#فرهنگی
#مسابقه
#ورزش
#جام_فجر
روز پنجم از بازی های جام فجر که توسط حوزه مقاومت بسیج شهدای مهاباد در سالن شهید غلامی برگزار شد
این بازی که بین تیم های شهید مدنی و شهید بهشتی برگزار شد با برد ۳بر۱ تیم فوتبال شهید بهشتی به پایان رسید .
در این بازی جناب سرهنگ صنعتکار فرمانده ناحیه مقاومت بسیج اردستان و جناب سرهنگ معلمی به تماشای بازی پرداختند.
#حوزه_مقاومت_بسیج_شهدای_مهاباد
#ناحیه_مقاومت_بسیج_اردستان.
#فرهنگی
#تولید_محتوا
#خاطره
#شهید_مهدی_باکری
خاطره اۍ از شهید باکرۍ🌱
شهید مهدی باکری فرمانده دلیر لشکر ۳۱ عاشورا ،
بر اثر اصابت تیر
از ناحیه کتف مجروح شده بود.
یک روز تصمیم گرفت برای سرکشی و کسب اطلاع از انبارهای لشکر بازدید کند.
مسئول انبار ، پیرمردی بود به نام حاج امر ا... با محاسنی سفید که با هشت جوان بسیجی در حال خالی کردن کامیون مهمات بود ، او که آقا مهدی را نمی شناخت تا دید ایشان در کناری ایستاده و آن ها را تماشا می کند فریاد زد جوان چرا همین طور ایستاده ای و ما را نگاه می کنی بیا کمک کن بارها را خالی کنیم یادت باشد آمده ای جبهه که کار کنی شهید باکری با معصومیتی صمیمی پاسخ داد : « بله چشم» و با آن کتف مجروح به حمل بار سنگین پرداخت نزدیکی های ظهر بود که حاج امرا... متوجه شد که او آقا مهدی فرمانده لشکر است بغض آلود برای معذرت خواهی جلو آمد که مهدی گفت : « حاج امر ا... من یک بسیجی ام .»
#پایگاه_مقاومت_بسیج_المهدی_(عج)
#حوزه_مقاومت_بسیج_شهدای_مهاباد
#ناحیه_مقاومت_بسیج_اردستان.
#فرهنگی
#تولید_محتوا
#شهدا
#شهید_مرحمت_بالازاده
📻هم قد گلوله توپ بود . . .
گفتم: چه جوری اومدی اینجا؟
گفت: با التماس!
گفتم: چه جوری گلوله رو بلند میکنی میاری؟
گفت: با التماس!
به شوخی گفتم: میدونی آدم چه جوری شهید میشه؟
لبخندی زد و گفت: با التماس!
تکه های بدنش رو که جمع میکردم فهمیدم چقدر التماس کرده . .
«شهیدمرحمت بالازاده❤️»
#پایگاه_مقاومت_بسیج_المهدی_عج
#حوزه_مقاومت_بسیج_شهدای_مهاباد
#ناحیه_مقاومت_بسیج_اردستان.