eitaa logo
یادداشت های فلسفی
2.5هزار دنبال‌کننده
44 عکس
21 ویدیو
55 فایل
آنچه در این کانال خواهید خواند فهم های بنده از مطالب فلسفی است. گاهی تفاوت هایی با فهم های متداول دارد. لینک ارتباط با ادمین‌ها: @Mahdisarbakhshi @Mohammadsarbakhshi
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام علیکم. فایل‌های اول و چهارم شواهد یک اشکال جزئی داشتند که نیاز به اصلاح داشت، لذا مجبور شدم پس از اصلاح اونها، کل فایل‌ها رو دوباره بارگذاری کنم.
فايل پياده شده و اديت شده آموزش فلسفه 1400.pdf
44.11M
با عرض سلام. یکی از سروران عزیز زحمت کشیده و فایل های درس آموزش فلسفه، مربوط به دوره ۱۴۰۰ را در حال پیاده کردن است. فایل پیوست، پیاده شده‌ی يازده جلسه (درس اول تا آخر درس هفت) است که بنده با مرور آن، اصلاحاتی که احیانا لازم داشت، انجام داده‌ام. ضمن تشکر از این سرور عزیز، فایل پیاده شده را برای استفاده عزیزان تقدیم می‌کنم. ان‌شاءالله با پیاده‌سازی بقیه فایل‌ها، به مرور ادامه‌ی جلسات به فایل فعلی اضافه خواهد شد. @sarbakhshi
9. شواهد، مشهد اول، شاهد اول، اشراق يازده(1).mp3
41.66M
9. شواهد، جلسه نهم: شرح و تطبیق اشراق يازدهم از شاهد اول، مشهد اول تدریس: سربخشی @sarbakhshi
10. شواهد، مشهد اول، شاهد اول، ادامه اشراق يازدهم.mp3
28.89M
۱۰. شواهد، جلسه دهم: شرح و تطبیق ادامه اشراق يازدهم از شاهد اول، مشهد اول تدریس: سربخشی @sarbakhshi
یادداشت های فلسفی
نقد کتاب الحاد جدید، نوشته جناب آقای دکتر شاکرین بخش قابل توجهی از کتاب الحاد جدید جناب آقای دکتر شاکرین را خواندم و همچنان در حال خواندن آن هستم. کتابی بسیار عالمانه که معلوم است برای نوشتن آن مطالعات زیاد و زحمات طاقت‌فرسا کشیده شده است. بی‌شک جناب استاد بابت زحمتی که برای نوشتن این کتاب و موضوع بسیار مهم آن کشیده‌اند در نزد خداوند متعال ماجورند. با این همه اجازه دهید نقدی صریح و آزاردهنده بر آن وارد سازم. نکته جالب در این نقد آن است که ناظر به نقطه قوت کتاب است. می‌توان گفت کل کتاب دو بخش دارد: یک بخش تبیین نظریات فیزیکی، کیهان‌شناختی و زیست‌شناختی است. بخش دوم موضع فلسفه اسلامی درباره آن نظریات است، طبعا این مواضع ناظر به نقاط تلاقی است؛ نقاطی که نظریات فیزیکی و ... با مبانی فلسفی و دینی ما اصطکاک پیدا کرده و آنها را زیر سوال می‌برند. به هر حال، نویسنده‌ی اندیشمند و محقق عمیق و دقیق، جناب آقای دکتر شاکرین هر دو بخش را آنقدر عالمانه و محققانه نگاشته‌اند که می‌توان گفت کتاب، از حیز انتفاع افتاده است. عجیب است این انتقاد!؟ توضيح می‌دهم. بخش اول که ناظر به نظریات فیزیکی، کیهان‌شناختی و زیست‌شناختی است، آنقدر عالمانه نوشته شده که تنها به درد کسانی می‌خورد که با این نظریات آشنا هستند و به اصطلاح رشته تحصیلی‌شان فیزیک و زیست‌شناسی است و برای طلبه‌ای مثل بنده که دغدغه آشنایی با این دیدگاه‌ها و اتخاذ موضع فلسفی دارم، درک آنچه نوشته شده بسیار دشوار و بلکه غیر ممکن است. اما بخش دوم که ناظر به دیدگاه‌های فلسفی است، آنقدر دقيق و فیلسوفانه نوشته شده که تنها به درد کسانی می‌خورد که رشته تخصصی‌شان فلسفه است و طبعا کسانی که با دیدگاه‌های فیزیکی و زیست‌شناختی آشنا هستند و فلسفه اسلامی نمی‌دانند که عموما نمی‌دانند، نمی‌توانند از این بخش استفاده کنند. به این ترتیب، سوالی که پیش می‌آید این است: کتاب الحاد جدید برای چه کسانی نوشته شده است؟ آیا برای بنده که فلسفه میدانم؟ در این صورت بخش اول کتاب تقریبا غیر قابل درک است. آیا برای کسانی نوشته شده است که رشته‌شان فیزیک و زیست‌شناسی است و با سوالات تولید شده از این رشته‌ها آشنا هستند؟ در این صورت بخش دوم کتاب غیر قابل استفاده است. (شاید در آنچه نوشتم مقداری مبالغه وجود داشته باشد، اما رگه‌های زیادی از حقیقت، در آن نهفته است). خلاصه و جمع‌بندی نهایی: کتاب الحاد جدید، کتابی است که بسیار عالمانه نوشته شده و به گمان من، به همین دلیل به هدفی که در نظر داشته نرسیده است. کاش اساتید بزرگوار در عین زحمات بسیار زیاد و عالمانه‌ای که می‌کشند این نکته را در نظر بگیرند که نوشته‌شان در عین عالمانه و دقیق بودن، برای کسانی که مخاطب نوشته هستند، قابل درک باشد. اگر عزیزی به جناب آقای دکتر شاکرین دسترسی دارد این نقد بنده را به ایشان برساند و البته از همین جا، خاضعانه کمال قدردانی خودم را نسبت به نوشته عالمانه‌شان و زحمات زیادی که در راه پاسخگویی به سوالات و شبهات می‌کشند تقدیم می‌کنم. خدا کند با این نقد، بی‌انصافی و قدرناشناسی نکرده باشم. @sarbakhshi
پاسخ استاد شاکرین به نقد بنده: سلام علیکم. مشکلی که در نقد آمده نکته قابل توجهی است. لیکن چاره ای نیست از اینکه در این زمینه کارهای متقنی به لحاظ علمی و فلسفی از سوی حوزویان تولید شود. هدف از اثر یاد شده تولید معرفت در سطح نخبگانی و عمدتا برای محققان، کسانی که مشغول نگارش رساله و مقالات علمی در این زمینه هستند و اساتیدی است که در این زمینه تدریس می کنند. همچنین این اثر به طورضمنی تلنگری به حوزویان و مراکز آموزشی حوزوی است که باید سطح دانش خود را در این زمینه با همه ابعاد و جوانب آن ارتقا دهند و مساله را ساده و سطحی تلقی نکنند و تلاش کنند که حوزه های علمیه در این زمینه جلودار و خودکفا باشند. البته گامهای دیگری نیز باید برداشته شود. اثر یاد شده بر تولید معرفت متمرکز بوده ولازم است در کنار آن گامهایی برای ترویج معرفت برداشته شود. در این زمینه باید کسانی به نرم نویسی و گزینش و باز نشر محتوا به زبانهای ساده تر متناسب با سطوح مختلف و نیازها و سطح درک مخاطبان خاص بپردازند. @sarbakhshi
11. مشهد اول, شاهد اول, اشراق دوازدهم.mp3
40.03M
۱۱. شواهد، جلسه یازدهم: شرح و تطبیق اشراق دوازدهم از شاهد اول، مشهد اول تدریس: سربخشی @sarbakhshi
12. مشهد اول, شاهد اول, ادامه اشراق دوازدهم.mp3
39.44M
۱۲. شواهد، جلسه دوازدهم: شرح و تطبیق ادامه اشراق دوازدهم از شاهد اول، مشهد اول تدریس: سربخشی @sarbakhshi
فايل پياده شده و اديت شده آموزش فلسفه 1400.pdf
1.82M
فایل پیاده شده و ویرایش شده درس‌های آموزش فلسفه (بر اساس کتاب آموزش فلسفه حضرت آیت‌الله مصباح ره) از ابتدا تا اواسط درس سیزده فایل‌های صوتی شماره ۱ تا ۲۲ تدریس: سربخشی @sarbakhshi
28.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
راه انسان‌سازی! یادش گرامی باد رضوان الله تعالی علیه.
