❇️ روش برخورد با فتنهها
🌸 امیرالمومنین علی علیه السلام فرمودند:
💎 كُنْ فِي اَلْفِتْنَةِ كَابْنِ اَللَّبُونِ لاَ ظَهْرٌ فَيُرْكَبَ وَ لاَ ضَرْعٌ فَيُحْلَبَ.
✅ در فتنهها، چونان شتر دو ساله باش نه پشتى دارد كه سوارى دهد و نه پستانى تا او را بدوشند.
🔰 نهجالبلاغه، حکمت 1.
⭐️ #صبغةالله
✳️@sebghatallahh
❇️ عوامل ذلت و خواری
🌸 امیرالمومنین علی عليهالسلام فرمودند:
💎 أَزْرَى بِنَفْسِهِ مَنِ اِسْتَشْعَرَ اَلطَّمَعَ؛
✅ آن كه جان را با طمع ورزى بپوشاند خود را پست كرده؛
💎 وَ رَضِيَ بِالذُّلِّ مَنْ كَشَفَ عَنْ ضُرِّهِ؛
✅ و آن كه راز سختىهاى خود را آشكار سازد خود را خوار كرده؛
💎 وَ هَانَتْ عَلَيْهِ نَفْسُهُ مَنْ أَمَّرَ عَلَيْهَا لِسَانَهُ.
✅ و آن كه زبان را بر خود حاكم كند خود را بىارزش كرده است.
🔰 نهج البلاغه، حکمت ۲.
⭐️ #صبغةالله
✳️@sebghatallahh
❇️ نکوهش بخل، ترس و فقر
🌸 امیرالمومنین علی علیه السلام فرمودند:
💎 اَلْبُخْلُ عَارٌ؛
✅ بخل ننگ است؛
💎 وَ اَلْجُبْنُ مَنْقَصَةٌ؛
✅ و ترس نقصان است؛
💎 وَ اَلْفَقْرُ يُخْرِسُ اَلْفَطِنَ عَنْ حُجَّتِهِ.
✅ و تهيدستى مرد زيرك را در برهان كُند مىسازد؛
💎 وَ اَلْمُقِلُّ غَرِيبٌ فِي بَلْدَتِهِ.
✅ و انسان تهيدست در شهر خويش نيز بيگانه است.
🔰 نهجالبلاغه، حکمت ۳.
⭐️ #صبغةالله
✳️@sebghatallahh
❇️ ارزش صبر و زهد و ورع و رضا
🌸 امیرالمومنین علی عليهالسلام فرمودند:
💎 اَلْعَجْزُ آفَةٌ؛
✅ ناتوانى، آفت است؛
💎 وَ اَلصَّبْرُ شَجَاعَةٌ؛
✅ و شكيبايى، شجاعت است؛
💎 وَ اَلزُّهْدُ ثَرْوَةٌ؛
✅ و زهد ثروت است؛
💎 وَ اَلْوَرَعُ جُنَّةٌ؛
✅ و پرهيزكارى سپر نگه دارنده است؛
💎 وَ نِعْمَ اَلْقَرِينُ اَلرِّضَى.
✅ و چه همنشين خوبى است راضى بودن و خرسندى.
🔰 نهج البلاغه، حکمت ۴.
⭐️ #صبغةالله
✳️@sebghatallahh
❇️ ارزش علم و ادب و تفکر
🌸 امیرالمومنین علی عليهالسلام فرمودند:
💎 اَلْعِلْمُ وِرَاثَةٌ كَرِيمَةٌ؛
✅ دانش، ميراثى گرانبهاست؛
💎 وَ اَلْآدَابُ حُلَلٌ مُجَدَّدَةٌ؛
✅ و آداب، زيورهاى هميشه تازه است؛
💎 وَ اَلْفِكْرُ مِرْآةٌ صَافِيَةٌ.
✅ و انديشه، آيينهاى شفّاف است.
📚 نهج البلاغه، حکمت 5.
⭐️ #صبغةالله
✳️@sebghatallahh
❇️ چگونه عزت را به دست بیاوریم؟
✅ قانع بودن
🌸 امیرالمومنین علی عليه السلام میفرماید:
💎 اِقنَعْ تَعِزَّ. (۱)
🔶 قانع باش تا عزيز گردى.
✅ چشم نداشتن به دست مردم
🌸 امام الباقر عليه السلام میفرماید:
💎 اليَأسُ مِمّا في أيدي النّاسِ عِزُّ للمُؤمِنِ في دِينِهِ. (۲)
🔶 چشم نداشتن به دست مردم موجب عزّت دينى مؤمن است.
