eitaa logo
کانال صرف افعال لهجه عراقی حب الحسین
1.8هزار دنبال‌کننده
0 عکس
0 ویدیو
0 فایل
مشارکت برای عموم آزاد
مشاهده در ایتا
دانلود
۵۷۴ برد/ یبرد: سرد شد، سرد می شود (سرد شدن) ماضی👇 هوّه برد: سرد شد هیّه بردت: سرد شد همّه بردو: سرد شدند هنّه بردن: سرد شدند انته بردت: سرد شدی انتی بردتی: سرد شدی انتو بردتو: سرد شدید انتن بردتن: سرد شدید انی بردت: سرد شدم احنه بردنه: سرد شدیم مضارع👇 هوّه یبرد: سرد می شود هیّه تبرد: سرد می شود همّه یبردون: سرد می شوند هنّه یبردن: سرد می شوند انته تبرد: سرد می شوی انتی تبردین: سرد می شوی انتو تبردون: سرد می شوید انتن تبردن: سرد می شوید انی ابرد: سرد می شوم احنه نبرد: سرد می شویم امر👇 ابرد: سرد شو ابردی: سرد شو ابردو: سرد شوید ابردن: سرد شوید نهی👇 لا تبرد: سرد نشو لا تبردین: سرد نشو لا تبردون: سرد نشوید لا تبردن: سرد نشوید اسم فاعل👇 بارد: سرد شده است، سرد شده ای، سرد شده ام بارده: سرد شده است، سرد شده ای، سرد شده ام باردین: سرد شده اند، سرد شده اید، سرد شده ایم باردات: سرد شده اند، سرد شده اید، سرد شده ایم https://eitaa.com/sarfeafalelahjeiraqi
۵۷۵ برّد/ یبرّد : سرد کرد، سرد می کند (سرد کردن) ماضی👇 هوّه برّد: سرد کرد هیّه برّدت: سرد کرد همّه برّدو: سرد کردند هنّه برّدن: سرد کردند انته برّدت: سرد کردی انتی برّدتی: سرد کردی انتو برّدتو: سرد کردید انتن برّدتن: سرد کردید انی برّدت: سرد کردم احنه برّدنه: سرد کردیم مضارع👇 هوّه یبرّد: سرد می کند هیّه تبرّد: سرد می کند همّه یبرّدون: سرد می کنند هنّه یبرّدن: سرد می کنند انته تبرّد: سرد می کنی انتی تبرّدین: سرد می کنی انتو تبرّدون: سرد می کنید انتن تبرّدن: سرد می کنید انی ابرّد: سرد می کنم احنه نبرّد: سرد می کنیم امر👇 برّد: سرد کن برّدی: سرد کن برّدو: سرد کنید برّدن: سرد کنید نهی👇 لا تبرّد: سرد نکن لاتبرّدین: سرد نکن لا تبرّدون: سرد نکنید لا تبرّدن: سرد نکنید اسم فاعل👇 مبرّد: سرد کرده است، سرد کرده ای، سرد کرده ام مبرّده: سرد کرده است، سرد کرده ای، سرد کرده ام مبرّدین: سرد کرده اند، سرد کرده اید، سرد کرده ایم مبرّدات: سرد کرده اند، سرد کرده اید، سرد کرده ایم https://eitaa.com/sarfeafalelahjeiraqi
۵۷۶ استوه(استوی) / یستوی: پخته شد، پخته می شود (پخته شدن، جا افتادن، گاهی رسیدن میوه) ماضی👇 هوّه استوه: پخته شد هیّه استوت: پخته شد همّه استوو: پخته شدند هنّه استون: پخته شدند انته استویت: پخته شدی انتی استویتی: پخته شدی انتو استویتو: پخته شدید انتن استویتن: پخته شدید انی استویت: پخته شدم احنه استوینه: پخته شدیم مضارع👇 هوّه یستوی: پخته می شود هیّه تستوی: پخته می شود همّه یستوون: پخته می شوند هنّه یستون: پخته می شوند انته تستوی: پخته می شوی انتی تستوین: پخته می شوی انتو تستوون: پخته می شوید انتن تستون: پخته می شوید انی استوی: پخته می شوم احنه نستوی: پخته می شویم امر👇 استوی: پخته شو استوی: پخته شو استوو: پخته شوید استون: پخته شوید نهی👇 لا تستوی: پخته نشو لا تستوین: پخته نشو لا تستوون: پخته نشوید لا تستون: پخته نشوید اسم فاعل👇 مستوی: پخته شده است، پخته شده ای، پخته شده ام مستویه: پخته شده است، پخته شده ای، پخته شده ام مستوین: پخته شده اند، پخته شده اید، پخته شده ایم مستویات: پخته شده اند، پخته شده اید، پخته شده ایم https://eitaa.com/sarfeafalelahjeiraqi در شماره ۵۳ فعل سوّه / یسوّی صرف شده که به معنای انجام دادن ، ارزیدن می باشد.
