اجتهاد معنا ندارد؛ این آقا یا قوه استنباط دارد یا ندارد؛ اگر قوه استنباط دارد در هر کتابی وارد بشود همین است؛ بله تجزیه در فعلیت اجتهاد است؛ کسی در کتاب حج کار کرده است و در مکاسب کار نکرده است؛ این فعلیت است اما تجزی در اجتهاد که قوه استنباط در این کتاب داشته باشد و در آن کتاب نداشته باشد اصل این حرف غلط است؛ اعلمیت هم به اقواییت در این استنباط است؛ هر کس استنباطش از دیگران اقوی باشد، اعلم میشود. حوزه این است.
🔸واکنش علوی بروجردی به شبهه سکولار بودن حوزه (1)
https://eitaa.com/saraeer/148
🔸واکنش علوی بروجردی به شبهه سکولار بودن حوزه (3)
https://eitaa.com/saraeer/150
@saraeer