✅ عفو کردن، عطا کردن، صله کردن
🌸 امام باقر عليه السلام میفرماید:
💎 ثَلاثٌ لا يَزيدُ اللّهُ بِهِنَّ المَرءَ المُسلِمَ إلّا عِزّا: الصَّفحُ عَمَّن ظَلَمَهُ، وإعطاءُ مَن حَرَمَهُ، والصِّلَةُ لِمَن قَطَعَهُ. (۳)
🔶 سه چيز است كه خداوند به واسطه آنها جز بر عزّت انسان مسلمان نمى افزايد:
🔻 گذشت كردن از كسى كه به او ستم كرده است،
🔻 بخشيدن به كسى كه از [دادن چيزى به] او دريغ كرده است،
🔻 و پيوستن به كسى كه از او بريده است.
✅ معصیت نکردن و اطاعت خدا
🌸 امام صادق عليه السلام میفرماید:
💎 مَن أرادَ عِزّا بِلا عَشيرَةٍ، وغِنىً بِلا مالٍ، وهَيبَةً بِلا سُلطانٍ، فَلْيُنقَلْ مِن ذُلِّ مَعصِيَةِ اللّهِ إلى عِزِّ طاعَتِهِ. (۴)
🔶 هر كه مى خواهد بى آن كه ايل و تبارى داشته باشد عزتمند باشد و بدون آن كه مال و ثروتى داشته باشد بى نياز باشد و بدون آن كه قدرتى داشته باشد هيبت و شكوه داشته باشد، بايد از خوارى معصيت خدا به عزّت طاعت او در آيد.
✅ فرو بردن خشم
🌸 امام صادق عليه السلام میفرماید:
💎 ما مِن عَبدٍ كَظَمَ غَيظا إلّا زادَهُ اللّه ُعَزَّوجلَّ عِزّا في الدّنيا والآخِرَةِ. (۵)
🔶 هيچ بنده اى خشم خود را فرو نخورد، مگر اين كه خداوند عزوجل بر عزّت او در دنيا و آخرت افزود.
✅ گرفتن حق
🌸 امام حسن عسكری عليه السلام میفرماید:
💎 ما تَرَكَ الحَقَّ عَزيزٌ إلّا ذَلَّ، ولا أخَذَ بِهِ ذَليلٌ إلّا عَزَّ. (۶)
🔶 هيچ عزّتمندى حقّ را فرو نگذاشت مگر اين كه به ذلّت افتاد و هيچ ذليل و ناتوانى حق را نگرفت مگر اين كه عزيز و نيرومند شد.
🔰 منابع
📚 منتخب میزان الحکمه، باب عزت.
(۱) بحار الأنوار: 78/53/90.
(۲) الكافي: 2 / 149 / 6.
(۳) الكافي: 2/109/10.
(۴) الخصال: 169/222.
(۵) الكافي: 2/110/5.
(۶) بحار الأنوار: 78/374/24.
⭐️ #صبغةالله
✳️@sebghatallahh
❁﷽❁
💎 ۱۴ توصیه اخلاقی💎
🌱🌷 مرحوم علامه حسنزاده آملی در کتاب "لقاء الله" چهارده توصیه به علاقهمندان سلوک توحیدی بیان میکند. ایشان این رساله را در سال ۱۳۸۹ هجری قمری نوشتهاند:
۱. قرائت مستمر و انس همیشگی با قرآن: "هر اندازه که به قرآن نزدیک شوى، به انسان کامل نزدیک شدهاى، به حظ و بهرهات از قرآن بنگر! حقایق آن، درجات ذات و مدارج عروجند"
۲. دائم الوضو بودن: "اى دوست! بدان که، وضو نور است و دوام در طهارت، تو را به عالم قدس ارتقا دهد و این دستور عظیم النفع، نزد اهلش مجرب است؛ بر تو باد مواظبت بر آن".
۳. قلت طعام: "اى دوست! طعام بسیار، قلب را میمیراند و باعث طغیان و لجام گسیختگى خواهد شد. گرسنگى از اجلّ خصال مومن است".
۴. قلت کلام: "رسول خدا (ص) فرمود: "جز به ذکر خدا، زیاده مگویید، چه سخن بسیار که در آن ذکر خداوند نباشد، قلب را قساوت بخشد".