۵۷۷ واجه/ یواجه: روبرو شد، روبرو می شود (روبرو شدن) ماضی👇 هوّه واجه: روبرو شد هیّه واجهت: روبرو شد همّه واجهو: روبرو شدند هنّه واجهن: روبرو شدند انته واجهت: روبرو شدی انتی واجهتی: روبرو شدی انتو واجهتو: روبرو شدید انتن واجهتن: روبرو شدید انی واجهت: روبرو شدم احنه واجهنه: روبرو شدیم مضارع👇 هوّه یواجه: روبرو می شود هیّه تواجه: روبرو می شود همّه یواجهون: روبرو می شوند هنّه یواجهن: روبرو می شوند انته تواجه: روبرو می شوی انتی تواجهین: روبرو می شوی انتو تواجهون: روبرو می شوید انتن تواجهن: روبرو می شوید انی اواجه: روبرو می شوم احنه نواجه: روبرو می شویم امر👇 واجه: روبرو شو واجهی: روبرو شو واجهو: روبرو شوید واجهن: روبرو شوید نهی👇 لا تواجه: روبرو نشو لا تواجهین: روبرو نشو لا تواجهون: روبرو نشوید لا تواجهن: روبرو نشوید اسم فاعل👇 مواجه: روبرو شده است، روبرو شده ای، روبرو شده ام مواجهه: روبرو شده است، روبرو شده ای، روبرو شده ام مواجهین: روبرو شده اند، روبرو شده اید، روبرو شده ایم مواجهات: روبرو شده اند، روبرو شده اید، روبرو شده ایم https://eitaa.com/sarfeafalelahjeiraqi
۵۷۸ تمرغل/ یتمرغل : غلتیدن / ازین پهلو به آن پهلو شدن ماضی👇 هوّه تمرغل: ازین پهلو به آن پهلو غلتید هیّه تمرغلت: ازین پهلو به آن پهلو غلتید همّه تمرغلو: ازین پهلو به آن پهلو غلتیدند هنّه تمرغلن: ازین پهلو به آن پهلو غلتیدند انته تمرغلت: ازین پهلو به آن پهلو غلتیدی انتی تمرغلتی: ازین پهلو به آن پهلو غلتیدی انتو تمرغلتو: ازین پهلو به آن پهلو غلتیدید انتن تمرغلتن: ازین پهلو به آن پهلو غلتیدید انی تمرغلت: ازین پهلو به آن پهلو غلتیدم احنه تمرغلنه: ازین پهلو به آن پهلو غلتیدیم مضارع👇 هوّه یتمرغل: ازین پهلو به آن پهلو می غلتد هیّه تتمرغل: ازین پهلو به آن پهلو می غلتد همّه یتمرغلون: ازین پهلو به آن پهلو می غلتند هنّه یتمرغلن: ازین پهلو به آن پهلو می غلتند انته تتمرغل: ازین پهلو به آن پهلو می غلتی انتی تتمرغلین: ازین پهلو به آن پهلو می غلتی انتو تتمرغلون: ازین پهلو به آن پهلو می غلتید انتن تتمرغلن: ازین پهلو به آن پهلو می غلتید انی اتمرغل: ازین پهلو به آن پهلو می غلتم احنه نتمرغل: ازین پهلو به آن پهلو می غلتیم امر👇 اتمرغل: ازین پهلو به آن پهلو بِغَلت اتمرغلی: ازین پهلو به آن پهلو بِغَلت اتمرغلو: ازین پهلو به آن پهلو بِغَلتید اتمرغلن: ازین پهلو به آن پهلو بِغَلتید نهی👇 لا تتمرغل: ازین پهلو به آن پهلو نَغَلت لا تتمرغلین: ازین پهلو به آن پهلو نَغَلت لا تتمرغلون: ازین پهلو به آن پهلو نَغَلتید لا تتمرغلن: ازین پهلو به آن پهلو نَغَلتید اسم فاعل👇 متمرغل: غلتیده است، غلتیده ای،غلتیده ام متمرغله: غلتیده است، غلتیده ای،غلتیده ام متمرغلین: غلتیده اند، غلتیده اید،غلتیده ایم متمرغلات: غلتیده اند، غلتیده اید،غلتیده ایم https://eitaa.com/sarfeafalelahjeiraqi در شماره ۳۹۶ فعل دحرج/ یدحرج صرف شده که مشابه این فعل می باشد.
