#طوفانالاقصی
راست است اینکه درد را از هر طرف که بخوانی درد است.پارادوکس اما اینجای ماجراست که تفاوت است بین درد بعضی ها با درد برخی دیگر.
فرق است بین درد مادری که روی تلی از خاک و آجرِ کاشانه اش، با چشمان خیره،کودک بی جان شیرخواره اش را به آغوش چسبانده، تا شاید یک بار دیگر تمنای چشمان پر از ناز طفلش یا کشیده شدن انگشتان کوچکش را در جستجوی شیر ببیند با مادری که در خانه گرم و نرم مردد مانده هودی طوسی کودکش را با شلوار جین آبی ست کند یا آن کبریتی راه راه خاکستری تیره.
درد پدری که تن نحیف و خون آلود دختر مو طلایی اش را با گردنی شل و آویزان در دست گرفته و حیران میان ویرانه ها می چرخد تا کسی راه چاره ای نشانش دهد که جواب مادر بچه را چه باید بدهد زمین تا آسمان فرق دارد با درد آن پدری که نمیداند حالا اگر دخترش بپرسد بابا غذای فِردی _ سگ نژاد ژرمنش را می گوید _ را خریدی یا نه؟ راستش را بگوید که حواسش پی مسیر توپ های بیلیارد بوده یا بهانه بیاورد فود شاپِ پِت ها بسته بود.اصلا میگوید نگران نباش جانم،الان اینترنتی سفارش میدهم.
عجب است همه آنانکه بیشتر غرق در دنیا و روزمرگی اند و بنده خواهش های نفسانی خود، بیشتر دلشان برای ظالم ها می سوزد.انگار رشته ای نامرئی به هم وصلشان میکند،رشته ای از جنس طناب های آتشین ابلیس.ترسوهای همیشه در واهمه از جنگ، داغ ننگ دفاع از ظالم را، به بهانه نه به خشونت و نه به جنگ بر پیشانی شان حک میکنند و هیچ بیمی از فردای جواب دادنشان ندارند.
هفتاد و پنج سال ظلم، یکبار به حرفشان نیاورد.از خانه بیرون کردن خانوار های صاحب سرزمین، کشتن بچه ها، مورد تعرض قرار گرفتن زنان و دختران، بیرون کشیده شدن جنین های بی گناه از بطن مادرها و آواره شدن تمام اهل کشوری در بیابانها، دمی شُبهه مورد ظلم قرار گرفتن مردم فلسطین را به جانشان نینداخت.اما دفاع مظلوم از حقش و تلاشش برای پس گرفتن خانه و سرزمینش، دهانهای کفتار مانندشان را باز کرده و زبانهای همیشه مهمل گویشان را دراز. در مرام اینها متجاوز حق دارد جان بگیرد و نباید حتی ایستادگی کرد در مقابلش.نمیدانم در قلب ها و مغزهای این انسان نماها چه میگذرد؟ اندیشه شان را به خبررسانی های سربازان ابلیس سپرده اند و جز القائات او چیزی لقلقه زبان هایشان نیست.هرچه وارد گوش و چشمشان شود همان از دهانشان خارج میشود بی هیچ زحمتی برای لحظه ای فکر کردن به راستی و درستی اش.درد دارد که ببینی هموطنت دارد از حق کودک کش ترین جانداران روی زمین دفاع میکند( که حیفِ نام آدمی که بخواهی بگذاری روی این جانیان ).
این همه سال در خون غلتیدن زن و کودک های صاحب حق را دیده و ورد زبانش این بوده که جانم فقط فدای کشورم و به جهنم که در بقیه سرزمین ها چه میگذرد.حالا چند ثانیه از چند فیلم که معلوم نیست به دست چه کسانی و با چه نیت هایی گرفته شده،سینه چاک دفاع از حقوق بشرش کرده. حال برنمی تابد که در مقابل این به خیالش ظلم در حق غاصبان آب و خاک و خانه و جان مردم فلسطین ساکت بماند. و شیطان چه قدر روی این لشکر بی فکران موبایل به دست حساب کرده است.
کاش فقط لحظه ای خود را به جای آنانی بگذارند که نسل به نسل از خانه شان به زور تفنگ و بمب رانده میشوند تا غاصبان صاحب زندگی شان شوند. مردمی به بهانه این توهم که مردی هشتاد سال پیش در آلمان نزدیک بود نسل آنها را منقرض کند، از همه جای دنیا جمع شده اند در کشوری دیگر و سالهاست دارند نسل کشی میکنند آن هم به فجیع ترین شکل ممکن. آیا اگر این ظلم در حق خودشان و خانواده شان شود ساکت می نشینند و حق را به ظالم میدهند؟ جوالدوز به دستانی که افکار سیاه و پلیدشان پهن دنیای مجازی شده طاقت نوک سوزنی بر خودشان را ندارند…
و من اصلا نمیفهمم چرا باید داشتن یک دین، مجوز داشتن یک کشور بشود.چرا باید از هر کجای دنیا آنانکه مذهبشان یهودیست جمع شوند کنار هم؟مگر تمام مسیحیان و مسلمانان و حتی بگو بوداییان کنار هم زندگی میکنند که سردمداران اینها از گوشه و کنار دنیا هر که دینش یهودیست را با مظلوم نمایی می آورد به سرزمین مادری مردم فلسطین ؟
#طوفانالاقصی
#مرگ_بر_اسرائیل
#وقاحت_ریشهدار
#نه_به_نسلکشی
🌸سایه🌸
@sayeh_sayeh
#طوفانالاقصی
عزیز جانم آن جور که تو کودکت را در آغوش گرفته ای دلم را میسوزانی.آن جور حزین که لالایی می خوانی قلبم ذوب میشود.تکان های تنت به چپ و راست آتشم میزند.بس کن،کمتر آن بچه را به سینه ات فشار بده.کمتر التماسش کن نگاهت کند.خواب است.در خوابی آسمانی.بگذار روح پاکش در هوای نوید قریب آزادی پرواز کند.
