🤍✨🤍✨🤍✨🤍✨🤍✨🤍✨🤍
🤍✨🤍✨🤍✨🤍✨🤍✨🤍✨
🤍✨🤍✨🤍✨🤍✨🤍✨🤍
🤍✨🤍✨🤍✨🤍✨🤍✨
🤍✨🤍✨🤍✨🤍✨🤍
🤍✨🤍✨🤍✨🤍✨
🤍✨🤍✨🤍✨🤍
🤍✨🤍✨🤍✨
🤍✨🤍✨🤍
🤍✨🤍✨
🤍✨🤍
🤍✨
🤍
༻﷽༺
✨ღوقـتـے روسَریــے ام در آتـَـش سوخـتღ✨
◦•◉✿🤍 #پـــارتِ11🤍✿◉•◦
لبی از استرس رسیدن صدام به گوش بابام گزید و دستی به گونش زد:
-چی داری میگی دختر توکه هرچی خواستی بابات حتی اگه از لباس خودش زده برات فراهم کرده کجا برات کم گذاشته؟
داد زدم:
-همه جا کم گذاشته میفهمید همه جا ...از اینکه آرزو به دل لباسای دوستام بودم ،
از اینکه بهترین تفریحی برای من شده رفتن سالی یکبار تا مشهد
و دوستام باید هر روزی که دلشون میخواد یه بلیط سفر خارجی اوکی کنن و به منم بگن بیا
من به دروغ بگم نه هانی من ماه قبل رفتم خسته شدم از این زندگی میفهمید خسته شدم ...
عصبی بلند شد و توی صورتم براق شد:
-ما شاید سفر خاج کشور برات اوکی نکردیم
ولی چیزی هم برات کم نذاشتیم مگه چند درصد از مردم مثل دوستای تو هستن که هرچی دلشون میخواد براشون فراهم باشه
، الانم اگه دردت کلاس کنکورته برو ثبت نام کن کی بهت گفته نباید کلاس بری؟
یعنی اینقدر چشمت کور شده که نمی بینی تمام فکر من و بابات آینده تو فاطمه شده آره انقدر کور شدی؟
-هه کلاس کنکور حتما همون کلاس درب و داغونای این سمتی که استاداش خودشون چیزی بارشون نیست
نخیر مامان من کلاس کنکوری میخوام که چیزی بارم بشه نه بدتر از قبل بیام بیرون
#نویسنده_آذر_دالوند
🤍✨✨✨✨🤍
✨@Sarai110✨
🤍 ✨✨✨✨🤍
#پارت_اول
https://eitaa.com/Sarai110/34015
🤍
🤍✨
🤍✨🤍
🤍✨🤍✨
🤍✨🤍✨🤍
🤍✨🤍✨🤍✨
🤍✨🤍✨🤍✨🤍
🤍✨🤍✨🤍✨🤍✨
🤍✨🤍✨🤍✨🤍✨🤍
🤍✨🤍✨🤍✨🤍✨🤍✨
🤍✨🤍✨🤍✨🤍✨🤍✨🤍
🤍✨🤍✨🤍✨🤍✨🤍✨🤍✨
🤍✨🤍✨🤍✨🤍✨🤍✨🤍✨🤍