◾️حضرت سجاد علیه السلام بیست (یا ۴۰ سال) سال بر حسین علیه السلام گریست و هرگاه غذایی پیش روی حضرت می گذاشتند گریه می کرد.
یکی از خدمتکاران حضرت به او عرض کرد: ای پسر رسول خدا من بیم آن دارم از گریه هلاک شوی. حضرت فرمود: من غم و اندوه خود را به خدا شکایت می کنم و چیزی در دل دارم که شما از آن بی خبرید. من هرگاه صحنه کشته شدن فرزندان فاطمه را به یاد می آورم بغض گلویم را می فشارد.
📓مکارم الاخلاق، شیخ طبرسی، ص۳۱۶
🆔 @professio
آن حسینی که شرف یافته دین از شرفش
سر و جان داد زکف، تا نرود دین ز کفش
هدف تیر بلا ساخت علی اصغر خویش
تا که سرمشق بگیرد بشر از این هدفش
🖤اَینَ الطالب بدَم المقتول بکربلاء
🆔 @prifessio
#درسهای_مکتب_عاشورا
☑️وقتي كه برنامه كربلا شروع شد حسين بن علي علیه السلام با افراد ناخالص هم گام نشد همان طوري كه حضرت بقيّة الله ارواحنافداه هيچ گاه با افراد ناخالص هماهنگ و يكي نميشود.
☑️لذا سیّدالشهدا علیه السلام براي اين كه افراد ناخالص را از ميان اصحابش جدا كند با يك قاطعيّت تمامي شب عاشورا نشست با آنها صحبت كرد فرمود: امشب هر مردی در خيمههاي من باشد فردا كشته مي شود يعني آن هایي كه به خاطر دنيا پشت سر پسر پيغمبر راه افتاده اند حواس شان جمع باشد.
امام زمان شما ارواحنافداه هم به شما همين را مي گويد، آن هايي كه براي دنيا، ظهور حضرت بقيّة الله ارواحنافداه را مي خواهند حواس شان جمع باشد كه از دنيا خبري نيست.
☑️لذا اصحاب امام زمان ارواحنافداه، آن اصحاب خالصش اگر از اصحاب سيّدالشّهداء علیه السلام پرارزش تر نباشند كمتر نيستند.
🔘حضرت آیت الله سید حسن ابطحی رحمت الله علیه
🆔 @professio
مادری باز نوای پسرم سر داده
دل عشاق و غلامش به حرم پر داده
جمعه شده و کرببلا ریخت به هم
شور و حالی به حرم مادر مضطر داده
🆔 @professio
#درسهای_مکتب_عاشورا
~°در عاشورای سال ۶١ هجری مردم سه دسته تقسیم شدند.
1⃣یک دسته اصحاب حضرت سیدالشهداء علیهالسلام بودند که در مدار محبت و عشقبازی با امام زمانشان چنان جلو رفتند که به مقام فناء رسیدند تا جایی که در ردیف امام معصوم، مردم تا قیامت بر آنها سلام می فرستند،
"وَ عَلَی الاَرواح الَتی حَلَّت بِفِنائک"
این دسته آنقدر در کسب صفات حمیده جلو رفتند که در امام زمانشان حل شدند مثل شکر و آب وقتی در هم حل می شود می گویند: شربت شده، دیگر نه آبی هست نه شکری، یکی شدند، جدا از هم نیستند.
👌با یک انتخاب صحیح و #استقامت بر حق و #وفای_به_عهد به این مقام رسیدند.
⬇️⬇️⬇️
2⃣دسته دوم شیعیانی بودند که از مدینه تا کربلا قدم به قدم همراه حضرت سیدالشهداء بودند، شب عاشورا در خیمه، بعد از فرمایشات حضرت، رفتند!
👌 #حب_دنیا، حب زن و فرزند و عدم داشتن عزم راسخ و بی استقامتی، آنها را از امام زمانشان جدا کرد.
این دسته رفتند و امام زمانشان را تسلیم دشمن کردند. (نسبت به امام زمانشان بی تفاوت بودند.)
کاری که ما هم با امام زمانمان می کنیم، اکثرا به یاد امام زمان نیستیم.
گاهی انسان به یک وادیی می رسد که باید بین امام زمانش و دنیا، یکی را انتخاب کند.
⬇️⬇️⬇️
3⃣دسته سوم آنهایی بودند که از اطراف کوفه آمده بودند برای جنگ با حضرت سیدالشهداء علیهالسلام.
خیال نکنید آدمهای کافر و بی دینی بودند یا امام حسین علیهالسلام را نمی شناختند. کسانی بودند که خودشان نامه نوشته بودند و حضرت را دعوت کرده بودند!
چه می شود که شیعه به جنگ با امام زمانش می رود؟!
ادامه دارد...
