eitaa logo
کرسی های علمی _ ترویجی پژوهشگاه ادیان و مذاهب
219 دنبال‌کننده
82 عکس
0 ویدیو
1 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🟢دبیرخانه کرسی‌های علمی - ترویجی پژوهشگاه ادیان و مذاهب برگزار می‌کند: 7⃣هفتمین کرسی علمی - ترویجی بهار ۱۴۰۳ پژوهشگاه ادیان و مذاهب ✳️باعنوان: چرخش معرفت شناختی در عرفان پژوهی 🎤ارائه‌دهنده: دکتر خلیل قنبری (عضو هیئت علمی دانشکده ادیان، دانشگاه ادیان و مذاهب) 🔍 ناقد: دکتر محمد حیدرپور (عضو هیئت علمی دانشکده فلسفه، دانشگاه ادیان و مذاهب) ⏳ دبیر جلسه: دکتر قادر حافظ (عضو هیئت علمی دانشکده عرفان، دانشگاه ادیان و مذاهب) 🗓 زمان: پنج‌شنبه 24خرداد 1403 ساعت 14- 12:30 📍 مکان: پردیسان، دانشگاه ادیان و مذاهب، سالن شهیدبهشتی 🔗 لینک ورود به نشست به صورت مجازی: yun.ir/mqvoc *️⃣ کد دسترسی؛ ۲۲ 👥با ما همراه باشید 📋 دبیرخانه کرسی‌های علمی _ ترویجی پژوهشگاه ادیان و مذاهب 🆔https://eitaa.com/sccrrc
🎤 هفتمین کرسی‌ نظریه‌پردازی، نقد و مناظره پژوهشگاه دانشگاه ادیان و مذاهب 👤 ارائه دهنده: دکتر خلیل قنبری (عضو هیئت علمی دانشکده ادیان، دانشگاه ادیان و مذاهب) ✅باعنوان: چرخش معرفت شناختی در عرفان پژوهی (مدلی پسینی برای مطالعه متون عرفانی) 🖋خلاصه بحث: در جهان مدرن مطالعات عرفان نیز مانند دیگر علوم به حال پیشین خود باقی نمانده است و من بنا دارم تصویری از آن ارائه دهم. مدعایم این است که مطالعات عرفان دارای روش پسینی و بدون توسل به پیشفرض های متافیزیکی است. به تعبیر دیگر، گزاره های عارفان یا به خودی خود معلوم اند یا اگر به خودی خود معلوم نیستند "غیرمستقیم" در پرتو دسته ای که به خودی خود معلوم اند معلوم می‌شوند. این مدعا در سه مرحله صورت بندی شده است؛ از شناخت گزاره ای آغاز می کند؛ با شناخت فراگزاره ای ادامه می دهد و سرآخر با بازگشت به شناخت گزاره ای پایان می‌گیرد. در مرحله اول، به سراغ طبقه بندی گزاره های عارفان می روم؛ آنها را دو گروه می‌کنم و آنگاه یکی از آن دو گروه را به چهار دسته اصلی تقسیم می کنم. در مرحله دوم، از میان گزاره های چهارگانه، دسته ای را که از گزاره های درون بینانه است بازشناسی می کنم؛ ویژگی این دسته آن است که به خودی خود معلوم است. با این پشتوانه به این نتیجه می رسم که تجربه عرفانی، غیرالتفاتی، همگانی و از نوع شناخت اتحادی است و سرآخر، در مرحله سوم، بار دیگر به گزاره های درون بینانه برمی‌گردم و نشان می‌دهم این دسته که به خودی خود معلوم است، به واسطه پایه نیز هست. ویژگی گزاره های پایه این است که سه دسته دیگر از گزاره های چهارگانه را که به خودی خود معلوم نیست معلوم می کند؛ البته مرحله اخیر (مرحله سوم) مشتمل بر سه نظریه است و آنها از این قرار اند: یکم، دسته ای که به خودی خود معلوم است دارای چهار ویژگی اول شخص، غیراستنتاجی، سلبی و ایجابی است. دوم، این دسته همچنین دارای چهار ویژگی ناب بودگی، جامعیت، حذف پذیری و تکرارپذیری است؛ چهار ویژگی اخیر شرط لازم و کافی استنناج نظریه عرفانی است و سه دسته دیگر از گزاره های چهارگانه که به خودی خود معلوم نیستند مانند هر داده ای در پرتو نظریه عرفانی معلوم می شوند و سرآخر، در مطالعه موردی، نظریه عرفانی را بر دسته های سه گانه از گزاره های چهارگانه بکارمی بندم. 🕣 24خرداد 1403 دانشگاه ادیان و مذاهب ساعت 14 _12:30 📍 مکان: پردیسان، دانشگاه ادیان و مذاهب، سالن شهید بهشتی #🔗 لینک ورود به نشست به صورت مجازی: yun.ir/mqvoc *️⃣ کد دسترسی؛ ۲۲ ‎‌پسینی 📋 دبیرخانه کرسی‌های علمی _ ترویجی پژوهشگاه ادیان و مذاهب ➣ ایتا: 🆔https://eitaa.com/sccrrc
🎦 گزارش تصویری از هفتمین کرسی علمی _ ترویجی با عنوان «چرخش معرفت شناختی در عرفان پژوهی (مدلی پسینی برای مطالعه متون عرفانی)» 📍 مکان: پردیسان، دانشگاه ادیان و مذاهب، سالن شهید بهشتی ‎‌پسینی 📋 دبیرخانه کرسی‌های علمی _ ترویجی پژوهشگاه ادیان و مذاهب ➣ ایتا: 🆔https://eitaa.com/sccrrc
