eitaa logo
صرف و نحو کاربردی
3.9هزار دنبال‌کننده
45 عکس
2 ویدیو
12 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم ❓سؤال: @ArefAshrafian @mojtaba1843 :⁦انتقاد و پیشنهاد🖊 @ArefAshrafian 🎓زیر نظر رئیس مرکز مدیریت حوزه‌های خراسان جنوبی 📝 گروه بـَـحث_جَنجالے_طَلبگے: eitaa.com/joinchat/670302231C6b64d14cba 🏫 مدرسه علمیه رضویه بیرجند
مشاهده در ایتا
دانلود
🖌 و دعای هفتم صحیفه‌ی سجادیه 🍀 فصَلِّ عَلَیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ افْتَحْ لِي یا رَبِّ بَابَ الْفَرَجِ بِطَوْلِك، وَ اکسِرْ عَنِّي سُلْطَانَ الْهَمِّ بِحَوْلِك، وَ أَنِلْنِي حُسْنَ النَّظَرِ فِیمَا شَکوْتُ… 🍀 پس بر محمّد و خاندانش درود فرست. ای پروردگار من! به فضیلت خويش دَرِ آسايش به روی من بگشا و به نيروی خود، سختیِ اندوهم را در هم شكن و عطا کن به من در آن‌چه زبان شكايت بدان گشوده‌ام، نیکوییِ دیدنت را… «فصلِّ»: «فاء» حرف استیناف «صَلِّ»‌ فعل امر، صیغه‌ی ۷، مبنی بر حذف حرف علّه و فاعلش أنت مستتر. «علیٰ محمّد»: جار و مجرور متعلّق به «صلِّ» «وَ»: حرف عطف و مبنی بر فتح «آلِه»: عطف به «محمّد» و «ـهِ» ضمیر متّصل مجروری؛ به دلیل مضاف إلیه بودن «وَ»: حرف عطف؛ برای عطفِ «افتح» به «صلِّ» «افْتَحْ»: فعل امر، مبنی بر سکون و فاعلش ضمیر مستتر «أنتَ» «لي»: جار و مجرور متعلّق به «افتح» «یا ربِّ»: «یاء» حرف نداء، نائب فعلِ «أنادي»، «ربّ» منادای مضاف، به حذف مضاف إلیه و تقدیراً منصوب؛ چون مفعول به است برای اُنادي، کسره دلالت می‌کند بر مضاف إلیهِ محذوف که «یاء» متکلّم بوده (ربّي). «بابَ الفرجِ»: «باب» مفعول به و «الفرج» مضاف إلیه «بطَولِك»: جار و مجرور متعلّق به افتح و «کاف» مضاف إلیه «واو»: عاطفه «اِکسِرْ»: مثل «اِفتَح» «عنّی»: «عَن» حرف جر، «نون» وقایه به صورت وجوبی بین «عن» و «یاء» متکلّم می‌آید. جار و مجرور متعلّق به «اکسر» «سُلطانَ الهَمِّ»: «سلطان» مفعول به و «الهم» مضاف إلیه «بِحَولِك»: جار و مجرور متعلّق به «اکسِر» و «کاف» مضاف إلیه «واو»:حرف عطف «أَنِلْنِي»: «أنِلْ» فعل امر از باب إفعال، صیغه‌ی هفت، مبنی بر سکون و فاعلش ضمیر مستتر (انتَ)، «نون» وقایة، «یاء» مفعول به اوّل و محلّاً منصوب «حُسنَ النّظرِ»: «حُسن» مفعول به دوّم، «النّظر» مضاف إلیه «فیما شَکَوْتُ»: «في» حرف جر، «ما» اسم موصول محلّاً مجرور، «شکوتُ» فعل ماضی، صیغه‌ی سیزده و صله‌ی ما، «تُ» ضمیر متّصل مرفوعی و فاعل، عائد صله‌ محذوف است.(ـهُ) 🍀 : جمله‌ی «صَلِّ…» محلّی از اعراب ندارد؛ زیرا مستأنفه است. «یا ربِّ»: جمله‌ی معترضه جملات «افتح لي» و «اکسر عنّي…» و «أنلني حُسنَ…» هم محلّی از اعراب ندارند؛ زیرا عطف به جمله‌ی مستأنفه شدند. ┏━📚📖━━━━━━━━┓ @sarf_v_nahve join us ┗━━━━━━━━📚📖━┛