▪️استاد حاج آقا زعفری زاده
🆔 @professio
این الطالب بدم المقتول بکربلاء 🖤
آقا بیا با یا لثارات الحسینت
بستان تقاص خون شاه سرجدایت
بستان تقاص حرمتی را که شکستند
از دشمنان نانجیب و بی حیایت
ای کاش می شد صبح عاشورای امسال
تو کربلا باشی و ما هم زیر پایت
🆔 @professio
💠بسم الله الرحمن الرحیم💠
🍀برای شادی روح این شهید عزیز و بزرگوار پنج صلوات ختم فرمایید
🌸🌸🌸🌸🌸
💐شهید ثمر الدین💐
🆔 @professio
امام صادق علیه السلام فرمودند:
✍ مردى خدمت امام حسين بن على علیه السلام نامه ای نوشت و از آن حضرت درخواست کرد که مرا از خير دنيا و آخرت آگاه كن؟ امام حسین علیه السلام در پاسخ چنین نوشتند:
✨ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم ِ✨
اما بعد:
1⃣ هر كسی در پی کسب رضاى خدا باشد، هرچند مردم از او ناراحت باشند، خدا امور او را به سرانجام می رساند.
2⃣ ولی هر کسی به دنبال کسب رضایت مردم باشد، در حالی که خدا را خشمگین کرده باشد، خدا کار او را به مردم واگذارمی کند.
#روایت
📚امالى شيخ صدوق ص ٢٠١
🆔 @professio
#درسهای_مکتب_عاشورا
کسانی که در لشکر عمر سعد بودند، چه صفاتی داشتند؟! خیال نکنید کافر بودند، نه!
به ظاهر مسلمان بودند، اغلب از کوفه آمده بودند، در زیارت عاشورا میخوانیم: «لَعَنَ اللّهُ اُمَةً اَسْرَجَتْ وَاَلْجَمَتْ وَ تَنَقَبَت»، نقاب زده بودند!
از معصوم سوال شد چرا اینها نقاب زده بودند؟!
فرمودند: اینها از کوفه آمده بودند، کوفه شیعه خانه امیرالمؤمنین علیه السلام بود، در کوچه های آن با امام حسین علیه السلام بزرگ شده بودند، حالا شرمشان میشد، صورت هایشان را پوشانده بودند. اغلب شیعه بودند!
مثل شیعه ای که اغلب ما می بینیم، اسماً شیعه هستند ولی به صفاتشان نگاه می کنی می بینی با انسانیت فاصله زیادی دارند ؟!
⁉️چه می شود که شیعه میرود به جنگ امام زمانش؟!(#حب_دنیا ! عدم #استقامت ! نداشتن #تعهد و #وفای_به_عهد و...)
یک صفت رذیله انسان را به جنگ امام زمان ارواحنافداه می برد.
#صفات_رذیله و #تزکیه_نفس را جدی بگیرید، سهل انگار نباشید.
صفات رذیله لشکریان جهلند، انسان را در لشکر عمر سعد میگذارند.
استاد اخلاق حاج آقا زعفری زاده
🆔 @professio
#کم_حرف_زدن
🔶امیرالمؤمنین علی علیهالسلام:
ثُمَّ إِيَّاكُمْ وَ تَهْزِيعَ الْأَخْلَاقِ وَ تَصْرِيفَهَا وَ اجْعَلُوا اللِّسَانَ وَاحِداً وَ لْيَخْزُنِ الرَّجُلُ لِسَانَهُ فَإِنَّ هَذَا اللِّسَانَ جَمُوحٌ بِصَاحِبِهِ وَ اللَّهِ مَا أَرَی عَبْداً يَتَّقِي تَقْوَی تَنْفَعُهُ حَتَّی يَخْزُنَ لِسَانَهُ.
سپس مواظب باشيد كه اخلاق نيكو را در هم نكشيد و به رفتار ناپسند مبدّل نسازيد .زبان و دل را هماهنگ كنيد. مرد بايد زبانش را حفظ كند، زيرا همانا اين زبان سركش، صاحب خود را به هلاكت می اندازد. به خدا سوگند، پرهيزكاری را نديده ام كه #تقوا برای او سودمند باشد مگر آن كه زبان خويش را حفظ كرده بود.
