eitaa logo
خبرگزاری روستای صرم(صرم نیوز)
3.9هزار دنبال‌کننده
13.8هزار عکس
7.4هزار ویدیو
74 فایل
🔆 برای ارسال خبر، عکس، فیلم یا حتی نظر و انتقاد میتونی به اکانت ادمین یعنی آیدی زیر بفرستی. 💬 @sarm_news_admin ❗ کانال ما رو به بقیه هم معرفی کنید😁 ❗ یادتون نره برامون اخبار و عکس و فیلم بفرستید😉 💥تبلیغات شما را پذیراییم🤩
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صلوات شعبانیه زمان خواندن: هر روز از ماه شعبان در وقت زوال (ظهر شرعی) ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌💟(صرم نیوز) @sarm_news 🔴🔷🔴🔷
🔘کسب رتبه برتر 🔸🔹فرهیخته گرانقدر سرکارخانم زهره سلیمانی آموزگار محترم دبستان حضرت رقیه (س) صرم 🥈بدین وسیله کسب رتبه دوم استانی در جشنواره تئاتر درسی(نمایشنامه نویسی) را خدمت شما تبریک عرض کرده و از خداوند متعال توفیقات روز افزون سرکارعالی در مسیر خدمت به فرزندان این سرزمین را خواستارم. ✍معاونت پرورشی و تربیت بدنی آموزش و پرورش شهرستان کهک
5.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
همنشینی برف و دریا پس از سالیان سال امروز سواحل زیبا کنار گیلان تصویری بی نظیر به خود گرفته
9.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نطق دکتر منان رئیسی درباره تعطیلی‌های مستمر و قطعی مکرّر برق مردم شریف ایران! اگر میخواهید بدانید که چرا در قبال تعطیلی‌‌های مستمر کشور و قطعی مکرّر برق هیچ کس پاسخگو نیست این نطق دو دقیقه‌ای را مشاهده بفرمایید.
☑️درخواست اهدای خون از مردم تا پایان سال 🔸معاون اجتماعی سازمان انتقال خون گفت‌: با تعطیلی‌های اخیر و همچنین نزدیک شدن به ایام عید و روزهای پایانی سال، به ویژه با توجه به همزمانی عید نوروز با ماه مبارک رمضان، مردم مشغول آماده شدن برای استقبال از عید و ماه مبارک هستند و بنابراین میزان مراجعه اهداکنندگان به مراکز اهدای خون کاهش می‌یابد. 🔸از مردم تقاضا داریم که اهدای خون را در روزهای پایانی سال نیز در برنامه خود قرار دهند. --------------
🌼🌿🌼🌿🌼 🌿🌼🌿 🌼🌿🌼 🌿 🌼 @zohoreshgh ❣﷽❣ 💠🔹پیامبر صلی اللہ علیہ و آلہ فرمودند: ✍ڪسی ڪہ در شب بیست و هفتم ماہ شعبان دہ رڪعت نماز بگذارد 🔻۵ تا دو رڪعتی 🔹در هر رڪعت سورہ حمد یڪبار 🔸و سبح اسم ربڪ الاعلی را دہ بار بخواند 🕊خداوند براے او یڪ میلیون حسنہ نوشتہ و یڪ میلیون بدے را از او دفع و یڪ میلیون درجہ او را بالا مےبرد و او را با تاجے از نور مےآراید. 📗اقبال الاعمال ✍در صورت امڪان این نماز را انتشار دهید تا شما هم در ثوابش شریڪ باشید. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم اجمعین 🌹 🌤اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌤
🔴 فردا قم تعطیل نیست 🔹فعاليت كليه مدارس، ادارات، بانک‌ها، دانشگاه‌ها و شهردارى‌ها در سراسر استان قم فردا چهارشنبه ۸ اسفند ماه مطابق معمول برقرار بوده و كليه دستگاه‌ها طبق روال عادى به ارائه خدمات خواهند پرداخت. ┅══❉💠❉══┅
┄┅═✾✾═┅┄┈ ✨﷽✨✨ 🔥 چوب حراج به آبروی هیچکس نزنید؛ برایتان گران تمام می‌شود! 🌹 خانم جان، آقا جان؛ آنجا که گوشتان را تیز می‌کنید و با چشمانتان، رفتار و اعمال انسان‌ها را برای رو کردن دستشان دنبال می‌کنید؛ دقیقاً در جاده‌ای قــرار گرفته‌اید که خطر سقوط تهدیدتان می‌کند؛ زیرا آبروی مؤمن، خط قرمز خداست و شما با بازگو کردن آنچه که شنیده یا حتی دیده‌اید، از این خط قرمز، رد شده‌اید... 💢 آنچه بین او و خدا بود، با کنکاش شما، حالا برای همه برملا شده، و آب ریخته را هرگز نمی‌توان جمع کرد...✗ 🔸 و آبرویی که هر لحظه، با نقل به نقل شدن آنچه شما فاش کردید، ریخته می‌شود، نه تنها جمع شدنی‌ نیست؛ بلکه آتشی شده و دامن شما را تا ابد خواهد گرفت... [ انسانیّت بدون ممکن نیست ❗️ تمرین کنیم از همین امروز، بجای رونمایی از اشتباه‌های دیگران، پوششی برای خطاهایشان باشیم.] 👤 استاد محمد شجاعی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جنگ با سرمای ۱۷- درجه برای حفظ یک روستا 🔹درحالی‌که دما در دیلمان گیلان ۱۷ درجه زیر صفر است، نیروهای عملیاتی برای وصل برق یک روستای این منطقه ۳ ساعت مشغول به کار بودند. 🔹«افت شدید ضربان قلب، توقف تنفس و در نهایت از کار افتادن اندام‌های حیاتی» پیامد فقط ۱۰ دقیقه ایستادن در دمای ۱۰ درجه زیر صفر است. 🔹همزمان با سرما و بارش برف، سیم‌های برق دچار پارگی شده و فقط در یک استان شمالی کشور ۴۲۰ نیروی عملیاتی ۲۴ ساعته برای وصل دوباره برق آماده به کار هستند.
