❗❗❗
💢قابل توجه متاهلین ... 🌟
«««آویزه گوشمان باشد....👂
☝️هيچ کدام از انهايي که همسرت را با انها مقايسه
مي کني ، هنوز با تو زندگي نکرده اند تا نقاط
ضعفشان را هم ببيني ....❗️❗️❗️❗️
👈از دور همه در زندگيشان قهرمانند ......
اما نه ...❗️❗️❗️❗️
👈قهرمان واقعي کسي است که با
خوشي و نا خوشي ، عاشقانه در کنارت
زندگي مي کند ......
قهرمان زندگيت را عاشقانه ❤️باور کن❗️
❣ ❣
🍃 🍃
۰
۰
📚@sarguzasht📚
🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿
💐مهربان خدای من ٬
میدانم که تا آسمان راهی نیست ٬
ولی تا آسمانی شدن راه بسیار است ؛
این دست های خالی به سوی تو بلند میشود ٬
💫ما بی سلیقه ایم ، طلب آب و نان میکنیم !
💐تو خود ای خزانه دار بخششها ،
بهترین ها را برای من و دوستانم محقق کن ؛
عـــــضوشـــید👇👇👇👇
❣ ❣
🍃 🍃
۰
۰
📚@sarguzasht📚
♻️ فاصله ای به یک متر
💥 این بار که !!!
به قبرستان های شهر رفتید،
روی یکی از آنها بایستید
فاصله شما تا آنها
به یک متر هَم نمی رسد!
فرق شما و آنها
تنها در "یک متر" فاصله است
به فاصله ها فکر کنید،
به کارهایتان، به یک متر ها...
زندگی را به کام هم تَلخ نکنید!
شاید دقایق دیگر
فاصله شُما با آدمها
تنها یک متر شَود..
❣ ❣
🍃🍃🍃🌸🍃🍃🍃
🍃 🍃
۰
۰
📚@sarguzasht📚
📚ـــــــــــــــــــــــــــــــ✍
♍️وقتى که حاتم طایى از دنیا رفت، برادرش خواست جاى او رابگیرد. حاتم مکانى ساخته بود که هفتاد در داشت. هر کس از هر درى که مى خواست وارد مى شد و از او چیزى طلب مى کرد و حاتم به اوعطا مى کرد.
👈برادرش خواست در آن مکان بنشیند و حاتم بخشى کند! 👈مادرش گفت: تو نمى توانى جاى برادرت را بگیرى، بیهوده خود رابه زحمت مینداز.
👈برادر حاتم توجه نکرد. مادرش براى اثبات حرفش، لباس کهنه اى پوشید و به طور ناشناس نزد پسرش آمد و چیزى خواست. وقتى گرفت از در دیگری رجوع کرد و باز چیزى خواست. برادر حاتم با اکراه به او چیزى داد.
👆چون مادرش این بار از در سوم بازآمد و چیزى طلب کرد، برادر حاتم با عصبانیت و فریاد گفت: تودوبار گرفتى و بازهم مى خواهى؟ عجب گداى پررویى هستى! مادرش چهره خود را آشکار کرد و گفت: نگفتم تو لایق این کارنیستى؟ من یک روز هفتاد بار از برادرت به همین شکل چیزى خواستم و اوهیچ بار مرا رد نکرد.👌
📿 📿
👆👆👆👆👆👆👆
🍃 🍃
۰
۰
📚@sarguzasht📚
💞⚡💞⚡💞⚡💞
همیشه
پر از "مهربانی" میمانم😊
حتی اگر هیچ کس
قدر مهربانیم را نداند...
این "ذات و سرشت" من است.
من "خدایی" دارم😊☝
که به جای همه برایم جبران میکند .👌
عـــضــوشــــید 👇👇👇👇👇
❣ ❣
🍃 🍃
۰
۰
📚@sarguzasht📚
ـــــــــــــــــــــــــــ✍✍
✅"پناه" می برم "به انسانیت"
از عیبی که
"امروز" در خود می بینم
و
"دیروز"
دیگران را بخاطر
همان عیب
ملامت کرده ام
محتاط باشیم در "سرزنش" و "قضاوت کردن دیگران"
وقتی
نه از "دیروز کسی" خبر داریم
و نه از "فردای خودمان"
📿 📿
👆👆👆👆👆👆👆👆
🍃 🍃
۰
۰
📚@sarguzasht📚
💢#حكايت_نابينا_ونادان
ـــــــــــــــــــــــــ✍
نابینائی در شب تاریک چراغی در دست و سبوئی بر دوش در راهی می رفت. فضولی به وی رسید و گفت: ای نادان! روز و شب پیش تو یکسانست و روشنی و تاریکی در چشم تو برابر، این چراغ را فایده چیست؟
نابینا بخندید و گفت: این چراغ نه از بهر خود است، از برای چون تو کوردلان بی خرد است، تا به من پهلو نزنند و سبوی مرا نشکنند.
قطعه
✅حال نادان را به از دانا نمی داند کسی
گرچه دردانش فزون از بوعلی سینا بوَد
طعن نابینا مزن ای دم ز بینائی زده
زانکه نابینا به کار خویشتن بینا بود
#بهارستان_جامی
💠 💠
🍃 🍃
۰
۰
📚@sarguzasht📚
🚩#مادرم
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ✍
♏️هر بار که به مادرم نگاه میکردم مثل گیاهی که تازه از خاک بیرون آمده
چهره آفتابی اش مرا شگفت زده می کرد .