ناظر به مطلبی که در این اسکرین آمده و گویا از سخنان جناب آقای نصیری است، گفتگویی در یکی از گروه‌های علمی درگرفته بود. یکی از سروران عزیز نظر بنده را خواست. حقیر نیز متن زیر را آماده کردم. البته بخشی از آن را یکی از سروران عزیز، از فایل صوتی نگاه انتقادی به اخلاق بنده برگرفته بود. به هر حال، برای استفاده دوستان تقدیم می‌شود. تفصیل این بحث‌ها در همان فایل‌های نگاه انتقادی به اخلاق آمده است:
نسبت دین و اخلاق آیا تفکیک اجزای دین به عقاید، اخلاقیات و احکام درست است؟ تفکیک اجزای دین به عقاید، اخلاقیات و احکام، مرسوم و متداول است، اما نادرست است. چون اخلاق فقط عبارت از صفات نیست، بلکه شامل رفتارها، غایات و ارزش و لزوم آنها هم می‌شود. اجزای سه‌گانه‌ی دین: اخلاق بخش اخلاق از اجزای سه‌گانه‌ی فوق، عین اخلاق است و در آن حرفی نیست. احکام احکام عبارت است از رفتارها و ارزش و لزوم آنها. پس احکام خارج از حوزه اخلاق نیست، چرا که هر فعل اختیاری که محکوم به حکمی فقهی است، در عین حال محکوم به حکمی اخلاقی است، بدون هیچ استثنایی. تفکیک حکم فقهی یک رفتار از حکم اخلاقی آن هم صحیح نیست، زیرا معنا ندارد خداوند متعال حکمی فقهی صادر کند که غیر اخلاقی باشد. بنابراین احکام فقهی می‌بایست منطبق بر احکام اخلاقی باشد. نتیجه آنکه احکام جزو اخلاق بوده و فقه زیرمجموعه اخلاق است نه قسیم آن. پس فقهی که غیر اخلاقی باشد، نادرست است. اگر در فقه، حکم غیر اخلاقی یافت می‌شود برای این است که قسیم اخلاق تلقی شده است، در حالیکه جزو آن است. چنانکه گفتيم محال است در دین الهی، حکم غیر اخلاقی یافت شود؛ چون عقلا محال است خداوند امر غیر اخلاقی را اجازه داده یا بدان توصیه کرده باشد. اگر حکم غیر اخلاقی در دین وجود دارد، باید گفت یا دین تحریف شده، یا برداشت نادرستی از آن صورت گرفته و یا رفتار نادرستی از طرف دینداران انجام گرفته و به دروغ به دین نسبت داده شده است. و اما عقاید عقاید هم ذیل اخلاق است؛ چون عقیده‌ی درست، یعنی پذیرش و ایمان آوردن به یک حق؛ مثلا وجود خدا یک حق است که در قالب گزاره‌ی "خدا وجود دارد" بیان می‌شود، این گزاره، یک فهم و یک دانش است. دانش عقیده نیست؛ دانش زمانی تبدیل به عقیده می‌شود که به آن ایمان بیاوریم و آن را بپذیریم. از طرفی، پذیرش و ایمان، یک عملِ قلبی است. پس عقیده که بخش اصلی دین است، عمل قلب است. وقتی عقیده نوعی عمل شد، از آنجا که یک عمل اختیاری است، حکم اخلاقی خواهد داشت و ذیل اخلاق مندرج خواهد شد. لذا عقیده نیز ذیل اخلاق قرار می‌گیرد. نتیجه: برخلاف نگاه مشهور که اخلاق را جزء دین می‌داند، معلوم شد که هر سه جزء دین، جزو و بلکه عین اخلاق‌اند. پس دین عین اخلاق و اخلاق عین دین است. با این تلقی موضع بنده در برابر سخن امثال جناب آقای نصیری این خواهد بود: اخلاقی بودن، بدون آنکه دیندار باشی، معنایش آن است که بخشی از اخلاق را بپذیری و بخش دیگر آن را انکار کنی. این عزیزان گمان کرده‌اند می‌توان بدون آنکه دیندار بود، اخلاقی زندگی کرد، درحالی‌که که نفی دین، چه به معنای نفی عقاید دینی باشد و چه به معنای نفی احکام دینی (نفی شریعت)، منجر به نفی اخلاق می‌شود. پذیرش بندگی خدا (بخش عقیدتی دین) از مهم‌ترین وظایف اخلاقی است. همچنین مراعات احکام فقهی (تسلیم در برابر شریعت)، بخش اعظم اخلاق است. در طرف مقابل نیز، متدینین نباید به گونه‌ای رفتار کنند یا فتوا دهند که گمان شود دین امری غیر اخلاقی است. خلاصه آنکه: اخلاق° بدون دین حق، اخلاقی است ناقص و باطل؛ و دین غیر اخلاقی، دینی است باطل. @sarbakhshi
