🍃🍂🍁 ﷽ 🍁🍂🍃
●هرکسی خوبی کند بر خود کرده،و هرکسی بدی کند باز به خود کرده است●
۞... إِنْ أَحْسَنتُمْ أَحْسَنتُمْ لِأَنفُسِكُمْ ۖ وَإِنْ أَسَأْتُمْ فَلَهَا ۚ ...۷
۞....اگر نیکی کنید، به خودتان نیکی کرده اید، و اگر بدی کنید، باز به خود کرده اید،....۷
۞قسمتی از سوره اسراء آیه ۷
❣ ❣
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🍃 🍃
۰
۰
📚@sarguzasht📚
•┈┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈┈•
مناجاتی از خواجه عبدالله انصاری:
بارالها…
از كوي تو بيرون نشود پاي خيالم،
نكند فرق به حالم ....
چه براني،
چه بخواني،
چه به اوجم برساني
چه به خاكم بكشاني…
نه من آنم كه برنجم،
نه تو آني كه براني...
نه من آنم كه ز فيض نگهت چشم بپوشم،
نه تو آني كه گدا را ننوازي به نگاهي،
در اگر باز نگردد، نروم بازا به جايي
پشت ديوار نشينم چو گدا بر سر راهي
كس به غير از تو نخواهم
چه بخواهي چه نخواهي...
باز كن در كه جز اين خانه مرا نيست پناهي...
اول هفتتون پربرکت🙏🌺
📚 گنجیهٔ از زیبا ترین مطالب 👇
❣ ❣
•┈┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈┈•
🍃 🍃
۰
۰
📚@sarguzasht📚
▼ ▼ ▼ ▼ ▼ ▼ ▼ ▼ ▼ ▼▼
خداوندا ...🙏
خداوندا تو میدانی
که من دلواپس فردای خود هستم
مبادا گم کنم راه قشنگ آرزوها را
مبادا گم کنم اهداف زیبا را
مبادا جا بمانم از قطار موهبتهایت
مرا تنها تو نگذاری
که من تنهاترین ؛ انسانم
خدا گوید :❤️
تو ای زیباتر از خورشید زیبایم
تو ای والاترین مهمان دنیایم
تو ای انســــان !
بدان همواره آغوش من باز است
شروع كن ...
یك قدم با تو
تمام گامهای مانده اش با من . . .
نباشد🚶
🕌🕌🕌🕌🕌🕌🕌🕌🕌🕌
❣ ❣
🍃 🍃
۰
۰
📚@sarguzasht📚
🚩 #بعضي_چيزامرگ_نداره
📚📚📚📚📚📚📚📚
▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁
نزدیک عید پدر و مادرم ما را به کفش ملي می بردند. خودشون از پشت ویترین انتخاب می کردند و به فروشنده می گفتند اندازه سایز پای ما بیاورد و اصلا سوال نمی کردند که این کفش را دوست دارید یا نه , فقط همیشه می گفتند این ﻛﻔﺸﻬﺎ ﻣﺮﮒ ﻧﺪاﺭﻧﺪ!
عاشق عید بودم . بوی عید را دوست داشتم . بوی شیرینی ها ,بوی عود و بوی سبزی پلو ماهی مادر و مادربزرگام و سفره ای که اولین روز عید پهن می شد و همه فامیل دور آن می نشستند ...
چرا فکر نمی کردیم شاید این روزها تمام شوند ؟
چرا آنقدر خاطرمان جمع بود ؟
چرا مواظب لحظه ها نبودیم ؟
چرا خوشبختی را عمیق نفس نکشیدیم ؟
که امروز مجبور نباشیم فقط چنگ بیندازیم به گذشته ها ,خیره شویم به آن و زندگی کنیم با آن ...
از کودکی به نوجوانی و جوانی راهی نیست اما همراهانت همیشگی نیستند.
در فراز و فرود راه ,خیلی ها را از دست می دهی .
ما در همین از دست دادن ها بزرگ شدیم , پخته شدیم ,ساخته شدیم .
