♥️سرباز ولایت حاج قاسم سلیمانی.
اللهم صل علی محمد و آل محمد
🌹
.
صدایَتمیزنم"یاشَمسُالشُّموسْ"
وتوکبوترِگمراهِدلمرا
بهبهایِدلتنگی،میخری...(:!🌿💔
@sarbazvalaythajghasem
6.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥#کلیپ_تصویری
❣امام رضای دلم❣
✨قربون کبوترات.....
✨یه نگاهیم بکن...به زیرپات....
♨️پیشنهاد ویژه دانلود👌
🔅به همراه تصاویر جدید از حرم #امام_رضا
#دلتنگ_زیارت
عشق ღღ 🕊 ღღ...
❣چند روایت زیبا
از ازدواج شهید چمران و غاده💞
مصطفی قدم به قدم غاده رو به سمت اسلام برد. 🚶🚶
و بعد ازدواج کردند.👰👱
ازدواجی که با مشکلات عجیبی همراه بود.😅
تقریبا همه مخالف بودند و می گفتند:دیوونه شدی غاده؟😳
این مرد ( چمران) بیست سال از تو بزرگتره. ایرانی است.😳🙄
همه اش توی جنگه . پول نداره. همرنگ ما نیست.حتی شناسنامه نداره...😒😥
روزی که مصطفی رفت خواستگاری ،
مادر غاده بهش گفت: 🙄
شما می دونی این دختری که می خوای باهاش ازدواج کنی ، چطور دختری است؟😧😠
این دختر صبح که از خواب بیدار میشه 😴
وقتی میره مسواک بزنه🚽تا برگرده
عده ای تختش رو مرتب کرده اند،🛏
لیوان شیرش رو جلوی در اتاقش آورده و قهوه اش رو آماده کرده اند. 🍶☕️🍮😋
شما نمی تونی با این دختر زندگی کنی.😒
شما نمی تونی براش مستخدم بیاری..😠
مصطفی خیلی آرام این حرفها رو گوش داد 😌
و گفت: من نمی تونم براش مستخدم بگیرم،😔
اما قول میدم 🖐
تا زنده ام وقتی بیدار شد تختش رو مرتب کنم و لیوان شیر و قهوه اش رو روی سینی بیارم دم تختش... 😉😍😅
غاده میگه:
مصطفی تا وقتی شهید شد اینطوری بود. 😍💕
وقتی هم بهش می گفتم چرا اینکارو می کنی؟
می گفت: به مادرتون قول دادم تا زنده ام اینکار رو کنم💓☺️
مهریه ام یک جلد کلام الله مجید بود و تعهد داماد به اینکه مرا در راه تکامل و اهل بیت و اسلام هدایت کند. 😉
اولین دختری بودم که در صور چنین مهریه ای داشت. 😳
برای مردم و خانواده ام عجیب بود .🤔
دو ماه بعد از ازدواج دوستش گفت: غاده!😐
تو از خواستگارهات خیلی ایراد می گرفتی.🙄 این بلنده ، این کوتاه است ...🙄
پس چطور زن دکتر شدی که سرش مو نداره ...😳
غاده گفت: مصطفی کچل نیست، اشتباه میکنی...😥
دوستش فکر می کرد غاده دیوونه شده که بعد از این همه مدت نفهمیده چمران مو نداره.... 😳
غاده اون روز اومد خونه. در رو باز کرد و تا چشمش افتاد به مصطفی ، شروع کرد به خندیدن.😃😅😂
مصطفی گفت: چرا می خندی؟ 😳
غاده گفت: مصطفی!😄
تو کچلی؟ نمی دونستم ...😂😂
وقتی امام موسی صدر قضیه رو فهمید گفت:
مصطفی!تو چیکار کردی که غاده تو رو ندید...🤔🙄
غاده میگه این همه مدت محو زیبایی باطنی مصطفی شده بودم و ظاهرش رو نمیدیدم...😍😉
داستان زندگی زیبای شهید چمران رو در کتاب نیمه پنهان ماه " شهید چمران" بخونین
41.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ_امام_زمان
⚘بویعطرتومیپیچههمهجا......
شرمنده امممممممم.😔
#کلام_استاد
گاهی اوقات ، اهل حق و مومنین شکایت می کنند که ، چرا خدا ما را یاری نمی کند؟
از اینکه گاهی حق باشید و حق شما را به جای نیاورند ، از حق قهر نکنید.
حق ، قهرکردنی نیست.
در سوره والعصر چنین می خوانیم ،
"و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر"
[ و همدیگر را به حق سفارش و به شکیبایی توصیه کردهاند. ]
چنان نیست که انسان ، هر وقت و در هر موقع که حق باشد ، همان موقع او را به جای بیاورند.
اما چون حق است و تکیه به حق و خدا دارد ، قطعاً در تاریخ کار خودش را انجام خواهد داد ، اگر چه نسل ها پیش ، شما از دنیا رفته باشید.....
#علامه_محمدتقی_جعفری
📕 امام حسین شهید فرهنگ پیشرو انسانیت ص ۴۹۷.
🌹 اللهم عجل لولیک الفرج...🌹
#شهید_ابراهیم_هادی👣📒
یه ظهر تابستانی ، از روی بیکاری آمدم سر کوچه نشستم . هوا خیلی گرم بود .😣 دیدم فایده نداره ، برم خونه و زیر باد پنکه بمونم بهتره .
همین که خواستم برم ، دیدم از سمت ابتدای خیابان زیبا ، که الان به اسم شهید مهدی مشهدی رحیم هست ، ابراهیم داره میاد .😍
ماندم تا ابراهیم را ببینم و بعد بروم .
همینطور که نزدیک می شد . دیدم پابرهنه است ! توی این هوای داغ ، همینطور پاش می سوخت😳 . پایش را سریع از روی زمین بر می داشت و ...
سعی می کرد از توی سایه راه برود ، با تعجب نگاهش کردم . حدس زدم مسجد بوده . کفش هاش رو بردند . وقتی رسید سلام کرد و دست دادیم .😁
سریع اومد توی سایه . اشاره به پاهاش کردم و گفتم :
پس کفشات کو ، تو این هوای داغ چرا پا برهنه شدی !؟ وایسا الان برات دمپایی میارم ، نکنه کفشات رو تو مسجد بردن ؟😕
گفت : « نه ، خودم اونها رو دادم . » 😇
با تعجب گفتم : به کی ؟!😳
آخه آدم تو این هوا کفش هدیه میده و خودش پابرهنه راه میره ؟😳
از بس سوال پیچش کردم مجبور شد بگه ، اما معمولا این طور کارها رو برای کسی نمی گفت .
ابراهیم نگاهی به صورتم کرد و گفت : « یه پیر مرد جلوی مسجد گدایی می کرد . خیلی وضع مالیش بد بود😔 . پیر مرد به کف کفش هاش اشاره کرد که از بین رفته بود و چیزی برای پوشیدن نداشت . می گفت : پام توی این گرما می سوزه . من هم پول همراهم نبود 😶. کفش هام رو دادم بهش . »😔
تا من خواستم برایش دمپایی بیاورم خداحافظی کرد و رفت👑 ...
#رفیق_شهیدم_ابراهیم💚
#شھیدابراهیمھـــادے😍😉