eitaa logo
طناز
8.3هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
188 ویدیو
0 فایل
تبلیغاتمون😍👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1759249087C4c9dc63f34
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از السلام‌علیک یا‌بقیة الله(عج)
🌱💚 سـلام بر تــو اے عـــهد خـــدا السلام علیڪ یاصاحب الزمانــ(عج) 💚🌱
طناز
#پارت_۳۱۳ _._._._._._._._._._.🤍✨._._._._._._._. بعد از خرید با هم به یک کافه رستوران  جنگلی می‌ر
_._._._._._._._._.🤍✨._._._._._._. ‌ وقتی اون نگاه مفرح و پوزخند گوشه لب رو می‌بینم متوجه میشم آقا مهدیار خیلی توی کار متبهره و تونسته من رو واقعا به مرز عصبانیت برسونه. بعد از نهار با هم می‌ریم سمت آپارتمان. مهدیار خیلی تو رانندگی جدیه و همه حواسش به رانندگیه. دلم می‌خواست مامانم و سهیلم توی عقدم باشن مخصوصا مامان. پیام موبایلم باعث می‌شه لبخند بزنم ولی با دیدن محتوای پیام انگار قلبم از کار می‌افته. مامان نوشته بود طناز آقاجون سکته کرده و تو بیمارستانه. سریع شماره مامان رو می‌گیرم برنمی‌داره مهدیار متوجه استیصالم می‌شه. - اتفاقی افتاده؟ همینجوری که تماس سهیل داره بوق می ‌زنه می‌گم: آقاجون سکته کرده... مهدیار چشم هاش سرد و جدیه انگار اصلا حرفم رو نشنیده: خب به درک سکته کنه. همون لحظه گوشی سهیل زنگ می‌خوره مهدیار من رو تو ماشین رها می‌کنه و خودش میره در پارگینگ آپارتمان رو باز کنه‌. - الو سهیل من طنازم آقاجون چی شده؟ - طناز تویی حالت خوبه؟ مهدیار بلایی سرت نیاورده؟ از سوالش شکه می‌شم چرا به جای آقاجون داره سراغ حال من رو می‌گیره؟ _._._._._._._._._.🤍✨._._._._._._. ‌
‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌🍂🍁🍂🍁🧡🍁🍂🍁🍂 برای دریافت رمان کامل 💜 با 595پارت🤩😍 میتونید با واریز 45 هزار تومن به شماره کارت زیر و ارسال فیش واریزی به آیدی ادمین عضو کانال 🦋 بشید.
6219861935945401
به نام خانم سهیلا صادقی (روی شماره کارت بزنید،کپی میشه) @s_majnoon ‌ 🍁 رمان در وی آی پی به پایان رسیده 🍁 ‌ ‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ 🍂🍁🍂🍁🧡🍁🍂🍁🍂 ‌
💚 ‌
خلوت نشینِ خاطرِ دیوانه‌ی منی...! ✨♥️
‌ ✨ مژه بر هم نزدم آینه‌سان در همه‌عمر بس که در دیدۀ من شوق تماشای تو بود ♥️🌱
🤍✨ ‌
هدایت شده از السلام‌علیک یا‌بقیة الله(عج)
🌱💚 سـلام بر تــو اے عـــهد خـــدا السلام علیڪ یاصاحب الزمانــ(عج) 💚🌱
. من حرف دلم را به زبان كه نه ميريزم داخل چشمهايم... با پلك زدنم تمام خواستنم را بخوان! 🌱🌸
👻 ‌
🤍 ‌