ﻣﺎﺩﺭ و ﭘﺪﺭ ﺑﺰﺭﮔﻬﺎ ﺭﻓﺘﻨﺪ و من امروز بعد از گذشت این چند سال , می خواهم بنویسم فقط کفش ملي نیست که مرگ ندارد ,عشق هم مرگ ندارد ,بعضی خاطرات هم مرگ ندارد بعضی قلبها و بعضی آدمها ...
⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜
❣ ❣
🍃 🍃
۰
۰
📚@sarguzasht📚
▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁
📚📚📚📚📚📚📚📚📚
👌شاید خداوند کسی را که گناه بزرگتری انجام داده بپوشاند و کسی را که گناهِ کوچکتری مرتکب شده رسوا نماید؛ چرا که اولی [گناهها و عیبهای] مردم را پوشانده و دومی آنان را رسوا کرده است.
📚در حدیث آمده که رسول الله ﷺ فرمودند: «هرکه مسلمانی را بپوشاند، الله [نیز] او را خواهد پوشاند»
(مسلم: ۲۶۹۹)
❣ ❣
🍃 🍃
۰
۰
📚@sarguzasht📚
🕌🕌🕌🕌🕌🕌🕌🕌🕌🕌🕌
▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁
📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚
#حکایت
✍روزی روزگاری زنی در کلبه ای کوچک زندگی می کرد. این زن همیشه با خداوند صحبت می کرد و با او به راز و نیاز می پرداخت. روزی خداوند پس از سالها با زن صحبت کرد و به زن قول داد که آن روز به دیدار او بیاید. زن از شادمانی فریاد کشید، کلبه اش را آماده کرد و خود را آراست و در انتظار آمدن خداوند نشست! چند ساعت بعد در کلبه او به صدا درآمد! زن با شادمانی به استقبال رفت اما به جز گدایی مفلوک که با لباسهای مندرس و پاره اش پشت در ایستاده بود، کسی آنجا نبود! زن نگاهی غضب آلود به مرد گدا انداخت و با عصبانیت در را به روی او بست. دوباره به خانه رفت و دوباره به انتظار نشست!
ساعتی بعد باز هم کسی به دیدار زن آمد. زن با امیدواری بیشتری در را باز کرد. اما این بار هم فقط پسر بچه ای پشت در بود. پسرک لباس کهنه ای به تن داشت، بدن نحیفش از سرما می لرزید و رنگش از گرسنگی و خستگی سفید شده بود. صورتش سیاه و زخمی بود و امیدوارانه به زن نگاه می کرد! زن با دیدن او بیشتر از پیش عصبانی شد و در را محکم به چهار چوبش کوبید. و دوباره منتظر خداوند شد.
خورشید غروب کرده بود که بار دیگر در خانه زن به صدا درآمد. زن پیش رفت و در را باز کرد...
پیرزنی گوژپشت و خمیده که به کمک تکه چوبی روی پاهایش ایستاده بود، پشت در بود. پاهای پیرزن تحمل نگه داشتن بدن نحیفش را نداشت. و دستانش از فرط پیری به لرزش درآمده بود. زن که از این همه انتظار خسته شده بود، این بار نیز در را به روی پیرزن بست!
شب هنگام زن دوباره با خداوند صحبت کرد و از او گلایه کرد که چرا به وعده اش عمل نکرده است!؟
آنگاه خداوند پاسخ گفت:
من سه بار به در خانه تو آمدم، اما تو مرا به خانه ات راه ندادی!
🔮🔮🔮🔮🔮🔮🔮🔮🔮🔮
❣ ❣
🍃 🍃
۰
۰
📚@sarguzasht📚
💝💦💝💦💝💦
📐 👈🏻«مثلث شادمانی انسان»
💜👈🏻سه چیز انسان را شاد میکند :
✨اولین مورد، ارتباط های انسانی است، دوستهای خوب، مهربانی
💫دوم طبیعت است، بهخصوص طبیعت جاندار مثل گلها و گیاهان
✨سومین مورد نیز، خندیدن است
💜✨فکرش را بکن هر سه مجانی هستند
بی هیچ بهایی!!!✨💜
❣ ❣
🍃 🍃
۰
۰
📚@sarguzasht📚
▁▁▁▁▁▁▁▁▁
📚📚📚📚📚📚📚📚📚▁▁▁▁▁▁▁▁▁
♏️از جوانی پرسیدند بدترین دردها چیست گفت :
درد دندان
و داشتن همسر بد
پیری این مطلب را شنید و گفت :
دندان را می توان کشید و همسررا می توان طلاق داد.