خبرگزاری روستای صرم(صرم نیوز)
🌿🌟🌿🌟🌿🌟🇮🇷🌿🌟🌿🌟🌟🌿رمان فانتزی، عاشقانه شهدایی 🌿 #عشق_پاک 🌟قسمت ۲۵ و ۲۶ اقامحسن ایستاده بود و نگاه به سا
🌿🌟🌿🌟🌿🌟🇮🇷🌿🌟🌿🌟🌟🌿رمان فانتزی، عاشقانه شهدایی 🌿 🌟قسمت ۲۷ و ۲۸ با خاله اینا خداحافظی کردیم و از هم جدا شدیم و رفتیم سوار ماشین شدیم. توی ماشین مامان ازم پرسید: _خب چیشد عزیزم خوب بود؟ +نمیدونم باید فکرامو بکنم _باشه عزیزم. دیگه این با بقیه فرق داره که هی بگیم چند جلسه دیگه بیان این پسر خالته. از بچگی همو میشناسید پس یه جلسه برای اینکه یه شناخت اجمالی ازش داشته باشی کافیه حالا بازم هرجور خودت میدونی... +چشم انشاالله فکرامو میکنم خبر میدم رسیدیم خونه پیاده شدیم و رفتیم تو تقریبا رفت و برگشتمون روی هم سه ساعت میشه و فاطمه اطلاعی نداره. دلم نمیخواد اینطوری بشه هرچیم باشه اون خواهرمه اما خب لابد دلیلی داشتن که گفتن بهش نگیم و بریم بهتره خود مامان بهش بگه...چادرمو در آوردم انداختم روی دستم و گفتم: _مامان شب بخیر من میرم دیگه بخوابم +باشه عزیزم برو شبت بخیر از پله داشتم میرفتم بالا که فاطمه در اتاقو باز کرد و اومد پایین. _سلام کجا بودید تا حالا؟ خوبه یه خرید کردن انقدر طول نمیکشه آها پس مامان به فاطمه گفته که میریم خرید کنیم پس برای اینکه حرف مامان دوتا نشه گفتم: _ طول کشید دیگه... _خوبه والا شما بری خرید من بشینم تو خونه نه گوشی نه تلفنی نه چیزی اگه تو این خونه داشتم میمردم با چی بهتون بگم؟! مامان از توی اتاقش اومد بیرون و گفت: _اینا نتیجه کارای خودته خودت کردی الان باید پاش بسوزی و بسازی حرفم نزنی... فاطمه دیگه حرفی نزد رفت پایین و نشست جلوی تلویزیون. رفتم توی اتاقم و دراز کشیدم. فاطمه هم بعد از چند دقیقه اومد و بدون حرفی رفت روی تختش خوابید. به این فکر میکنم که اگه فردا خاله زنگ زد و نظرمو خواست چی بگم از نظر من همه چی خوب بود حرفای اقامحسن به دلم نشسته بود اما خب چه جوری به مامان میگفتم که نظرم مثبته!صبح از خواب بیدار شدم و صورتمو شستم و رفتم پایین تا صبحانه بخورم _سلام مامان مامان توی آشپزخونه نبود پس کجاست؟ _مامان کجایی؟ صدای مامان از توی حیاط اومد _اینجام الان میام بعد از پنج دقیقه اومد تو _کجا بودی؟ +داشتم حیاط و میشستم _خسته نباشید! +ممنون عزیزم صبحانه خوردی؟ _نه الان میخورم +باشه عزیزم بخور...راستی حسنا خاله زنگ زد گفت میدونم زوده ازتون خبر بخوام اما گفت که بگم محسن اخر هفته میخواد بره مأموریت تا یک ماه دیگه هم نمیاد جوابت چیه؟ از حرف مامان انگار ته دلم خالی شد اخه چرا من تازه میخوام ببینمش کنارم باشه تا یک ماه نبینمش؟ البته دیشب راجب کارش بهم گفت اما نگفت این هفته میره منم فکرامو دیشب کردم. قیافمو تو هم کردم و گفتم: _مامان اخلاقش خوب بود مامان لبخندی زد و گفت: _پس مبارکه عزیزم لبخندی زدم و سرمو انداختم پایین. مامان گفت: _پس برم و زود این خبرو به خاله بدم رفت سمت تلفن خونه و زنگ زد به خاله _سلام مریم جون خوبی اجی اره ازش پرسیدم گفت نظرش مثبته انشاالله مبارک باشه به خوبی و خوشی بعد از کلی حرف زدن و قربون صدقه رفتن به محسن گوشیو قطع کرد _حسنا خاله گفت فردا میان دنبالت برید خرید حلقه _فردا که خیلی زوده مامان! _خب عزیزم گفت که وقت ندارن _باشه خیلی از دست اقامحسن دلخور بودم اما خب نباید باهاش بد رفتار کنم حداقل این یه هفته رو باید بهم خوش بگذره تا همیشه یادم بمونه. 👈 .... رمان فانتزی، عاشقانه شهدایی ✍ نویسنده ؛ منتظر۳۱۳ 🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