eitaa logo
سردار علیجان میرشکار
153 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
555 ویدیو
8 فایل
﷽ ☫ وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ ✍️ پایگاه اطلاع‌رسانی و نشر مطالب،فیلم،تصاویر و سخنرانی سردار میرشکار 👤 ️این کانال توسط ادمین اداره می شود @sotedelan25 پیامهای مخاطبان گرامی خدمت سردار ابلاغ و پیگیری می شود.
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید علی رضا شفیع زاده، یکی از افرادی بود که را برنتابید و عشق به و ، او را به معشوق واقعی رساند و اولین شهید انقلاب در شهرستان فریدونکنار شد. متولد ۱۳۲۸ و اهل شهر فریدونکنار و درخانواده ای کاملا مذهبی متولد شد. شغلش همانند پدر کشاورزی بود. بعد از ازدواج و در شروع انقلاب همراه با آر مان های خط انقلاب تا پیروزی  حق علیه باطل در جوشش مردمی علیه حکومت کرد و  در همین راه به درجه رفیع شهادت نائل آمد. از اولین شهید انقلاب فریدونکنار دو فرزند یک پسر و یک دختر به یادگار به جا مانده است.  سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش. https://eitaa.com/sardarmirshekar
دلش در شور و حال آن سال ها هنوز كه هنوز است، مي تپد. چهار جگرگوشه و همسرش به شهادت رسيده اند، او عزيزترين كسانش را در سال هاي انقلاب و جنگ از دست داده است، با اين حال كه در قلبش پنج لاله جوانه زده است و در سينه اش ياد آنان و خاطراتشان فراموش نشده است، با وجود تمام خستگي ها و تنهايي ها وقتي نگاهش مي كني احساس مي كني اين زن دريايي است پر از امواج صبر و شكيبايي. سال ۵۷ بود. طوبي آن روز قصد بيرون رفتن از خانه و همراه شدن در ميان راهپيمايان را داشت كه خديجه بهانه گيري كرد. دخترك خواهر سه ساله اش را به كمر بست و از خانه بيرون زد. هر لحظه بر تعداد افرادي كه در راهپيمايي حاضر مي شدند، افزوده مي شد. در آن ميان نوجواني با ديدن دو خواهرش در ميان جمعيت خود را به آنان رساند و از طوبي خواست كه هرچه سريع تر تا قبل از آغاز درگيري به خانه بازگردد، در همين حال بود كه تيراندازي آغاز شد.     طوبي به سوي خانه اي دويد كه در آن باز شده بود تا به راهپيمايان پناه دهد. خيلي ها به خانه پناه برده بودند. دخترك پشت در ايستاده بود. هرازگاهي صداي شليك گلوله به گوش مي رسيد. از حرف هاي چند جوان انقلابي معلوم بود كه فرمانده پاسگاه فريدونكنار قصد دارد هر طور كه شده به سوي جمعيت تظاهركننده شليك كند. در همين لحظات بود كه صداي به رگبار بسته شدن به گوش رسيد. قبل از آنكه كسي متوجه موقعيت شود، طوبي نقش زمين شد. راهپيماياني كه درون خانه پنهان شده بودند، با ديدن پيكر خون آلود دخترك بلافاصله خديجه را از او جدا كردند اما خديجه نفس نمي كشيد و طوبي بشدت دچار خونريزي از ناحيه سينه شده بود. مادر در اين مورد مي گويد: در خانه بودم. آن روز پسرم قربانعلي و دخترم كبري براي راهپيمايي از خانه بيرون رفته بودند و طوبي نيز پس از همراه كردن خديجه با خودش از خانه بيرون رفته بود. وي ادامه مي دهد: با صداي زنگ در به سوي حياط رفتم. صداي شليك گلوله چند دقيقه قبل از آن مرا نگران كرده بود، چند نفر از هم محله اي ها را ديدم كه جلوي در ايستاده بودند. در حالي كه طوبي و خديجه را با يك وانت به طرف بابلسر حركت داده بودند تا به بيمارستان برسانند، مادر