eitaa logo
سـرکـشِ قـلـبـم!❤️‍🩹
4.2هزار دنبال‌کننده
916 عکس
255 ویدیو
1 فایل
«بسم‌تعالی» قربان مردمک‌های بی‌قرار چشم‌هایت بروم، قربان غم و شادی‌ات بروم. تو چه هستی که جز با تو آرام نمی‌گیرم. حتی جای پایی از تو در خاک برای من کافی‌ست. کپی برداری حتی با ذکرنام نویسنده حرام و پیگرد قانونی دارد 🖇️ جهت عضویت درvip
مشاهده در ایتا
دانلود
•‌----------------🪴🌝‌----------------• روی تخت که نشستم، یهو دردی توی دلم پیچید. انگار غیرعادی بود... دردش یه لحظه؛ اما فجیعانه بود. آروم روی تخت دراز کشیدم. *** حال ارسلان رو به بهبود یافتن بود. اون روزا بیشتر سعی می‌کرد مراقبم باشه؛ اما من دل‌نگرونِ مادرم بودم... مادری که نمی‌دونستم کجاست و حتی حالش خوبه یا نه! هرچی بیشتر فکر و خیال می‌کردم، بیشتر اذیت می‌شدم. دلم می‌خواست از اون وضع در بیام، از طرفی اگر به ارسلان می‌گفتم باز رگ یاغی بودنش گل می‌کرد و بی‌گدار به آب می‌زد. در حالی که توی باغ قدم می‌زدم، صدای ارسلان من و متوقف کرد. - کجا تنها‌تنها می‌چرخی برای خودت؟ ها؟ به سمتش برگشتم و لبخندی زدم. - حالت بهتره؟ - شما بهتری. خندیدم و گفتم: - خیلی خب، خوبی؟ ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌ ‌ ‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌❤️‍🔥 | @sarkesh_novel 👈🏽🍓 بــیــآ تــــو •‌----------------🪴🌝‌----------------• 📵
•‌----------------🪴🌝‌----------------• - آره خیلی بهترم، نگران نباش. - مامانم نیست به فکر سیسمونی باشه... در حالی که شونه به شونه‌ام قدم می‌زد، گفت: - حالم که بهتر بشه، می‌رم دنبالش، نگران نباش. همون لحظه حرف مسعود توی ذهنم تداعی شد که گفت باید برم اون‌جا... اون شماره‌ی من و داشت، عجیب بود که تا اون موقع بهم پیامی نداده یا زنگی نزده بود. - به چی فکر می‌کنی؟ - چی؟ هیچی... همین‌طوری یهو رفتم تو فکر. - سعی کن اصلا درگیر چیزی نباشی، الان برای تو حساس‌ترین دورانه. - بله‌بله... همین‌طور قدم می‌زدیم که یهو حس کردم ضعف دارم، بازم درد... دستم و روی دلم قرار دادم و دست ارسلان و گرفتم. متوجه‌ام شد و متعجب گفت... ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌ ‌ ‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌❤️‍🔥 | @sarkesh_novel 👈🏽🍓 بــیــآ تــــو •‌----------------🪴🌝‌----------------• 📵
وقتی همه چیز را به خدا بسپاری در نهایت خدا را در همه چیز خواهی یافت.. ❤️‍🔥 ‌
هدایت شده از تبلیغات آشپزی
همسایه‌ام غذاهاش خیلی خوشمزه میشد ولی بهم نمیگفت که رازش چیه🤨 تا اینکه بالاخره فهمیدم تو این کانال عضوه😃 https://eitaa.com/joinchat/3013608050Ce6a7ddc2cd 🔥راز خوشمزه شدن همه غذاها🤩 ادویه هاش معجزه میکنهههه😱😍 https://eitaa.com/joinchat/3013608050Ce6a7ddc2cd 🔴پیوستن رو بزن تا برنداشته🔴