بدترین دردها درد چشم و داشتن فرزند بد است.
نه چشم را می توان جدا کرد و نه نسبت فرزند را می توان منکر شد.
بیایـــــید فرزندان خوبی باشیم :)
❣ ❣
🍃 🍃
۰
۰
📚@sarguzasht📚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐
🍃👈
❤تنها صداست که می ماند......❤
🎙🎶@cofeh_deklameh🎶🎙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◀️◀️رفیق خوب
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐
🍃👈
❤تنها صداست که می ماند......❤
🎙🎶@cofeh_deklameh🎶🎙
خیلی قشنگه بخونید😍
ﺳﺎﻟﻬﺎ ﭘﯿﺶ ﺩﺭ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻣﺪﺍﺭﺱ، ﭘﺴﺮ ﺑﭽﻪ بازيگوشى ﺑﻪ ﻧﺎﻡ غلام درس ميخواند.
ﺭﻭﺯﯼ خانم معلمش كه از شيطنت های او به تنگ آمده بود با او دعوای سختی كرد و به او گفت كه در آينده هيچ چيز نميشود .
غلام آنقدر در مقابل هم كلاسی هايش خجالت زده شد كه مدرسه خود را عوض كرد و تا سالها كسى از او خبر نداشت.
بيست ﺳﺎﻝ ﺑﻌﺪ ﺧﺎﻧﻢ ﺍﺣﻤﺪﯼ ﺑﻌﻠﺖ ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﯽ ﻗﻠﺒﯽ ﺩﺭ ﺑﯿﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﺑﺴﺘﺮﯼ ﺷﺪ ﻭ ﺗﺤﺖ ﻋﻤﻞ ﺟﺮﺍﺣﯽ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺖ،
ﻋﻤﻞ ﺧﻮﺏ ﺑﻮﺩ،
ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺑﻪ ﻫﻮﺵ ﺁﻣﺪﻥ، ﺩﮐﺘﺮ ﺟﻮﺍﻥ ﺭﻋﻨﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺧﻮﺩ ﺩﯾﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻭﯼ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﻣﯿﺰﺩ.
ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﻭﯼ ﺗﺸﮑﺮ ﮐﻨﺪ
ﺍﻣﺎ ﺑﻌﻠﺖ ﺗﺄﺛﯿﺮ ﺩﺍﺭﻭﻫﺎﯼ ﺑﯿﻬﻮﺷﯽ ﺗﻮﺍﻥ ﺣﺮﻑ ﺯﺩﻥ ﻧﺪﺍﺷﺖ
ﺑﺎ ﺩﺳﺖ ﺑﻪ ﻃﺮﻑ ﺩﮐﺘﺮ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﻣﯿﮑﺮﺩ ﻭ ﻟﺒﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺣﺮﮐﺖ ﺩﺭ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﺩ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﺩﺍﺭﺩ ﺗﺸﮑﺮ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﺍﻣﺎ ﺭﻧﮓ ﺻﻮﺭﺗﺶ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﺑﻮﺩ.
ﮐﻢ ﮐﻢ ﺻﻮﺭﺗﺶ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﮐﺒﻮﺩ ﺷﺪﻥ ﺑﻮﺩ.
ﺗﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺎ ﮐﻤﺎﻝ ﻧﺎﺑﺎﻭﺭﯼ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺩﮐﺘﺮ ﺟﺎﻥ ﺑﺎﺧﺖ!