🖌 و دعای هفتم صحیفه‌ی سجّادیّه 🍀و لَا تَشْغَلْنِي بِالِاهْتِمَامِ عَنْ تَعَاهُدِ فُرُوضِكَ وَ اسْتِعْمَالِ سُنَّتِكَ. فَقَدْ ضِقْتُ لِمَا نَزَلَ بِي یَا رَبِّ ذَرْعاً، وَ امْتَلَأْتُ بِحَمْلِ مَا حَدَثَ عَلَيَّ هَمّاً 🍀و مرا به سبب گرفتاری، از انجام دادنِ واجبات و پیروی آیین خود بازمدار.‌ ای پروردگارِ من! از آنچه بر سرم آمده، از جهت توان به تنگ آمدم و به‌خاطر تحمّلِ آن چه بر من عارض شده، از جهت دغدغه آکنده گشته‌ام. «و»: عاطفه «لا تشغلْني»: «لا» ناهیه، «تشغلْ» فعل مجزوم، فاعلش أنت مستتر، «ن» وقایه، «ي» مفعول به «بالإهتمام»: جار و مجرور متعلّق به لا تشغلني، «ب» سببیت، «الإهتمام» مجرور و مصدر باب افتعال «عَن تعاعد»: جار و مجرور متعلّق به لا تشغلني، «عَن» حرف جر، «تعاهُد» مجرور، مصدر باب تفاعل و مضاف «فروض»: مضاف إلیه، جمع مکسّر، مضاف «ك»: مضاف إلیه، ضمیر متّصل مجروری «و»: عاطفه «استعمال»: معطوف به تعاهد، مصدر باب استفعال، مضاف «سُنّة»: مضاف إلیه و مضاف «ك»: مضاف إلیه، ضمیر متّصل مجروری «ف»: استینافیه «قد»: حرف تحقیق «ضقتُ»: فعل و فاعلش «تُ»، از ریشه‌ی ض‌ي‌ق «قد ضقتُ»: ماضیِ نقلی «لِما»: جار و مجرور متعلّق به ضقتُ، «لـِ» حرف جر، «ما» اسم موصول «نزل»: فعل ماضی، صله، فاعلش هو مستتر که عائد صله‌ است. «بي»: جار و مجرور متعلّق به نزل، «ب» الصاق، «ي» ضمیر متّصل مجروری «یا رَبِّ»: «یا» حرف نداء، جانشین فعلِ «أُنادي»، «ربِّ» مفعول به برای فعل اُنادي، ربِّ در اصل ربّي بوده که یاء متکلّم حذف شده و کسره‌ی ماقبل یاء باقی‌مانده است. «ذَرْعاً»: تمییز نسبت برای برطرف کردن ابهام در نسبت ضقتُ «و»: عاطفه «امتلأتُ»: فعل ماضی صیغه‌ی سیزدهم، فاعلش «تُ»، این فعل عطف شده است به فعل «ضقتُ» «بِحَمْلِ»: جار و مجرور متعلّق به امتلأتُ، «ب» سببیت، «حمل» مجرور و مضاف «ما»: اسم موصول مشترک، مضاف إلیه و محلّاً مجرور «حَدَثَ»: فعل ماضی، صله، فاعلش هو مستتر که به «ما» بر می‌گردد. «عَليَّ»: جار و مجرور متعلّق به حدث «هَمّاً»: تمییز نسبت برای نسبت امتلأتُ 🍀 «لا تشغلني…»: عطف شده است به «صلِّ…» و چون جمله‌یصلِّ محلّی از اعراب ندارد، این جمله هم به تبع محلّی از اعراب ندارد. «قد ضقتُ…»: جمله‌ی مستأنفه و محلّی از اعراب ندارد. «نَزَلَ…»: جمله‌ی صله و محلّی از اعراب ندارد. «یا ربِّ»: جمله‌ی معترضه و محلّی از اعراب ندارد. «امتلأتُ…»: عطف به جمله‌ی «قد ضقتُ» شده است که مستأنفه است؛ بنابراین محلّی از اعراب ندارد. «حَدَثَ»: جمله‌ی صله و محلّی از اعراب ندارد. ┏━📚📖━━━━━━━━┓ @sarf_v_nahve join us ┗━━━━━━━━📚📖━┛