۵ .محاسبه نفس: امام کاظم(ع): "کسى که هر روز به محاسبة نفس نمیپردازد، از ما نیست: اگر عمل نیکویى از او سرزده باشد؛ از خداوند طلب زیادىاش کند و اگر عمل نادرستى از او سر زده باشد استغفار نموده، توبه کند".
۶. مراقبه: "بر تو باد مراقبه! بر تو باد مراقبه! بر تو باد مراقبه! مراقبه یعنی اینکه، بنده بداند خداوند بر او رقیب و به او نزدیک است و به افعالش علم دارد و حرکاتش را میبیند و اقوالش را میشنود و بر اسرارش اطلاع دارد و نمیتواند خود را از خدا پوشیده نگه دارد و از سلطة او خارج شود.
۷. رعایت ادب در محضر خداوند: "امام جواد(ع) در تبیین حقیقت ادب فرمودند: قرآن را همان گونه که نازل شده است قرائت کنید و سخن ما را همان طور که گفتهایم، روایت کنید و خداوند را به حالتى که محتاج و نیازمند اویید بخوانید".
۸. عزلت: "معناى اصلی عزلت، عزل حواس است به خلوت، از تصرف در محسوسات؛ چه هر آفت و فتنه و بلایى که روح بدان مبتلا گردد، حواس در آن دخالت دارد. با خلوت و عزل حواسّ، مدد نفس از دنیا و شیطان هوا و هوس منقطع میگردد.
۹. تهجد: دستور خدای متعال به پیامبرش برای وصول به مقام محمود است:
وَ مِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَكَ عَسى أَنْ یَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقاماً مَحْمُودا (اسراء، ۷۹) و علت بهرهمندی پارسایان از نعمتهای اخروی را شبزندهداری آنان معرفی میکند(ذاریات، ۱۵-۱۹)
۱۰. تفکر: الَّذینَ یَذْكُرُونَ اللَّهَ قِیاماً وَ قُعُوداً وَ عَلى جُنُوبِهِمْ وَ یَتَفَكَّرُونَ فی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلاً سُبْحانَكَ فَقِنا عَذابَ النَّار (آل عمران، ۱۹۱)
۱۱. دائم الذکر بودن: هم ذکر زبانی و هم ذکر قلبی
۱۲. ریاضت علمی و عملی: "ریاضت، در دو راه علم و عمل، و تنها بر طبق نهج شریعت محمدى. از غیر این راه جز بعد و دورى حاصل ناید".
۱۳. همت عالی: "همت عالى داشته باش! به حدى که کسی یا چیزی را عبادت نکنى جز خداى تعالى؛ حتی از روی رغبت به بهشت و وحشت از جهنم هم عبادت نکنی و الا هوای خود را عبادت کردهای".
۱۴. توبه از کارهای بد و خوب! "استادم آیتالله الهی طباطبائی فرمود: "توبه حقیقى آن است که از خیر و شرت انابه کنى". من اندکى اندیشیدم و سپس گفتم: اما توبه از شر، حاجتى به بیان ندارد، و لیکن توبه از خیر چیست؟ فرمود: آنچه که ما، آن را خیر میپنداریم، مانند نماز و روزه و قراءت قرآن و درس گفتن و تحقیقات درسیمان و امثال آن، اگر براستى، آن را مورد تامل قرار دهیم، در خواهیم یافت که همگى ناقص و غیر کاملند پس بر شخص بینا، واجب است که از این اعمال ناقص نیز توبه کند و قصد نماید که آنها را بر وجه کاملى که مقبول خداوند است به جاى آورد".🌱🌷
💎 کلماتی از آیت الله حق شناس(ره)💎
✅اگر انسان واقعاً اهل شنيدن موعظه باشد، تمام در و ديوار او را موعظه می كنند.
✅عمر شما در اثر خدمت به مردم زياد ميشود.
✅دور شدن از بندگى خدا، آغاز مشكلات انسان است.
✅سرمايهی اصلى استجابت دعا، اعتقاد است.
✅ابتداى سفر الى الله سحرخيزى است.
✅بايد نفس اَمّاره را با بيدارى شب و نماز اول وقت كنترل كنيد.
✅اگر در زندگیتان شكافهايی هست، دليل آن اين است كه از بندگى تان براى خداى متعال كم گذاشته ايد.
✅غربال شدن مردم در آخرالزمان مثل غربال شدن اصحاب حضرت امام حسين علیه السلام در شب عاشوراست.