ﺩﮐﺘﺮ ﻧﺎﺑﺎﻭﺭﺍﻧﻪ ﻭ ﺑﺎ ﺗﻌﺠﺐ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﭼﻪ ﺍﺗﻔﺎﻗﯽ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﺍﺳﺖ،
پس از بررسی متوجه شد
ﻧﻈﺎﻓﺘﭽﯽ ﺑﯿﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﺩﻭﺷﺎخه ﺩﺳﺘﮕﺎﻩ ﮐﻨﺘﺮﻝ ﺑﯿﻤﺎﺭﺍﻥ ﻗﻠﺒﯽ ﺭﺍ ﺩﺭﺁﻭﺭﺩﻩ
ﻭ ﺷﺎﺭﮊﺭ ﮔﻮﺷﯽ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﺁﻥ ﺯﺩﻩ ﺍﺳﺖ!!
اون نظافتچی کسی نبود جز
غلام ! ! !
ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩﯾﻦ غلام دکتر شده؟!!
غلام هیچی نشد😂
❣ ❣
🍃 🍃
۰
۰
📚@sarguzasht📚
📣چهارعضوبدن راباچهار عملتان بشویید:
1- آلودگی زبانتان رابا ذکر خداوند...✏🌹
2 -خطاهای چشمتان راباگریه برای خداوند...✏🌹
3- معاصی قلبتان رابا ترس ازخداوند...✏🌹
4 -وگناهان نفستان رابه وسیله توبه وعذرخواهی ازخداوند...✏🌹
🔮🔮🔮🔮🔮🔮🔮🔮🔮
❣ ❣
🍃 🍃
۰
۰
📚@sarguzasht📚
ناخواسته بر پیکرِ من پیله تنیدی!
تا دل به تو بستم ز دلم ساده بُریدی!
آهسته به سویم بهقدم آمدی امّا
تا حرفِ سفر شد ز من از شوق دویدی!
رفتی همه دیدند ز داغت چه کشیدم
لب باز بکن تا که ببینم چه کشیدی؟!
گویند اگر مردهام از غصّه درست است
با رفتنت آمد به سرم هر چه شنیدی!
با قصدِ نوازش شده بودم به تو نزدیک
چون رنگ ز رخسارِ من از ترس پریدی!
یکبارِ دگر آمدی از عشق بخوانم
امّا چه کنم دوست کمی دیر رسیدی!
خالی شده قلبم ز تو از وقتِ وداعت!
آن روز که از چشمِ من آهسته چکیدی
از شعلهی من دور شو پروانهی مجنون!
جز سوختنِ بال و پر از عشق چه دیدی؟!
دلسوزیات ای کاش که اینگونه نمیشد!
له کرد غمت شاخه گلی را که نچیدی!
شد کشتی دل در غمِ خود غوطهور امّا
یکبار هم ای باد موافق نوزیدی!
#محمد_شیخی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
📖@cofeh_shear📖
دکتر محمد العریفی:👇👇
♍️با واقعیتهای زندگی ات بساز،
و به نیازهایت واقف شو،
و در پی تحقق آن بکوش،
خیلی وقتها کسی جز خودت تو را عذاب نمی دهد.
وَلَا تَقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِكُمْ رَحِيمًا
و خودتان را مکشید، زیرا خداوند( نسبت) به شما مهربان است.
❣ ❣
🍃 🍃
۰
۰
📚@sarguzasht📚
✨﷽ ✨
💫پروردگارا...
🌹 ای آنکه عظمت و بزرگی ات را هیچ وزنه ای توان اندازه گیری ندارد، نه در ذهن ها می گنجد و نه در روح ها جای می گیرد،🌹
🌺 ای آنکه فرمانروایی ات بر تمام جهان و جهانیان انکار ناشدنی ست،🌺
🌸ای آنکه چنان بزرگی که همه جا هستی و چنان عزیزی که توان دیدنت را چشمان ذلیل ما ندارند،🌸
🌻 ای آنکه از ابتدا وجود لایموت تو بوده ، مخلوق تو آمده اند و رفته اند ، می آیند و می روند، و تا انتها تنها جلوه حقانیت تو باقی ست...🌻
⚡️یا واحد القهار و یا أرحم الراحمين...
🌷ای آنکه جهان و آنچه در آنست، جملگی تحت سلطه توست ...
ما را فرمانبران خوبی قرار ده،
بر طاعتت ثابت قدم و بر حکمتت تسلیم...🌷
🍃آمین یا رب العالمین.
