eitaa logo
انتی صهیونیست
88 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
203 ویدیو
98 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🚮🔯🚮🔯🚮🔯🚮🔯🚮🔯🚮🔯 📚کتابهاى آنتوان لاوى📛📛📛 📛از لاوى پنج اثر باقى مانده، که به نوعى مانیفست و منشور جریان فکرىاى که وى تاسیس کرده بود، شد و هم اکنون نیز بیشتر استنادات این جریان شوم به همین کتابهاست. کتابهاى وى به ترتیب تاریخ نوشتار عبارتند از👇 1. انجیل شیطانى (Satanic Bible ) - 1969 📕این کتاب، مقدسترین کتابِ محسوب مىشود، که بیشتر به جنبه هاى فلسفى این جریان مى پردازد. محتویات این کتاب شامل چهار بخش است، که هر کدام از بخش ها به نام یکى از شیاطین چهارگانه نام گذارى شده است 2. جادوى شیطانى 📕این کتاب در ابتدا با عنوان ، یا وقتى پاکدامنى شکست مىخورد، چه کنیم؟منتشر شد، ولى بعد از بازنشر آن درسال 1983، نام کتاب به 😈جادوى شیطانى😈 تغییر کرد. مباحث این کتاب، شامل برخى تعلیمات🎩 جادوگرى است که برخى از آنها را آنتوان لاوى در اوایل دهه 60 به شاگردانش تحت عنوان _هنر سیاه-_مى آموخت. 3. نیایشهاى شیطانى 1972 📕این کتاب که به صورت تفصیلى، انواع آئینهاى این فرقه را در 9 فصل تشریح کرده از نظر درجه اهمیت و کاربرد در این فرقه، بعد از کتاب شیطانى در جایگاه دوم قرار دارد؛ چرا که در بسیارى از مراسمات باید قسمت ىاز متون این کتاب توسط کشیش کلیساى شیطان و حاضرین قرائت شود 4.دفتر یادداشت شیطان 1992 📕این کتاب شامل 41 مقاله از نوشتههاى آنتوان لاوى پیرامون موضوعات مختلف است. 5. گفتوگوهاى شیطان 1998 📛این کتاب آخرین کتابى بود، که آنتوان لاوى چند روز قبل از مرگش توانست آن را تدوین کند.این کتاب شامل 61 عدد از نوشتههاى پراکنده لاوى است که یک سال پس از مرگش منتشر شد ⏪در میان ، آنچه که مى تواند به عنوان باورى بنیادین مطرح شده و ریشه نگرش شیطانى را ترسیم کند، به و نیز سه نوع نگرش به شیطان از همه باورها مهمتراند. گرچه این باورها با هم در تعارض هستند اما نوع بیان لاوى و در لفافه گویى هاى وى باعث شده تا این تناقض به چشم نیاید و جنبه هجمه او به گردد 💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠 💯@sarbaze110💯 🚮🔯🚮🔯🚮🔯🚮🔯🚮🔯🚮🔯 📛خدا در انجیل شیطانى لاوى SATANIC BIBLEلاوى در فصل دوم از کتاب انجیل شیطانى اش، فصلى به عنوان 📖کتاب لوسیفرTHE" "BOOK OF LUCIFER داردکه در مقدمه این فصل به بیان دیدگاه خویش درباره خدا مىپردازد. ؛ است 📛در این مقدمه، لاوى ادعا مىکند که لوسیفر خداى رومى، درخت بارور، روح آسمان و بود، اما با به این خدا جاى خود را به خدایى که مسیح معرفى مىکرد داد و در عوض در جایگاه تاریکى و بدى نشست و ناگهان نماد بدى و شرارت شد. بنابر باور او که ادعایى بیش نیست و حتى تاریخ نویسان 🗽 نیز با تمامى اهتمامشان به حذف دین و مظاهر دین از تاریخ و جدا نشان دادن شان دین از حضور در امور دنیا، جامعه و سیاست داشته و دارند، چنین مطلبى را در نگارش تاریخ غرب🗽 و تاریخچه شکلگیرى مسیحیت ذکر نکردهاند و تمام ادیان دست راستى و روحانى و همه کتابهاى مقدس، به به تهمت زدهاند و او حقیقتى متعالى است نه موجودى پست !!! 