eitaa logo
😍احــســاسِ خـــوبـــــــــــ😍
7.5هزار دنبال‌کننده
10.8هزار عکس
11.5هزار ویدیو
198 فایل
شروع دوباره بـا دنـیـایے پــر از حـس هاے خــوبـــــ ♡پُـــــــر از حِس دلــــنـِشیـــــن براے تو♡ ‌ ✍فقط اندکی تفکرات خوب میتوانند کل روز شما را تغییر دهند پس مثبت باشید‌😍❤ . 🕊
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹نصایح عارفان🌹 ❣حضرت آیت‌ الله محمّدتقی بهجت : 1⃣👈 خدا می داند همین عبادتهای ساده و مختصر اگر از اهلش صادر شود ، چه اثرها دارد. 2⃣👈 اگر انسان تکالیفش را رعایت کند ، از فرشته بالاتر است و دیگر غصّه نباید بخورد 3⃣👈 کمال انسان به تقوا است. ( لا اَقلّ مِن ذلکَ وَ لا اَکثَر : نه یک کلمه کمتر و نه یک کلمه بیشتر.) 4⃣👈 شیطان با شش هزار سال عبادت ، عاقبتش آن طور شد. آیا ما می توانیم به خود مغرور شویم؟! به خدا پناه می بریم!
☘داستانی تمثیلی وزیبا☘ 🔥شیطان نشسته بود بر بساط صبحانه و آرام لقمه برمي‌داشت. شخصی به اوگفت: «ظهر شده، هنوز بساط کار خود را پهن نکرده‌ای؟ بنی آدم نصف روز خود را بی تو گذرانده‌اند.» 🔥شيطان گفت: «خود را بازنشسته کرده‌ام، پيش از موعد.» 🌱گفتم: «به راه عدل و انصاف بازگشته‌ای يا سنگ بندگی خدا به سينه می‌زنی؟» 🔥شيطان گفت: «من ديگر آن شيطان توانای سابق نيستم. ديدم انسان‌ها، آنچه را من شبانه به ده‌ها وسوسه پنهانی انجام مي‌دادم، روزانه به صدها دسيسه آشکارا انجام مي‌دهند. اينان را به شيطان چه نياز است؟» ☄شيطان در حالي که بساط خود را برمي‌چيد تا در کناري آرام بخوابد، زير لب گفت: «آن روز که خداوند گفت بر آدم و نسل او سجده کن، نمي‌دانستم که نسل او در زشتی و دروغ و خيانت، تا کجا مي‌تواند فرا رود و گرنه در برابر آدم به سجده می‌ افتادم.» ✨✨✨
❤️تفسیر ساده وامروزی ازقرآن❤️ 👈بهش گفتم چرا اینکارو انجام میدی!؟ ⁉️جالب بود گفت آخه همه انجام میدن... ✨بهش گفتم پیامبر مهربانی به هیچ وجه زیر بار حرف اکثریت نمی رفت! ✨راه خدا براش مهم بود و دیگر هیچ... 📖واگر از بیشتر مردم روی زمین پیروی کنی، تو را از راه خدا به در می کنند. ❣سوره انعام آیه 116❣ 🌷اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلٰی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُم🌷
🍂بیا و درد هجران محبّان را مداوا کن نگاهی از کَرَم بر چشم‌های خسته‌ی ما کن... 🍂بیا از غربت جدّت بگو، با مردم عالم بیا و چشم ما را از سرشک سرخ، دریا کن 🍂کنار علقمه با مادر مظلومه‌ات زهرا دو چشم خویش را دریا، به یاد چشمِ سقا کن... ‌‌ ♥ السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبَا الْفَضْلِ الْعَبّاسَ بْنَ اَمیرِالْمُؤْمِنینَ السَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ سَیِّدِ الْوَصِیّینَ ♻️ امروز دوشنبه ۲۵ تیر ۱۴۰۳ هجری شمسی ۹ محرم ۱۴۴۶ هجری قمری ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ذکر مخصوص روز دوشنبه: «یا قاضِیَ الحاجات» ۱۰۰ مرتبه ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تاسوعای حسینی بر عزاداران و مخاطبین تسلیت باد. 🥀
