انحراف مشروطه در پی حذف نظارت استصوابی
با تورقی در تاریخ میتوان گفت ساختار مشابه شورای نگهبان و نظارت مشابه نظارت استصوابی كنونی شورای نگهبان در دوران مشروطه نیز از سوی شیخ فضلالله نوری تئوریزه شده بود. ساختاری كه در آن دوران به عنوان اصل تراز معروف و برای فقها و علمای دین وظیفه "نظارت" تعریف شده بود.
تلاش انگلیس برای حذف اسلام در مشروطه.
در شرایطی که انگلیس برای ملتهب كردن فضا و ایجاد انحراف در جنبش مشروطه تلاش می کرد و شیخ فضلالله نوری نیز به درستی فهمید كه سفارت انگلیس به دنبال تضعیف اسلام است، به همین دلیل هم وی بعدها در كتاب تذكره الغافل و ارشاد الجاهل در این باره نوشت: «اگر مقصود تقویت اسلام بود انگلیس حامی آن نمیشد و اگر مقصودشان عمل به قرآن بود، عوام را گول نداده پناه به كفر نمیبردند. اگر مقصود حفظ شرع بود نمیگفتند كه مشروطه محبوب ماست و نخواهیم راضی شد كه كلمه مشروعه نزد او نوشته شود.»
تلاش شیخ فضلالله برای نظارت علما بر مجلس
پس از امضای فرمان مشروطه و انعقاد مجلس و مطرح شدن بحث نگارش قانون اساسی، در حالی كه اوضاع سیاسی كشور به سمت سكولاریزه شدن پیش میرفت شیخ فضلالله نوری با تحصن در حرم حضرت عبدالعظیم(ع) با طرح نظریه مشروطه مشروعه خواستار نظارت علما بر قوانین مجلس شد؛ عمده نظرات وی در تقابل با مشروطهخواهی #سكولار قرار داشت. در واقع شیخ فضلالله بر اهمیت وجود #علما به منظور نظارت بر امور مجلس تاكید داشت، از این رو نظریات وی را میتوان منطبق با تئوری شورای نگهبان و نظارت استصوابی دانست و مورد بررسی قرار داد.
در نهایت تلاش شیخ فضلالله موجب شد تا خواستههای متحصنین مورد قبول علمای نجف قرار گرفته و نیز نظارت استصوابی علما بر مصوبات مجلس در اصل دوم متمم قانون اساسی گنجانده شود.
اعدام شیخ فضلالله نوری كه معتقد به تطبیق قوانین مجلس با شرع مقدس اسلام و نظارت علما بر امور مجلس بود ضربهای جبرانناپذیر به جنبش مشروطه وارد ساخت، تحت تاثیر این اقدام راه برای نفوذ استعمار گشوده شد و با ظهور دیكتاتوری رضاخان بنیانهای نیمبند مشروطهخواهی متزلزل شده و مجلس به حربهای در دست استبداد مبدل شد.
@sarbaze110
🚮🔯🚮🔯🚮🔯🚮🔯🚮🔯🚮🔯
📚کتابهاى آنتوان لاوى📛📛📛
📛از لاوى پنج اثر باقى مانده، که به نوعى مانیفست و منشور جریان فکرىاى که وى تاسیس کرده بود، شد و هم اکنون نیز بیشتر استنادات این جریان شوم به همین کتابهاست. کتابهاى وى به ترتیب تاریخ نوشتار عبارتند از👇
1. انجیل شیطانى (Satanic Bible ) - 1969
📕این کتاب، مقدسترین کتابِ #فرقه #شیطانى محسوب مىشود، که بیشتر به جنبه هاى فلسفى این جریان مى پردازد. محتویات این کتاب شامل چهار بخش است، که هر کدام از بخش ها به نام یکى از شیاطین چهارگانه نام گذارى شده است
2. جادوى شیطانى
📕این کتاب در ابتدا با عنوان #ساحره #تمام #عیار، یا وقتى پاکدامنى شکست مىخورد، چه کنیم؟منتشر شد، ولى بعد از بازنشر آن درسال 1983، نام کتاب به 😈جادوى شیطانى😈 تغییر کرد. مباحث این کتاب، شامل برخى تعلیمات🎩 جادوگرى است که برخى از آنها را آنتوان لاوى در اوایل دهه 60 به شاگردانش تحت عنوان _هنر سیاه-_مى آموخت.
3. نیایشهاى شیطانى 1972
📕این کتاب که به صورت تفصیلى، انواع آئینهاى این فرقه را در 9 فصل تشریح کرده از نظر درجه اهمیت و کاربرد در این فرقه، بعد از کتاب #انجیل شیطانى در جایگاه دوم قرار دارد؛ چرا که در بسیارى از مراسمات باید قسمت ىاز متون این کتاب توسط کشیش کلیساى شیطان و حاضرین قرائت شود
4.دفتر یادداشت شیطان 1992
📕این کتاب شامل 41 مقاله از نوشتههاى آنتوان لاوى پیرامون موضوعات مختلف است.