شیرین بود،میدانم.هر بار که به بچه هایم نگاه میکنم زهر ریخته به جان شما کامم را تلخ میکند.فرشته های بی گناهتان را بی بال و پر میکنند و با افتخار میگویند بمب های ساعتی را از کار انداخته ایم.نمی دانند خون هر شهید همان بارانیست که صد ها جان بر کف از برکت هر قطره اش به پا میخیزند.اینها چه میدانند که بکشید ما را،بیدارتر می شویم یعنی چه.شهامت و شجاعت و شهادت چه میدانند. وحشیان کف بر دهانی که برای باقی نماندن خودشان عجله دارند، چه می فهمند وعده حق خدا را.
در خانه ام آرام نشسته ام و دو فرزندم مقابلم با لگوهای رنگی شان خانه می سازند،اما تو گمان نکن لحظه ای درد نشسته بر جان تو آرامم میگذارد.بارها آیه الکرسی خوانده ام و برای همه تان به سمت قبله فوت کرده ام.برای کودکانتان هر روز صدقه کنار می گذارم. پرده اشک از سطح چشمانم لحظه ای کنار نمی رود.فیلم و عکس بغل های خالی از بچه تان روی آوار خانه های ویران شده بیچاره ام کرده. حتی تصویر بغل های پرتان هم کشنده است،کشنده تر از آن دست های خالی.عطر گل های پرپری که روی دست به جهان نشان میدهید روزی همه عالم را پر خواهد کرد.خیال نکن تنهایید.اگر کنارتان نیستیم تا حداقل با در آغوش گرفتنتان آرامتان کنیم باور کن دعاهای زیر لبمان برای پیروزی و آزادی و سربلندی تان قطع نمیشود.خواهر مسلمانم درد تو درد من هم هست.ما کودکانمان را برای سربازی مهدی عجل الله و آزادی قدس تربیت میکنیم.دل سست مکن و بایست که نصرت نزدیکست…
#طوفان_الاقصی
#مرگ_بر_اسرائیل
#نسلکشی
#کودککشانوقیح
🌸 سایه 🌸
@sayeh_sayeh
#طوفانالاقصی
#بیمارستان_معمدانی
چشمانت را میبندی تا نبینی پوست لطیف کودکت اندازه نوک سوزنی سوراخ میشود. حتی به قدر فرو رفتن سوزنی طاقت درد کشیدنش را نداری.دشمن وحشی بمباران کرده و سقف خانه ات روی خاک است.خبر پسر ده ساله ات را نداری.تا رد خون را روی موهای قهوه ای دختر سه ساله ات دیدی، در آغوش گرفتی اش و دویدی سمت بیمارستان.سر دخترک چسبیده به سینه ات،سراغ مادرش را میگیرد.
میگویی عزیز بابا،مامان خانه است اما نمیگویی زیر آوار خانه.حتما آجری به سر دخترک خورده که خون آلود است.دکتر می گوید اگر بخواهی می توانی بعد از تمام شدن سرم، همراهت ببری اش.فکر میکنی کجا امن تر از بیمارستان.میگویی نه بماند همین جا خیالم راحت تر است.صورت خاکی و خونی دخترت را میبوسی.میگویی زود برمیگردی کنارش و میروی به دنبال مادر و برادرش.خدارا شکر میکنی که حنانه سالم است و حالا در جایی امن دراز کشیده.هنوز در پیچ دو خیابان بالاتر راه کج نکرده ای که سفیر موشکی دستانت را سقف میکند روی سرت.گیجی.صدا از پشت سرت می آید.مگر میشود؟پشت سر که بیمارستان بود.حنانه....
جمعیت که دوان دوان یا الله گویان از کنارت به پشت سرت می دوند زانوهایت می چسبد به آسفالت پر از خاک خیابان...مگر بیمارستان جای امن نبود؟؟…
#رژیمِ_نحسِ_کودککش
#فلسطین_مظلوم
#مرگ_بر_اسرائیل
#نسلکشی
#میشه_آدم_باشی_و_دلت_خون_نشه_براشون؟
🌸 سایه 🌸
@sayeh_sayeh
هدایت شده از کانال حمید کثیری
دیروز صبح ابتدا توییتر BBC خبری کار کرد مبنی بر اینکه تونلهای حماس زیر بیمارستانها و مدرسهها هستند. این زمینهسازی خبری برای یک حمله وحشیانه بود ...
بعد از حمله نیز، حانيا نفتالی اکانت فعال اسرائیلی که به نوعی سخنگوی مجازی نتانیاهوست در توییتی از حمله هوایی اسرائیل به یک بیمارستان خبر داد و مدعی شد که آنجا پایگاه حماس بوده!
👈 هر دو توییت پاک شدند و اثری از آنها نیست!! چرا که بیش از ۱۰۰۰ نفر در حمله دیشب به بیمارستان شهید شدند.
این دو توییت - و دهها خبر دیگر - مکمل هم بودند، اما جنایت آنقدر بزرگ بود که حتی اسرائیل و حامیانش هم مجبور شدند #خط_خبری را عوض کنند!!
اما خط خبری جدیدشان این شده که ما نزدیم و این کار حماس بوده. موردی که رسانههای آمریکایی هم به شدت در حال تقویت آن هستند ...
وقتی از آنها سوال شده که موشک - ظاهراً آمریکایی - با این قدرت در اختیار حماس نیست، گفتهاند آن را از بازار آزاد تهیه کردهاند!
خبیث همیشه خبیث است ...
#حمید_کثیری 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4