eitaa logo
صرف و نحو کاربردی
3.9هزار دنبال‌کننده
45 عکس
2 ویدیو
12 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم ❓سؤال: @ArefAshrafian @mojtaba1843 :⁦انتقاد و پیشنهاد🖊 @ArefAshrafian 🎓زیر نظر رئیس مرکز مدیریت حوزه‌های خراسان جنوبی 📝 گروه بـَـحث_جَنجالے_طَلبگے: eitaa.com/joinchat/670302231C6b64d14cba 🏫 مدرسه علمیه رضویه بیرجند
مشاهده در ایتا
دانلود
🍂 🖤🍂 سیدی مدح تو گویم، که تو ممدوح خدایی ششمین حجت حق، نجل رسول دوسرایی صادق الوعدی و مصداق صداقت، همه جایی مخزن علم خدا، مشعل انوار هُدائی 🏴 @sarf_v_nahve شهادت رئیس مکتب تشیع، حضرت امام صادق علیه السلام را به همه شیعیان و محبان آن حضرت تسلیت عرض می‌کنیم. 🍂 🖤🍂
🌸🍀 🍀 اعجاز توست اینکه دلم یاکریم توست قلب تپنده‌ی حرم قم حریم توست ولادت باسعادت کریمه‌ی اهل بیت، حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها تبریک و تهنیت باد 🍀 🌸🍀 🆔 @Sarf_v_nahve
🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸 ممنون از دوستانی که این مدّت صبر کردند و منتظر نکات ادبی بودند. کار خودمون رو آغاز می‌کنیم با تجزیه و ترکیب دعای هفتم صحیفه‌ی سجادیه ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
🖌 و دعای هفتم صحیفه‌ی سجادیه 🍀 وَ قَدْ نَزَلَ بي یا رَبِّ مَا قَدْ تَکأَّدَنِي ثِقْلُهُ، وَ أَلَمَّ بي مَا قَدْ بَهَظَنِي حَمْلُهُ. 🍀 ای پروردگار من! اينک بلايی بر سرم فرود آمده كه سنگينی‌اش مرا به زانو درآورده است، و به دردی گرفتار آمده‌ام كه با آن مدارا نتوانم كرد. «واو»: استینافیة «قد نَزَلَ»: «قد» حرف تحقیق و «نزل» فعل ماضی، صیغه‌ی یکم و مبنی بر فتح «بِي»: جار و مجرور متعلّق به «نزل» «یا رَبِّ»: «یا» حرف نداء و «ربِّ» منادای مضاف، تقدیراً منصوب و مضاف الیهِ آن، یاء متکلّم محذوف است که کسره به آن دلالت دارد. «مَا»: معرفه ناقصه (موصول اسمی) و محلّاً مرفوع؛ چون فاعل برای «نزل» هست. «قَد تَکَأَّدَنِي»: صله‌ی «ما»؛ «قد» حرف تحقیق، «تَکَأَّدَ» فعل ماضی، صیغه‌ی یکم، مبنی بر فتح، «نِ» نون وقایة، «یاء» ضمیر متصل منصوبی (مفعول به) «ثِقْلُه»:(ثقل) فاعل و علامت رفع به ضمة،(هاء) ضمیر متصل مجروری(مضاف الیه) «واو»: حرف عطف «أَلَمَّ»: فعل ماضی، باب افعال «بِي»: جار و مجرور متعلّق به «ألّمَ» «ما»: معرفه ناقصه (موصول اسمی) و محلّاً مرفوع؛ چون فاعل برای «ألَمَّ» است. «قَد بَهَظَنِي»: صله‌ی «ما»؛ «قد» حرف تحقیق، «بَهَظَ» فعل ماضی، صیغه‌ی یکم، مبنی بر فتح،(نِ) نون وقایة، «یاء» ضمیر متصل منصوبی (مفعول به) «حَملُه»: «حملُ» فاعل و علامت رفعش به ضمّة، «هاء» ضمیر متصل مجروری، مضاف إلیه 🍀 جملات: «قد نزل…»: محلّی از اعراب ندارد. (جمله‌ی مستأنفه) «یارَبِّ»: محلّی از اعراب ندارد. (جمله‌ی معترضه) «قدتکأدني…»: محلّی از اعراب ندارد. (جمله‌ی صله) «أَلمّ…»: محلی از اعراب ندارد، عطف به جمله(قد نزل) «بَهظني…»: محلّی از اعراب ندارد. (جمله‌ی صله) ┏━📚📖━━━━━━━━┓ @sarf_v_nahve join us ┗━━━━━━━━📚📖━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
┏━📚📖━━━━━━━━┓    @sarf_v_nahve   join us ┗━━━━━━━━📚📖━┛
نموداری زیبا از افعال مبنی توسط دوست عزیزمون، آقای ایمان کلینی @eree6895 🆔 @sarf_v_nahve
🖌 و دعای هفتم صحیفه‌ی سجادیه 🍀 و بِقُدْرَتِك أَوْرَدْتَهُ عَلَيَّ وَ بِسُلْطَانِك وَجَّهْتَهُ إِلَيَّ. 🍀 و آن را تو از باب قدرتت بر من وارد کرده‌ای و به اقتدار خود متوجه من نموده‌ای. «واو»: استینافیة «بِقدرتِكَ»: جار و مجرور متعلّق به «أورد»؛ «کاف»: ضمیر متّصل مجروری، مضاف إلیه «أَوْرَدْتَه»: «أوردتَ» فعل ماضی، صیغه‌ی هفت، مبنی بر سکون و «تاء» ضمیر متصل مرفوعی و فاعل و «هاء» ضمیر متّصل منصوبی، مفعول به «عَليَّ»:جار و مجرور متعلّق به فعل «أورَدَ» «عَلیٰ» حرف جر؛ «یاء» ضمیر متّصل مجروری و محلّاً مجرور و حرکت فتحه روی یاء، به خاطر دفع التقاء ساکنین است. «واو»: حرف عطف «بِسلطانِك»: جار و مجرور متعلّق به «وجّهتَ»، «کاف» ضمیر متّصل مجروری، محلّاً مجرور «وَجَّهتَه»: فعل ماضی، صیغه‌ی هفت، مبنی بر سکون، «تاء» ضمیر متّصل مرفوعی، فاعل، «هاء» ضمیر متّصل منصوبی، مفعول به «إلیَّ»: مثل «عليَّ» و متعلق به «وَجَّهتَ» 🍀 جملات: «أورد…»: محلّی از اعراب ندارد. (جمله‌ی مستأنفه) «وَجَّهتَه»: محلّی از اعراب ندارد؛ عطف به جمله‌ی «أورد» ┏━📚📖━━━━━━━━┓ @sarf_v_nahve join us ┗━━━━━━━━📚📖━┛
🌸عید سعید قربان بر همه مبارک🌸
امروز به هر کوچه اذان باید گفت در وصف علی ز آسمان باید گفت چون عید امیر مؤمنین است تبریک به صاحب الزمان باید گفت 🎉✨عید غدیر خم مبارک باد✨🎉 ┏━📚📖━━━━━━━━┓ @sarf_v_nahve join us ┗━━━━━━━━📚📖━┛
🌸موصولات🌸 🌷۱- یا با جمله‌ی بعد از خود تأویل به مصدر می‌روند.(اَنْ، اَنَّ، لَو، کَيْ، همزه‌ی تسویه)🌷 🌷۲- : الف) : موصولاتی هستند که اختصاص به رتبه ای از رتبه‌های مفرد، تثنیه و جمع مذکّر یا مونث دارند🌷 مثل: 🌸 الّذي {مفرد مذکّر}،اَلَّذانِ و اَلَّذَینَ {مثنّای مذکّر}، اَلَّذِینَ {جمع مذکّر} 🌸 🌸 الَّتي {مفرد مؤنّث}،الَّتانِ و الَّتَینِ {مثنّای مذکّر}، اللَّاءِ، اللَّائي، اللّاتي(جمع مؤنّث) 🌸 🌷ب) : موصولی است که در تمام مراتب (مفرد، مثنّا، جمع، مؤنّث و مذکّر) به کار می‌رود.🌷 🌸(ذا {در صورتی که بعد از ما یا من استفهامیه باشد}من{برای عاقل و چیزی که نازل منزله عاقل باشد}،ما{برای عاقل و غیر عاقل}،ال{در صورتی که مدخول آن اسم فاعل یا مفعول یا صیغه مبالغه باشد}،اَیُّ)🌸 ✅ الذی و الذین برای ((عاقل)). التی برای ((عاقل و غیر عاقل)). الاء و الائی برای ((عاقل)) :عوامل القدم ┏━📚📖━━━━━━━━┓ @sarf_v_nahve join us ┗━━━━━━━━📚📖━┛
