وطن عجب واژه شورانگیزیست.تمام سلولهای جان آدمی را به جنب و جوش وامیدارد،رقصی از سر دلدادگی و دلبستگی.از همان روزهای بچگی که خاطرش در ذهنم حک شده هر بار سرود ملی ایران را شنیده ام پرده اشکی از سر عزیز بودنِ خاطرِ وطن بر چشم هایم کشیده شده.عجیب واژه ایست وطن وغریب عشقش ریشه می دواند در جان و تن.
فدایی وطن کم نداشته میهن درد کشیده سرافرازمان.گوشه گوشه زمین این گلستان به خون فرزندان رشیدش آبیاری شده.کلنل محمد تقی خان پسیان یکی از همین دلسوزان وطن بود که در جوانی دست غدار بیگانه پرپرش کرد.
دیشب چشم هایم برای دو ساعت میخ سکوی تالار وحدت بود برای تماشای کنسرت نمایش کلنل.اولین ایرانی ای که پرواز با هواپیما را آموخت.اولین پیانیست ایرانی ای که توانست نت پیانو هم بنویسد.مترجم،نویسنده و از اولین بنیانگذاران سرود ملی ایران،کسی که در چند ماه توانست اصلاحات زیادی در خراسان انجام دهد.اما استعمار پیر طبق عادت کثیفش نتوانست مردی بزرگ را ببیند.رضاخان هم از کلنل کینه ای قدیمی داشت.از همان ساعتی که کلنل به رضا خان گفته بود تو شرف ایرانی نداری دشنه انتقام چفتِ دستان رضا میرپنج شد.منتظر ماند تا کی بتواند زهرش را بریزد.سر محمد تقی خان پسیان به خاطر همین کینه ها از تنش جدا شد.دسیسه قوام السلطنه و مکر انگلیس و دشمنی رضا خان از آستین عشایر کُردِ خراسان به درآمد و کلنل پسیان در سی سالگی جان بر سر عهدش با وطن نهاد.
کاظم سیاحتی نقش کلنل را بازی میکرد و محمد معتمدی نقش عارف قزوینی.محمد معتمدی که چند تصنیف از اشعار عارف را با آن صدای گرمش خواند جانمان را در چشمه شعر و آواز غرق لذت کرد.
عارف قزوینی بعد از دیدن سر بریده کلنل پسیان این شعر را سرود:
این سر که نشان سرپرستیست
امروز رها ز قید هستیست
با دیده عبرتش ببینید
کاین عاقبت وطنپرستیست…
#کنسرتنمایش
#کلنلمحمدتقیخانپسیان
#وطن
۲۲ آبان ۴۰۲
🌸سایه🌸
@sayeh_sayeh