📚نهجالبلاغه فراز چهارم خطبه ۱۷۶
🆔 @professio
سلام مولای مهربانم 🥀
خلاف عقل که منطق هماره می خواهد
دل از جناب شما یک نظاره می خواهد
من از خیال وصال تو سخت لبریزم
به سر دویدن من یک اشاره می خواهد
بگو چگونه فدایت شوم پسندت چیست؟
مگر که حاجت خیر استخاره می خواهد
یگانه واسطه بین آسمان و زمین
چقدر وصف شما استعاره می خواهد
کبوتری که پرش را دریده تیر گناه
برای پرزدنش راه چاره می خواهد
اگر مرا نپسندی تمام حق با توست
مگر که شمس کنارش ستاره می خواهد؟
چراغ محفل خوبان بدان!گنهکاری
سلامتی تورا بی شماره می خواهد
#نوای_دلتنگی
🆔 @professio
💠بسم الله الرحمن الرحیم💠
🍀برای شادی روح این شهید عزیز و بزرگوار پنج صلوات ختم فرمایید
🌸🌸🌸🌸🌸
🆔 @professio
#دلنوشتہ🖤
+ازیِڪۍپرسیدم↓
انشاءللہاگہبخوام#اربعینبرمڪربلا
بایدچہڪاراۍادارۍروانجامبدم ؟!
گفت↓
-اولمیرۍپاسپورتتوازاِمامرِضامیگیری؛
بعدمیرۍبہحضرتمعصومهپارافمیڪنہ
بعدميدۍبہحضرتعباسامضاءميڪنہ
بعدازاونمیبریدبیرخونہ؛
حضرتزینبثبتمیڪنہ
وآخرینمرحلہممهوربہمهرحضرتمادر
میشہوتمام . . .(:"💔
+گفتمراهۍندارهڪہزودترانجامبشہ؟!
-رقیہجآن💔ـ
گَردُخترکیپیشِپِدرنازڪند
گرهۍکَربُوبَلاۍهمہرابازکند🌿°•|*#ما_ملت_امام_حسینیم*
.
─┅═ঊঈ🌹🥀🌹ঊঈ═┅─
#سلیمانی_ام
•|شهیدسپهبدقاسم سلیمانی |•
•┈┈••❀•🌷☫🌷•❀••┈┈•
🆔 @professio
#تشرفات (قسمت اول):
💥اگر یک روز سر زمستان یا یک صبح زیبای پاییزی که از خواب برمی خیزید و در مقابل آینه می نشینید ناگاه ببینید که شکل صورتتان تغییر کرده، چه می کنید؟ اگر ببینید قسمتی از بدنتان تحت فرمان شما نیست و یا کارهایی می کنید که اختیاری نیست، چه احساسی خواهید داشت؟! بی گمان کسی را صدا می زنید تا یاریتان کند، شاید صدا کنید:"یا صاحب الزمان" یا بگویید:"یا زهرا" و یا...
✨💫✨
من نیز در یکی از روزهای زمستان ۷۷ صبح که از خواب برخاستم دیدم که چشمم کوچکتر شده و وقتی می خواهم صحبت کنم صورت و لبم کج می شود! ماجرا از همینجا شروع شد و بعد از آنهم تشنج در سایر اعضای بدنم به گونه ای ظاهر شد که کاملا از خود بیخود می شدم و دیگر چیزی نمی فهمیدم، کارهایی میکردم که اصلا متوجه نبودم، همسر برادرم می گفت: وقتی دچار تشنج می شدی دست و پاهایت را به این طرف و آن طرف می زدی، خود را بشدت به زمین می کوبیدی! همیشه پنج شش نفر نیاز بود تا هرکس قسمتی از بدنت را بگیرد که آسیب نبینی، بعد از آن شروع به خنده می کردی و لحظاتی بعد بشدت می گریستی!
✨💫✨
دقایق سنگین و سختی بود، وقتی به خود می آمدم، قبل از هرچیز حجابم را درست می کردم، بعد می پرسیدم که پوششم کنار نرفته؟ یا نامحرمی مرا ندیده است؟ و دقایقی بعد که آرام می شدم چهار دست و پا به آشپزخانه می رفتم و وضو می گرفتم و نماز می خواندم، تشنج من گاه روزی پنج، شش مرتبه تکرار می شد، زبانم قفل می کرد و اصلا نمی توانستم حرف بزنم!
ادامه دارد...
🆔 @professio
▪️السلام علیک یا بقیة الله
°•آه برگرد به آن رأس جدا بر سر نِی
°•به همان جسم که بازیچه شمشیر شده!
°•تشنه ذکر اناالمَهدی تو هست حسین
°•طالب خون خدا، آمدنت دیر شده
🆔 @professio
💠بسم الله الرحمن الرحیم💠
🍀برای شادی روح این شهید عزیز و بزرگوار پنج صلوات ختم فرمایید
🌸🌸🌸🌸🌸
🆔 @professio
سربازاݩ گمݩام امام زماݩ (عج)
#تشرفات (قسمت اول): 💥اگر یک روز سر زمستان یا یک صبح زیبای پاییزی که از خواب برمی خیزید و در مقابل آ
#تشرفات (قسمت دوم):
💥عده ای از پزشکان معتقد بودند که بیماری من با دارو رفع می شود، بعضی نظر دادند که به علت بزرگ شدن غده لنفاوی و نزدیک شدن دو عصب، چنین حالتی بروز می کند و عده ای بیماری ام را فشار شدید عصبی دانسته و ضرورت شوک را تشخیص دادند. مرا به آسایشگاه بیماران روانی بردند، تحمل آنجا با حالتهای خاصی که بیماران روانی داشتند، سخت و طاقت فرسا بود.