🌸🌸 🌷از میان ادات جزم{مَتَی،اَیَّانَ،اَینَمَا،اَنَّی و حَیثُمَا}شرطیه،ظرف و محلا منصوب اند و {کَیفَمَا}شرطیه، حال و محلا منصوب است🌷 🌷همه ی ادوات شرط به غیر«ان»و«اذما»اسم شرط هستند و این دو حرف شرط هستندو همه ی ادوات شرطیه غیر از از « ایّ » مبنی هستند و ایّ اسم معرب است.🌷 ┏━📚📖━━━━━━━━┓ @sarf_v_nahve join us ┗━━━━━━━━📚📖━┛
🌸🌸 🌷از میان ادات جزم{مَتَی،اَیَّانَ،اَینَمَا،اَنَّی و حَیثُمَا}شرطیه،ظرف و محلا منصوب اند و {کَیفَمَا}شرطیه، حال و محلا منصوب است🌷 🌷همه ی ادوات شرط به غیر«ان»و«اذما»اسم شرط هستند و این دو حرف شرط هستندو همه ی ادوات شرطیه غیر از از « ایّ » مبنی هستند و ایّ اسم معرب است.🌷 :نحو متوسطه ┏━📚📖━━━━━━━━┓ @sarf_v_nahve join us ┗━━━━━━━━📚📖━┛
❓آیا حروف جر معانی مختلف دارند یا خیر؟ ✅ جواب: دو مبنا وجود دارد: 1⃣ مبنای کوفیون: حروف جر معانی مختلف دارند یعنی هیچ معنایی مخصوص به حرف جرِ مشخصی نیست بلکه یک حرف میتواند معانی مختلف داشته باشد. لذا در متون مختلف باتوجه به سیاق باید معنای آن حرف جر را تشخیص داد. 🔸 این مبنای کوفیون در کتاب آمده است. 2⃣ مبنای بصریون: 🔹 معتقدند هر حرف جر یک معنا بیشتر ندارد. هرگاه احتمال داده شود که در معنای دیگری استعمال شده، باید قائل به تضمین و یا تأویل شویم. واگر هیچ یک از این دو (یعنی و ) مقدور نباشد، باید معتقد به شذوذ نیابت حرف جرّی در معنا از حرف جری دیگر شد. @Nardebane_feghahat
💠 تفاوت‌های لا نهی با لا نفی 1⃣ لای نهی عامل هست و فعل را جزم می‌دهد بر خلاف لای نفی 🍃مثال: لا تَضرِبْ (نهی) لا تضربُ (نفی) 2⃣ جمله‌ای که با لای نهی آغاز شده، انشائی است ولی جمله‌ای که با لای نفی آغاز شده، خبری است. 3⃣ لای نهی فقط بر سر فعل مضارع می‌آید ولی لای نفی، هم بر ماضی داخل می‌شود و هم بر مضارع. 4⃣ زمان لای نهی، همیشه آینده است ولی زمان لای نفی، می‌تواند گذشته یا آینده باشد. 5⃣ لای نهی، فقط یک نوع است ولی لای نفی انواع مختلفی دارد؛ مثل لای نفی جنس، لای شبیه به لیس، لای نافیه‌ی مضارع، لای عاطفه و… 6⃣ لای نهی فقط بر سر فعل در می‌آید ولی برخی از اقسام لای نفی، بر سر اسم در می‌آید. ┏━📚📖━━━━━━━━┓ @sarf_v_nahve join us ┗━━━━━━━━📚📖━┛