✅نفوس خود را با تلاوت قرآن و تضرّع در سحر، ادب کنید.
✍کسی که دو ساعتش یکسان باشد زیان کرده است
🔸 مرحوم علامه رحمة الله علیه:
🔹 اگر به همین حال و مسیر و برنامه بخواهیم برویم در این دنیایی که دبیرستان الهی است، جهانی که جای تعلیم است، ضرر کرده ایم. پیشوای بزرگ ما، امام اول ما، الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة موالنا علی بن ابی طالب، فرمود کسی که دو روز او، دو ساعت او، یکسان بوده باشد، این شخص در تحصیل معارف حقّه زیان کرده است: «من ساوا یوماه فهو مغبون»؛ یعنی جناب جوان! اگر چنان چه، امروز شما با دیروز شما یکسان بوده باشد، جناب عالی جوان، همان جوان دیروز بوده باشید، و امروز پخته تر نشده باشی، بدان که در پیشرفت کمال انسانی زیان کرده ای. نه تنها دیروز و امروز؛ اگر صبح و عصر تو با یکدیگر تفاوت نداشته باشد که عصر تو بهتر از صبح تو نبوده باشد، در تکامل انسانیت زیان کرده ای. اگر ساعت دوم زندگی تو بهتر از ساعت نخستین زندگی تو نباشد، این ساعت بهتر از ساعت قبل نبوده باشد، در تکامل انسانی در مسیر رشد روحی زیان کرده ای.
📚امامت، ص ۸.
❇️⬅️ مومن شش خصلت دارد
🔻قالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم:
مَنْ كانَ فِيهِ سِتُّ خِصالٍ فَهُوَ مُؤْمِنٌ:
مَنْ صَدَقَ حَدِيثُهُ، وَاَ نْجَزَ مَوْعُودَهُ، وَ اَدَّى اَمانَتَهُ، وَ بَرَّ والِدَيْهِ، وَ وَصَلَ رَحِمَهُ، وَ اسْتَغْفَرَ مِنْ ذَ نْبِهِ فَهُوَ مُؤْمِنٌ.
🔰رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم مي فرمايند:
در هر كس شش خصلت باشد پس او مؤمن است:
✅ 1- كسى كه راستگو باشد
✅ 2- به وعده خويش وفا كند
✅ 3- امانت را به صاحبش برگرداند
✅4- به پدر و مادرش نيكى كند
✅ 5- صله رحم به جاى آورد
✅ 6- از گناه خود آمرزش بخواهد، پس (اگر چنين بود) او مؤمن است.
📚کتاب احادیث الطلاب ص 97.
هدایت شده از 💫 معراج
❇️ وصیّت حضرت رسول اکرم صلّی اللّه علیه و آله و سلّم در نزدیک ارتحال (۱)
✅ شیخ مفید و شیخ طبرسی روایت کرده اند:
چون حضرت رسول صلّی اللّه علیه و آله و سلّم از حجّة الوداع مراجعت نمود بر آن حضرت معلوم شد که رحلت او به عالم بقا نزدیک شده است، پیوسته در میان ایشان خطبه میخواند، ایشان را از فتنههای بعد از خود و مخالفت فرمودههای خود حذر مینمود و وصیّت میفرمود ایشان را که دست از سنّت و طریقه او بر ندارند و بدعت در دین الهی نکنند و متمسّک شوند به عترت و اهل بیت او به اطاعت و نصرت و حراست و متابعت ایشان را بر خود لازم دانند و منع میکرد ایشان را از مختلف شدن و مرتد شدن.
✅ مکرّر میفرمود:
ایّها النّاس من پیش از شما میروم و شما در حوض کوثر بر من وارد خواهید شد از شما سؤال خواهم کرد که چه کردید با دو چیز گران بزرگ که در میان شما گذاشتم:
✅ کتاب خدا و عترت که اهل بیت منند، نظر کنید که چگونه خلافت من خواهید کرد در این دو چیز به درستی که خداوند لطیف خبیر مرا خبر داده است که این دو چیز از هم جدا نمی شوند تا در حوض کوثر بر من وارد شوند به درستی که این دو چیز را در میان شما میگذارم و میروم پس سبقت مگیرید بر اهل بیت من و پراکنده مشوید از ایشان و تقصیر مکنید در حقّ ایشان که هلاک خواهید شد و چیزی تعلیم ایشان مکنید به درستی که ایشان داناترند از شما، چنین مییابم شما را که بعد از من از دین برگردید و کافر
شوید و شمشیرها به روی یکدیگر بکشید پس ملاقات کنید من با علی را در لشکری مانند سیل در فراوانی و سرعت و شدّت، بدانید که علیّ بن ابی طالب علیه السّلام برادر و وصیّ من است و قتال خواهد کرد بر تأویل قرآن چنانچه قتال کردم بر تنزیل قرآن از این باب سخنان در مجالس متعدّد میفرمود.
