💬 | #پیام_جدید
متن پیام:
سلام و احترام
لطفاً در خصوص صحت عکس منتشر شده راجع به ازدواج با شهدای گمنام و بچه دار شدن آن توضیح دهید
✍️برای پاسخ این سوالها و نیز شبهاتی که دارید وارد کانال ذیل شوید👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/p_shobahaat
🔖 سردار شهید مهدی زین الدین
همه دور تا دور سفره نشسته بودیم؛ پدر و مادر مهدی، خواهر و برادرش، من رفتم توی آشپزخانه چیزی بیاورم، وقتی آمدم، دیدم همه نصف غذایشان را خورده اند، ولی مهدی دست به غذایش نزده بود تا من بیایم.
🎙️راوی: همسر شهید زین الدین
منبع: کتاب تنها زیر باران، انتشارات حماسه یاران
📖 #تنها_زیر_باران
💢 روایت هایی از زندگی شهید مهدی زین الدین از بدو تولد تا شهادت
✍🏻 بهقلم #مهدی_قربانی
سفارش کتاب تنها زیر باران👇👇👇
https://b2n.ir/q80449
🔴@sarbazanzeynab🔴
﷽
📸ببینید
🦋ویژگیهای اخلاقی شهید
🟡شهید مدافع حرم #محرمعلی_مرادخانی
دربدترین شرایط، نماز اول
وقتش را به هیچ وجه ترک نمیکرد...!
🔴@sarbazanzeynab🔴
ماجرای عجیب یک جشن تولد😍✅️👇
شامل خاطرات و زندگی مستند شهید مهدی ثامنیراد از شهدای مدافع حرم است که در حلب به شهادت رسید..
مهدی ثامنیراد تا چند سال پیش بهعنوان شهید جاویدالاثر شناخته میشد اما از وقتی پیکر ایشان به کشور بازگشت و همسرش از مردم بهخاطر بدرقه باشکوه پیکر وی قدردانی کرد، این عنوان از نام او برداشته شد.
با این حال، هنوز خیلی از شهدایی که همراه وی در استان حلب سوریه به شهادت رسیدند، به کشور بازنگشتهاند..
اینشهید متولد سال ۱۳۶۱ در شهر ری بود که تا مقطع کارشناسی تحصیل کرده و در ورامین ساکن بود.
بهگفته اقوام این شهید، او و همسرش سالها در انتظار فرزند بودند و وقتی ثامنیراد به شهادت میرسد، تنها چندماه از تولد دختر خردسالش میگذشته است...
.
قیمت پشت جلد ۶۵۰۰۰تومان✖️✖️
قیمت نذری فروش ۵۹۰۰۰تومان✅️😍
.
جهت سفارش @khosravi7769
🔴@sarbazanzeynab🔴
آقا ابوالفضل نماز هاشو همیشه اول وقت میخوند؛ هر وقت که مسافرت میرفتیم هر جا موقع نماز بود ماشین و کنار میزد نمازش رو میخوند همیشه تاکید بر نماز اول وقت داشت، اصلا اهل غیبت نبود اگه در جمعی بود که غیبت پیش میومد بحث رو عوض
می کرد،
از مهربونی هر چی بگم کم گفتم فقط اینو بگم که بی توقع کمک میکرد و کمکش رو هیچ جا فاش نمیکرد و هیچ وقت در مورد موضوعی قطعی صحبت نمی کرد و در جواب سوالات دیگران در مورد موضوعی جواب ان شاءالله و اگر خدا بخواد میداد، این اواخر بر نماز شب مداومت داشت خودم دیدم در قنوت نمازش دعا را با گریه میگفت تا ازش سوال نمی شد حرفی نمی زد، در مورد کارش میگفت هر چی کمتر بدونی برات بهتره؛ خدایی هیچ وقت از کارش سوء استفاده نکرد،
چند روز قبل از ماموریتش براش کلیپی از شهدای مدافع حرم گذاشتم دیدم حال عجیبی شد اشک تو چشماش جمع شد و از اتاق خواب رفت تو حال شروع کرد گریه کردن تا حالا این حالش و ندیده بودم مطمئنم از شهدا شهادتش رو همون روز گرفت .