❣ ❣
🍃 🍃
۰
۰
📚@sarguzasht📚
✨﷽ ✨
💫پروردگارا...
🌹 ای آنکه عظمت و بزرگی ات را هیچ وزنه ای توان اندازه گیری ندارد، نه در ذهن ها می گنجد و نه در روح ها جای می گیرد،🌹
🌺 ای آنکه فرمانروایی ات بر تمام جهان و جهانیان انکار ناشدنی ست،🌺
🌸ای آنکه چنان بزرگی که همه جا هستی و چنان عزیزی که توان دیدنت را چشمان ذلیل ما ندارند،🌸
🌻 ای آنکه از ابتدا وجود لایموت تو بوده ، مخلوق تو آمده اند و رفته اند ، می آیند و می روند، و تا انتها تنها جلوه حقانیت تو باقی ست...🌻
⚡️یا واحد القهار و یا أرحم الراحمين...
🌷ای آنکه جهان و آنچه در آنست، جملگی تحت سلطه توست ...
ما را فرمانبران خوبی قرار ده،
بر طاعتت ثابت قدم و بر حکمتت تسلیم...🌷
🍃آمین یا رب العالمین.
❣ ❣
🍃 🍃
۰
۰
📚@sarguzasht📚
✨📔✨📙✨📗✨
📚 داستان عبرت آموز واقعی⚡
🕌هدایت شدن جوان بواسطه نماز اول وقت🕋
📔 داستان واقعی یکی از توبه کنندگان ، 🕋
✍🏻جوانی بودم که زیاد به ارتکاب گناهان حساسیت نداشتم، هرچند برخی از گناهان مانند خوردن شراب، زنا،دزدی و برخی کارهای دیگر را انجام نمیدادم و به انجام ندادن آن مقید بودم اما در برخی گناهان ازجمله گناهان مربوط به چشم ، گوش، زبان و گناهان اینترنتی بی تفاوت بودم.
چند وقتی بود که کم کم مقید به خواندن نماز در اول وقت آن شده بودم و حاضر به ترکش نبودم و هر زمان نزدیک وقت نماز می شد دغدغه نماز اول وقت در من وجود داشت .
از طرفی، تقریبا حدود 2 یا 3 سال قبلش به بیماری ای دچار شده بودم و هر چه کردم و حتی به دکتر مراجعه نمودم اما سلامتی برایم حاصل نشد و همیشه بابت این بیماری گلایه داشتم که خدایا چرا این بیماری ام خوب نمی شود مگر چه گناهی کرده ام. چند باری به خدا قول دادم که دیگر گناهان اینترنتی را ترک کنم اما دوام نمی آوردم و دوباره مرتکب این نوع گناه می شدم تا اینکه یک روز که دیگر از شدت درد کلافه شده بودم و دیگر طاقت نداشتم به خدا قول دادم که دیگر در اینترنت به دنبال تصاویر و فیلم های گناه آلود نباشم. و این بار بر قولم بودم . شاید باور نکنید؛ باورش برای خودم هم سخت است اما واقعا جواب داده بود دوستان خوبم؛ بیماری ای که حدود 3 سال بود مرا رنج میداد و دیگر آسی ام کرده بود ضرف چند روز تقریبا به کلی و بدون نیاز به هیچ دکتری خوب شده بود. بعد از آن کم کم همه گناهانی که به راحتی مرتکب آن می شدم مانند غیبت، دروغ و غیره را هم با اینکه خودم نمی دانم چطور اما به طور معجزه آسایی ترک کردم و الان که حدود چند سال از آن زمان گذشته مثل همان روزها به انجام ندادنشان پایبندم. برکات معنوی زیادی از جمله قرآن خواندن در هر روز و نماز شب و غیره هم بعد از اینکه از گناهان برگشتم به طور عجیبی نسیبم شد.
الان حتی اگر بدانم دیگر آن بیماری به سراغم نمی آید اما باز حاضر به برگشتن به حالت قبلم نیستم چون دیگر چشمم باز شده و می فهمم خیرم در چیست.
