eitaa logo
سرباز شو
142 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
909 ویدیو
4 فایل
❣️با اهل خانواده برای امام زمانت، سرباز شو❣️ 🔥پیام ناشناس🔥(😎بدون اینکه شناخته بشید😉) https://harfeto.timefriend.net/16752678638969 ؛ @Ar_vahdani. :ادمین :
مشاهده در ایتا
دانلود
جذابیت بلندی چادرت... 🌺💗 ---~°~°~--- @sarbaz_sho
بی هیچ استعاره و بی هیچ قافیه؛ چادر عجب روی سرت عشق می کند! 🌺❤️ ---~°~°~--- @sarbaz_sho
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام بر دوستان« سرباز شو»💝 🏝قصد داریم تا در طول هفته 🎥سرگذشت بانوانی که گذشته بی حجابی 💃یا بد حجابی💅 و شل حجابی 🙎‍♀داشتن اما الان متحول شدن و چادری🧕 هستند رو براتون بذاریم . 📺یعنی برنامه ی : از لاک جیغ تا خدا💋💄↩️🦋🕊 ⚠️نکات آموزنده ی زیادی تو صحبت های این خانم ها هست که به درد همه مون میخوره ┏━━━━━━━━🌺🍃━┓  @sarbaz_sho ┗━━🌺🍃━━━━━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣چشم خود بستم که دیگر چشم مستت ننگرم! ناگهان دل داد زد: دیوانه! من می‌بینمش💕 ┏━━━━━━━━🌺🍃━┓  @sarbaz_sho ┗━━🌺🍃━━━━━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سرباز شو
5⃣3⃣قسمت سی و پنجم از زندگینامه شهید مدافع حرم و همسرش ❣️ (🌹کتاب :یادت باشه) 🍃بخش اول زندگی نامه
6⃣3⃣قسمت سی و ششم 💝 خاله فرشته حسابی از ما پذیرایی کردو مجبورمان کردبرای ناهارهم بمانیم،وقتی سوار موتور شدیم که برگردیم غروب شده بود،هر دو ازشدت سردی هوا یخ زدیم ،دست و پاهای من خشک شده بود،وقتی پیاده شدیم نمی توانستم قدم از قدم بردارم،چشم هایم مثل دو تا کاسه خون سرخ شده بود،هر کسی می دیدفکرمی کرد یک فصل مفصل گریه کرده ام،تا حالا چنین مسیر طولانی را باموتورنرفته بودم،با همه سختی این اتفاقات را دوست داشتم این بالا بلندی ها برایم جذاب بود.تعطیلات عیدکه تمام شدسیزده به در با خواهر و برادرهای حمیدبه «امامزاده فلار»رفتیم،خیلی خوش گذشت کنارچشمه آتش روشن کرده بودیم و کلی عکس انداختیم،حمید بابرادرهایش والیبال بازی می کرد،اصلأخستگی نداشت،بقیه می رفتند بازی می کردند و ده دقیقه بعد می نشستندتا استراحت کنندولی حمید کلأسرپا بود،دیگر داشتم امیدوار می شدم این زندگی حالا حالا روی نا خوشی و دوری را نخواهد دید. هنوز چند روزی از فضای عید دور نشده بودیم که حمیدگفت:«امسال قسمت نشد بریم جنوب،خیلی دوست دارم چند روزی جور بشه بریم برای خادمی شهدا»،گفتم:«اگر جوربشه منم میام چون هنوز کلاسامون شروع نشده »،همان لحظه گوشی را برداشت و با«حاج محمدصباغیان» معاون ستاد راهیان نور کشور تماس گرفت،حاجی از قبل حمید را می شناخت ،مثل همیشه خیلی گرم با حمید احوال پرسی کرد،وقتی حمیدگفت:«نامزد کرده و دوست داره با من برای خادمی به جنوب بیاید حاجی خیلی خوشحال شد. هجدهم فروردین بود که طبق هماهنگی با حاج آقای صباغیان راهی جنوب شدیم،چون داخل آمبولانس که همراه کاروان ها به مناطق می رفت نیروی امدادگر نیاز بود،من قبول کردم که خادم امدادگر باشم‌،دوست داشتم هرکاری از دستم برمی آید در راه خدمت به شهدا و زائران راهیان نور انجام بدهم،حمید هم در منطقه«دهلاویه»مقتل شهید دکتر«مصطفی چمران»به عنوان خادم مشغول شد. هر روز اول صبح سوار آمبولانس می شدم و همراه کاروان ها مناطق را دور می زدیم ،این چند روز جور نشدحمید را ببینم،با توجه به شرایط آب و هوا تعدادکسانی که مریض می شدندیا به کمک نیاز داشتند زیادبود،سخت تر از رسیدگی به این همه زائر