eitaa logo
سیده اعظم حسینی
587 دنبال‌کننده
3 عکس
19 ویدیو
0 فایل
اشعار و آثار خانم دکتر سیده اعظم حسینی.. شماره ی ایتا جهت تبادل نظر و ارائه ی پیشنهادات و انتقادات 09179148588
مشاهده در ایتا
دانلود
◾️ به مناسبت رحلت بانو سکینه بنت الحسین علیهما السلام سلام بر بانو سکینه دختر شعر و شهود! ___________________ ایستاده ای..در ابتدای بلوغ، بر بلندای افق تکامل...آنگونه که مادرانه های "رباب" را به بهت و شوق می کشانی و پدرانه های"حسین" را به عاشقانه..که:"لعمرک انی لاُحبّ داراً/ تَحُلُّ بها سکینة و الرباب... جمال ظاهر که با کمال باطن درآمیزد،"عقیلة القریش" می شوی،همپای عمه... تو بلندای آن شعر عارفانه ای که پدر همقافیه ای برایت نمی یابد:" و اما السکینة فغالبٌ علیها الاستغراق مع الله تعالی فلا تصلح لرجلٍ" و هموزنت اگر باشد،پسرعمویی است که بهشت بودن را از پدر میراث دارد.. امینه ی حسین! سکینه ی رباب! به هر نام که می نامندت لبریز وقار و آرامشی... ای بهترین زنان! چقدر به جان حسین نشسته ای که اشکت را تاب نمی آورد و واپسین بغض هایش روضه می شود که:" لاتُحرقی قلبی بدمعک...فاذا قُتِلتُ فانت اولی بالذی تبکینه یا خیرة النسوان"... در مکاشفه ی ناگهانت "سر"ی می بینی کمی آنسوتر از بدن که نجوا می کند:" شیعتی مهما شربتم ماء عذب فاذکرونی"... تاریخ، از بلندای زندگیت نوشته است که شکوه بودنت را تا سال ۱۱۷ ه.ق می کشانی در مدینه و جرعه می نوشی از سلسبیل های بازمانده از تشنگی عاشورا... تا ناگاهِ شهود همیشگی... شعر و شهود... نشسته در بن چشمش ستاره های قشنگی شبیه دفتر شعر استعاره های قشنگی رسیده رد سلوکش به صبح اول باران گذشته چله نشین از هزاره های قشنگی مدام می چکد از غیب بر شهود نگاهش کنایه های لطیفی،اشاره های قشنگی به دخترانه ی دامان او همین دم آخر کشیده شعله شتابان،نگاره های قشنگی خدا کند نرسد تند باد تا در خیمه که بسته اند در آن گاهواره های قشنگی خدا کند که در این دشت شورچشم نباشد به روی دست کسی شیرخواره های قشنگی به پیشواز اذان های سربریده ی در راه نشسته اند به آذین مناره های قشنگی بیا و باز کن این شعر- این نهاد جنون را- که می کشاندمان تا گزاره های قشنگی کنار آیه ی چشمت برای از تو نوشتن گرفته است غزل، استخاره های قشنگی سلام دختر شعر و شهود و خلسه و خلوت! سلام دختر سیر و سلوک و ذکر و روایت! حسین پیر طریق و تو در سلوک مدامی چه سالکی! چه سلوکی! چه مرشدی! چه مقامی! چه جذبه های قشنگی! چه جذبه های عمیقی! خوشا به هر نفسی عاشقانه طی طریقی! عجب تکامل محضی!عجب مراد و مریدی! عجیب نیست که غیر از جمال هیچ ندیدی! دمی به سایه ی طوبای آن نگاه نشینی چه حاجت است که عمری به خانقاه نشینی میان خیمه و گودال- این سلوک لبالب- به بی نهایت بعد از فنا رسیده ای امشب نشسته بر دل صاحبدلی حدیث مگویی چکیده جرعه ی "مهما شربتم"ی ز گلویی در این تکامل رفتن، در این شهود پیاپی تو را به وادی چندم کشیده این سر بر نی؟ بیا و شعر کن این رستخیز شور و جنون را ردیف کن همه ی زخم های قافیه گون را چه حاجت است لهوفانه شرح غم بنویسی مفصل است حدیثت اگر چه کم بنویسی فقط بگو که شب است و صدای آب می آید و کاش قطع کنی جمله را...رباب می آید ___________________ کانال اشعار دکتر سیده اعظم حسینی @SayyedeAzamHoseini1