از مجروح شدن دو دختركش باخبر شده بود. وقتي خودرو به منطقه «اميركلا» رسيد، طوبي شهيد شد. پيكرهاي طوبي و خديجه كه نخستين شهيدان فريدونكنار بودند، بازگردانده شده و فرمانده پاسگاه فريدونكنار اجازه نداد پيكرهاي دو كبوتر كوچك در خون خفته تشييع شود. اهالي بار ديگر دور پاسگاه تجمع كردند و از او خواستند كه اجازه تشييع جنازه را صادر كند و آنان نيز تشييع جنازه را به آرامي برگزار خواهند كرد. در حالي كه تشييع كنندگان دو تابوت كوچك در محاصره نظاميان قرار گرفته بودند، دو كبوتر كوچك به خاك سپرده شدند. فرمانده پاسگاه كه قصد داشت جنايات خود را بپوشاند رو به پدر دو شهيد كرد و گفت: هيچ تيري به آنان اصابت نكرده است و آن دو به علت كم بودن سن شان ترسيده و جان باخته اند. نوروزعلي يزدانخواه با اظهارات فرمانده پاسگاه، از او شكايت كرد. قاضي دادگاه با توجه به شكايت پدر دو كودك و پافشاري فرمانده پاسگاه، براي روشن شدن حقيقت دستور نبش قبر صادر كرد. ساعت ۱۵ و يك روز پس از به خاك سپردن دو كودك، با دستور قضايي نخست قبر طوبي شكافته مي شود، سه پزشك بالاي قبر ايستاده اند، ولي دو تن از آنها از ترس فرمانده پاسگاه حاضر به معاينه جسد نشدند، سومين پزشك پس از بررسي اعلام كرد قلب طوبي سوراخ است، ولي گلوله اي در آن وجود ندارد. فرمانده پاسگاه به علت پيدا نشدن تير با پدر طوبي درگير شد و در اين زمان بود كه قاضي دستور نبش قبر خديجه را صادر كرد. بااين نبش قبر بود كه گلوله ژ-۳ در قلب خديجه پس از كالبد شكافي پيدا شد و اين بار فرمانده در برابر مردم از پدر دو شهيد هزار تومان براي بهاي تير شليك شده طلب كرد. با اين رفتار ستمگرانه مردم بر او يورش بردند و او از شهر متواري شد، اما سرانجام در ميانه راه دستگير شد....ادامه👇👇     سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش. https://eitaa.com/sardarmirshekar
مادر كه هنگام شهادت دو دخترش ۳۸ سال داشت، اين غم سنگين را بر دل بست و با بردباري زندگي را ادامه داد. تمام تلاش او اين بود، فرزندان ديگرش كه در نوجواني و كودكي به سر مي بردند نبودن طوبي و خديجه را احساس نكنند. اما در سال ۶۱ بود كه قربانعلي در حال ماموريت در حادثه اي به درجه رفيع شهادت نائل شد. اين بار شهادت جواني ۱۸ ساله بار غم را بيشتر كرده بود. در اين مدت مادر صاحب دو دختر شد كه به ياد طوبي و خديجه نام آنها را طوبي و خديجه گذاشت. با اين نامگذاري او مي خواست به اين نكته اشاره كند كه هيچ گاه جاي دو كودك شهيدش خالي نخواهد ماند. سال ۶۴ بود. پدر عزم جبهه داشت. رحيم هم كه جواني ۲۳ ساله بود، از مدتي قبل تصميمش را گرفته بود. پدر و پسر با هم به جبهه رفتند و مادر در كنار عروسش كه باردار بود و كودكي ديگر هم داشت، به زندگي ادامه داد. نوروزعلي و رحيم خود را براي حضور در عمليات آماده كرده بودند،  اما شب عمليات سردار بصير پس از اين كه متوجه حضور پدر و پسر در عمليات شده بود، پيغام فرستاده بود كه پدر يا پسر يكي بايد در عمليات شركت كند. نوروزعلي يزدانخواه نپذيرفته بود. رزمندگان براي حضور پدر يا پسر قرعه كشي كرده بودند، ولي پس از آن كه قرعه به نام رحيم افتاده بود، پدر مخالفت كرده بود، با وجود سه بار قرعه كشي و حكايت حضور رحيم، اما پدر نپذيرفت. پدر در اين عمليات قبل از رحيم به