🖌 و دعای هفتم صحیفه‌ی سجّادیّه 🍀 و أَنْتَ الْقَادِرُ عَلَىٰ کَشْفِ مَا مُنِیتُ بِهِ، وَ دَفْعِ مَا وَقَعْتُ فيه 🍀 و تنها تو می‌توانی آن‌چه به آن مبتلا شدم را از میان برداری و آنچه را بدان گرفتار آمده‌ام دور کنی. «و»: احتمال دارد که عاطفه باشد و احتمال دارد که حالیه باشد. «أنتَ»: مبتدا «القادر»: اسم فاعل، خبر «علیٰ کشفِ»: جار و مجرور متعلّق به القادِر، «کشفِ» مضاف «ما»: اسم موصول مشترک محلّاً مجرور، مضاف إلیه «مُنیتُ»: فعل ماضی مجهول، فاعلش «تُ»، صله «به»: جار و مجرور متعلّق به مُنیتُ، «ـه» ضمیر عائد صله‌ «و»: عاطفه «دفعِ»: عطف شده است به «کشفِ»، مضاف «ما»: اسم موصول مشترک محلّاً مجرور، مضاف إلیه «وقعتُ»: فعل ماضی معلوم، فاعلش «تُ»، صله «فیه»: جار و مجرور متعلّق به وقعتُ، «ـه» ضمیر عائد صله‌ 🍀 «أنتَ القادر»: عطف شده است به جمله‌ی مستأنفه و محلّی از اعراب ندارد. «مُنیتُ»: جمله‌ی صله و محلّی از اعراب ندارد. «وقعتُ»: جمله‌ی صله و محلّی از اعراب ندارد. ┏━📚📖━━━━━━━━┓ @sarf_v_nahve join us ┗━━━━━━━━📚📖━┛
🖌 و دعای هفتم صحیفه‌ی سجّادیّه 🍀 فافْعَلْ بِي ذَلِكَ وَ إِنْ لَمْ أَسْتَوْجِبْهُ مِنْكَ، یَا ذَا الْعَرْشِ الْعَظِیمِ. 🍀 پس با من چنین کن، اگر چه شایسته‌ی آن نباشم،‌ای صاحب عرش بزرگ. «فـَ»: حرف استیناف «افعلْ»: فعل امر صیغه‌ی هفت «بي»: جار و مجرور متعلّق به افعلْ «ذلك»: اسم اشاره‌ی بعید، «ك» حرف خطاب، مفعول به برای افعل «و»: عاطفه «إن»: حرف شرط «لم»: حرف جازمه «أستَوجِبْ»: فعل مجزوم، صیغه‌ی سیزده، باب استفعال، ریشه «وج‌ب» «ـهُ»: مفعول به و محلّاً منصوب «منك»: جار و مجرور متعلّق به أستوجب «یا»: حرف نداء «ذا»: از اسماء ستّه، منادای مضاف، مفعول به برای أنادي محذوف، منصوب لفظاً «العرش»: «ال» عهد ذهنی، «العرش» مضاف إلیه «العظیم»: صفت مشبهة، نعت برای العرش 🍀 «افْعَلْ بِي…»: مستأنفه و محلّی از اعراب ندارد. «لَمْ أَسْتَوْجِبْهُ…»: جمله‌ی شرطیه و محلّاً مجزوم «یَا ذَا الْعَرْشِ الْعَظِیمِ»: جمله‌ی مستأنفه و محلّی از اعراب ندارد. ┏━📚📖━━━━━━━━┓ @sarf_v_nahve join us ┗━━━━━━━━📚📖━┛