تازه بعد از این ماجرا فهمیدم بیماری ای که همیشه از بابت آن به پروردگار عالم گلایه داشتم، وسیله ی خیر و هدایتی بود برای نجاتم از گناهانی که مرا به خواب غفلت برده بود. و این هدایت نبود جز بواسطه نماز اول وقت. به درستی که نمازی انسان را هدایت میکند و از گناهان بازمیدارد که سبک شمرده نشود و در اول وقتش خوانده شود.
✨🕌✨🕋✨🕌✨
الشورى آیه25
وَهُوَ الَّذِي يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَيَعْفُو عَنِ السَّيِّئَاتِ وَيَعْلَمُ مَا تَفْعَلُونَ
تنها خدا است که توبه را از بندگانش میپذیرد، و گناهان را میبخشد، و آنچه را انجام میدهید میداند.
✨🍃🌸🍃🌼🍃✨
❣ ❣
🍃 🍃
۰
۰
📚@sarguzasht📚
👈طــولانی ولی بخـون 🙏
❣فرزند عزیزم:
✍آن زمان که مرا پیر و از کار افتاده یافتی،
👈اگر هنگام غذا خوردن لباسهایم را کثیف کردم ویا نتوانستم لباسهایم را بپوشم،
👈اگر صحبت هایم تکراری و خسته کننده است،
صبور باش و درکم کن.
یادت بیاور وقتی کوچک بودی مجبور میشدم روزی چند بار لباسهایت عوض کنم.
برای سرگرمی یا خواباندنت مجبور میشدم بارها و بارها داستانی را برایت تعریف کنم… .
وقتی نمیخواهم به حمام بروم مرا سرزنش و شرمنده نکن.
وقتی بی خبر از پیشرفتها و دنیای امروز سوالاتی میکنم،با تمسخر به من ننگر.
وقتی برای ادای کلمات یا مطلبی حافظه ام یاری نمیکند، فرصت بده و عصبانی نشو.
وقتی پاهایم توان راه رفتن ندارند، دستانت را به من بده… همانگونه که تو اولین قدمهایت را کنار من برمیداشتی…
زمانی که میگویم دیگر نمیخواهم زنده بمانم و میخواهم بمیرم، عصبانی نشو… روزی خود میفهمی.
از اینکه در کنارت و مزاحم تو هستم، خسته و عصبانی نشو.
یاریم کن همانگونه که من یاریت کردم.
کمک کن تا با نیرو و شکیبایی تو این راه را به پایان برسانم.
فرزند دلبندم، دوستت دارم.❤️😍
🔮🔮🔮🔮🔮🔮🔮🔮🔮
❣ ❣
🍃 🍃
۰
۰
📚@sarguzasht📚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐
🍃👈
❤تنها صداست که می ماند......❤
🎙🎶@cofeh_deklameh🎶🎙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حرف مفت
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐
🍃👈
❤تنها صداست که می ماند......❤
🎙🎶@cofeh_deklameh🎶🎙
🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋
❣ﺧﺪﺍ ﮔﺮ ﭘﺮﺩﻩ ﺑﺮ ﺩﺍﺭﺩ ﺯ ﺭﻭی ﻛﺎﺭ آﺩﻣﻬﺎ...
❣ﭼﻪ شادی ها ﺧﻮﺭﺩ ﺑﺮ ﻫﻢ...
❣ﭼﻪ ﺑﺎﺯی ها ﺷﻮﺩ ﺭﺳﻮﺍ...
❣یکی ﺧﻨﺪﺩ ﺯ آﺑﺎﺩی...
❣یکی ﮔﺮﻳﺪ ﺯ ﺑﺮ ﺑﺎﺩی...
❣یکی ﺍﺯ ﺟﺎﻥ ﻛﻨﺪ ﺷﺎﺩی...
❣یکی ﺍﺯ ﺩﻝ ﻛﻨﺪ ﻏﻮﻏﺎ...
❣ﭼﻪ ﻛﺎﺫﺏ ﻫﺎ ﺷﻮﺩ ﺻﺎﺩﻕ...
❣ﭼﻪ ﺻﺎﺩﻕ ﻫﺎ ﺷﻮﺩ ﻛﺎﺫﺏ...