🖤🍂 🍂 وقتی برای گریه دلم تنگ می شود لب با دَم حسین هماهنگ می شود تنها نه دل به یاد تو می سوزد ای حسین از روضه هایت آب، دل سنگ می شود شهادت سرور جوانان اهل بهشت، حضرت حسين ابن علي عليه السلام و اصحاب باوفاى آن بزرگ‌مرد را خدمت تمام محبین آن حضرت و دنباله رو های ایشان تسلیت عرض می‌کنیم. از همه در این ایّام التماس دعا داریم. 🏴 @sarf_v_nahve 🍂 🖤🍂
✅ اگر ذو الحال نکره محضه باشد، باید مؤخر گردد، مانند: «جاء راکباً رجلٌ». @Nardebane_feghahat
✴️ نکره: 🍃 محضه 🍃 غیر محضه (مخصَّصه) نکره‌ی غیر محضه نکره‌ای است که صفت داشته باشد یا به یک نکره‌ی دیگر، اضافه شده باشد؛ مثل رجلٌ عالِمٌ. رجالُ إیران. نکره‌ی محضه نکره‌ای است که صفت نداشته باشد و به اسمی دیگر، اضافه نشده باشد؛ مانند رجلٌ، کتابٌ و… 🖌 درصد نکره بودنِ نکره‌ی غیر محضه از نکره‌ی محضه کم‌تر است؛ زیرا با صفتی که دارد یا با مضاف إلیهی که دارد، دائره‌ی عمومیتش تنگ‌تر می‌شود. ┏━📚📖━━━━━━━━┓ @sarf_v_nahve join us ┗━━━━━━━━📚📖━┛
❗️به مثال های زیر توجه کنید:❗️ ۱. یا عليَّ بنَ محمّدٍ اشکُرْ. ۲. هذا محمّدُ بنُ عليٍّ. ❓در مثال اوّل، «علي» منادای مفرد معرفه است ولی به چه دلیل به صورت منصوب آمده است؟ ❓در مثال دوّم نیز کلمه‌ی «محمّد» با وجود اینکه نه «ال» دارد و نه اضافه شده است، چرا تنوین نگرفته است؟ ✅ جواب 🔷 کلمه‌ی «اِبن» هرگاه صفت باشد و بین دو عَلم بیاید، دو حالت دارد: 1⃣ صفت برای منادای مفرد معرفه باشد؛ 🔹 که در این صورت منادیٰ می‌تواند هم ضمّه بگیرد و هم فتحه؛ مانند: «یا عليُّ بنَ محمّد» یا «یا عليَّ بنَ محمّد» (جواب سال اوّل⁦👆🏻⁩⁦👆🏻⁩⁦👆🏻⁩) 2⃣ صفت برای غیر منادیٰ باشد. 🔹 در این صورت، باید موصوف، قبل از آمدنِ ابن، مفرد و تنوین دار و علم باشد و مضاف الیهِ «ابن» نیز علم و مفرد باشد و بین موصوف و صفت فاصله‌ای نباشد؛ مانند: هذا محمدُ بنُ عليٍّ. که در این مثال موصوف (محمّد) واجب است که تنوین نگیرد؛ به خاطر داشتن شرایط. (جواب سؤال دوّم⁦👆🏻⁩⁦👆🏻⁩⁦👆🏻⁩) 📚منبع: مبادئ العربیّة، ج۴، ص۲۸۰ و النّحو الوافي، ج۱، ص۴۴ و ۴۵ ┏━📚📖━━━━━━━━┓ @sarf_v_nahve join us ┗━━━━━━━━📚📖━┛
جواب شرط در توالی و تعاقب دو شرط یا بیشتر ، چهار حالت دارد. 1⃣ اینکه بین دو شرط ادات عطف نیامده باشد. مثال: «مَن یَعتدِلْ فی شبابه ، مَن یَحرصْ على سلامة جوارحِه و حواسِه يسلَمْ مِن متاعبِ الكهولة» 🔷 در این مثال جواب شرط «یسلمْ من متاعب...» برای ادات شرط اول «من یعتدل فی شبابه» و جواب ادات شرط دوم «من یحرص علی سلامة...» به قرینه این جواب در تقدیر است. 2⃣ اینکه دو ادات شرط ، بوسیله «واو» به همدیگر عطف شده باشند. مثال: «مَن يُحجِمْ عَن نِداءِ الخير و مَن يَنْأَ عَن داعي المروءة يَعِشْ بغيضاً مَنبوذاً» 🔶 در اینصورت جواب برای هردو ادات شرط میباشد، زیرا «واو» برای مطلق جمع است. 3⃣ اینکه دو ادات شرط ، بوسیله «أو» به هم عطف شده باشند. مثال: «إن تغبْ عن عيني أو تَحضرْ فَلستَ عَن خاطري بغائبٍ» 🔷 در این حالت جواب فقط برای یکی از دو ادات شرط است «تفاوتی ندارد برای اولی یا دومی» و جواب ادات شرط دیگر محذوف است، برای اینکه معنای «او» احد الشیئین یا اشیاء میباشد. 