5. گفتوگوهاى شیطان 1998
📛این کتاب آخرین کتابى بود، که آنتوان لاوى چند روز قبل از مرگش توانست آن را تدوین کند.این کتاب شامل 61 عدد از نوشتههاى پراکنده لاوى است که یک سال پس از مرگش منتشر شد
⏪در میان #سخنان #لاوى، آنچه که مى تواند به عنوان باورى بنیادین مطرح شده و ریشه نگرش شیطانى را ترسیم کند، #سه #نوع #نگاه به #خدا و نیز سه نوع نگرش به شیطان از همه باورها مهمتراند. گرچه این باورها با هم در تعارض هستند اما نوع بیان لاوى و در لفافه گویى هاى وى باعث شده تا این تناقض به چشم نیاید و جنبه هجمه او به #ادیان #بزرگنمایى گردد
💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠
💯@sarbaze110💯
🚮🔯🚮🔯🚮🔯🚮🔯🚮🔯🚮🔯
📛خدا در انجیل شیطانى لاوى SATANIC BIBLEلاوى در فصل دوم از کتاب انجیل شیطانى اش، فصلى به عنوان 📖کتاب لوسیفرTHE" "BOOK OF LUCIFER داردکه در مقدمه این فصل به بیان دیدگاه خویش درباره خدا مىپردازد.
#خداى #مسیحیت؛ #موجودى #ذهنى است
📛در این مقدمه، لاوى ادعا مىکند که لوسیفر خداى رومى، درخت بارور، روح آسمان و #الهه #روشنگرى بود، اما با #تغییر #دین #رسمى به #مسیحیت این خدا جاى خود را به خدایى که مسیح معرفى مىکرد داد و در عوض در جایگاه تاریکى و بدى نشست و ناگهان نماد بدى و شرارت شد. بنابر باور او که ادعایى بیش نیست و حتى تاریخ نویسان #سکولار #غرب🗽 نیز با تمامى اهتمامشان به حذف دین و مظاهر دین از تاریخ و جدا نشان دادن شان دین از حضور در امور دنیا، جامعه و سیاست داشته و دارند، چنین مطلبى را در نگارش تاریخ غرب🗽 و تاریخچه شکلگیرى مسیحیت ذکر نکردهاند و تمام ادیان دست راستى و روحانى و همه کتابهاى مقدس، به #دروغ به #شیطان تهمت زدهاند و او حقیقتى متعالى است نه موجودى پست !!!
📛در این نوع نگاه، خدا جایى ندارد و اگر هم جایى داشته باشد، یک موجود ذهنى است که مسیحاى مسیحیان ادعا کرد و به کمک آن توانست خداى رومیان را از میدان به در کرده و به عنوان نیروى پلیدى و شر معرفى نماید. به #عقیده او عمرِ دروغ #دجالى که ادعاى مسیحیت کرد به پایان رسیده و زمان آن رسیده است که شیطان انتقامش را از خدایان دست راستى بگیرد و هنگام نشستن ابلیس در جایگاه حقیقىاش و لحظه ترکیدن حباب دروغى که به ادعاى او تمامى ادیان دست راستى از نگاه وى به دنیا گفتهاندرسیده است
خداى مرده یا خداى زنده!
در جاى دیگر، لاوى موجودى به نام خدا را از اساس رد کرده و باور به او و پدیدهاى به نام خدا را موجودِ خودساخته مردم دانسته و وجود هر نوع خدایى را رد مىکند. دلایلى که وى براى نبود خدا مىآورد به شرح ذیل است👇👇
1. دعواى خدایان دست راستى و کشاکش تاریخى ادیان روحانى
📛اولین مطلبى که لاوى به عنوان دلیل در کتابش به آن استدلال مىکند، وجود #جنگها و #نزاعهاى #ادیانى است، که از نظر وىدست راستى هستند با یکدیگر، که به ادعاى لاوى همه آنها از جانب یک خدا یا یک طیف از خدایان بوده و این خدایان که همه خود را حق و خیر مىدانسته و😈 شیطان را شر و پلید، 😈نشان از این دارد، که خدایى نبوده و این بیش از یک ادعاى واهى در طول تاریخ نبوده است
2. #وجود #رنجها، #ظلمها، بى عدالتىها و ...
📛دلیل دیگرى که از نظر لاوى بر نبود خداى مهربانِ مدعیان و #طلب کنندگان خداى مهربان دست راستى هاست، وجود رنج، ظلم و بى عدالتى در عالم است. لاوى براى #توجیه بیشتر #مدعایش مىگوید👈 مگر نه ای