🖌 و زیارت حضرت معصومه (سلام الله علیها) 🍀 السَّلامُ عَلیٰ آدَمَ صَفْوَةِاللَّهِ، السَّلامُ عَلیٰ نُوحٍ نَبِيِّ اللَّهِ، السَّلامُ عَلیٰ ابْراهیمَ خَلیلِ اللَّهِ، السَّلامُ عَلیٰ مُوسیٰ کَلیمِ اللَّهِ، السَّلامُ عَلیٰ عیسیٰ رُوحِ اللَّهِ… 🍀 سلام بر آدم برگزیده‌ی خدا، سلام بر نوح پیامبر خدا، سلام بر ابراهیم خلیل خدا، سلام بر موسی هم صحبت خدا، سلام بر عیسی روح خدا… «السّلام»: «ال» ماهیت، «سلام» مبتدای اسمی «علیٰ آدمَ»: جار و مجرور متعلّق به فعل عموم محذوف که خبر است. «آدم» اسم غیر منصرف، مجرور و علامت جرّش فتحه است. اسباب منع صرفش: علم و وزن فعل «صفوة»: صفت مشبهة، نعت برای آدم، مضاف «الله»: مضاف إلیه «نوحٍ»: اسم علم و عجمه است و دلیل این که غیر منصرف نشده، این است که سه حرفیِ ساکن الوسط است. «نبيِّ»: صفت مشبهة، نعت برای نوح، مضاف «الله»: مضاف إلیه «إبراهیمَ»: اسم غیر منصرف، مجرور و علامت جرّش فتحه است. اسباب منع صرفش: علم و عجمه است. «خلیل»: صفت مشبهة، نعت برای إبراهیم، مضاف «الله»: مضاف إلیه «موسیٰ»: مجرور و علامت جرّش فتحه‌ی تقدیری است. «کلیم»: صفت مشبهة، نعت برای موسی، مضاف «الله»: مضاف إلیه «عیسیٰ»: مجرور و علامت جرّش فتحه‌ی تقدیری است. «روح»: اسم جامد، عطف بیان برای عیسیٰ، مضاف «الله»: مضاف إلیه 🍃 «السّلامُ علیٰ آدم»: جمله‌ی مستأنفه و محلّی از اعراب ندارد. بقیه‌ی جملات هم مستأنفه هستند. ┏━📚📖━━━━━━━━┓ @sarf_v_nahve join us ┗━━━━━━━━📚📖━┛
🖌 ادامه‌ی و زیارت حضرت معصومه (سلام الله علیها) 🍀السَّلامُ عَلَیْكَ یا رَسُولَ اللَّهِ، السَّلامُ عَلَیْكَ یا خَیْرَ خَلْقِ اللَّهِ، السَّلامُ عَلَیْكَ یا صَفِيَّ اللَّهِ، السَّلامُ عَلَیْكَ یا مُحَمَّدَ بْنَ عَبْدِ اللَّهِ خاتَمَ النَّبِیّینَ… 🍀سلام بر تو ای رسول خدا، سلام بر تو ای بهترین مخلوقات خدا، سلام بر تو ای برگزیده‌ی خدا، سلام بر تو ای محمّد بن عبدالله آخرین پیامبران… «السّلامُ»: مبتدا «علیك»: خبر، جار و مجرور متعلّق به فعل عموم محذوف «یا»: حرف نداء، جانشین فعل «اُنادي» «رسول»: صفت مشبهه، به معنای مفعول، منادای مضاف و منصوب؛ به دلیل مفعول به بودن برای اُنادي «الله»: مضاف إلیه «خیرَ»: اسم تفضیل، منادای مضاف؛ به دلیل مفعول به بودن برای فعل اُنادي «خَلْق»: مضاف إلیه، مصدر به معنای مفعول، مضاف «الله»: مضاف إلیه «صَفيَّ»: صفت مشبهه، منادای مضاف و مفعول به برای اُنادي «محمَّد»: اسم مفعول از باب تفعیل، منادای مضاف و مفعول به برای اُنادي «بنَ»: عطف بیان برای محمّد «عبد»: اسم جامد، مضاف إلیه و مضاف به الله «الله»: مضاف إلیه «خاتَم»: اسم جامد، عطف بیان برای محمّد، مضاف «النّبیّین»: «ال»: استغراق افراد، «نبیّین»: صفت مشبهه، جمع مذکّر سالم، مضاف إلیه 🍀 «السلام علیك»: جمله‌ی اسمیه و مستأنفه و محلّی از اعراب ندارد. ┏━📚📖━━━━━━━━┓ @sarf_v_nahve join us ┗━━━━━━━━📚📖━┛