◾️سلام بر امام حسن عسگری و یادگار غریبش آجرک الله یا بقیه الله _________________ این که افتاده و نور از نسبش می ریزد پاکی هر چه سحر از لقبش می ریزد شعله ی خیمه ز گرمای تبش می ریزد زهر انگور خراسان ز لبش می ریزد از تب داغ نفس هاش عطش می بارد زهر با ایل و تبارش سر و سرّی دارد "ماه خورشید نمایَش" به خسوف افتاده روضه آتش شده بر جان لهوف افتاده سی و دو درد به تقدیر حروف افتاده کیست این؟ "ابن رضا" یی که رئوف...افتاده آب می لرزد و در لرزش دستش جاریست قصه تشنگی طایفه اش تکراری ست چه زمینی ست که زندان شده اقیانوسش ترک خشک عطش باز شده کابوسش واژه در واژه سراب است فقط قاموسش یازده بار خدا آمده با فانوسش جلوه ذات فرود آمده محسوس شده یازده بار همین معجزه مبعوث شده شانزده سال فقط بغض مکرر؛ کوچه حسرت جای قدم های کسی در کوچه رد پایی که نشد حک بشود بر کوچه بعد او آهِ کشیده ست سراسر کوچه یک دل سیر ندیده ست قد حیدری اش به چه دل خوش بکند بی حسن عسگری اش حرمش گرچه اثر از غم غربت دارد حسن دوم زهراست؛ ابهت دارد دشمن از گنبد او کینه و وحشت دارد هتک و تخریب در این طایفه قدمت دارد بی جهت نیست مدام اسلحه بر کف دارند از "حسن" های "علی" ترس مضاعف دارند نرسیده ست به جزءِ سی ام این مصحف نور بی وضو ختم نمودند او را مُشتی کور "معتمد"های جهان گر چه کنندش محصور می تراود ز حریمش همه جا عطر ظهور پشت این پرده رسولی ست که خاتم با اوست "آن سیه چرده که شیرینی عالم با اوست" پرده را پس بزن ای آن که تماشا داری ارث پاکی ز "محمد"، ز "مسیحا" داری بهره از دامن "زهرا" و "ملیکا" داری "انچه خوبان همه دارند تو تنها داری" آی رویای قشنگی که حقیقت داری! به نماز آمده ای، قصد قیامت داری؟! عطر نرگس به پَر شال تو بسته ست نسیم هر چه گل، گوشه ی دستار تو گشته ست مقیم با تو کرده ست خدا بوی خوشش را تقسیم می کند نبض زمان را ضربانت تنظیم پرده را پس بزن ای حضرت خورشید!بتاب تا بلرزد ز تماشات دل هر سرداب زیر پاهای تو جاری ست بهاری مسدود دست های پُر بارانِ تو خورشیداندود نفست رخصت جاری شدن چشمه و رود گوشه ی دنج نگاه تو بهشت موعود در پس این شبِ آفت زده پیچیده صدات بر تو و لحظه ی زیبای ظهورت، صلوات! ............ کانال اشعار دکتر سیده اعظم حسینی @SayyedeAzamHoseini1
