eitaa logo
محمد رضا خسروی
114 دنبال‌کننده
342 عکس
123 ویدیو
16 فایل
طلبه ساده سرباز ولایت مدیر دبیرستان پسرانه راه ارتباطی: @sarbaze_rahe_eshgh
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از  منادی
یکی از پرستارها با کاغذی در دست‌ش آمد سمت ایستگاهِ پرستاری. نشسته بودم به انتظار رئیس بیمارستان تا با او صحبت کنم. پرستار کاغذ را گرفت روبروی صورتش و سه تا اسم خواند. پرستار نشسته پشت سیستم هم به سرعت اسم‌ها را تایپ کرد. پرستار آمار دیگری هم داشت: «بنویس پنج نفر هم گمنام‌ن و اسمی ازشون نداریم!» پرستار پشت سیستم انگار شاکی شده باشد؛ کاغذی را برداشت و نشان داد: «مردم این همه نشونه دادن، ماه‌گرفتگی، جای زخم، لباس خاص، موها و ریش‌های فلان مدل؛ هیچ نشونه‌ای نداشتن بشه تطبیق داد تا شناسایی بشن؟!» آن یکی گفت: «توی نشانه‌ها نوشتن که سوختگیِ کل بدن؟ نوشتن کسی صورت نداشته باشه؟!...» و غمِ بیشتری تلنبار شد توی دلم، پرستار داشت روضه‌ی مجسمی می‌خواند که تازه‌ی تازه بود... ✍️ به محفل نویسندگان منادی بپیوند👇 https://eitaa.com/monaadi_ir