🌷شهید#ابوالفضل_راه_چمنی🌷
راوی : همسر شهید
🔴@sarbazanzeynab🔴
حسن آقا می گفت :
" فقط تهش حواست باشه سربلند باشی
پیش اون کسی که باید، جوابی برای گفتن داشته باشی . "
شهید#حسن_مختارزاده🕊🌹
سلام صبحتون شهدایی❣
🔴@sarbazanzeynab🔴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 زیارتنامه تصویری شهدا
هدیه بروح مطهر شهدا دفاع مقدس، شهدای مدافع حرم و ... صلوات
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
🔴@sarbazanzeynab🔴
مدافعان حرم
🌟#رفیق_مثل_رسول🌟۴۰ روز اول قبل از شروع کار،محمدحسین یکی دو نکته مهم را خیلی خلاصه و مفید برایم توضیح
🌟#رفیق_مثل_رسول🌟۴۱
موفق طی کردن مراحل گزینش دانشگاه امام حسین ع خبر قبول شدن و ثبت نامم بهترین اتفاقی بود که برگ های مشوق های من بودند که با شنیدن خبر پذیرشم خیلی خوشحال شدند.یک دوره کوتاه آموزش عمومی داشتیم. یک گروه سی نفره که بین آن ها با میثم کهن دل،ابوالفضل راه چمنی ،خلیل عقیل زاد،حسین براتی و.....زودتر آشنا شدم.
برنامه هماهنگ به همه ما داده بودند که صبح زود برای اعزام در محل شروع دوره،داخل محوطه دانشکده باید حاضر باشیم.هنوز هیچ شناختی از یکدیگر نداشتیم،.اولین صف و ستون که بسته شد،بچه ها خودشان را معرفی کردند.با تذکر مسئول ارشد باید اسامی و محل ایستادن نفرات قبل و بعد خودمان را یاد میگرفتیم تا همیشه جای ثابت داشته باشیم.قرار شد با اتوبوس به محل آموزش برویم.داخل اتوبوس بی حال نشسته بودم که حسین آمد کنار دستم نشست و شروع کرد به معرفی خودش،من هم خیلی سرسری جواب دادم.حسین به من گفت:رسول چرا اون روز این قدر استیل بچه های حفاظت را گرفته بودی؟اون روز خیلی خورد توی ذوقم.از بس برخوردت سردو یخ بود.
خندیدم و گفتم:آخه روز اول چی میگفتم؟
کلاس ها و دوره های ما داخل دانشگاه امام حسین ع شروع شده بود.کلی کلاس تئوری و عملی که از صبح تا غروب،تمام وقت مارا پر میکرد.دوماه از مرخصی خبری نبود.سخت تر از این دوری،فشاری بود که زمان کار عملی روی ما بود.غروب که میشد، قیافه هایمان دیدنی بود،یکی پاهایش را ماساژ میداد،یکی به زخم ها و تاول های دست و پایش پماد میزد.گاهی بچه ها بعد نماز از فرصت استفاده میکردند و گوشه نمازخانه یک چرتی میزدند.کم کم من با حسین و عقیل بیشتر آشنا شدم.َحسین و عقیل بیشتر آشنا شدم. علاقه زیادی به گرافیک داشت.روحیه هنری اش برایم جالب بود و با این روحیه وارد کار نظامی شده بود،
زندگی نامه شهید مدافع حرم 🕊🌹
#رسول_خلیلی
🔴@sarbazanzeynab🔴
📚✨کتاب شاهرگی برای حریم؛شهید حمید رضااسداللهی، جلد چهارم از مجموعه مدافعان حرم و نوشته سمانه خاکبازان است که در انتشارات روایت فتح به چاپ رسیده است.
کتاب شاهرگی برای حریم؛روایاتی از زندگی و رشادتهای این شهید بزرگ مدافع حرم است.
📖تعداد صفحات ۲۶۴
شهید🕊🌹
#حمیدرضا_اسدالله
#شاهرگی_برای_حریم
🔴@sarbazanzeynab🔴
روحانی شهید مدافع حرم 🕊🌹
#مصطفی_خلیلی
تولد: 1367
محل تولد : اهواز
شهادت : 1394/11/12
محل شهادت : عملیات آزاد سازی نبل و الزهرا - سوریه
شهید از کودکی به مسجد علاقه داشت و در آن زیاد رفت و آمد می کرد.او در سال ۸۶ در رشته حقوق قبول شد، ولی نرفت. می گفت:دوست ندارم وارد مکانی شوم که دختر و پسر درآن مختلط هستند. به مسائل دینی و اخلاقی اهمیت می داد و لذا وارد حوزه علمیه شد و درس های حوزه را تاپایه نهم خواند.
