هنوز و هر روز داغ جدیدی از نوار باریکی در کنج خاورمیانه بر دلم مینشیند.هنوز چشمانم عادت نکرده به دیدن ضجه مادران و بی چارگی پدران یتیم طفل هایشان شده.مگر یتیمی فقط برای بچه هاست.مادر باشی و جلوی چشمت بدن خون آلود کودکت را سر دست بابایش با گردن آویزان و دست های شل شده ببینی یتیم می شوی،بی کس میشوی.داغ غزه هر روز کمر هایمان را خم تر میکند و مشت هایمان را گرهتر.حالا میبینم این بیخردان در روز شهادت سردار مقاومت شوخیشان گرفته.دارند با دم شیر بازی میکنند.در خانه شیر،با ترقه ای میخواهند جرات شیر بچه های پدری که اسدالله میدان نبرد بود را امتحان کنند.
ضحاکان بچه کش!ما که از همان لحظه اول فرزندانمان را به نیت سربازی پسر فاطمه و در آرزوی شهادت در رکابش به دنیا می آوریم اما شما بدانید محال است از یک قطره خونشان بگذریم.ما را از چه میترسانید.ما در دفاع از ولایت همه پیرو زهراییم و در افشاگری ظلمتان و صبر بر داغ عزیز، دنباله رو زینب.بگذار دلتان خوش باشد که حیاتتان بسته به خون این بی گناهان است،بگذار شیطان نشسته در مغز علیلتان هر روز خون بیشتری طلب کند و شما برده های گوش به فرمان اهریمن هر روز به شیوه ای نو سرسپردگی تان را نشان دهید. دور نیست همین دریای خونی که راه انداخته اید غرقتان کند.
#شهدایکرمان
#آغوشبازحاجقاسم
#خط_روایت
#غزه
@sayeh_sayeh