🚮🔯🚮🔯🚮🔯🚮🔯🚮🔯🚮🔯
📛لاوى در موجسوارى روى احساسات مردم بسیار چیره دست است؛ چرا که وى براى نفىِ وجود هرگونه خدایى، از این توانش بهره مىگیرد و اینگونه #بحث را مى پرورد که👈 هرکس که _شیطان را یک _اهریمن مى پندارد، باید مرگ همه مردان، زنان، بچه ها و حیواناتى که مردهاند را ##خواست خدا بداند و مطمئنا فردى که به خاطر از دست دادن ناب ه نگام فرد مورد علاقهاش غمگین است، ترجیح مى دهد که عشقش را در کنار خود داشته باشد، نه این که او را به دستهاى خدا بسپارد! درعوض، کشیشى که قرار است او را تسلى دهد، به او مىگوید:#این خواست خدا بود عزیزم یا او حالا در دستهاى خداست پسرم این عبارتها، طرق مناسبى براى چشم پوشیِ بی رحمی خداست. اما اگر خدا واقعا حالت کاملى از نظارت و کنترل است و آنگونه که تصور مىشود، رئوف، ملایم و لطیف است؛ پس چرا اجازه مى دهد که این اتفاقات بیفتند؟
📛لاوى، #رابطه با #خدا را نیز از حربه هاى رهبران ادیان دست راستى و روحانى دانسته و بإ؛فف انزجار از دعا به پیشگاه خداى هستى، این کار را دست روى دست گذاشتن و نوعى تن دادن به تقدیر معرفى مىکند
📛خباثت باطنى و روحیه خدا ستیزى لاوى، که ریشه در باورهاى #انحرافى #تورات #نسبت به خداىِ فریبکار و شیطان رهنما و دوست آدمى دارد را مىتوان به راحتى در میان این جملات پیدا کرد#همچنانکه یک شیطانیست، از خدا یارى و مساعدت نمى طلبد، براى طلب بخشش به خاطر کارهاى اشتباهش نیز دعا نمىکند. در دیگر آیینها، زمانى که فرد #اشتباهى #مرتکب مى شود، یا از خدا مى خواهد که او را ببخشد، یا براى واسطهاى اعتراف مىکند و از او مى خواهد که او برایش از خداوند به خاطر گناهانش طلب بخشش کند.
📛شیطانیست مىداند، که طلب بخشش کردن خوب نیست
📛وى براى تقویت #دلیلش #سراغ #یزیدى 👹ها مى رود و با استناد به کارى که آنها مىکنند، اینگونه القا مىکند، که از میان ادیان توحیدى هم هستند گروههایى که به جاى رضایت خدا در پىِ رضایت شیطاناند #یزیدیان yezidis عقیده دیگرى دارند. این گروه، که فرقهاى از اهریمن پرستان هستند، معتقدند که خدا قدرت مطلق و البته بخشنده مطلق هم هست و بر اساس اینکه تصور مى کنند این اهریمن است که به عنوان کسى که قواعدش باید بر روى زمین انجام بگیرد، باید پرستش شود
📛لاوى با زیرکىِ تمام حتى خداباورىِ یزیدیان را هم #زاییده #ترس ایشان معرفى #مىکند آنها مىپندارند که خدا در لحظه هاى آخر، همه گناهان آنهإ راخواهد بخشید. به همین خاطر است که مىپندارند، عقیده به خدا آنان را [از عذاب آخرت] حفظ خواهد کرد و به این شکل بعد از کمک گرفتن از این باور ایشان، آن را هم به زیرکى کنار مى زند و باور به خدا را در میان این قوم، نوعى مساله عارضى و به نوعى بافته ذهنى تلقى کند.
🎃لاوى در آخر فصل "خداى مرده، یا خداى زنده" که پندارى مادى و محدود از خداى ادیانِ - به تعبیر خودش - دست راستى و #روحانى دارد، خطاب به آن خدا مىگوید👈با همه بحثها بر سر این که خدا مرده یا نمرده، بهتر است اگر زنده است، خود را چکاپ کند و یا خودش را براى مرگ آماده کند با این مباحث، وجود هر نوع خدایى را به تمسخر مى گیرد و با این ترفند، باور به خدا را به کمک تحقیر و تمسخر، از حالت روحانى به مسالهاى تمسخر آمیز و خنده دار تبدیل مى کند.
خود خدایى!!
📛لاوى، به رغم تمام دشمنى و تمسخر خداى ادیان دست راستى، به مرگ این خدا هم راضى نیست و اینبار گام را فراتر نهاده و کفرگویى اش را با صداى بلندترى فریاد زده و ادعا مى کند که تمام ادیان و مکاتب روحانى و #معنوى، ساخته و پرداخته #فکر #انسانها، و خدایانِ این ادیان، #خدایان #خودساخته #بشرى است😠😠 از چینش هنرمندانه سختى هاى پیش روى بشر، ناتوانایى ها و ناکامى ها در به دست آوردن عالم ماده و توانمندى روح خلاق آدمى در خلق صور ذهنى و تمامیت خواهىِ نفس آدمى، به نتیجه مى رسد که خدا، آفریده اذهان بشرىِ انسانهاى فرصت طلب ادوار گذشته است و چون آنها از این مسائل آگاهى کامل داشتند، خدایانى ساخته و به جامعه بشرى ارائه کردند همه خدایان مربوط به دنیاى ماوراء، ساخته بشراند
📛وى تکثرگرایى در حوزه #اندیشه را به آنجا مى کشاند که دامنه آن همه صورتهاى #ذهنى و اندیشه هاى عرفانى موجود نسبت به خدا را بگیرد تا خدا امرى فردى و ذهنى قلمداد گردد_حتى در داخل بدنه اعتقادى یک دین، خدا مى تواند تعابیر مختلفى براى هر کدام از اشخاص پیرو آن دین داشته باش د_براى تخریب هرچه تمامترِ خداى مورد توصیفش ادامه میدهد
🎃بعد به تمسخر قیامت، بهشت و مذهبیون معتقد به آن پرداخته 🎃
🎃لاوى معتقد به جنگ میان خدایان ادیان دست راستى است و این مسأله را بسیار درشت بیان مىکند؛ "اکثراً چنین بوده که یک دین تنها خدایان خود را صحیح دانسته و پیروان دیگر خدایان را فاسد العقیده مى داند. جالب این است که این ادیان خدایى را مى پر