او علاوه بر درس، کارهای تبلیغی و فرهنگی اش را مستمر و با انگیزه در مسجد انجام می داد و اوقات فراوانی را در حل وفصل مشکلات دیگران و از جمله طلاب صرف می کرد.
از خصوصیت بارز شهید اهتمام فراوان او به نماز اول وقت بود. به نماز شب اهمیت می داد و همسرش در این زمینه میگوید: «از صدای قرآن خواندن و گریه کردنش می فهمیدم که برای نماز شب بیدار شده است».
همیشه بیش ازسخن گفتن، با عمل خود بردیگران تأثیر می گذاشت. به پدر و مادرش بسیاراحترام می گذاشت.
همسر شهید می گوید: «هیچ وقت انتظار کمک از شخصی را نداشت و توکلش فقط به خدا و امام زمان(عج) بود. همیشه درکارهای خانه به من کمک می کرد و خیلی برای پسرمان وقت می گذاشت».
همسرشهید می گوید:«به ایشان گفتم: ما الآن اول زندگی هستیم، اگر می شود چند سال دیگر بروید،ایشان می گفت: فکرکن که الآن امام حسین(ع) به ما نیاز دارد، آیامن می توانم بگویم که ای امام! الآن صبر کنید من چند سال دیگر می آیم!!
این روحانی مجاهد در عملیات آزادسازی نبل و الزهرا به همراه گروه به محاصره تکفیری ها در آمدند و عاقبت پس ازساعت ها جنگ و مبارزه در سال ۱۳۹۴ شمسی آسمانی شد.
🔴@sarbazanzeynab🔴
✳️ شهادت، شوخی نیست!
🔻در وصیتنامه نوشته بود:
«شهادت، شوخی نیست!
قلب آدمو بو میکنند
بوی دنیا و تعلقاتش را داد
رهایت میکنند.
میگویند:
برو درد بکش
پخته شو
منیّت رو رها کن.»
🌷 مدافع حرم آل الله علیهم السلام شهید#حاج_مصطفی_رشیدپور🕊🌹
🔴@sarbazanzeynab🔴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍شهیدی که
شیروان است اما شاهرودی هم هست واولین شهیدمدافع حرم ارتش جمهوری اسلامی ایران است .
#شهید_مرتضی_زرهرن
درشیروان متولد ودرشاهرود لشگر ۵۸ تکاور ذواالفقارودر شهر شاهرودوهم پادگان چهل دخترشاغل بود/ سرهنگ باصفای ارتشی شهرما که اولین شهید مدافع حرم ارتش شد🎖
شادی روح همه شهدا صلوات...❣
🔴@sarbazanzeynab🔴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سخنرانی شهید حاج قاسم سلیمانی درباره امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
🎙 شهید#حاج_قاسم_سلیمانی
🔴@sarbazanzeynab🔴
🕊بسیجی تخریبچی «محمد جاودانی» با نام جهادی «میثم»💫
مسئول تخریب قرارگاه تدمر بعد از چهار نوبت اعزام به سوریه و عراق و 8 ماه حضور در جبهه مقاومت
در شب عاشورای حسینی
در دیرالزور به فیض شهادت نائل آمد.
💚یار جامانده نهضت حسینی در شب عاشورا به امامش پیوست
پدر شهید مدافع حرم در پاسخ به واکنششان به شنیدن خبر شهادت فرزندش اعلام کرد: شبهای اول محرم بود که
در خوابی دیدم محمد هر قدمی که بر زمین می گذاشت افرادی در قالب فرشته جلو پایش را جارو می زنند و زمین را تطهیر می کردند
آنجا بود که فهیمدم فرشتگان مقرب الهی مقدمات شهادتش را فراهم می کنند و من منتظر بودم تا شب عاشورا.
✅برادر شهید با متذکرشدن اهداف والای مدافعین حرم
در پاسداری از حرمین
به پوستر اتاق برادرش اشاره کرد و گفت:
پازل شهادت اتاق شهید با جمله «دجال ها وحرمله ها مهاجم و مارا مدافعان حرم آفریدند»
تکمیل می شود واین یادگار برجامانده از ایشان
ما را به ادامه وظیفه باقی مانده مدافعین حرم ترغیب کرده و بار مسئولیت و وظایفمان را در حق شهدا سنگینتر می کند.