تو آرزو کن خدای قاصدک ها مهربان تر از تصور توست... ‌ @khallvat 💞 ⃟ٖٜٖٜٖٜ⋆̩☽⋆゜
آن‌گاه که دلتنگت می‌شوم مرگ در آغوشم می‌گیرد... ‌ @khallvat 💞 ⃟ٖٜٖٜٖٜ⋆̩☽⋆゜
هدایت شده از تبلیغات آشپزی
❗️خبری فوق العاده برای دیابتی ها❗️ 👩‍🔬دیابتیهای عزیزم.... 🚫اگر شما هم آرزوی دیدن قندخون پایین ۱۰۰ رو دارید و باور درمان شدنتون سخته بیا تو کانال درمانکده نور تا به آرزوت برسی 😍❤️ فرم ویزیت ومشاوره تخصصی زیر را پر کنید عجله کن جا نمونی 👇👇 https://app.epoll.ir/43553225 کانال❤️‍🔥درمانکده نور ❤️‍🔥 سریع فالو کن 👇 https://eitaa.com/darmankade00
پول مياد و ميره خوشگلي هم يه روز از بين ميره اين شرف و انسانيت كه ميمونه! حالا باز خود دانيد…! ‌ ‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌❤️‍🔥 | @sarkesh_novel 👈🏽🍓 بــیــآ تــــو
آرامشت آنقدر باارزش و مهمه که بهتره… نگران طرز فکر آدما درباره ی خودت نباشی! ‌ ‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌❤️‍🔥 | @sarkesh_novel 👈🏽🍓 بــیــآ تــــو
هدایت شده از تبلیغات آشپزی
❌دیگه سه ساعت تو خیابونا دنبال لباس نگرد ❌ بیا اینجا بهترین لباسای به روز و شیک و ارزون بازار و برات اوردم 👇 بمب ارزونی😱 باکمترین قیمت و # بهترین کیفیت🥰 کلییبیی تنوع لباس دارن🥳 هررررچی♨️ میخوای اینجاداره مدل هایی که هیچ جانمیتونی پیداکنی💪 تنوع بی نظیروقیمت باورنکردنی😍👇 https://eitaa.com/joinchat/561054404Cd595586c06
•‌----------------🪴🌝‌----------------• متوجه‌ام شد و متعجب گفت: - چته؟ - آخ هیچی... خوبم من، یکم پام درد گرفت. نگاهی به دستم که روی دلم بود انداخت. - دروغ به من؟ - خوبم ارسلان، به خدا خوبم؛ فقط یکم درد دارم. نمی‌دونم چرا! - کی به تو اجازه داد اصلاً بیای توی باغ قدم بزنی؟ اون لحظه صحبت نکردن به نفعم بود. عصبی‌تر از قبل گفت: - چند وقته؟ - حدوداً یه ماه. - الان باید ۷ ماهت باشه، نه؟ - آره... درسته. - خطرناکه، برای چی رعایت نمی‌کنی؟ لب گزیدم. - معذرت می‌خوام. - ساکت باش، بر می‌گردیم اتاقت. دستم و گرفت و به سمت اتاق هدایتم کرد. وقتی داخل شدیم، روی تخت دراز کشیدم. - از این به بعد تا وقتی که من اجازه ندادم، حق بیرون رفتن نداری! فقط برای ناهار و شام و مواقع ضروری، اونم خودم میام دنبالت. خب؟ ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌ ‌ ‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌❤️‍🔥 | @sarkesh_novel 👈🏽🍓 بــیــآ تــــو •‌----------------🪴🌝‌----------------• 📵
هدایت شده از تبلیغات آشپزی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
طلا گرون شده و دستت خالیه⁉️ تو این وضعیت طلا مجبور نیستی حتما بندازی🤷‍♀️ کپ طلااا داریم😍🥰 ⭐ مرجوع و اصالت به خاطر همین قیمتامون از همه جا کمتره🥰 و هم داریم 🎁🎁🎁 🍃🌺🍃🌺join👇👇 https://eitaa.com/joinchat/414450003Cca246af6f3