🌸 به مناسبت دهم ربیع الاول سالروز ازدواج پیامبر رحمت و حضرت خدیجه سلام بر حضرت خدیجه... عاشقانه های پیامبر مهربانی با بانوی عشق و پاکی... ____________________ در سنگلاخ شعب ابیطالب،تاول نشسته بر تَرَک پایت آرام می روی و به هم خورده، موزونیِ لطیف قدم هایت طوبای من! که فهم کسی جز من، هرگز نمی رسد به بلندایت چشمی پر از نجابت و دلتنگی آورده ام برای تماشایت... چشم تو کهنه کارترین تاجر،مال التجاره اش همه ابریشم در قولنامه ای که به من دادی یک بند مانده بود فقط مبهم بندی که مانده بود و گره می زد چشم تو و نگاه مرا کم کم در بار من نهاد کسی انگار، جام دلی عزیز و پس از آن هم... در من نفس کشید سحرگاهی دشتی پر از طهارت مریم ها می آمدی و گوشه ی چشمانت یک قول می شدند مصمم ها تو اصل زن،اصالت زن اما، وقتی خبر رسید به دَرهم ها یادم نرفته مسخره ات کردند، آن تا همیشه تا به ابد کم ها... شب های نقره فام حرا وقتی، من بودم و سکوت شبی دلخواه یک بقچه اشتیاق در آغوشت، می آمدی و کوچه پر از اکراه گلهای ریز دامنت آزرده، از خارهای دامنه در این راه پایین کوه یکسره میپیچید، عطر ملیح روسری ات ناگاه... آسان نبود ماندن تو وقتی، توهین و قهر و توطئه عادی بود وقتی هدف شکستن مردت بود، هر جا که طرح و پیشنهادی بود آن روزها که در پسِ هر تبلیغ، تقویم، غربتی متمادی بود چادرنماز ساده ی تو بانو، تنها قرارگاه جهادی بود!... همنام ابرهای پر از باران،همنام نخلهای تناور تو ۱ "میمونه" و "مبارکه"ی انجیل، سرچشمه ی مبارک کوثر تو ۲ گفتی که عقل؟ عشق؟ ادب؟ گفتم:" اول تو و سپس تو و آخر تو"... تو مادرِ سلامِ شب قدری، باید خدا سلام کند بر تو... در قحط سال شعب ابیطالب،باران تویی و دختر کم سالت تو ریشه ی شکفتن بعد از این، اعجاز هر بهار به دنبالت ای وسعت بلندْ افق، کز خاک، ننشسته گرد روی پر و بالت چندیست خیره ای به عبای من، محبوب من خدا نکند حالت... ۱- معنی نام های حضرت خدیجه سلام الله علیها ۲- اشاره به نام حضرت خدیجه در انجیل ___________________ کانال اشعار دکتر سیده اعظم حسینی @SayyedeAzamHoseini1
🥀 تقدیم به مادران شهدای دفاع مقدس _________________ قسم به لحظه ی آتش،به آن سری که نداری تمام من شده آن جسم پرپری، که نداری دوباره مادر و یک بغض بوسه برلب و اشکی بگو که خم نشود روی پیکری که نداری فدای قد بلند صنوبر تو بگردم فدای قد بلند صنوبری که ...نداری پلاک آمدی ای مرد،اشتباه نکردم? فقط پلاک و دعا...چیز دیگری که نداری کجا نوشته ای آن لحظه های آخری ات را کجاست سوخته ی برگ دفتری که.. نداری چقدر عطر خدا می تراود از دل این خاک شده ست معبد من،خاک سنگری که ... نداری ............ @SayyedeAzamHoseini1
🌕 تقدیم به آنانی که شهیدانه زیستند و شهید شدند ____________________ اینان بشارتند؟ شکوهند؟ چیستند؟ پیداست از اهالی این خاک نیستند دست اشاره ی ملکوتند بر زمین اینان که روی خاک،شهیدانه زیستند... به رغم عقل،این شور جنون آور نمی میرد به رغم مرگ،این سودای سرتاسر نمی میرد شب بی رحم طوفان،لاله ی مغرور صحرایی به دست باد وحشی می شود پرپر...نمی میرد! صدا از جنس "هل من ناصرٍ" وقتی که برخیزد خوشا آن کس که جز با تیزی خنجر نمی میرد! کفن بادا حرامِ این بدن،جایی که پرچم هست که با فتوای غیرت، مرد در بستر نمی میرد خوشا قامت کشیدن از میان خون و خاکستر! کسی با مرگی از این مرگ زیباتر نمی میرد! اگر جا می گذارد بر زمین تن،جا نمی مانَد اگر سر می زند از روی نی با سر...