شهادت رسيد. رحيم كه در گرماگرم نبرد متوجه شهادت پدر شده بود، خود را به بالين او رسانيده بود. عطري به صورت پدر زده، چفيه را روي صورتش انداخته بود و سپس مشغول جنگ با دشمن شده بود. مادر مي گويد: رحيم به گفته همرزمانش نيم ساعت بعد از پدر شهيد شده بود. تا سه سال و نيم مفقود الاثر بودند تا اين كه سال ۶۸ پيكر هر دو را برايم آوردند. زن در تمام اين سال ها مادري و پدري كرده است. او با سختي فرزندانش را بزرگ كرده و دو نوه از فرزند شهيدش را به سرانجام رسانيده است. سال ۷۵ وقتي دامادش از دنيا مي رود، مادر مي ماند با دخترش و پنج كودك يتيم. روزي كه با او به گفت وگو نشستيم، سينه اش تبدار غمي ديگر بود. هفت روز بود كه از مرگ دومين دامادش مي گذشت و او به نوزادي ۲۸ روزه كه در آغوش دخترش مانده بود، مي نگريست. حالا۳۰ سال از آغاز شهادت دو دخترش طوبي وخديجه و ۲۶ سال از شهادت پسرش قربانعلي و ۲۳ سال از شهادت پسرش رحيم و همسرش نوروزعلي مي گذرد، زن در تمام اين سال ها با فداكاري و ايثار و مقاومت زندگي كرده است، زن در تمام اين لحظه ها چشم به راهي دوخته است كه جز فرهنگ مقاومت و پايداري درس ديگري به انسان نمي دهد. او از معدود زناني است كه نامش به خاطر اين همه صبوري هيچ گاه از ياد نخواهد رفت. دعاي اين زن، اين مادر و اين عاشق دلسوخته نجات جوانان و طلب صبر و شكيبايي براي همسران و مادران شهداست. سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش. https://eitaa.com/sardarmirshekar
شهید محمد شالیکار نام پدر : عیسی تاریخ تولد :۱۳۴۹/۰۸/۱۶ محل تولد:فریدونکنار تاریخ شهادت : ۱۳۹۴/۰۹/۲۴ محل شهادت : سوریه-حلب زندگی نامه شهید محمد شالیکار از همرزمان سردار شهید حاج حسین بصیر و سردار علی اصغر بصیر در دوران دفاع مقدس بوده بود. وی جانباز بالای 50 درصد بوده که از ناحیه سر دچار جانبازی در جنگ هشت ساله شده بود. شهید محمد شالیکار از یادگاران دفاع مقدس شهرستان فریدون کنار محسوب می شود که چند روز را در بخش آی سی یو بیمارستان دمشق سپری کرد. شهید محمد شالیکار ۴۷ ساله بوده و از وی دو پسر و یک دختر به یادگار مانده است. محمد شالیکار عضو گردان عاشورا و رزمنده دفاع مقدس بود که در مناطق عملیاتی ۷ تپه، حلبچه و عملیات کربلای ۱۰ حضوری فعال و موثر داشت. شهید محمد شالیکار در دوران دفاع مقدس از ناحیه کاسه سر جانباز شده بود که در درگیری با نیروهای تکفیری تروریست مورد اصابت گلوله ای از ناحیه کتف و ریه قرار گرفت که پس از چند روز کما وی را به شهادت رساند. سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش. https://eitaa.com/sardarmirshekar
وصیت نامه شهید مدافع حرم محمد شالیکار این حقیر در سال 1364 به لطف خداوند به جبهه اعزام شده که اولین بار عنوان قایقران مشغول و به مدت 20 ماه به عنوان بسیجی خدمت کرده ام که در تاریخ 22/12/66 به عضویت سپاه پاسداران در آمده و نیت پاسدار شدنم برای یاری دین خدا بود و هست. حال پس از جنگ بازنشسته شده ام. بعنوان جانباز50 درصد در حال اشتغال شده ام و مدت 10 سال در کار پیمانکاری مشغول بوده و خدای متعال نسبت به همه بندگانش لطف کرده، نسبت به این حقیر هم همینطور. خدای متعال مرا آفرید و به من جان داد، پدر و مادر مهربان و زحمتکش عنایت فرموده است و همسری فداکار و زحمتکش