✅ پس اسامة بن زید را امیر کرد و لشکری از منافقان و اهل فتنه و غیر ایشان برای او ترتیب داد، امر کرد او را که با اکثر صحابه بیرون رود به سوی بلاد روم به آن موضعی که پدرش در آنجا شهید شده بود و غرض حضرت از فرستادن این لشکر آن بود که مدینه از اهل فتنه و منافقان خالی شود و کسی با حضرت امیر المؤمنین علیه السّلام منازعه نکند تا امر خلافت بر آن حضرت مستقر گردد و مردم را مبالغه بسیار میفرمود در بیرون رفتن و اسامه را به حرب فرستاد و حکم فرمود که در آنجا توقّف نماید تا لشکر بر سر او جمع شوند و جمعی را مقرّر فرمود که مردم را بیرون کنند و ایشان را حذر میفرمود از دیر رفتن.
✅ پس در اثنای آن حال آن حضرت را مرضی طاری شد که به آن مرض به جوار رحمت الهی واصل گردید، چون آن حالت را مشاهده نمود، دست حضرت امیر المؤمنین علیه السّلام را گرفت و متوجّه بقیع گردید، اکثر صحابه از پی او بیرون آمدند؛
✅ فرمودند: حق تعالی مرا امر کرده است که استغفار کنم برای مردگان بقیع، چون به بقیع رسید، گفت: السّلام علیکم ای اهل قبور، گوارا باد شما را آن حالتی که صبح کرده اید در آن و نجات یافته اید از محنتهائی که مردم را در پیش است به درستی که رو کرده است به سوی مردم محنتهای بسیار مانند پارههای شب تار.
✅ پس مدّتی ایستاد و طلب آمرزش برای اهل بقیع نمود و رو آورد به سوی حضرت امیر المؤمنین علیه السّلام، فرمود:
جبرئیل در هر سال قرآن را یک مرتبه بر من عرض میکرد و در این سال دو مرتبه عرض نمود، چنین گمان دارم که این برای آن است که وفات من نزدیک شده است.
✅ پس فرمود: یا علی به درستی که حق تعالی مرا مخیّر گردانید بر میان خزانههای دنیا و مخلّد بودن در آن یا بهشت، من اختیار لقای پروردگار خود کردم، چون بمیرم عورت مرا بپوشان که هر که به عورت من نظر کند کور میشود.
✅ پس به منزل خود مراجعت نمود و مرض آن حضرت شدید شد بعد از سه روز به مسجد در آمد عصابه بر سر مبارک بسته و به دست راست بر دوش امیر المؤمنین و به دست چپ بر دوش فضل بن عبّاس تکیه فرموده بود تا آنکه بر منبر بالا رفت نشست و فرمود:
✅ ای گروه مردم! نزدیک شده است که من از میان شما غایب شوم هر که را نزد من وعده ای باشد بیاید وعده خود را بگیرد، هر که را بر من قرضی باشد مرا خبردار گرداند و استیفای دین خود نماید،
ای گروه مردم! نیست میانه خدا و میانه احدی وسیله ای که به سبب آن خیری بیابد یا شرّی از او دور گردد مگر عمل به طاعت خدا.
ادامه دارد...
📚 جلاء العیون، ص ۸۴ - ۸۸.