4⃣ دو ادات شرط ، بوسیله «فاء» عطف شده باشند. مثال: «إن تُمارِسْ عملاً فإن تخلصْ فيه يُحالِفكَ الفوزُ و التوفيقُ» 🔶 در این مثال جواب «یحالف الفوز...» برای ادات شرط دوم «ان تخلص...» میباشد و مجموع شرط و جواب «ان تخلص... یحالف الفوز...» ، جواب شرط برای ادات شرط اول «ان تمارس...» میباشد. 📚منبع: النحو الوافی_ ج۴ _ ص۴۸۹و۴۹۰ ┏━📚📖━━━━━━━━┓ @sarf_v_nahve join us ┗━━━━━━━━📚📖━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
┏━📚📖━━━━━━━━┓    @sarf_v_nahve   join us ┗━━━━━━━━📚📖━┛
💠 واجب بودن اتحاد عامل در حال و ذوالحال ، یکی از نحوی است. ❗️به این👇🏻👇🏻👇🏻دو مثال دقت کنید❗️ «إتَّبِعُوا مِلّة ابراهيمَ حنیفاً» «أيُحِبُّ أَحَدُكُم أن يَأكُلَ لَحمَ أخِيه مِيتاً» در این دو مثال ، کلمه «حنیفاً» و «میّتاً» حال از دو کلمه «إبراهیم» و «أخ» می‌باشد. عامل در حنیفاً، «اِتَّبِعوا» و عامل در میّتاً «يأكل» می‌باشد و عامل در دو ذوالحال به ترتیب «ملة» و «لحم» می‌باشد؛ زیرا مضاف عامل در مضاف الیه است. (قول مشهور) : ⁉️آیا در این دو مثال ، اتّحاد عامل در حال و ذوالحال رعایت شده یا خیر؟ : ☘حال از مضاف الیه با یکی از شرایط زیر جایز است: 1⃣ بتوانیم مضاف را حذف کنیم و مضاف الیه را در جایگاهش قرار دهیم. مثال: «إتَّبِعُوا مِلّة ابراهيمَ حنیفاً» در توضیح این مثال باید گفت عامل در کلمه «ملّة» و «حنیفا» ، «اتّبعوا» می‌باشد. (یعنی عامل مضاف و حال یکی هستند.) و با قرار دادن کلمه‌ی «ابراهیم» به جای «ملة» گویا عامل مضاف الیه همان عامل مضاف شده است. (اتّبعوا ابراهیمَ حنیفاً) ✅ پس عامل حال «حنیفاً» و ذوالحال «ابراهیم» با این فرض و تقدیر، متّحد شدند. : یکی از مواضعی که می‌توان مضاف الیه را در جایگاه مضاف قرار داد ، زمانی است که مضاف جزئی از مضاف الیه باشد. مانند: «أيُحِبُّ أَحَدُكُم أن يَأكُلَ لَحمَ أخِيه مِيتاً» که «لحم» جزئی از «أخ» می‌باشد. 2⃣ مضاف عامل در حال باشد. مثال: «أَعْجَبَنِي ذِهابُكَ مُسرِعاً» در این مثال «مُسرعاً» حال از ضمیر مخاطب «کاف» می‌باشد و عامل این حال کلمه «ذهاب» است. ⚠️ در شرط اوّل، اتّحادِ حال و ذوالحال، تقدیراً است و در شرط دوّم اتّحاد حال و ذوالحال ، تحقیقاً می‌باشد. 📚 منبع: الحدائق النّدیّة، ص۳۲۲ و ۳۲۳ ┏━📚📖━━━━━━━━┓ @sarf_v_nahve join us ┗━━━━━━━━📚📖━┛