فايل پياده شده و اديت شده آموزش فلسفه 1400.pdf
2.66M
فایل پیاده شده و ویرایش شده درس‌های آموزش فلسفه (بر اساس کتاب آموزش فلسفه حضرت آیت‌الله مصباح ره) از ابتدا تا انتهای درس ۲۰ فایل‌های صوتی شماره ۱ تا ۳۲ تدریس: سربخشی @sarbakhshi
هدایت شده از ساندویچ فلسفه
اختیار و شبهه ضرورت علی.mp3
24.98M
🧬 | اختیار و شبهه ضرورت علّی 00:00 دلیل بر اختیار 08:45 شبهه ضرورت علی و اختیار 11:00 پاسخ مشهور 16:20 پاسخ استاد فیاضی 20:00 نقد پاسخ مشهور 27:30 پاسخ استاد سربخشی 👤 دکتر 📚 | 📮 ایتا | تلگرام | اینستاگرام | آپارات
فايل پياده شده و اديت شده آموزش فلسفه 1400.pdf
3.15M
فایل پیاده شده و ویرایش شده درس‌های آموزش فلسفه (بر اساس کتاب آموزش فلسفه حضرت آیت‌الله مصباح ره) از ابتدا تا انتهای درس ۲۷ فایل‌های صوتی شماره ۱ تا ۳۹ تدریس: سربخشی @sarbakhshi
بازخوانی تفسیر حکمت متعالیه از علیت https://pwq.bou.ac.ir/article_75538.html مقاله بازخوانی تفسیر حکمت متعالیه از علیت، نوشته حقیر با همکاری جناب آقای دکتر کرمانی، در شماره ۵۲ مجله آیین حکمت چاپ شد. @sarbakhshi
نگاهی دیگر به سخنان اخیر جناب آقای پناهیان آیا آقاي پناهيان در گفتگوهای سحرهای ماه مبارک رمضان، به رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله وسلم و امیرالمومنین علی عليه السلام توهین کرد؟ بنده معتقدم ایشان قطعا قصد توهین نداشت، اما با بی‌دقتی، کلمات موهن و توهین‌آمیز در مورد آن حضرات به کار برد و متأسفانه با توجیهات نامقبول نیز از زیر عذرخواهی صریح فرار کرد و همه چیز را به سوءتفاهم تنزل داد. منتها آنچه در این پست میخواهم بدان بپردازم، اساسا ربطی به این منظر از قضیه ندارد. به نظر می‌رسد جناب آقای پناهیان پشت این سخنان هدفی را دنبال می‌کند که بسیار قابل تامل و به نظر بنده حتی خطرناک است. برای آنکه بتوانم مسأله را به خوبی توضيح دهم ابتدا توجه شما را به آنچه که در سحرهای سال گذشته بیان کرد جلب‌ می‌کنم. ایشان سال گذشته مدعی شد دين برای دعوت به اخلاق نیامده است. اخلاق می‌تواند در برابر دين قرار گیرد و مورد سوءاستفاده واقع شود. روایت انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق مشکل سندي دارد و از ابوهريره است و نمی‌توان بعثت رسول گرامی اسلام را برای اشاعه و تتمیم اخلاق دانست (لینک سخنان آقای پناهیان در سحر سال گذشته https://eitaa.com/sarbakhshi/930). همان سال بنده در نقدی مفصل، دیدگاه ایشان را بررسی کرده و اشکالات متعدد آن را بیان کردم. عزیزان می‌توانند این نقد را از لینک زیر مطالعه فرمایند: https://eitaa.com/sarbakhshi/959 یکی از مطالبی که ایشان در سال گذشته گفتند این بود که دعوت قرآن و روایات به اخلاق، معناي خاصی دارد و منظور از اخلاق در آنها حسن معاشرت است و فرمايش حضرت علامه در تفسير آيه‌ي انک لعلي خلق عظيم را مويد اين برداشت دانست. روشن است که منظور از اخلاق در این معنا، همان خوشرویی و خوش‌اخلاقی است که در عرف اراده می‌شود و مسلما در آيات زیادی از قرآن به این ویژگی رسول گرامی اسلام اشاره شده است، همچون: انک لعلی خلق عظيم؛ نيز: لو کنت فظا غليظ القلب، لانفضوا من حولک و مانند آن. حال نکته اینجاست که ایشان امسال این ویژگی را هم نفی کردند و حضرت را گوشت‌تلخ نامیدند. درست است که بعدا چند بار ادعا کردند که این انتساب از طرف حسودان بوده و نه خود ایشان، اما واقعیت این است که با دقت در کلمات‌شان که فایلش در دسترس همگان است معلوم می‌شود، دست‌کم در یک مورد به زبان خودشان این ویژگی را به رسول گرامی اسلام نسبت می‌دهند. بیایید فرض کنیم دچار سبق لسان شده و واقعا قصدشان اين نبوده که از زبان خودشان حضرت را گوشت‌تلخ معرفی کنند. اما به هر حال سخن‌شان این است که عده‌ای حضرت را گوشت‌تلخ می‌دانستند. سوال این است که آیا واقعا چنین تلقی‌ای در مورد رسول گرامی اسلام صلی الله علیه وآله وسلم وجود داشته است؟ جزو مسلمات تاریخی است که حضرت نرم‌خوترین فرد در میان اصحاب‌شان بوده‌اند. بنابراین نسبت گوشت‌تلخی حتی از طرف دیگران نیز نادرست می نماید و چنین چیزی در تاریخ ادعا نشده است. بنابراین سوال این است که چرا آقاي پناهيان اینگونه سخن می‌گوید؟ یک بار دیگر قضیه را از اول مرور کنیم و آنچه گفتیم را خلاصه گردانیم: سال گذشته آقاي پناهيان ادعا کرد دين برای اخلاق نیامده و هدف پيامبر گرامی اسلام تتمیم اخلاق نبوده است و آنچه در روایات و آيات آمده و به اخلاق دعوت کرده، فقط خوش‌رویی و خوش‌معاشرتی بوده است. امسال تلویحا این را هم انکار کردند و رسول گرامی اسلام صلی الله علیه وآله وسلم و امیرالمومنین علی علیه السلام را افرادی گوشت‌تلخ معرفی نمودند، ولو از زبان دیگران. سوال این است آیا این توالی اتفاقی است یا یک طراحی پشت آن خوابیده است؟ به نظر بنده آقاي پناهيان آدم باهوشی است و آنچه می‌گوید از روی اتفاق نيست. ایشان برای حرفهای خود طراحی دارد و آنها را برنامه‌ریزی شده بیان می‌کند. ضمنا اطلاع دارم از جاهای مختلف، که ایشان مخالف تدریس اخلاق نظری در مراکز علمی است و تا جایی که بتواند می‌کوشد جلوی آن را بگیرد. اکنون سوالی که پیش می‌آید این است که آقای پناهیان دنبال چیست؟ می‌خواهد چه چیزی را نفی و چه چیزی را اثبات کند؟ واقعش آن است که بنده این افکار را نادرست و دارای تبعات خطرناک می‌دانم، ولو آنکه نیت پشت آنها کاملا سالم و الهی باشد. @sarbakhshi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ تلنگر 🔹او‌ هیچ‌ نکرد، فقط نشست...و تنها گوش کرد و جواب داد!
۱۳. مشهد اول، شاهد دوم، اشراق اول.mp3
41.59M
۱۳. شواهد، جلسه سیزدهم: شرح و تطبیق اشراق اول از شاهد دوم، مشهد اول تدریس: سربخشی @sarbakhshi
۱۴. مشهد اول، شاهد دوم، اشراق دوم و سوم.mp3
35.26M
۱۴. شواهد، جلسه چهاردهم: شرح و تطبیق اشراق دوم و سوم از شاهد دوم، مشهد اول تدریس: سربخشی @sarbakhshi
۱۵. مشهد اول، شاهد دوم، اشراق چهارم و پنجم.mp3
36.15M
۱۵. شواهد، جلسه پانزدهم: شرح و تطبیق اشراق چهارم و پنجم از شاهد دوم، مشهد اول تدریس: سربخشی @sarbakhshi
۱۶. مشهد اول، شاهد دوم، اشراق ششم و هفتم.mp3
27.15M
۱۶. شواهد، جلسه شانزدهم: شرح و تطبیق اشراق ششم و هفتم از شاهد دوم، مشهد اول تدریس: سربخشی @sarbakhshi
۱۷. مشهد اول، شاهد دوم، اشراق هشتم و نهم.mp3
37.23M
۱۷. شواهد، جلسه هفدهم: شرح و تطبیق اشراق هشتم و تقریر اشراق نهم از شاهد دوم، مشهد اول تدریس: سربخشی @sarbakhshi