سرباز انقلاب:
مطالب منتشر شده در صفحه شخصی حسین دهباشی و توهینهای او به سردار شهید جنگل
در متن زیر جوابی کوتاه به توهین تجزیه طلب بودن میرزاکوچک را مشاهده نمایید:
👇👇👇
اصل مطلب دهباشی و جواب به آن را در لینک زیر مشاهده نمایید:
http://www.rangeiman.ir/14312/
پاسخ به توهین تجزیه طلبی حسین دهباشی به سردار شهید جنگل
در ایام گرامیداشت یاد شهید #میرزاکوچک جنگلی یک بار دیگر شاهد پنجه کشی های حضرات روغنفکر بر روی خورشید چهره این مرد بزرگ هستیم.
پس از افاضات صادق #زیباکلام و محمد نوری زاد در سالهای گذشته، امسال، جناب حسین #دهباشی که در رزومه کاری اش قالب کردن این و آن به جای طاووس به خلق الله نیز دیده می شود، حمله ناشیانه ای به #نهضت_جنگل و قیام میرزاکوچک داشته اند. ناشیانه از آن جهت که شبهه مطرح شده از سوی جنابشان سالها قبل پاسخ های مستدل و دقیقی یافته است؛ ضمن آنکه اسناد ادعایی نامبرده نه تنها موید #ادعای_پوچ ایشان نیست که پاسخ محکمی به ادعای سراسر دروغ ایشان است.
البته این دروغ پردازی ها از حضرت ایشان چندان عجیب نیست به خصوص آنکه بسیاری از جملات قصاری که از حلقوم مبارک جناب #پرزیدنت_روحانی در این سالها به صورت خلق الله پرتاب شده، توسط جناب دهباشی ساخته و پرداخت شده است.
آقای دهباشی که خود مثلا کار تاریخی کرده بهتر می داند که مردانگی به خرج نداده است؛ زیرا اسناد حمایت مالی و نظامی ای را که مدعی شده است، باید رو می کرد. او فقط #شانتاژ_رسانه ای کرد و دستخطی را منتشر کرد که اصلا ربطی به ادعایش ندارد و چون می دانست بیشتر افراد نمیتوانند متن سند را خوب بخوانند، وقتی فقط عکس یک سند را ببینند، می پذیرند که او اسناد ادعایش را منتشر کرده است.
اقای دهباشی اگر خوب دقت می کرد می دید؛ همین دو سندی که منتشر کرده، خودش جوابگوی ادعای بدون دلیلش خواهد بود. کجای دنیا کسی ادعای #تجزیه_طلبی و #استقلال یک بخش از کشوری را دارد، ولی امضایش را به نام کل کشور می نویسد.!! (تجزیه طلبان قاعدتا روی دیدن آن کُل را ندارند.)
اگر آقای دهباشی خوب به سند نگاه کند، می بیند که هم در سربرگ صفحه دوم منتشره نوشته شده «شورای انقلابی ایران» و هم در سربرگ صفحه سوم نوشته شده «جمهوری شوروی ایران» یعنی همه جا حرف از #ایران است نه #گیلان؛ و هم ذیل امضایی که میرزاکوچک در انتهای نامه صفحه دوم درج نموده است نوشته شده «صدر شورای انقلابی جمهوری ایران» پس اصلا حرفی از تجزیه طلبی و استقلال گیلان نیست.
بماند که اگر نهضت جنگل یک نهضت #کمونیستی بود، باید تاریخ هجری را هم حذف می کرد، ولی در همین اسناد از تاریخ هجری استفاده شده است.
غیر از اینکه اگر میرزا کوچک به ایران پایبند نبود باید آرم شیر و خورشید (که نشانه حکومت مرکزی قاجار بود) را هم تغییر می داد، ولی باز هم به آن پایبند مانده و نمی دانیم کدام عقل سلیمی از اینها تجزیه طلبی در می آورد؛ غیر از قلب و عقلی که مریض است.
و طبق آخرین سند منتشر شده از سوی ایشان، اگر مثلا الان در #آفریقا بگویند زنده باد حسین دهباشی، باید بگوییم که دهباشی و رفقایش تحت حمایت مالی و نظامی آفریقا قصد تجزیه طلبی در ایران را دارند؟!
نمی دانم کدام عقل سلیمی از اینها تجزیه طلبی در می آورد؛ غیر از قلب و عقلی که مریض است.
یاد اشکال یکی از روشنفکران پُر پُزِ معاصر افتادم که مرتب تکرار میکرد که تاریخ را نباید با پیشفرض قرائت کرد؛ ولی همین روشنفکران، از ذهن بسته ترین موجوداتی اند که تاکنون دیده ام.
در پایان به جناب دهباشی پیشنهاد میکنم منابع زیر را هرچند گذرا هم که شده مطالعه بفرمایند تا با انتشار چنین ادعاهای ضعیف، سست و بی سند بیش از این مایه آبروریزی خود را فراهم نیاورند.