نمی میرد! مسیر لاله باران ظهور است این که می بینی که در این راه هر کس کشته شد، دیگر نمی میرد! چه فرقی می کند "مَن یَنتَظِر" با "مَن قَضیٰ نَحبَه"؟ شهید از ابتدا زنده ست و تا آخر نمی میرد نفس،جریان سیالی ست؛ می آید،نمی پاید نفس، تنها اگر شد ذکرِ "یا حیدر" نمی میرد! برو -در ازدحام فتنه- زیر چادر "زهرا" فقط هر کس که زیر چادر مادر...نمی میرد.. .......... کانال اشعار دکتر سیده اعظم حسینی @SayyedeAzamHoseini1
🇵🇸 برای مردم غیور و مظلوم فلسطین صدا پژواک یک زخم است و با تکرار برخیزد دعا کن کودکش از زیر این آوار برخیزد کمی از خنده های کودکش را جمع خواهد کرد اگر این سقف قدری پا شود، دیوار برخیزد دلش تنگ است…کو آن کودک نوپا که در خانه بیفتد بر زمین هر بار و هی هر بار برخیزد به یاد ناله های مادری در پشت یک خیمه که شاید کودکش با خواهش و اصرار برخیزد که مادر بود…عبا را دیده بود…اما دلش می خواست "علی" در دست گیرد گوشه ی دستار، برخیزد دوباره قصه ی قنداقه های خالی خونی بگو «عباس» برگردد، بگو «مختار» برخیزد صدا زخمی، گلو زخمی، حکایت موبه مو زخمی بگو از لابلای زخم ها «سردار» برخیزد کنار روضه ی اسباب بازی های بی کودک دعا کن زودتر دنیا شود بیدار…برخیزد نه با سازش، نه با نرمش، نه با خواهش، نه با کرنش که غاصب باید از هر خانه با اجبار برخیزد کی اند این پربهانه قوم خودخواه و لجوجی که پی تهدید آنها کوه با اخطار برخیزد کی اند این وارثان حنجر گوساله ای زرین که هر صوت از گلوشان شوم و ناهنجار برخیزد چنان کودک کش و وارونه گو بودند از اول که گرگ از دستشان با زوزه ی انکار برخیزد بگو با برگزیده قوم شیطان می رسد روزی که از هر ریشه ی قنداقه صدها دار برخیزد بگو خیبرنشین! دل، خوش به این بارو نکن باشد به زودی ذوالفقار حیدر کرار برخیزد بترس ای ریسمان سحر! ای موهوم پوسیده که تنها شیرخوار مانده موسی وار برخیزد… ________ کانال اشعار دکتر سیده اعظم حسینی @SayyedeAzamHoseini1
بمان به رغم تبرهای گیج سردرگم آهای داغ بلند هزاره ی چندم! تو آذرخش عظیمی و باز پیچیده ست صدای غرّش تو؛" جَهِّزوا مَلاجئکُم"... .....کانال اشعار دکتر سیده اعظم حسینی @SayyedeAzamHoseini1
به مناسبت سالروز عملیات طوفان الاقصی • و با ادای احترام به شاعر تونسی،ابوالقاسم الشابی... به صبحِ سوارانِ عزم و ثبات که "از نیل" سر می زند "تا فرات" که قاموس این است در کائنات "اذا الشعبُ یوما اراد الحیاة فلابدّ ان یستجیب القدر" به هنگامه هایی که طوفانی اند صبور و بلندند؛ "جولان"ی اند شروع اند و در خطّ پایانی اند که در امتداد "سلیمانی" اند "و هم اِستَلَذّوا رُکوبَ الخطر" سبک سیر مردانِ طوفان نژاد که همزاد سنگ اند و آیینه زاد نوید بهارند در انجماد به زیتونِ در هجمه ی تند باد! به زیتونِ در ازدحام تبر! بگو با سرانِ سکوت و درنگ سرانِ تماشاگرِ سوگ و سنگ برادرنماهای تغییرِ رنگ که اف باد بر زندگانی به ننگ! " و مَن یقنع العیشَ عیش الحَجَر!" بگو پشت این