✳️ کانال #معراج
✳️ @Merajnor
هدایت شده از 💫 معراج
❇️ وصیّت حضرت رسول اکرم صلّی اللّه علیه و آله و سلّم در نزدیک ارتحال (۲)
✅ ایّها النّاس! دعوی نکند دعوی کننده ای که من بی عمل رستگار میگردم و آرزو نکند آرزو کننده ای که بی طاعت خدا به رضای او میرسم به حقّ آن خداوندی که مرا به حق به خلق فرستاده است که نجات نمی دهد از عذاب الهی مگر عمل نیکو یا رحمت حق تعالی و اگر من معصیت کنم هرآینه به جهنّم میروم، خداوندا آیا رسانیدم رسالت تو را؟
✅ پس از منبر فرود آمد و با مردم نماز سبکی ادا کرد و به خانه امّ سلمه برگشت، یک روز یا دو روز در آنجا ماند، پس عایشه زنان دیگر را راضی کرد و به نزد حضرت آمد و التماس کرد آن حضرت را به خانه خود برد چون به خانه عایشه رفت مرض آن حضرت شدید شد پس بلال هنگام نماز صبح آمد در آن وقت حضرت متوجّه عالم قدس بود، چون بلال ندای نماز را داد حضرت مطّلع شد، پس عایشه گفت:
✅ أبو بکر را بگوئید که با مردم نماز کند
✅ و حفصه گفت: عمر را بگوئید که با مردم نماز کند، حضرت چون صدای ایشان را شنید و غرض فاسد ایشان را دانست، فرمود:
✅ دست از این سخنان بردارید که شما به زنانی میمانید که یوسف را میخواستند گمراه کنند.
چون حضرت امر کرده بود که أبو بکر و عمر با لشکر اسامه بیرون روند در این وقت از سخنان عایشه و حفصه یافت که ایشان برای فتنه و فساد به مدینه برگشتهاند، بسیار غمگین شد و با آن شدّت مرض برخاست که مبادا أبو بکر یا عمر با مردم نماز کنند که این باعث شبهه مردم شود، دست بر دوش امیر المؤمنین و فضل بن عبّاس انداخت با نهایت
ضعف و ناتوانی پاهای خود را میکشید تا به مسجد در آمد، چون نزدیک محراب رسید دید که أبو بکر سبقت کرده است و در محراب به جای آن حضرت ایستاده و به نماز شروع کرده است، پس به دست مبارک خود اشاره کرد که پس بایست، خود داخل محراب شد و نشست با مردم نماز را نشسته ادا کرد، نماز را از سر گرفت و اعتنا نکرد به آنچه أبو بکر کرده بود.
چون سلام نماز گفت به خانه برگشت،
✅ أبو بکر و عمر و جماعتی از مسلمانان را طلبید فرمود: من نگفتم که شما با لشکر اسامه بیرون روید؟
✅ گفتند: بلی یا رسول اللّه گفتی، فرمود: پس چرا امر مرا اطاعت نکردید؟
✅ أبو بکر گفت: من بیرون رفتم و برگشتم برای آنکه عهد خود را با تو تازه کنم.
✅ و عمر گفت: یا رسول اللّه من بیرون رفتم و برگشتم برای آنکه نخواستم که خبر بیماری تو را از دیگران بپرسم.
✅ پس حضرت رسول صلّی اللّه علیه و آله و سلّم فرمود:
روانه کنید لشکر اسامه را و بیرون روید با لشکر اسامه، خدا لعنت کند کسی را که تخلّف نماید از لشکر اسامه، سه مرتبه این سخن را فرمود و مدهوش شد از تعب رفتن به مسجد و برگشتن و از حزن و اندوهی که عارض شد آن حضرت را به سبب آنچه مشاهده نمود از اطوار ناپسندیده منافقان و دانست از نیّتهای فاسد ایشان.
✅ پس مسلمانان بسیار گریستند و صدای گریه و نوحه از زنان و فرزندان آن حضرت بلند شد و شیون از مردان و زنان مسلمانان برخاست، پس حضرت چشم مبارک گشود و به سوی ایشان نظر کرد فرمود:
✅ بیاورید از برای من دواتی و کتف گوسفندی تا بنویسم از برای شما نامه ای که گمراه نشوید هرگز.
✅ پس یکی از صحابه برخاست که دوات و کتف را بیاورد، عمر گفت:
برگرد که این مرد هذیان میگوید و بیماری بر او غالب شده است، ما را کتاب خدا بس است؛ پس اختلاف کردند آنها که در آن خانه بودند.
✅ بعضی گفتند: قول قول عمر است و بعضی گفتند: قول قول رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم است و گفتند:
در چنین حالی چگونه مخالفت حضرت رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم روا باشد؟
✅ پس بار دیگر پرسیدند: آیا بیاوریم آنچه طلب کردی یا رسول اللّه؟ فرمود:
بعد از این سخنان که من از شما شنیدم مرا حاجتی به آن نیست و لیکن وصیّت میکنم شما را که با اهل بیت من سلوک کنید و رو از ایشان نگردانید؛ ایشان برخاستند.
📚 جلاء العیون، ص ۸۴ - ۸۸.
✳️ کانال #معراج
✳️ @Merajnor