eitaa logo
سـرکـشِ قـلـبـم!❤️‍🩹
4.2هزار دنبال‌کننده
918 عکس
255 ویدیو
1 فایل
«بسم‌تعالی» قربان مردمک‌های بی‌قرار چشم‌هایت بروم، قربان غم و شادی‌ات بروم. تو چه هستی که جز با تو آرام نمی‌گیرم. حتی جای پایی از تو در خاک برای من کافی‌ست. کپی برداری حتی با ذکرنام نویسنده حرام و پیگرد قانونی دارد 🖇️ جهت عضویت درvip
مشاهده در ایتا
دانلود
•‌----------------🪴🌝‌----------------• - عجب... - عجب نداره. - ساکت باش. وقتی دیدم جدیه، صلاح دیدم ساکت باشم؛ ولی آخه نمی‌تونستم جلوی زبونم و نگه دارم. - ارسلان جان؟ - بگو. - خب چته؟ - گفتم ساکت باش، لام‌تا‌کام حرف نزن، خب؟ - با من این‌طوری حرف نزن. - هر موقع یاد گرفتی زبون‌درازی نکنی، باهات این‌طوری حرف نمی‌زنم. - چی کار کنم من؟ - هیچی، بشین بر و بر من و نگاه کن. با خنده گفتم: - چشم. نگاه بدی بهم انداخت که گفتم: - باشه ببخشید، تو استراحت کن، من یه چیزی برات بیارم. ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌ ‌ ‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌❤️‍🔥 | @sarkesh_novel 👈🏽🍓 بــیــآ تــــو •‌----------------🪴🌝‌----------------• 📵
•‌----------------🪴🌝‌----------------• - این عمارت خدمه نداره؟ - ایرادی داره خودم از شوهرم مراقبت کنم؟ - تو که این همه به فکر من نبودی. در حالی که از حرفش دلگیر شدم، گفتم: - من اگر به فکرت نبودم این همه به آب و آتیش نمی‌زدم. فقط نگاهم کرد که بلند شدم. - بشین، به سیما می‌گم بیاره. - خودم... - گفتم بشین! چند دقیقه بعد یکی از خدمه‌ها با یه سینی وارد شد. سینی رو از دستش گرفتم و روی میز کنار تختش گذاشتم. - تو ناهار نخوردی آتی؟ - نه منتظر تو بودم. چپ‌چپ نگاهی بهم انداخت و گفت: - برای خودت غذا بکش. ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌ ‌ ‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌❤️‍🔥 | @sarkesh_novel 👈🏽🍓 بــیــآ تــــو •‌----------------🪴🌝‌----------------• 📵
کاش یاد بگیریم زاپاس برا رابطه نیست ‏برا ماشینه!!! ‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌❤️‍🔥 | @Taem_Naena 👈🏽🍓 بــیــآ تــــو
به خودت ايمان داشته باش چون تو قوي ترين آدم زندگي خودتی..‌‌. ‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌❤️‍🔥 | @Taem_Naena 👈🏽🍓 بــیــآ تــــو
اگر بد بود شد تجربه، اگر خوب بود شد خاطره غصه چیو میخوری رفیق؟ ‌ @khallvat 💞 ⃟ٖٜٖٜٖٜ⋆̩☽⋆゜
حقیقتش این است،که تو هرجور که زندگی میکنی برنده ای...پس : زندگی کن،به سبک خودت ‌ @khallvat 💞 ⃟ٖٜٖٜٖٜ⋆̩☽⋆゜
•‌----------------🪴🌝‌----------------• - خب باشه، عصبی نباش. - عصبی نیستم. آروم برای خودم غذا کشیدم که گفت: - خودم بلدم غذا بکشم، تو غذات و بخور. متعجب نگاهش کردم. داشت خنده‌ام می‌گرفت و امان از من که توی مواقع شدید بحرانی خنده‌ام می‌گرفت. شروع به خوردن کردم. می‌ترسیدم حرفی بزنم که منفجر بشه؛ ظاهراً اعصاب نداشت. بالآخره جرئت به خرج دادم و گفتم: - خب حالا چته؟ برا من اخم می‌کنی؟ - برا تو اخم نکردم. - خب باشه، عه... عصبانیت بهت نمیادا! - نمیاد؟ - نه‌نه. - ایرادی نداره. - یعنی نظرم مهم نیست؟ - من این و گفتم؟ - آره. ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌ ‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌❤️‍🔥 | @sarkesh_novel 👈🏽🍓 بــیــآ تــــو •‌----------------🪴🌝‌----------------• 📵
