مصاحبه با همسر شهید
رفتار شهید با فرزندان چگونه بود؟
بسیار عالی، هر عملی را که فکر میکرد در برابر فرزندان خود درست است، انجام میداد. زمان زیادی را برای صحبت، گردش و بازی با بچهها اختصاص میداد. یک مرتبه از رضا تقاضا کردم، بدون توجه به اینکه سن محمدمهدی کم است، تا فرصت دارید، برخی از مسایل دینی را به وی آموزش دهید. حال خوشحال هستم که رضا گفت و رفت. محمدمهدی هنگام شهادت پدر دقیقا هفت سال سن داشت؛ و هنوز وی برای انجام برخی از مسایل دینی، مدیون پدر است.
منظورتان از اینکه شهید هر عملی را که فکر میکرده درست است، انجام میداد، چیست؟
یک مرتبه جلوی بچهها گفت: «اجازه میخواهم که کف پاهایت را ببوسم.» تا آمدم پای خود را جمع کنم، کف پایم را بوسید. سپس گفت: «این عمل را انجام میدهم تا بچهها نیز یاد بگیرند.»✅
#پنجشنبه_شهدایی
#سبک_زندگی_اسلامی
https://rubika.ir/modafein_haraam313
لینک کانال روبیکا 👆🌸🌸
🇮🇷http://eitaa.com/sarbaazaan313
لینک کانال ایتا 👆🌼🌼
شفا يافته عقيله بني هاشم🥺
يک اتفاق در زندگي شهيد کارگر برزي باعث شد تا ادامه مسير حياتش را با اهل بيت(ع) پيوند بزند. گرچه او در دامان پدر و مادري مومن و مذهبي پرورش يافته بود، اما انگار بايد چنين اتفاقي ميافتاد تا ذات پاک رضا هرچه بيشتر با محبت اهل بيت عجين شود. پدر شهيد در همين رابطه ميگويد: «شهيد رضا سال اول دبيرستان بود که به شدت مريض شد. يک روز نزديکهاي ظهر لرزش شديدي تمام وجودش را گرفت. تا جايي که بيهوش شد. هر طور بود او را به بيمارستان امام خميني(ره) کرج رسانديم. حدود يک ماه در بيمارستان بستري بود تا اينکه بعد از معاينات و آزمايشهاي فراوان به ما گفتند رضا فلج شده است. البته اين فلجي به گونهاي بود که از سر انگشتان پا آغاز ميشد و به سمت بالاي بدنش پيشروي ميکرد. دکترها معتقد بودند اين بيحسي و فلجي اگر به قلبش برسد امکان فوتش هست. نام اين بيماري «گيلنباره» يا همان شَلي يکباره بود. هرکدام از بچهها نذري ميکردند تا رضا خوب شود. من هم با خودم فکر کردم کسي مصيبت ديدهتر از حضرت زينب (س) در اهل بيت نيست. از خدا خواستم و به خانم زينب کبري(س) متوسل شدم. رضا را نذر حضرت زينب(س)کردم و خواستم که خوب شود. مدت کوتاهي نگذشته بود که يک روز در کمال ناباوري و به يکباره ديديم رضا دست روي ديوار گذاشته و آرام آرام راه ميرود. معجزه شده بود. خانم حضرت زينب(س) شفايش را داد، تا چنين روزي سربازي خودش را کند»
https://rubika.ir/modafein_haraam313
لینک کانال روبیکا 👆🌸🌸
🇮🇷http://eitaa.com/sarbaazaan313
لینک کانال ایتا 👆🌼🌼
متخصص تخريب
با وجود اينکه رضا متاهل بود و دو پسر داشت، اما حضور در جبهه مقاومت اسلامي براي او دور از ذهن نبود. وي متخصـص تخـريب و جـنگهاي پارتيزاني و چريکي بود و از سال 89 روي سوريه متمرکز شد. تخصصهاي اين شهيد باعث شده بود تا از وي براي آموزش افسران و فرماندهان سوري دعوت به عمل آيد. اگر از همکاران شهيد درباره علم و فن او سؤال شود همگي از ابتکارات و اختراعات وي صحبت ميکنند. از اينکه بسياري از تجهيزات نظامي فرسوده و از کار افتاده را دوباره احيا ميکرد و گاهي قابليتهاي جديدي به آنها ميافزود. مهندس شهيد رضا کارگربرزي در کمترين زمان توانايي مهندسي معکوس تجهيزات جنگي به غنيمت گرفته شده را داشت. در همين زمينه سردار عروج ميگويد: «وقتي يکي از اختراعات رضا در زمينه انفجار را به شهيد عماد مغنيه نشان داديم، ايشان پس از اجراي آزمايشي اين اختراع نويد تحول در جبهه مقاومت اسلامي را داد.»