❣ﭼﻪ ﻋﺎﺑﺪ ﻫﺎ ﺷﻮﺩ ﻓﺎﺳﻖ...
❣ﭼﻪ ﻓﺎﺳﻖ ﻫﺎ ﺷﻮﺩ ﻋﺎﺑﺪ...
❣ﭼﻪ زشتی ﻫﺎ ﺷﻮﺩ ﺭﻧﮕﻴﻦ...
❣ﭼﻪ تلخی ﻫﺎ ﺷﻮﺩ ﺷﻴﺮﻳﻦ...
❣ﭼﻪ ﺑﺎﻻﻫﺎ ﺭﻭﺩ پايين...
✅ﻋﺠﺐ ﺻﺒﺮی ﺧﺪﺍ ﺩﺍﺭﺩ ﻛﻪ ﭘﺮﺩﻩ ﺑﺮ ﻧﻤﻴﺪﺍﺭﺩ!!👌👌
❣ ❣
🍃 🍃
۰
۰
📚@sarguzasht📚
در پایان روزی دیگر ایستاده ام
خط پایان امروز.
و شب
مرا از خودش پر میکند.
تن خسته ام را در میآورم
از رخت آویز شانه خمیده ام می آویزم.
باز هم چای مانده از صبح بیخبری ام را بر سماور خیالم میگذارم تا سیاه سیاه سر بکشم.
من اینروزها
برای رسیدن به شب رخوت
خودم را در روز جا میگذارم.
در میان آدمها.
من اینروزها خودم را در بین واقعیت و حقیقت جا میگذارم.
من اینروزها اندیشه میکنم که رسالتی
فراتر از به دوش کشیدن الفاظ و قوافی، فراتر از شعر، فراتر از احساس بر گردن وجودم دارم.
من میاندیشم که اینروزها باری فراتر از زیستن را بر دوش باید کشید.
باری به قدر زندگی
به قدر آزادی
به قدر « وطن ».
#قلم_آوا_حیران_قزلباش
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
📖@cofeh_shear📖
▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁
📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚
♍️آورده اند که حضرت یحیی بن زکریا{علیه السلام} به ابلیس رسید و دید که در دست او بندها از هر جنس و رنگ بود. پرسید:« ای شقی این چه بندهاست؟» ابلیس گفت: «این انواع شهوات های فرزند آدم است که ایشان را با آن در بند آورم و بر مراد خویش می دارم». حضرت یحیی پرسید: «هیچ بند داری که مؤمنان را در حکم خود بیاوری؟» ابلیس گفت: «نه، آنها را از ما نگاه داشته اند و دست ما به آنها نرسد.» حضرت یحیی{علیه السلام} پرسید: «هیچ چیزی در آنها شناسی که در آنها طمع کنی؟» ، ابلیس گفت: «آری، هر وقت خوراک سیر و پُر خورند. ساعتی از نماز و ذکر خدا غافل میشوند، آنگاه جای طمع ماست!» حضرت یحیی{علیه السلام} پیش خود با خدا عهد کرد که هیچ گاه غذای سیر نخورد.
🕌🕌🕌🕌🕌🕌🕌🕌🕌🕌
❣ ❣
🍃 🍃
۰
۰
📚@sarguzasht📚
💚ﺧﺪﺍﯾﺎ !!!
ﻣﻦ ﭼﯿﺰﯼ ﻧﻤﯽ ﺑﯿﻨﻢ ، ﺁﯾﻨﺪﻩ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﺍﺳﺖ .
ﻭﻟﯽ ﺁﺳﻮﺩﻩ ﺍﻡ ؛ ﭼﻮﻥ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﻢ
ﻭ ﺗﻮ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺭﺍ
ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ !!!
ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﻪ ﺩﻭﺳﺘﺎﻧﻢ ،
❣ﻋﺸﻖ ﺣﻘﯿﻘﯽ ،،،
❣ﺳﻼﻣﺘﯽ ،،،
❣ﺁﺭﺍﻣﺶ ،،،
❣ﻭ ﻧﯿﮑﺒﺨﺘﯽ ،،،
❣ﺁﺭﺯﻭ ﺩﺍﺭﻡ .