☘داستان☘ 😱دیدن حالت واقعی نماز گزار در نماز ☀️روزی سید رضی قدس سره به نماز برادرش سید مرتضی اقتدا نمود ولی در بین نماز قصد فرادا کرده ، نماز را به تنهایی و بدون جماعت خواند . 👈وقتی که به خانه مراجعت کردندسید مرتضی برادر بزرگتر، نزد مادر به گلایه و شکایت پرداخت که برادر کوچکش نماز را فرادا کرده وبا ما به جماعت نخواند. ❣مادر هم سید رضی را مورد مذمت و عتاب قرار داد. 🌹سید رضی در پاسخ گفت : علت اینکه من نمازم را فرادا خواندم این بود که در اثنای نماز که به برادرم اقتدا کرده بودم ناگهان دیدم برادرم به خون زنان غوطه ور است . من از مشاهده این حال متعجب و متحیر شدم و به ناچاری نمازم را فرادا کردم . 👈سید مرتضی باتعحب نیز گفته ی برادرش را تصدیق نمود و گفت : موقع رفتن به مسجد در بین راه زنی مساله حیض را از من سوال نمود و آن باعث شد که من در اثنای نماز یک مرتبه ازیادخدا غافل شده به یاد آن مساله افتادم و درباره آن مساله فکر کردم.
💥ﺁﯾـﺎ ﻣـﯿـﺪﺍﻧـﯽ ﭼـﺮﺍ ﺩﺭ ﮔـﻮﺵ ﻃـﻔـﻞ ﺗـﺎﺯﻩ ﻣـﺘـﻮﻟـﺪ ﺷـﺪﻩ اذان ﻣـﯽ ﮔـﻮﯾـﻨـﺪ ⁉️ ❣ﺭﺳﻮﻝ ﺍﮐﺮﻡ صلی الله علیه وسلم ﻓﺮﻣﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ : 🌿ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺗﻮﻟﺪ ﻃﻔﻞ ﺩﺭ ﮔﻮﺵ ﺭﺍﺳﺖ ﺍﻭ ﺍﺫﺍﻥ ﻭ ﺩﺭ ﮔﻮﺵ ﭼﭗ ﺍﻭ ﺍﻗﺎﻣﻪ ﺑﮕﻮﺋﯿﻢ . 👈 ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻫﺮ ﺍﺫﺍﻥ ﻭ ﺍﻗﺎﻣﻪ ﺍﯼ ﻧﻤﺎﺯﯼ ﺑﺮ ﭘﺎ ﻣﯿﺸﻮﺩ . ﭘﺲ ﻧﻤﺎﺯ ﺍﯾﻦ ﺩﻭ ﮐﺠﺎﺳﺖ❓❗️ ﻧﻤﺎﺯ ﺍﯾﻦ ﺍﺫﺍﻥ ﻭ ﺍﻗﺎﻣﻪ ﻫﻤﺎﻥ ﻧﻤﺎﺯ ﻣﯿﺘﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻌﺪﺍﺯ ﻣﺮﮒ ﻫﺮ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﺮ ﺍﻭ ﺧﻮﺍﻧﺪﻩ ﻣﯿﺸﻮﺩ . ﺁﯾﺎ ﻫﯿﭻ ﻭﻗﺖ ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﭘﺮﺳﯿﺪﻩ ﺑﻮﺩﯾﺪ ﮐﻪ ﭼﺮﺍ ﻧﻤﺎﺯ ﻣﯿﺖ ﺍﺫﺍﻥ ﻭ ﺍﻗﺎﻣﻪ ﻧﺪﺍﺭﺩ⁉️ 👈ﭼﻮﻥ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺗﻮﻟﺪﻣﺎﻥ ﺍﺫﺍﻥ ﻭﺍﻗﺎﻣﻪ ﺍﺵ ﺭﺍ ﺩﺭﮔﻮﺷﻤﺎﻥ ﺧﻮﺍﻧﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺗﺎ ﺩﺭ ﻓﺮﺻﺘﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺩﺍﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﭼﻨﯿﻦﺭﻭﺯﯼ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﮐﻨﯿﻢ . 🔮 ﭘﺲ ﻋﻤﺮ ﻣﺎ ﻫﺮ ﭼﻨﺪ ﻃﻮﻻﻧﯽ ﺑﺎﺷﺪ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺑﯿﻦ "ﺍﺫﺍﻥ" ﻭ "ﻧﻤﺎﺯ" است 🔮 ✨ﺧﺪﺍﯾﺎ ﻋﻤﺮﻣﺎﻥ ﺭﺍ پرﺑﺮﮐﺖ و ایمانی ﮐﻦ ✨✨✨