✨💫✨
در طول معالجه، توسلات زیادی به ائمه اطهار علیهم السلام داشتم تا اینکه مورد عنایت آقا امام زمان علیه السلام قرار گرفتم. بعد از آن که از آسایشگاه بیماران روانی برگشتم، خیلی ناراحت بودم. همان شب خواب دیدم آقایی بلند قد که نقابی سبز از جنس نور به چهره داشتند، کاسه ای طلایی رنگ آوردند و فرمودند: بخور، گفتم: احتیاج به آب ندارم! فرمودند: بخور و از آن آب به صورت من پاشیدند و من از خواب پریدم. فریاد زدم: من شفا گرفتم، من شفا گرفتم. همه بیدار شدند، گفتم: آقا به من فرموده که ده روز دیگر تو را ملاقات می کنم.
✨💫✨
بعد از آن باز حالم دگرگون شد، دوباره دچار تشنج شدم. با هواپیما مرا به تهران آوردند، در هواپیما سه بار تشنج گرفتم، اما به وعده روز دهم دل خوش بودم که آقا حتما مرا شفا می دهند. بعد از آن خواب دیده بودند که باید به جمکران بروم. روز تعیین شده برای حرکت به جمکران، درست موعودی بود که حضرت به من وعده ملاقات داده بودند.
ادامه دارد...
🆔 @professio
#علائم_ظهور
نشانه ظهور هنگامی است که مردم #نماز را بمیرانند،
از نماز جماعت دوری گزینند،
در مورد نماز صبح سستی کنند،
برای نزاع و جدال، نمازها از مساجد برچیده شود.
📓روزگار رهایی، ج۲، ص۷۱۸
🆔 @professio
🖤السلام علیک یا صاحب الزمان
عاشق گرفته باز قنوت دعا بیا
ای تیر آخرین کمان خدا بیا
ما در سکوت غربت خود داد میزنیم
بی تو شکست بغض گلو بی صدا بیا
هر لحظه با نیامدنت گریه میکنم
فصل شروع بارش چشمان من بیا
چشم انتظار توست حسینیه های اشک
ای روضه خوان مقتل کرببلا بیا
🆔 @professio
💠بسم الله الرحمن الرحیم💠
🍀برای شادی روح این شهید عزیز و بزرگوار پنج صلوات ختم فرمایید
🌸🌸🌸🌸🌸
🆔 @professio
سربازاݩ گمݩام امام زماݩ (عج)
#تشرفات (قسمت دوم): 💥عده ای از پزشکان معتقد بودند که بیماری من با دارو رفع می شود، بعضی نظر دادند ک
#تشرفات (قسمت سوم):
💥روز پنجشنبه بیستم اسفند ماه بود، یک مینی بوس کرایه کرده و به طرف قم به راه افتادیم، حالت خاصی داشتم، اضطراب و امید در هم آمیخته بود. در راه چند بار دچار تشنج شدم، با کمک دیگران حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها را زیارت کرده و بعد از توسل به ایشات عازم مسجد مقدس جمکران شدیم. مقابل مسجد جمکران همینکه دست بر سینه ام گذاشتم و گفتم: السلام علیک یا صاحب الزمان.
✨💫✨
دیدم آقای بزرگواری که ده روز قبل به خوابم آمده بود، با همان قد بلند و نقاب سبز، فرمودند: خوش آمدی، راه برو! گفتم: آقا نمی توانم، پاهایم خشک شده است، باز فرمودند: بدو! به سمت مسجد جمکران اشاره کردند، همین که گفتند بدو به خودم آمدم، دیدم توان دیگری دارم، پاهایم صاف شده است، می توانم حرکت کنم.
✨💫✨
وقتی همه متوجه شدند که من شفا گرفته ام اطرافم شلوغ شد و مرا به اتاق مخصوصی بردند، در همان اتاق احساس خستگی کردم و خوابیدم. یک دفعه دیدم همان آقا بر بالینم نشسته و با دستان مهربان خویش خرمایی در دهانم گذاشته و فرمودند بخور...و آقا رفت... نکته جالب اینکه خرمایی که خوردن با خرماهای زمینی فرق می کرد و هسته نداشت و طعم آن هرگز از یادم نمی رود.
💫گر طبیبانه بیایی به سر بالینم
💫به دو عالم ندهم لذت بیماری را
📗ملاقات با امام عصر ص ۱۴۰ و مجله منتظران شماره ۲۳
🆔 @professio