❣ﺧﺪﺍﯾﺎ ﻋﻄﺎ ﮐﻦ ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﻫﺮ ﺁنچه ﺑﺮﺍﯾﺸﺎﻥ ﺧﯿﺮ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﻟﺸﺎﻥ ﺭﺍ
ﻟﺒﺮﯾﺰ ﮐﻦ ﺍﺯ ﺷﺎﺩﯼ ﻭ ﻟﺒﺎﻧﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺎ ﮔﻞ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺷﮑﻮﻓﺎ ﮐﻦ .
🔮آﻣﯿﻦ ﺍﯼ ﻣﻬﺮﺑﺎﺗﺮﯾﻦ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﺎﻥ.🙏
❣ ❣
🍃 🍃
۰
۰
📚@sarguzasht📚
#داستان
#طنز
▁▁▁▂▂▁▁▁▂▂▁▁▁▁▂▂▁▁▁
ﺯﻧﯽ ﺑﺎ ﺻﻮﺭﺕ ﮐﺒﻮﺩ ﺭﻓﺖ ﺳﺮﺍﻍ ﺩﮐﺘﺮ؛
دﮐﺘﺮ ﭘﺮﺳﯿﺪ: ﭼﯽ ﺷﺪﻩ ؟ ﺯﻥ ﮔﻔﺖ : ﺩﮐﺘﺮ، ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﺷﻮﻫﺮﻡ ﻣﯽ ﯾﺎﺩ ﺧﻮﻧﻪ ، ﻣﻨﻮ ﺯﯾﺮ ﻣﺸﺖ ﻭ ﻟﮕﺪ ﻣﯽﮔﯿﺮه!
ﺩﮐﺘﺮ ﮔﻔﺖ :
ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﺷﻮﻫﺮﺕ ﺍﻭﻣﺪ ﺧﻮﻧﻪ ﯾﻪ ﻓﻨﺠﻮﻥ ﭼﺎﯼ ﺳﺒﺰ ﺑﺮﺩﺍﺭ ﻭ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﻦ ﺑﻪ ﻗﺮﻗﺮﻩ ﮐﺮﺩﻥ ﻭ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺭﻭ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺑﺪه !!!
ﺩﻭ ﻫﻔﺘﻪ ﺑﻌﺪ، ﺯﻥ ﺑﺎ ﻇﺎﻫﺮﯼ ﺳﺎﻟﻢ ﻭ ﺳﺮﺯﻧﺪﻩ ﭘﯿﺶ ﺩﮐﺘﺮ ﺑﺮگشت و گفت:
ﺩﮐﺘﺮ، ﻗﺮﻗﺮﻩ ﭼﺎﯼ ﺳﺒﺰ ﻓﻮﻕ ﺍﻟﻌﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﻫﺮ ﺑﺎﺭ ﺷﻮﻫﺮﻡ ﺍﻭﻣﺪ ﺧﻮﻧﻪ، ﻣﻦ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﻗﺮﻗﺮﻩ ﮐﺮﺩﻥ ﭼﺎﯼ ﺳﺒﺰ ﻭ ﺷﻮﻫﺮﻡ ﺩﯾﮕﻪ ﺑﻪ ﻣﻦ ﮐﺎﺭﯼ ﻧﺪﺍﺷت و ﺍﻻﻥ ﺭﺍﺑﻄﻤﻮﻥ ﺧﻴﻠﯽ ﺑﻬﺘﺮ ﺷﺪﻩ؛ ﺍﻭﻥ حتی کمتر عصبانی میشه و منو خیلی دوست داره.
دكتر گفت : ﻣﯽ ﺑﯿﻨﯽ؟ ﺟﻠﻮﯼ ﺯﺑﻮﻧﺖ ﺭﻭ كه ﺑﮕﯿﺮﯼ، ﺧﯿﻠﯽ ﭼﯿﺰﺍ ﺣﻞ ﻣﯽشه!!!😁😂
اینم از «خواص چای سبز»😄
❣ ❣
🍃 🍃
۰
۰
📚@sarguzasht📚