📛در این نوع نگاه، خدا جایى ندارد و اگر هم جایى داشته باشد، یک موجود ذهنى است که مسیحاى مسیحیان ادعا کرد و به کمک آن توانست خداى رومیان را از میدان به در کرده و به عنوان نیروى پلیدى و شر معرفى نماید. به او عمرِ دروغ که ادعاى مسیحیت کرد به پایان رسیده و زمان آن رسیده است که شیطان انتقامش را از خدایان دست راستى بگیرد و هنگام نشستن ابلیس در جایگاه حقیقىاش و لحظه ترکیدن حباب دروغى که به ادعاى او تمامى ادیان دست راستى از نگاه وى به دنیا گفتهاندرسیده است خداى مرده یا خداى زنده! در جاى دیگر، لاوى موجودى به نام خدا را از اساس رد کرده و باور به او و پدیدهاى به نام خدا را موجودِ خودساخته مردم دانسته و وجود هر نوع خدایى را رد مىکند. دلایلى که وى براى نبود خدا مىآورد به شرح ذیل است👇👇 1. دعواى خدایان دست راستى و کشاکش تاریخى ادیان روحانى 📛اولین مطلبى که لاوى به عنوان دلیل در کتابش به آن استدلال مىکند، وجود و است، که از نظر وىدست راستى هستند با یکدیگر، که به ادعاى لاوى همه آنها از جانب یک خدا یا یک طیف از خدایان بوده و این خدایان که همه خود را حق و خیر مىدانسته و😈 شیطان را شر و پلید، 😈نشان از این دارد، که خدایى نبوده و این بیش از یک ادعاى واهى در طول تاریخ نبوده است 2. ، ، بى عدالتىها و ... 📛دلیل دیگرى که از نظر لاوى بر نبود خداى مهربانِ مدعیان و کنندگان خداى مهربان دست راستى هاست، وجود رنج، ظلم و بى عدالتى در عالم است. لاوى براى بیشتر مىگوید👈 مگر نه ای
🚮🔯🚮🔯🚮🔯🚮🔯🚮🔯🚮🔯 📛لاوى در موجسوارى روى احساسات مردم بسیار چیره دست است؛ چرا که وى براى نفىِ وجود هرگونه خدایى، از این توانش بهره مىگیرد و اینگونه را مى پرورد که👈 هرکس که _شیطان را یک _اهریمن مى پندارد، باید مرگ همه مردان، زنان، بچه ها و حیواناتى که مردهاند را # خدا بداند و مطمئنا فردى که به خاطر از دست دادن ناب ه نگام فرد مورد علاقهاش غمگین است، ترجیح مى دهد که عشقش را در کنار خود داشته باشد، نه این که او را به دستهاى خدا بسپارد! درعوض، کشیشى که قرار است او را تسلى دهد، به او مىگوید: خواست خدا بود عزیزم یا او حالا در دستهاى خداست پسرم این عبارتها، طرق مناسبى براى چشم پوشیِ بی رحمی خداست. اما اگر خدا واقعا حالت کاملى از نظارت و کنترل است و آنگونه که تصور مىشود، رئوف، ملایم و لطیف است؛ پس چرا اجازه مى دهد که این اتفاقات بیفتند؟ 📛لاوى، با را نیز از حربه هاى رهبران ادیان دست راستى و روحانى دانسته و بإ؛فف انزجار از دعا به پیشگاه خداى هستى، این کار را دست روى دست گذاشتن و نوعى تن دادن به تقدیر معرفى مىکند 📛خباثت باطنى و روحیه خدا ستیزى لاوى، که ریشه در باورهاى به خداىِ فریبکار و شیطان رهنما و دوست آدمى دارد را مىتوان به راحتى در میان این جملات پیدا کرد یک شیطانیست، از خدا یارى و مساعدت نمى طلبد، براى طلب بخشش به خاطر کارهاى اشتباهش نیز دعا نمىکند. در دیگر آیینها، زمانى که فرد مى شود، یا از خدا مى خواهد که او را ببخشد، یا براى واسطهاى اعتراف مىکند و از او مى خواهد که او برایش از خداوند به خاطر گناهانش طلب بخشش کند. 