مادرم کلید را از حافظه قفل خانه مان پاک کرده بود
و به همین دلیل اغلب اوقات خانه ما پُر از مهمانهایی بود که من نمی شناختم .
هرگاه مهمان تازه واردی بدون اطلاع بخانه ما می آمد
مادرم با خوشرویی آهسته یک ملاقه آب به آبگوشت روی اجاق اضافه میکرد !
مادر سخاوتمندم اعتقاد داشت خدا مُشتی ستاره به روی شیروانی خانه مان پاشیده است
که مبادا آشنا ...دوست ... فامیل دور و یا حتی همسایه کوچه کودکی من
راه خانه مان را گم کند !
#نسرین_بهجتی
عـــــضـــوشـــید👈👇👇👇👇
⚜📿 📿⚜
🍃 🍃
۰
۰
📚@sarguzasht📚
📿 ذکرها سه دسته هستن:
1⃣ یه دسته پاک کننده اند
💟 گناه و زشتی رو پاک میکنن
👈 مثل : «استغفرالله»
2⃣ یه دسته مدادند
💟 برامون حسنه مینویسند
👈 مثل : «الحمدلله» «سبحان الله» «لااله الاالله»
3⃣ و اما یه ذکری هست که هم پاک کنه و هم مداده ،
💟 گناهان را پاک میکنه بجاش حسنات مینویسه!!..
👈 و آن :صلوات بر محمد و آل محمد
💙❣ اللهم صل علی محمد و آل محمد ❣💙
⚜📿 📿⚜
🍃 🍃
۰
۰
📚@sarguzasht📚
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ✍
♦️یک زن هنرمند آماتور که اهل انگلستان است 2 ماه قبل از آشنا شدن با مرد رویاهایش در یک سایت همسریابی تصویری از او را به تصویر کشید که پس از دیدن آن مرد از شبیه بودن او به نقاشی اش بسیار شوکه شد.
"کول مایو" در سال 2009 و وقتی که هنوز مجرد بود یک نقاشی رمانتیک از یک مرد بلند قامت با ریش های تیره رنگ کشید.
"کول" که در آن موقع 31 سال سن داشت زیاد در مورد آن نقاشی فکر نکرد و تنها آن را در گوشه ای از اتاق نشیمن رها کرد. کمی بعد او تصمیم به آشنا شدن با یک فرد مناسب گرفت و از طریق یک سایت همسریابی با فردی به نام مایکل گومن آشنا شد.
به نظر می رسید آنها تفاهم بسیاری باهم دارند و پس از 2 ماه تصمیم به ملاقات حضوری گرفتند. به محض آنکه کول چشمش به آن مرد افتاد از شباهت عجیب آن مرد به نقاشی اش در حیرت ماند.
از ترس آنکه شاید مایکل تصور کند از قبل او را می شناخته و پنهانی او را ردیابی کرده است نقاشی را از او پنهان کرد و تنها بعد از چند جلسه از آشنایی نقاشی را به مایکل نشان داد . خوشبختانه اگرچه مایکل در وهله اول از این اتفاق گیج شده بود ولی بعد قست جالب این اتفاق را در نظر گرفته و هیچ فکر نامرتبطی نسبت به کول نداشت.
18 ماه پس از نخستین ملاقات آنها با یکدیگر ازدواج کردند و در حال حاضر آن نقاشی را به دیوار خانه شان آویخته اند و دوستانشان نام مایکل را "مرد در نقاشی" خطاب می کنند.
⭐️ ذهنتون قوی تر از اون چیزیه که فکرشو کنید
عــــضـــوشــــید 👈 👇👇👇👇
📿 📿
🍃 🍃
۰
۰
📚@sarguzasht📚
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✍یاد گرفتم این بار که دستانم یخ کرد، دستان کسی را نگیرم!
جیب هایم مطمئن ترند.!!🚶
دنیا رو می بینی؟ حرف حرف میاره، پول پول میاره، خواب خواب میاره.ولی 'محبت'، "خیانت" میاره! کاش همه میدانستن دل بستن به "کلاغی که "دل" دارد، بهتر است از "طاوسی که زیبایی" دارد!!
کاش میشد انگشت را تا ته حلق فرو کرد و بعضی دلبستگی ها را یکجا بالا آورد!!!!وفاداری آدم ها رو "زمان" اثبات می کنه نه "زبان"!!!
زندگى به من آموخت: که"هيچ چيز از هيچ كس بعيد نيست"!!!!
این جمله رو هرگز فراموش نکن : "برای دوستت دارم بعضی ها؛ "مرسی" هم زیاد است!
عــــضوشـــید👈👇👇👇👇👇👇
📿 📿
🍃 🍃
۰
۰
📚@sarguzasht📚
7.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
چه حرف قشنگی زد😍
.
🎼 کانال باران نیکراه👇
🎼
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐
🍃👈
❤تنها صداست که می ماند......❤
🎙🎶@cofeh_deklameh🎶🎙