برای مطالعه بهتر درباره کل شبهات مطرح شده درباره میرزاکوچک در کلام روشنفکران پیشنهاد می کنیم مطلب زیر را مطالعه نمائید:
پاسخ به یک پرسش: آیا هدف نهضت جنگل، تجزیه طلبی و جدا کردن گیلان از ایران بود؟
www.Rangeiman.ir/11163
فیلم پاسخ به یک شبهه درباره نهضت جنگل + لینک دانلود
www.Rangeiman.ir/11179
مرامنامه کمیته اتحاد اسلام و بازخوانی آرمانهای اسلامی نهضت جنگل+سند
www.Rangeiman.ir/6512
#سردار_شهید_جنگل
#سردارجنگل
#میرزاکوچک_جنگلی
#مرتضی_عبداللهی
@abdollahi_morteza
بازخوانی اهداف نهضت جنگل در چشمانداز مرامنامه اتحاد اسلام
🔹امروزه اساسنامهها و مرامنامههایی که گروههای سیاسی تدوین میکنند بیانگر آرمانها و اهدافشان است. در گذشته مرامنامهنویسی یکی از فعالیتهای رایج #گروههای_سیاسی بود. مرامنامه مبین اهداف هر گروه و مرزبندیهایش با جریانهای سیاسی ـ اجتماعی دیگر بوده است. بنابراین یکی از راههای شناخت #نهضت_جنگل بازخوانی آرمانها و اهداف این نهضت از زبان مرامنامه است. در ابتدای این سند بعد از مقدمه به مهمترین آرمانهای جنبش جنگل به شرح زیر اشاره شده است:
۱. حفظ استقلال و تمامیت ارضی ایران و رفع تجاوزات اجانب
۲. تحکیم مبانی حکومت ملی
۳. محافظت از اصول و قوانین مقدس اسلام
🔸هیچ کدام از بندهای این مرامنامه با #اصول_اسلامی تعارض ندارد بلکه به اجرای قوانین مقدس اسلام تصریح شده است. این نکته مبین این مسئله است که نویسندگان مرامنامه، از مجتهدین و علما بودهاند و نیز کسانی که دغدغه اجرای احکام اسلامی را پیگیری میکردند؛ به همین خاطر یکی از ۳ شعار اصلیای که مطرح کردند اسلامخواهی است.
🔹با توجه به شکل و ترکیب کمیته اتحاد اسلام که #مجتهدین_طراز_اول در آن حضور داشتند، به روشنی معلوم میشود که قلم و محتوای این مرامنامه کاملاً با افکار آنها سازگار است و بدیهی است غرض این نهضت تشکیل #حکومت_مردمی بر پایه #شعائر_دینی و احکام و مقدسات دین مقدس اسلام است؛ چه اینکه در اعلام حکومت توسط نهضت جنگل، قوانین اسلام را در قالب جمهوری عرضه کردند و شعار تشکیل جمهوری اسلامی و انقلابی در رأس شعارهایشان قرار گرفت.
🔸این آرمانها در رهبری نهضت جنگل آنقدر مشهود بود که حتی #ابراهیم_فخرایی که میانه خوبی با روحانیت و اهداف اسلامی نهضت جنگل ندارد مینویسد:
🔹مرکز ثقل و مغز متفکر جنگل را #هیئت_اتحاد_اسلام تشکیل میداد که افرادش به استثناء چند نفر، همه از علما و روحانیون بودهاند. این وضع که تعدادی از روحانیون زمام کار را به دست گرفته کارگردانی و رهبری امور انقلاب را عهدهدار شدهاند به مذاق عدهای گوارا نیامد و ترتیبی دادند که هیئت اتحاد اسلام به کمیته تبدیل شود و در نتیجه این تغییر نام، افراد غیر روحانی نیز توانستند به عضویت رسمی هیئت اتحاد اسلام در آیند و اکثریت اعضاء را به دست آورند.
🔸وی همچنین در سراسر کتاب به این مسئله اشاره میکند که «خود میرزا به طوری که قبلاً گفتهایم یک مرد دینی بیش نبود که همه مظاهر انقلاب را از دریچه دیانت مینگریست.»
🔹شاید به همین اعتبار بود که فخرایی و سایر مورخین سکولار #نهضت_جنگل، تلاش کردند در نگارش تاریخ این نهضت به نوعی ریشههای اسلامی آن را پنهان ساخته و تاریخ این نهضت را بر اساس ایدئولوژی خود تدوین نمایند؛ چون از اساس معتقد نبودند که روحانیت با تکیه بر آموزههای اسلامی بتواند یک جنبش بزرگ اجتماعی و سیاسی را رهبری کند. چنان که مصطفی شعاعیان نیز در کتاب خود که مورد تقدیر فخرایی قرار گرفته است به این اعتقاد کینهتوزانه نسبت به روحانیت و اسلام اعتراف میکند و مینویسد:
🔸«روحانیت عقبماندهتر، کودنتر و ناآگاهتر از آن بود که بتواند به پیشقراول نهضتی انقلابی در عصر مبارزه با استعمار ـ ارتجاع مبدل شود.» اما رهبری میرزا در نهضت جنگل و رهبری مرحوم #آیتالله_کاشانی در #نهضت_ملی شدن صنعت نفت و از همه مهمتر رهبری امام در نهضت پانزده خرداد سال ۴۲ بیاعتباری تمامی این تحلیلهای استعماری را به اثبات رساند و ناتوانی و فقر تئوریک جریانهای غیرمذهبی را در شناخت مسائل ایران و جهان نشان داد. (فصلنامه تخصصی ١۵ خرداد، ش ٣٧ و ٣٨، ص ٣٢٣ و ٣٢۴)
🔊بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی 👇
https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
💠🍃💠🍃💠🍃💠🍃
#کانال_رسمی_مفاخر_گیلان
🔰http://Eitaa.com/mafakheregilan