❤️بسم الله بگو و برخیز 💠روزی خانمی مسیحی دختر فلجی را از لبنان به سوریه آورده بود زیرا پزشکان لبنان از معالجه دختر فلجش نا امید شده و به اصطلاح او را جواب کرده بودند. زن با دختر فلج خود نزدیک حرم مطهر حضرت رقیه (علیها السلام) منزل می گیرد تا در آنجا برای معالجه فرزندش به پزشک دمشقی مراجعه نماید تا این که روز عاشورا فرامیرسد و او می بیند که مردم دسته دسته به طرف محلی که حرم مطهر حضرت رقیه (علیها السلام) در آنجاست می روند، از مردم شام می پرسد: اینجا چه خبر است؟ می گویند: اینجا حرم دختر امام حسین (علیه السلام) است او نیز دختر فلج خود را در منزل تنها گذاشته و درب خانه را می بندد و به حرم حضرت می رود و به حضرتش متوسل می شود و گریه می کند تا به حدی که غش نموده و بی هوش برزمین می افتد در آن حال کسی به او می گوید: بلند شو و به منزل برو چون دخترت تنها است و خداوند او را شفاده داده است. زن برخاسته و به طرف منزل حرکت می کند وقتی که به خانه می رسد درب منزل را می زند ناگهان با کمال تعجب می بیند که دخترش درب را باز می کند! مادر جویای وضع دخترش می شود و احوال او را می پرسد دختر در جواب مادر می گوید: وقتی شما رفتید دختری به نام رقیه وارد اتاق شده و به من گفت: بلند شو تا با هم بازی کنیم من گفتم: نمی توانم چون فلج شده ام آن دختر گفت: بگو بسم الله الرحمن الرحیم تا بلند شوی و سپس دستم را گرفت و من بلند شدم و دیدم که تمام بدنم سالم است. او داشت با من صحبت می کرد که شما درب را زدید. آن دختر ( حضرت رقیه) (علیها السلام به من گفت: مادرت آمد. سرانجام مادر مسیحی با دیدن این کرامت از دختر امام حسین (علیه السلام) مسلمان شد 📚 داستان هایی از بسم الله الرحمن الرحیم 2، 15، به نقل از: سحاب رحمت 777. ***.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یک وقت هایی باید روی یک تکه کاغذ بنویسی تـعطیــل است و بچسبانی پشت شیشه ی افـکارت باید به خودت استراحت بدهی دراز بکشی دست هایت را زیر سرت بگذاری به آسمان خیره شوی و بی خیال ســوت بزنی در دلـت بخنــدی به تمام افـکاری که پشت شیشه ی ذهنت صف کشیده اند آن وقت با خودت بگویـی بگذار منتـظـر بمانند .... 👇🍃👇 🪶❄️ ✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐ 🍃👈 ❤تنها صداست که می ماند......❤ 🎙🎶@cofeh_deklameh🎶🎙
💢در کلیله و دمنه آمده است که کبکی خانۀ خویش را رها کرد و به جایی دور رفت و مدتی بازنگشت. در این میان خرگوشی رسید و در خانۀ او زندگی کرد. وقتی کبک بازگشت از خرگوش خواست که خانه را به او بدهد که سالها در آن زندگی کرده است امّا خرگوش چنین کاری نمیکند و عاقبت به دنبال قاضی ای عادل میگردند تا میان آنها حُکم کند. کبک میگوید در این نزدیکی گربه ای زندگی میکند که به کسی آزار نمیرساند و سالهاست که روزه میگیرد و شبها نماز میخواند و افطار او تنها با آب و گیاه است و گوشت حیوانات را نمیخورد، پیش او برویم تا او حُکم کند. وقتی میروند و گربه آنها را از دور میبیند، سریع روی دو پای خود می ایستد که یعنی در حال عبادت است و روی به سوی قبله میکند که یعنی نماز میخواند. کبک و خرگوش می ایستند تا نمازش تمام شود. گربه هم به آرامی نماز را تمام میکند. سپس از او