https://rubika.ir/modafein_haraam313
لینک کانال روبیکا 👆🌸🌸
🇮🇷http://eitaa.com/sarbaazaan313
لینک کانال ایتا 👆🌼🌼
شهادت در رمضان
سـرانـجـام مهندس شهيد رضا کارگربرزي سـحرگـاه روز جـمعه يــازدهم مـرداد 1392 مصادف با 24 رمضان 1434 و روز قدس با زبان روزه در روستاي کفرءکار در مدرسه ترکان در جنوب حلب به شهادت رسيد. او شفا يافته حضرت زينب کبري(س) بود و همانطور که پدرش ميگويد خانم حضرت زينب(س) شفاي پسرم را داد تا چنين روزي او را سرباز خودش کند و در راه دفاع از خيمه زينبي به شهادت برسد. رضا در آخرين روزهاي حيات زمينياش به خانواده گفته بود: «من اسير نميشوم، پيکرم برميگردد و سالم نزد شما ميآيم.» رضا به قولش عمـل کـرد و پيکـرش در تـاريخ 14 مـرداد سال 1392 سالم به وطن بازگشت و در گـلزار شهداي زادگاهش دفن شد. پدر شهيد ميگويد: «صبح روز دوشنبه چهاردهم مرداد بود که پيکر رضا وارد نظرآباد شد. جمعيت فراواني آمده بود. مردم شهرمان به بهانه تشييع پيکر رضا باز ارادت خودشان را به خاندان عصمت و طهارت نشان دادند. خدا را شاکرم که در منطقهاي زندگي ميکنم که مردمي ولايتمدار و عاشق اهل بيت(ع) دارد. مدافعان حرم خيلي مظلومانه شهيد ميشوند. در ديار غربت در دفاع از اسلام ناب محمدي با اشقيالاشقيا ميجنگند و خيلي مظلومانه در خفا تشييع ميشوند. مدافعاني که در گمنامي هستند. جاي آنها خيلي خالي است، البته اين شهدا در محضر سيدالشهدا (ع) و حضرت زينب (س) هستند و در فراق اين عزيزان، تسلي دلمان همان نظر ائمه اطهار است.»
https://rubika.ir/modafein_haraam313
لینک کانال روبیکا 👆🌸🌸
🇮🇷http://eitaa.com/sarbaazaan313
لینک کانال ایتا 👆🌼🌼
همسر شهید:
خودم در تماس تلفنی به وی گفتم «رضا هرزمانیکه برگردی، هفت دور دورت میگردم و طوافت میکنم.» ناراحت شد. گفت: «کفر نگو» زمانیکه بازگشت، به شهادت رسیده بود. برحسب تصادف روز تشییع، پیکر رضا را در سطحی بالاتر از زمین قرار داده بودند. همانطور که داشتم تابوت را نگاه میکردم، شروع کردم به چرخیدن دور پیکر رضا. با وی نجوا میکردم و میگفتم: «رضا گفته بودم وقتی بیایی دورت میگردم، دیدی؟! الان دارم دورت میگردم»😭💔💔💔💔💔
https://rubika.ir/modafein_haraam313
لینک کانال روبیکا 👆🌸🌸
🇮🇷http://eitaa.com/sarbaazaan313
لینک کانال ایتا 👆🌼🌼
#حدیث_سدیر_صیرفی
#قسمت_چهارم :
امّا تأخیر کردن نوح (ع) :👇
چنین است که چون از خداوند برای قوم خود طلب عقوبت کرد، خدای تعالی روح الأمین (ع) را با هفت هسته خرما به نزد وی فرستاد و به او گفت:
«ای پیامبر خدا! خدای تعالی به تو میگوید:
اینها خلایق و بندگان من هستند و آنها را با صاعقهای از صواعق خود نابود نمیکنم مگر پس از تأکید کردن دعوت و الزام ساختن حجّت .
پس بار دیگر در دعوت قومت تلاش کن که من به تو ثواب خواهم داد و این هستهها را بکار و فرج و خلاص تو آنگاه است که آنها بروید و بزرگ شود و میوه به بار آورد و این مژده را به مؤمنان پیرو خود بده.
ادامه دارد...
#سلام_امام_زمانم
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
#حدیث_سدیر_صیرفی
لینک کانال در روبیکا 👇
🇮🇷 https://rubika.ir/modafein_haraam313
لینک کانال درایتا 👇
🇮🇷 http://eitaa.com/sarbaazaan313
@YAHASAN2
قسمت های قبلی را اینجا دنبال کنید👇
حدیث سدیر صیرفی قسمت اول
حدیث سدیر صیرفی قسمت دوم
حدیث سدیر صیرفی قسمت سوم