🖌 ادامه‌ی و زیارت حضرت معصومه (سلام الله علیها) 🍀 السَّلامُ عَلَیْكَ یا امیرَ الْمُؤْمِنینَ عَلِيَّ بْنَ أبي طالِبٍ، وَصِيَّ رَسُولِ اللَّهِ، السَّلامُ عَلَیْكِ یا فاطِمَةُ سَیِّدَةَ نِساءِ الْعالَمینَ، السَّلامُ عَلَیْکُما یا سِبْطَيْ نَبِيِّ الرَّحْمَةِ، وَسَیِّدَيْ شَبابِ أهْلِ الْجَّنَةِ… 🍀 سلام بر تو ای امیرمؤمنان علی بن ابی طالب، جانشین رسول خدا، سلام بر تو ای فاطمه سرور بانوان جهانیان، سلام بر شما نوه‌های پیامبر رحمت، و سروران جوانان اهل بهشت… «السّلامُ»: اسم مصدر و جامد، مبتدا «علیك»: خبر، جار و مجرور متعلّق به فعل عموم محذوف «یا»: حرف نداء، جانشین فعل «اُنادي» «أميرَ»: صفت مشبهه، به معنای فاعل، منادای مضاف و منصوب؛ به دلیل مفعول به بودن برای اُنادي «المؤمنین»: «ال» استغراق افراد، «مؤمنین» اسم فاعل، جمع مذکّر سالم، مضاف إلیه «عليَّ»: اسم عَلَم، عطف بیان برای أمیر المؤمنین «بنَ»: عطف بیان برای أمیر المؤمنین «أبي»: مضاف إلیه و مضاف به طالب، از اسماء ستّه است و جَرّش به یاء است. «طالب»: مضاف إلیه «وَصيَّ»: صفت مشبهه، صفت برای أمیر المؤمنین، مضاف «رسولِ»: صفت مشبهه به معنای مفعول، مضاف إلیه و مضاف «الله»: مضاف إلیه «السّلامُ»: اسم مصدر و جامد، مبتدا «علیكِ»: خبر، جار و مجرور متعلّق به فعل عموم محذوف «یا»: حرف نداء و جانشینِ فعلِ «اُنادِي» «فاطمةُ»: اسم مؤنّث، عَلَم و معرفه، غیر منصرف به دلیل تأنیث و عَلَم بودن، مبنی بر ضم، محلّاً منصوب به دلیل مفعول به بودن برای فعلِ «اُنادي» «سیّدةَ»: صفت مشبهه، نعت برای «فاطمةُ»، نصبش به دلیلِ تبعیت کردن از محلِّ «فاطمة» است، مضاف «نساء»: اسم جمع، جامد، مضاف إلیه و مضاف «العالَمینَ»: «ال» از نوعِ استغراق افراد است، «عالَمین» ملحق به جمع مذکّر سالم، جَرّش به یاء است. «السّلام»: اسم مصدر و جامد، مبتدا «علیكما»: خبر، جار و مجرور متعلّق به فعل عموم محذوف «یا»: حرف نداء و جانشینِ فعلِ «اُنادِي» «سِبطَي»: اسم مثنّیٰ، در اصل «سبطَین» بوده و نونش به خاطر اضافه شدن حذف شده، مفعول به برای فعل اُنادي، نصبش به یاء است. «نبّي»: صفت مشبهه بر وزن فَعیل، مضاف إلیه و مضاف «الرّحمة»: «ال» ماهیت، «رحمة» مضاف إلیه «و»: عاطفه «سَیّدَي»: اسم مثنّیٰ و نونش در اضافه افتاده است، عطف شده است به «سِبطَي»، مضاف «شَباب»: جمع مکسّر، مفردش شابّ است، مضاف إلیه و مضاف «أهلِ»: اسم جامد، مضاف إلیه و مضاف «الجنَّةِ»: مضاف إلیه 🍀 «السلام علیك»: جمله‌ی اسمیه و مستأنفه و محلّی از اعراب ندارد. ┏━📚📖━━━━━━━━┓ @sarf_v_nahve join us ┗━━━━━━━━📚📖━┛