میخواهند که میانشان قضاوت کند و او هم داستانشان را میشنود و میگوید: «پیری در من اثر کرده است و حواس خلل شایع پذیرفته و گردش چرخ و حوادث دهر را این پیشه است، جوان را پیر می‌گرداند و پیر را ناچیز می‌کند، نزدیک تر آیید و سخن بلند تر گویید. پیشتر رفتند و ذکر دعوی تازه گردانیدند» گربه شروع میکند به نصیحت کردن آنها که کردار نیک باید داشت تا برای آخرت توشه ای جمع کنیم و نباید در فکر مال و ثروت دنیا باشیم که این ثروت از میان میرود و انسان عاقل دل در دنیا نمیبندد و عمر و مقام دنیا را مانند ابر تابستان و نزهت گلستان بی ثبات و دوام میشمارد. خلاصه از این نصایح و پند و وعظ و اندرز آنقدر برایشان میگوید تا با او انُس و اُلفت میگیرند و ایمن و آسوده خاطر به او نزدیک میشوند تا بهتر سخنانش را بشنوند که گربه به یک حمله هر دو را میگیرد و میخورد. حافظ کهاین داستان را در کلیله و دمنه خوانده، این بیت شعر را در وصف حکایت سروده است. ای کبک خوش خرام کجا می‌روی بایست غرّه مشو که گربه زاهد نماز کرد🌺 ‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌ 🍃 🍃 ۰ ۰ 📚@sarguzasht📚
💢پدرم راننده تاکسی بود، از آن مردهایی هم بود که به نظافت خیلی اهمیت میداد ، اتومبیلش همیشه خوشبو بود ، پیراهن هایش اتو خورده و خودش نیز همیشه مرتب بود، حتی بدنه اتومبیلش همیشه تمیز و بدون خاک بود . یک شب بعد از کار که من را برای خوردن بستنی بیرون برد ،‌ وقتی کنارش نشستم تمام پنجره ها را پایین کشید، من کمی سردم بود، سریع سرم را به‌ طرف‌ پدرم چرخاندم ،با نگاه من او گفت: مسافرها گاهی خوب هستند و گاهی بد ، گاهی وقتی در خودرو مینشینند بوی عرق بدی میدهند ، و بعضاً اینقدر ادکلن زده اند که هوای خودرو را خوش بود می‌کنند. اوایل سعی می‌کردم ، با پایین‌ نکشیدن شیشه ها بوی‌ مطبوع افرادی که ادکلن میزدند را حفط کنم، فکر می‌کردم میشود قسمتی از کسی را حتی بعد از رفتنش نگه داشت، اما دیدم وقتی مسافر بعد در خودرو می‌نشست نه تنها از بوی نفر قبل چیزی درک نمی‌کرد بلکه اگر‌ بوی این دو در فضای کوچک ماشین درهم قاتی می‌شد بوی بدی ایجاد میکرد . خلاصه دخترم ، حالا هرکسی که سوار خودرو شود وقتی پیاده شد من پنجره ها را کامل باز میکنم ، تا یادم باشد آنها فقط مسافر هستند و نباید چیزی از مسافرها باقی بماند. اگر مسافرم بوی بدی میداد باید با رفتنش هوا جریان یابد، و اگر‌ او گران ترین ادکلن پاریس را زده بود نیز باید با رفتنش هوا جریان یابد...چون نباید بگذاری از آنها که دیگر نیستند هیچ ردپایی در دنیای کوچک تو‌ به جا بماند ، رد پاها کسی‌ را بر نمیگردانند بلکه حال تو را از نفرات بعدی هم بهم خواهند زد . بعد دستم را گرفت و همان طور که شیشه ها را بالا میبرد گفت :زندگی‌ تو نیز همین اتاق کوچک است ، یادت باشد اینجا همه مسافر هستند ، نگذار بوی کسی در زندگی‌ ات بماند.🌺 👇👇👇 🍃 🍃 ۰ ۰ 📚@sarguzasht📚