۵۷۹ انگلب/ ینگلب : زیر و رو کردن / از این رو به اون رو کردن / دگرگون کردن ماضی👇 هوّه انگلب: زیر و رو کرد، ازین رو به آن رو کرد هیّه انگلبت: زیر و رو کرد، ازین رو به آن رو کرد همّه انگلبو: زیر و رو کردند، ازین رو به آن رو کردند هنّه انگلبن: زیر و رو کردند، ازین رو به آن رو کردند انته انگلبت: زیر و رو کردی، ازین رو به آن رو کردی انتی انگلبتی: زیر و رو کردی، ازین رو به آن رو کردی انتو انگلبتو: زیر و رو کردید، ازین رو به آن رو کردید انتن انگلبتن: زیر و رو کردید، ازین رو به آن رو کردید انی انگلبت: زیر و رو کردم، ازین رو به آن رو کردم احنه انگلبنه: زیر و رو کردید، ازین رو به آن رو کردید مضارع👇 هوّه ینگلب: زیر و رو می کند، از این رو به آن رو می کند هیّه تنگلب : زیر و رو می کند، از این رو به آن رو می کند همّه ینگلبون: زیر و رو می کنند، از این رو به آن رو می کنند هنّه ینگلبن: زیر و رو می کنند، از این رو به آن رو می کنند انته تنگلب: زیر و رو می کنی، از این رو به آن رو می کنی انتی تنگلبین: زیر و رو می کنی، از این رو به آن رو می کنی انتو تنگلبون: زیر و رو می کنید، از این رو به آن رو می کنید انتن تنگلبن: زیر و رو می کنید، از این رو به آن رو می کنید انی انگلب: زیر و رو می کنم، از این رو به آن رو می کنم احنه ننگلب: زیر و رو می کنیم، از این رو به آن رو می کنیم امر👇 انگلب: زیر و رو کن، ازین رو به آن رو کن انگلبی: زیر و رو کن، ازین رو به آن رو کن انگلبو: زیر و رو کنید، ازین رو به آن رو کنید انگلبن: زیر و رو کنید، ازین رو به آن رو کنید نهی👇 لا تنگلب: زیر و رو نکن، ازین رو به آن رو نکن لا تنگلبین: زیر و رو نکن، ازین رو به آن رو نکن لا تنگلبون: زیر و رو نکنید، ازین رو به آن رو نکنید لا تنگلبن: زیر و رو نکنید، ازین رو به آن رو نکنید اسم فاعل👇 منگلب: زیر و رو کرده است، زیر و رو کرده ای، زیر و رو کرده ام منگلبه: زیر و رو کرده است، زیر و رو کرده ای، زیر و رو کرده ام منگلبین: زیر و رو کرده اند، زیر و رو کرده اید، زیر و رو کرده ایم منگلبات: زیر و رو کرده اند، زیر و رو کرده اید، زیر و رو کرده ایم https://eitaa.com/sarfeafalelahjeiraqi