تکان های آمبولانس بودکه تحمل آن برای من خیلی دشواربود،نزدیک به شانزده ساعت درطول روز از این منطقه به آن منطقه در حال رفت و آمد بودیم،شب که می شد احساس می کردم استخوان های بدنم درحال جدا شدن است. شب آخر با آمبولانس به اردوگاه شهید کلهر آمدیم،اردوگاه تقریبأروبروی دوکوهه ورودی شهر اندیمشک قرار داشت،با حمید قرارگذاشته بودم که آنجا همدیگر را ببینیم،تا نیمه های شب بیمار داشتیم ومن درگیر رسیدگی به آن ها بودم، اوضاع که کمی مساعدشد از خستگی سرم را روی در آمبولانس گذاشتم پاهایم آویزان بود،آن قدر بدنم گرفته و خسته بود که متوجه نشدم چطور همان جا به خواب رفتم. نزدیک اذان صبح با صدای مناجات زیبایی که در محوطه اردوگاه پخش می شد بیدارشدم،تا چشم هایم را باز کردم حمید رادیدم ، روبروی من کنارجدول نشسته بود،زیرنور ماه چهره خسته حمید با لباس خادمی و کلاه سبز رنگی که روی سرش گذاشته بودحسابی دیدنی شده بود،پرسیدم:« حمیدجان ازکی اینجایی؟چرا منو بیدارنکردی پس؟»،گفت:«تقریبأسه ساعتی هست که رسیدم،وقتی دیدم خوابی دلم نیومدبیدارت کنم،اینجانشستم هم مراقبت باشم هم تو راحت استراحت کنی».لبخند زدم و گفتم:«با اینکه بدنم حسابی کوفته شده واین چند روز دوسه هزارکیلومتربا آمبولانس راه رفتیم ولی حالا که دیدمت همه خستگیام رفت،بخوای پای پیاده تا خود اهواز هم باهات میام!».🍂 ┏━━━━━━━━🌺🍃━┓  @sarbaz_sho ┗━━🌺🍃━━━━━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مناجات معتمدی .m4a
9.78M
مناجات با خدا💕 🎙محمد معتمدی ┏━━━━━━━━🌺🍃━┓  @sarbaz_sho ┗━━🌺🍃━━━━━━━┛
38.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ماجرای تحول مریم خانم رضایی🌺🌹🌸🌺🌹🌸🌺🌹🌸🌺🌹🌸🌺🌹🌸 ✨ ┏━━━━━━━━🌺🍃━┓  @sarbaz_sho ┗━━🌺🍃━━━━━━━┛
27.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ماجرای تحول مریم خانم رضایی🌺🌹🌸🌺🌹🌸🌺🌹🌸🌺🌹🌸🌺🌹🌸 ┏━━━━━━━━🌺🍃━┓  @sarbaz_sho ┗━━🌺🍃━━━━━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از اَمـــــانـهـ
بـــسم الـله الـــــرحمن الــــرحیم✨ کانال مذهبی اَمــــانـهـ تحلیل مسائل مذهبی و سیاسی و تحلیل توییت با محوریت https://eitaa.com/amaneh_org
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مرحبا به دختری وقتی که تو خیابون، دو سه تا پسر شر و لات میبینه جای ناز و عشوه، چادرش محکم‌تر میگیره وغرورش میزنه بیرون و اخماش می‌ره تو هم! مرحبا...🌿👏 🌺🌸 ---~°~°~--- @sarbaz_sho
بانو چادرت که خاکی شد.. یاد چفیه های باش...💔 که برای اینکه چادری بمانی غرق در خون شد🥀 🌸🌺 ---~°~°~--- @sarbaz_sho
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Salam Bar Salam E9.mp3
1.61M
🎧 (۱۰) 👌نکاتی پیرامون اهمیت سلام بر وجود مقدس امام عصر علیه السلام... 👌کوتاه و شنیدنی 👈بشنوید و نشر دهید. ┏━━━━━━━━🌺🍃━┓  @sarbaz_sho ┗━━🌺🍃━━━━━━━┛
🍂تقویم، شرمسار هزاران نیامدن یک بار آمدن وَ پس از آن نیامدن... 🍂این قصه مال توست، بیا مهربان‏ترین! کاری بکن، چقدر به میدان نیامدن؟ 💚 ┏━━━━━━━━🌺🍃━┓  @sarbaz_sho ┗━━🌺🍃━━━━━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⊰•💙🍃•⊱ به گریه های فرمـانده‌ مقطع‌ الاعضاء، العجل... ┏━━━━━━━━🌺🍃━┓  @sarbaz_sho ┗━━🌺🍃━━━━━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یکم شیرین زبونی ببینید از این ناز دختر🥰 ماشاءلله به این دختر😍 👌والبته صد آفرین به پدر و مادرش💚🌹 ببینید و کیف کنید😍 ┏━━━━━━━━🌺🍃━┓  @sarbaz_sho ┗━━🌺🍃━━━━━━━┛