دکتر قنبری.mp3
80.64M
هفتمین جلسه کرسی علمی - ترویجی بهار ۱۴۰۳ پژوهشگاه ادیان و مذاهب ✳️باعنوان: «چرخش معرفت شناختی در عرفان پژوهی» 🎤ارائه‌دهنده: دکتر خلیل قنبری 🔍 ناقد: دکتر محمد مددپور ⏳ دبیر جلسه: دکتر قادر حافظ ‎‌پسینی 📋 دبیرخانه کرسی‌های علمی _ ترویجی پژوهشگاه ادیان و مذاهب ➣ ایتا: 🆔https://eitaa.com/sccrrc
✅گزارش جلسه عنوان: «چرخش معرفت شناختی در عرفان پژوهی» 👤در ابتدای جلسه آقای دکتر خلیل قنبری (عضو هیئت علمی دانشکده ادیان) بحث خود را اینگونه آغاز کردند که ادعای بنده این است که مطالعات عرفان دارای روش پسینی است و بدون توسل به پیش‌فرض‌های متافیزیکی است. به عبارت دیگر گزاره‌های عارفان یا به خودی خود معلوم‌اند یا در پرتو دسته‌ای که به خودی خود معلوم‌اند، غیر مستقیم معلوم می‌شوند. این نظر ناظر به پرسشی است که آن این است وقتی وارد تاریخ علم می شوید در جهان مدرن می توان گفت که علوم دستخوش انقلاب شده است. برای مثال می بینید که از طبیعیات به علوم طبیعی چرخشی رخ داده است. لذا نام تازه‌ای برای علوم طبیعی انتخاب شده است و آن را science نامیدید. یا در دنیای فلسفه می‌بینید که از عقل گرایی به پدیدارشناسی چرخشی رخ داده است. سومین مثال این است که در دنیای مدرن از عقل گرایی حداکثری به سمت عقل‌گرایی حداقلی رفتیم. مثال دیگر این است که از عقل‌گرایی ایجابی به عقل‌گرایی سلبی رفته شده است. یا از عقل گرایی به سمت تجربه گرایی تغییر صورت گرفته است. زمانی که این نمونه‌ها را در تاریخ علم مشاهده می‌کنیم به این فرض می‌رسیم که این انثلاب در همه علوم صورت گرفته است. لذا این سوال را به ذهن می‌رسد که آیا مطالعات عرفان نیز دستخوش چنین تحولی شده است؟ یا به تعبیر دیگر مطالعات ادیان هم دستخوش چنین تغییری می‌شود؟ پاسخ بنده این است که بله اینجا نیز چنین حادثه‌ای رخ داده و آن گذر از عقل‌گرایی به سمت تجربه‌گرایی است. به تعبیر دیگر گذر از یک مطالعات عرفانی پیشینی به یک مطالعات عرفانی پسینی. نکته دیگر این است که تعریف بنده از پسینی این است که علمی است که بر پیش‌فرض های متافیزیکی تکیه نزده است. البته بنده این را نمی‌گویم که مطلقا بر پیش‌فرض ها تکیه ندارد بلکه تأکید بر این است که بر پیش‌فرض های متافیزیکی تکیه ندارد. در ادامه به موانعی که پیش روی این مدعا هست خواهم پرداخت. به نظر من چهار ابهام در گزاره های عارفان وجود دارد که نخست ابهام در موضوع است. دوم ابهام دیگر این است چه نسبتی گزاره ها با تجربه های عرفانی دارند؟ با توجه به اینکه خود تجربه های عرفانی نیز به تجربه های آفاقی و انفسی تقسیم می‌شوند. برطرف کردن این ابهام می طلبد که به پیش فرض های متافیزیکی متوسل شویم. سومین ابهام این است که نسبت بین گزاره‌ها با ناعارف است. ابهام چهارم این است که همه گزاره‌ها در یک دسته جای نمی گیرند و نسبت بین این دسته‌ها مشخص نیست. بنابراین این چهار ابهام مانع می‌شوند تا به روش پسینی که به معنای عدم توسل به پیش‌فرض‌های متافیزیکی است، پرداخته شود. این سوال اینجا مطرح می‌شود که چگونه می‌توان این ابهامات را برطرف کرد؟ در یک مرحله برای از میان برداشتن ابهام در موضوع با تکیه بر شناخت از راه گواهی می‌توان آن را برطرف کرد. ابهام دوم را با تکیه بر شناخت از راه درون دینی می توان آن را برطرف کرد. از طریق تکیه بر شناخت از راه حافظه و یادآوری ابهام سوم را می‌توان برطرف کرد. بنابراین عرفان پژوهان نیز مانند عارفان می‌توانند تجربه های عرفانی عارفان را تحلیل کنند. ابهام چهارم را نیز از طریق شناخت استدلالی (استقرایی) را می توانیم برطرف کنیم. 👥با ما همراه باشید 📋 دبیرخانه کرسی‌های علمی _ ترویجی پژوهشگاه ادیان و مذاهب 🆔https://eitaa.com/sccrrc