تارهای خیال نفس می کشد عنکبوت زوال به آیات منصورِ اذنِ قتال که "من لا یُحبّ صعودَ الجبال یعشْ ابدالدهرِ بین الحُفَر" به باغی که بالیده پشتِ غبار به هر شاخه ی در مصافِ حصار به هفتاد سال انتظار بهار رسیده "فجاسوا خلالَ الدّیار" بلند است غوغای "این المفرّ"... بگو کودکِ فصلِ هفتادمین! تو را دیده ام روزگاری جز این سحرگاهِ بی گنبدِ آهنین که می چینی از شاخه "زیتون" و "تین" " و سحرَ الزُّهورِ و سحرَ الثمر" شبی پشت خوابِ شب اندودها ورق های بربادِ "تَلمود" ها و خاکستر سرد نمرودها زمین می رسد دست موعودها سلامٌ علی قائم المنتظَر.... .......... کانال اشعار دکتر سیده اعظم حسینی @SayyedeAzamHoseini1
10.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
باز پخش به مناسبت سالروز عملیات طوفان الاقصی شعرخوانی در حضور رییس جمهور مردمی 🔻شهید سید ابراهیم رییسی🔻 با موضوع مقاومت مردم غزه و طوفان‌الاقصی ____________ کانال اشعار دکتر سیده اعظم حسینی @SayyedeAzamHoseini1
به مناسبت نکوداشت پدر شعر آیینی حاج احد ده بزرگی این همه دلکشی و دلبری بی عددش از دم "شاه چراغ" است و به لطف مددش شهرِ عشق است و نباید که به جز این باشد که به نام پسر "فاطمه" خورده سندش! گنبدی هست در این شهر که جز دست دعا هیچ دستی نرسیده به بلندای قدش! سبدی دست بهار است به نام شیراز هر چه گل، می چکد از گوشه کنار سبدش! گر چه هر گوشه ی آن محفل شعر است،ولی ای خوشا محفل آیینی و "بابا احد"ش... **** **** ** به "بابا احد" شعر آیینی و نوحه ی ماندگار "گهواره خالی..." غمی که چشم تو را جرعه جرعه نم داده به آن نگاه، شکوهی شگرف هم داده به پاسداری آیین شعر آیینی خوشا کسی که به دستان تو علم داده مبارک است مسیری که گرچه سخت و بلند ولی شکوه رسیدن به هر قدم داده! کنار نوحه ی "گهواره خالی"ات انگار "رباب" آمده و دست تو قلم داده! به ماندگاری این روضه-شعر زمزمه خیز کدام سوز نفس دم گرفته، دم داده؟ به قلب من- که خودم مادرم- همان یک بیت تمام شورشِ ترکیب "محتشم" داده.. به غیر پیر غلامیِ شیرخوار "رباب" هر آن نشان که خدا داد، باز کم داده.... ....... کانال اشعار دکتر سیده اعظم حسینی @SayyedeAzamHoseini1
تقدیم به حضرت فاطمه ی معصومه سلام الله علیها به پرچمی که ورق می خورد رها در باد دخیل بسته دل خسته بارها در باد به گرد وسعت این گنبد معمایی کبوترانه نگاه فرشته ها در باد نشسته روی ترک های بغض های نجیب صدای مخملی و نرم ربنا در باد دلی که می شکند می رود کریمانه به شانه های دعا تا خود خدا در باد نسیم می وزد و می تراود از همه جا شمیم رحمت فرزند هل اتی در باد نسیم می وزد و عاشقانه ها جاری ست دوباره بین دو تا گنبد طلا در باد نسیم می وزد و خواهرانه های کسی گشوده بال سوی مشهد الرضا در باد شبیه حسرت زینب ،دوباره دلتنگی دوباره روضه ی جانسوز کربلا در باد کسی به وسعت زهرا نشسته است و هنوز نگاه سبز و کریمش به هر کجا در باد ........ کانال اشعار دکتر سیده اعظم حسینی @SayyedeAzamHoseini1