که همراه و همگام در تمام لحظات زندگی برای من بوده که برای من همسری و برای فرزندانم مادری نموده است. همسرم ، اگر بدی از من سر زده مرا عفو کن و اگر شهادت روزی من شده از خدا می خواهم شفاعت مرا نسبت به شما و فرزندانم قبول بفرمایید ان شالله. حال در سال 94 موقعیتی پیش آمد در مقابل یهود و تکفیری ها انجام وظیفه نموده تا جان خود را فدای آن معشوق که همان خدای تبارک و تعالی هست تقدیم نمایم. چون دیدم با هیچ چیز نمی توانم جواب لطف و کرم اورا بدهم جز جان خود را فدای عشقم کنم و از تمام دنیا، از زن و فرزند و مادر و برادر و خواهر و بستگان و دوستان و همسایگان و مال و ثروت دست کشیده و به دیار دوست بشتابم. حال به دوستان و بستگان می گوییم جای شما خالی ، در شب عملیات چه حالی دارد، وقتی نزدیک می شوی به دیار دوست و پروردگار خود چه لذتی دارد و چه عشقی و حالی هست آن شب که هر لحظه خود را آماده پرواز می بینی. خدای من ، چطور از تو تشکر کنم که زبانم از گفتن آن عاجز است. چطور بتوانم این لطف تورا جواب دهم. خدای من ، فقط می خواهم خود را فنای تو کنم تا خدایی شوم. خدای من، امسال سال زیارت قبور امامان معصوم بود: 3 بار به نجف و کربلا سفر کرده ام. 4 بار به زیارت امام رضا (ع) و 1 بارزیارت حضرت معصومه (س) و 1 بار زیارت عمه ما حضرت زینب ( س) و حضرت رقیه (س) فرزند آقا اباعبدالله (ع) مشرف شده ام که سبب این فریضه الهی از خدای منان سپاسگذارم. یکی از درخواست هایم از همه ی عزیزان این است: از خدای عزیز و رحمان بخواهند شهادت نصیبم کند. 🌹به همه عزیزان سفارش می کنم: به نماز اول وقت توجه کنند که نماز در بردارنده همه چیز است. وقتی در نماز بنده ی عاشق در مقابل معشوق که همان پروردگار است می ایستد چقدر لذت بخش و زیبا می باشد که عاشق صحبت و معشوق گوش می نماید و به درخواست هایش پاسخ می دهد.🌹 🌹از خواهرانم میخواهم حجاب خود را حفظ کنند، مثل مادرم حضرت زهرا (س) که حجاب برتر همان چادر است.🌹 حسین، کوثر، ابوالفضل و حاتمه ، برادران و خواهرانم و بستگانم طلب عفو و بخشش می نمایم و اگر از انان دینی به گردن دارم مرا عفو نمایند. به امید دیدار در روز قیامت سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش. https://eitaa.com/sardarmirshekar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 بهشهر شهر وحدت 🎤 سردار میرشکار یادواره شهدای پایگاه بصیرت مسجد امام هادی(ع)بهشهر ۲۴ دی ۱۴۰۲ 📥دریافت سایر کیفیت ها👇 https://aparat.com/v/lquTD 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 https://eitaa.com/sardarmirshekar
سردار میرشکار: مردم شریف و جوانان و با غیرت و متدین و همه اهالی محترم حرکت زیبای گرامیداشت شهدای محله بامحوریت درخت معنویت شکن_۲۵_کربلا در دوم اردیبهشت ۱۴۰۳ بسیار ستودنی و جای و تشکر و دارد. البته و شهروندان شریفش از پیش قراولان برگزاری شهرستان در کشور با محوریت عزیز بودند که هر سال زیباتر از سال قبل تداوم دارد. اینجانب صمیمانه بر هر کسی که یک جمله نوشت و بیان کرد یا یک قدم برداشت یا یک ریال هزینه کرد تا این حرکت زیبا شکل بگیرد را و بر تداوم آن تمنا دارم. خاک پای خدام الشهدا "میرشکار" ۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ https://eitaa.com/sardarmirshekar