eitaa logo
سیده اعظم حسینی
726 دنبال‌کننده
26 عکس
39 ویدیو
0 فایل
اشعار و آثار دکتر سیده اعظم حسینی.. شماره ی ایتا جهت تبادل نظر و ارائه ی پیشنهادات و انتقادات 09179148588
مشاهده در ایتا
دانلود
◾️ به مناسبت رحلت بانو سکینه بنت الحسین علیهما السلام سلام بر بانو سکینه دختر شعر و شهود! ___________________ ایستاده ای..در ابتدای بلوغ، بر بلندای افق تکامل...آنگونه که مادرانه های "رباب" را به بهت و شوق می کشانی و پدرانه های"حسین" را به عاشقانه..که:"لعمرک انی لاُحبّ داراً/ تَحُلُّ بها سکینة و الرباب... جمال ظاهر که با کمال باطن درآمیزد،"عقیلة القریش" می شوی،همپای عمه... تو بلندای آن شعر عارفانه ای که پدر همقافیه ای برایت نمی یابد:" و اما السکینة فغالبٌ علیها الاستغراق مع الله تعالی فلا تصلح لرجلٍ" و هموزنت اگر باشد،پسرعمویی است که بهشت بودن را از پدر میراث دارد.. امینه ی حسین! سکینه ی رباب! به هر نام که می نامندت لبریز وقار و آرامشی... ای بهترین زنان! چقدر به جان حسین نشسته ای که اشکت را تاب نمی آورد و واپسین بغض هایش روضه می شود که:" لاتُحرقی قلبی بدمعک...فاذا قُتِلتُ فانت اولی بالذی تبکینه یا خیرة النسوان"... در مکاشفه ی ناگهانت "سر"ی می بینی کمی آنسوتر از بدن که نجوا می کند:" شیعتی مهما شربتم ماء عذب فاذکرونی"... تاریخ، از بلندای زندگیت نوشته است که شکوه بودنت را تا سال ۱۱۷ ه.ق می کشانی در مدینه و جرعه می نوشی از سلسبیل های بازمانده از تشنگی عاشورا... تا ناگاهِ شهود همیشگی... شعر و شهود... نشسته در بن چشمش ستاره های قشنگی شبیه دفتر شعر استعاره های قشنگی رسیده رد سلوکش به صبح اول باران گذشته چله نشین از هزاره های قشنگی مدام می چکد از غیب بر شهود نگاهش کنایه های لطیفی،اشاره های قشنگی به دخترانه ی دامان او همین دم آخر کشیده شعله شتابان،نگاره های قشنگی خدا کند نرسد تند باد تا در خیمه که بسته اند در آن گاهواره های قشنگی خدا کند که در این دشت شورچشم نباشد به روی دست کسی شیرخواره های قشنگی به پیشواز اذان های سربریده ی در راه نشسته اند به آذین مناره های قشنگی بیا و باز کن این شعر- این نهاد جنون را- که می کشاندمان تا گزاره های قشنگی کنار آیه ی چشمت برای از تو نوشتن گرفته است غزل، استخاره های قشنگی سلام دختر شعر و شهود و خلسه و خلوت! سلام دختر سیر و سلوک و ذکر و روایت! حسین پیر طریق و تو در سلوک مدامی چه سالکی! چه سلوکی! چه مرشدی! چه مقامی! چه جذبه های قشنگی! چه جذبه های عمیقی! خوشا به هر نفسی عاشقانه طی طریقی! عجب تکامل محضی!عجب مراد و مریدی! عجیب نیست که غیر از جمال هیچ ندیدی! دمی به سایه ی طوبای آن نگاه نشینی چه حاجت است که عمری به خانقاه نشینی میان خیمه و گودال- این سلوک لبالب- به بی نهایت بعد از فنا رسیده ای امشب نشسته بر دل صاحبدلی حدیث مگویی چکیده جرعه ی "مهما شربتم"ی ز گلویی در این تکامل رفتن، در این شهود پیاپی تو را به وادی چندم کشیده این سر بر نی؟ بیا و شعر کن این رستخیز شور و جنون را ردیف کن همه ی زخم های قافیه گون را چه حاجت است لهوفانه شرح غم بنویسی مفصل است حدیثت اگر چه کم بنویسی فقط بگو که شب است و صدای آب می آید و کاش قطع کنی جمله را...رباب می آید ___________________ کانال اشعار دکتر سیده اعظم حسینی @SayyedeAzamHoseini1