•‌----------------🪴🌝‌----------------• - فعلا ساکت باش تا اعصابم سر جا بیاد. - چشم جنابِ عصبی... غذامون که تموم شد، ظرفا رو روی میز گذاشتم و کنارش نشستم. - یکم می‌خوابی؟ خسته‌ی راهی. در حالی که پتو رو بالاتر می‌کشیدم، مچ دستم و گرفت. - برو اتاقت استراحت کن. - خیلی خب... - گفتم برو. نمی‌خواستم برم؛ حس حسادتم گل کرده بود و نگران بودم بعد از رفتن من، روشنک بیاد. - یعنی من از چشات نمی‌خونم به چی فکر می‌کنی؟ متعجب گفتم: - تو دیگه کی هستی؟ - نترس، می‌خوام بخوابم، تو هم برو استراحت کن. لبخندی زدم. - برای شام میام پیشت. خوب بخوابی... سری تکون داد که از اتاق خارج شدم. ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌ ‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌❤️‍🔥 | @sarkesh_novel 👈🏽🍓 بــیــآ تــــو •‌----------------🪴🌝‌----------------• 📵
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هیچ روشنایی بدون تاریکی نیست ✨ دقیقا همونجایی که فکر میکنی دیگه آخر خطه🥲 🔹روشنایی میاد سراغت 🔹سر از تاریکی در میاری 🔹رشد میکنی و بزرگ میشی فقط کسانی رشد می کنند که تاریکی را تحمل کرده اند 😍🤙 ‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌❤️‍🔥 | @Taem_Naena 👈🏽🍓 بــیــآ تــــو
•‌----------------🪴🌝‌----------------• توی حیاط مشغول قدم زدن شدم. خانم‌بزرگ و از دور دیدم. به سمتش قدم برداشتم. - دختر تو چرا این‌جایی؟ با خنده گفتم: - الان بر می‌گردم، این‌قدر ارسلان عصبی شد که نگید. - خب چرا می‌خندی؟ - آخه عصبانی می‌شه خیلی خنده‌داره، فکر می‌کنه من ازش می‌ترسم؛ ولی این‌طور نیست که. با خنده گفت: - امان از دست تو دختر. - توی راه اذیت نشد که؟ - نه، نگران نباش. سیما گفت خیلی نگران بودی، حتما خسته شدی... برو استراحت کن. - آره می‌رم الان. سری تکون داد که گفتم: - برای شام سفارش کنید غذای چرب درست نکنن ها! خوب نیست برای ارسلان. لبخندی زد و حرفم و تایید کرد. به سمت اتاقم رفتم و داخل شدم. ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌ ‌ ‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌❤️‍🔥 | @sarkesh_novel 👈🏽🍓 بــیــآ تــــو •‌----------------🪴🌝‌----------------• 📵
عاشقی آداب داره یا بلدش باش یا مزاحم اوقات شریف کسی نشو…! ‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌❤️‍🔥 | @Taem_Naena 👈🏽🍓 بــیــآ تــــو
زندگی خیلی کوتاهه تو زندگیِ بقیه زندگی نکن! ‌ ‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌❤️‍🔥 | @Taem_Naena 👈🏽🍓 بــیــآ تــــو