شهید مدافع حرم🕊🌹
#محمد_جاودانی
🔴@sarbazanzeynab🔴
ازش پرسیدم: چیکار میکنی
که این متن ها رو مینویسی ؟!
گفت: خودمم نمیدونم..
اما اگه میخواۍ که اینجوری شی
وضو بگیر دو رکعت نماز بخون آب وضو
خشک نشده و هنوز سرت رو برنگردوندی
همونجا با همین نیت شروع کن بنویس..
بهت میدهند.. :)
پن: رفقاشون میگن میز کار آقاسید
همیشه رو به قبله بوده..
شهید#سید_مرتضی_آوینی🕊🌹
سلام صبحتون شهدایی❣
🔴@sarbazanzeynab🔴
🕊زیارتنامه ی شهدا🕊
🌹🌱🌹🌱اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم
#شادی_روح_شهدا_صلوات🕊🌹
🔴@sarbazanzeynab🔴
وصیت شهید مدافع حرم
مهدی علیدوست به پسرش؛
سخنی با علی اصغر عزیزم
علی جان تو اوج شیرین زبانی تو دارم میرم مأموریت. برام سخته ولی چارهای نیست. مواظب مادرت باش و همیشه به او خدمت کن و هیچوقت به او بیاحترامی نکن.
از اینکه فرزند شهید هستی هیچ وقت ناراحت نشو چون من با خدا معامله کردم و خدا همیشه با شماست و چه همراه بهتر و خوبی جز خدا!
دوست داشتم وقتی که باز میگفتی دهدی(مهدی)جون پیشت بودم، ولی چارهای نیست. من و دوستام رفتیم تا تو و امثال تو در آرامش زندگی کنید. "دوسِت دارم نفسم".
امروز ۲۵ مهر سالروز شهادت❣ #مهدی_علی_دوست
🔴@sarbazanzeynab🔴
مدافعان حرم
🌟#رفیق_مثل_رسول🌟۴۱ موفق طی کردن مراحل گزینش دانشگاه امام حسین ع خبر قبول شدن و ثبت نامم بهترین اتفاق
🌟#رفیق_مثل_رسول🌟۴۲
ترم تهیه یا آموزش عمومی که تمام شد، برای مراسم افتتاحیه آمادهدشدیم،هم زمان بود با مراسم اختتامیه بچه های دوره قبل.محمودرضا بیضایی، مرتضی مسیب زاده،حسن غفاری و محمد قریب از بچه های دوره قبل بودند که باهم آشنا شدیم.شیرینی لهجه آذری محمودرضا و مرتضی از آن طعمهایی بود که به دل مینشست.
راپل یکی از برنامه های مراسم بود.من هم رفتم ثبت نام کردم.
تمام محوطه صبحگاه نیروها ایستاده بودند و منتظر اجرای برنامه بودند. گره ها که بسته شد و روی طناب جاگیر شدم،با استیل هلی برد پایین آمدم، سریع وارونه شدم.سرم به سمت زمین بود،دست هایم را باز کردم و به یاد آموزش های آقا مرتضی مثل یک فرشته به سمت پایین می آمدم.جمله آخر آقا مرتضی بهترین چیزی بود که به ذهنم می آمد .
(گاهی برای پرواز و اوج گرفتن باید برای انجام کار خیر یا گرفتن دستی خیلی پایین بیایید)
حدود نیم متری با زمین فاصله داشتم.با محکم کردن طنابی که در دستم داشتم،ترمز کردم.پاهایم که به زمین رسید ،قرص و محکم با کمترین لرزش سرجای خودم ایستادم.محمد قریب که بیشتر از همه برای آمدن من پای کار مخالفت کرد،از اولین کسانی بود که جلو آمد و گفت:(گل کاشتی پسر عالی بود).
آخر هفته یکی دو روز مرخصی داشتیم که فرصت خوبی برای دیدن خانواده و دوستان بود.اتفاق خوبی که افتاد،بحث جابجایی خانه و آمدن ما به شهرک محلاتی بود.
باید میرفتیم داخل یک آپارتمان، آن هم طبقه چهارم.گاهی به شوخی میگفتم (رسما اومدیم تو بغل خدا).
زندگی نامه شهید مدافع حرم 🕊🌹
#رسول_خلیلی
🔴@sarbazanzeynab🔴