📛شیطانیست مىداند، که طلب بخشش کردن خوب نیست 📛وى براى تقویت 👹ها مى رود و با استناد به کارى که آنها مىکنند، اینگونه القا مىکند، که از میان ادیان توحیدى هم هستند گروههایى که به جاى رضایت خدا در پىِ رضایت شیطاناند yezidis عقیده دیگرى دارند. این گروه، که فرقهاى از اهریمن پرستان هستند، معتقدند که خدا قدرت مطلق و البته بخشنده مطلق هم هست و بر اساس اینکه تصور مى کنند این اهریمن است که به عنوان کسى که قواعدش باید بر روى زمین انجام بگیرد، باید پرستش شود 📛لاوى با زیرکىِ تمام حتى خداباورىِ یزیدیان را هم ایشان معرفى آنها مىپندارند که خدا در لحظه هاى آخر، همه گناهان آنهإ راخواهد بخشید. به همین خاطر است که مىپندارند، عقیده به خدا آنان را [از عذاب آخرت] حفظ خواهد کرد و به این شکل بعد از کمک گرفتن از این باور ایشان، آن را هم به زیرکى کنار مى زند و باور به خدا را در میان این قوم، نوعى مساله عارضى و به نوعى بافته ذهنى تلقى کند. 🎃لاوى در آخر فصل "خداى مرده، یا خداى زنده" که پندارى مادى و محدود از خداى ادیانِ - به تعبیر خودش - دست راستى و دارد، خطاب به آن خدا مىگوید👈با همه بحثها بر سر این که خدا مرده یا نمرده، بهتر است اگر زنده است، خود را چکاپ کند و یا خودش را براى مرگ آماده کند با این مباحث، وجود هر نوع خدایى را به تمسخر مى گیرد و با این ترفند، باور به خدا را به کمک تحقیر و تمسخر، از حالت روحانى به مسالهاى تمسخر آمیز و خنده دار تبدیل مى کند. خود خدایى!! 📛لاوى، به رغم تمام دشمنى و تمسخر خداى ادیان دست راستى، به مرگ این خدا هم راضى نیست و اینبار گام را فراتر نهاده و کفرگویى اش را با صداى بلندترى فریاد زده و ادعا مى کند که تمام ادیان و مکاتب روحانى و ، ساخته و پرداخته ، و خدایانِ این ادیان، است😠😠 از چینش هنرمندانه سختى هاى پیش روى بشر، ناتوانایى ها و ناکامى ها در به دست آوردن عالم ماده و توانمندى روح خلاق آدمى در خلق صور ذهنى و تمامیت خواهىِ نفس آدمى، به نتیجه مى رسد که خدا، آفریده اذهان بشرىِ انسانهاى فرصت طلب ادوار گذشته است و چون آنها از این مسائل آگاهى کامل داشتند، خدایانى ساخته و به جامعه بشرى ارائه کردند همه خدایان مربوط به دنیاى ماوراء، ساخته بشراند 📛وى تکثرگرایى در حوزه را به آنجا مى کشاند که دامنه آن همه صورتهاى و اندیشه هاى عرفانى موجود نسبت به خدا را بگیرد تا خدا امرى فردى و ذهنى قلمداد گردد_حتى در داخل بدنه اعتقادى یک دین، خدا مى تواند تعابیر مختلفى براى هر کدام از اشخاص پیرو آن دین داشته باش د_براى تخریب هرچه تمامترِ خداى مورد توصیفش ادامه میدهد 🎃بعد به تمسخر قیامت، بهشت و مذهبیون معتقد به آن پرداخته 🎃 🎃لاوى معتقد به جنگ میان خدایان ادیان دست راستى است و این مسأله را بسیار درشت بیان مىکند؛ "اکثراً چنین بوده که یک دین تنها خدایان خود را صحیح دانسته و پیروان دیگر خدایان را فاسد العقیده مى داند. جالب این است که این ادیان خدایى را مى پر