#شرح_نهج_البلاغه، جلسه سوم روز چهارشنبه(1399/04/11). نهم ذي القعده سال 1441 قمري🌺
🕊«أعوذبالله من الشيطان الرجيم، بسم الله الرحمن الرحيم و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطيبين الطاهرين و لعنة الله علي اعدائهم إلي يوم الدين، آمين رب العالمين»
✋با درود و تحيت خدمت هم مسجدي-هاي عزيزم، برادران و خواهران عزيز.
چهارشنبه-ها درس #نهج_البلاغه داريم؛ در حكمت يكم و دوم با موضوع روش برخورد با فتنه-هاي سياسي و اجتماعي و شناخت ضد ارزش-ها در خدمت شما بوديم.
✍🏻حالا در ترجمه و شرح حكمت سوم نهج البلاغه در خدمت شما هستيم.
📚قال الامام علي عليه السلام:
🔻«البخل عارٌ»، بخيل بودن و دست گشاده نبودن و دست بسته بودن، عيبي بزرگ است.
🔻« و الجبنُ منقصةٌ»، ترسيدن و اهل ترس بودن يك نقصان و كمبود است.
🔻« و الفقرُ يُخرس الفطِنَ عن حجّتِهِ»؛ انساني كه تهي دست و فقير است در اقامه-ي برهان و گفتن سخن مستدلّ كم مي-آورد.
🔻« و المقلُّ غَريبٌ في بَلْدَتِهِ» و انسان فقير حتي در شهر و آبادي و روستاي خويش هم غريب است.
در اين حكمت #امام_علي عليه السلام در حقيقت دو ضد #ارزش را بيان مي كند و توضيح مي دهد و ضد ارزش سوم رابه صورت تحليلي ذكر كرده اند؛
1️⃣اول مي فرمايد: «البخل عارٌ»؛ بخيل بودن در مقابل سخيّ بودن است؛ #بخل در مقابل #سخاوت است؛ انساني كه اهل سخاوت و كرامت و جود و گشاده دستي است يعني هم خودش از نعمت هاي الاهي استفاده مي كند و هم ديگران را در استفاده از اين نعمت ها شريك مي داند؛ يعني خودش را مالك نعمت ها نمي داند و بلكه امانت دار نعمت ها مي داند و مردم و بندگان خدا را عائله و خانواده ي خدا مي داند و براي آن ها هم سهمي از اموال خودش قرار مي دهد؛ «والذين هم في اموالهم حقٌ معلوم للسائل و المحروم»؛ مي خواهد بفرمايد كه اهل سخاوت بودن يك حُسن است و اهل بخل بودن يك عيب است.
❓انسان اگر بخواهد به بررسي عيوب بپردازد كه چه كار و صفتي زشت و چه كار و صفتي خوب است؟
✅#امام_علي عليه السلام در مقام يك معلِّم اخلاق مي فرمايد: كه بخل صفتي زشت است.
گاهي بخيل #متأسفانه به قول شاعر به جايي مي رسد كه: 💢«نه خورد خورد نه كس دهد///گَنده كند به سگ دهد». 💢
2️⃣دومين ضدّ ارزشي كه در اين سخن حكيمانه-ي #امام #علي عليه السلام آمده است،« والجبن منقصَةٌ»؛ ترسيدن يك كمبود است.
ببينيد ترس يك امر طبيعي است؛ نسان در برابر اموري كه احساس خطر مي-كند، حالتي نفساني دارد، آن حالت نفساني و دروني را كه دربرابر خطر براي خود ترسيم مي كند را «ترس» مي گويند. چرا كه ترس يكي از سرمايه هاي الاهي است؛ اگر اين سرمايه نبود و اگر انسان در مقابل خطرها احساس خاصّي نداشت و براي مراقبت و حفظ نفس خودش تلاشي انجام نمي داد چه بسا نفسش از دست مي رفت و آسيب هايي فراواني بر او وارد مي شد.
💠پس چطور شده كه حضرت مي فرمايد: «الجبن منقَصَةٌ»؛ معلوم مي شود كه ما دو نوع #ترس داريم: يكي ترس ممدوح و ديگري ترس مذموم.
🔰ترس ممدوح اين است كه انسان خطر شناس باشد و دربرابر خطرهايي كه وجود او را، آبرو و جان و ناموس او را تهديد مي-كند، واكنش نشان دهد.
🚫اما ترسي هست كه انسان را از رويكرد انجام وظايف باز مي دارد، ترسي كه انسان را از مسير صراط مستقيم خارج مي-كند و انسان به وسيله-ي آن به گناه مي-افتد؛ از ترس اينكه مبادا مثلاً زندگي آينده-اش خراب شود، رويكرد به #رشوه_خواري و #رباخواري و پس اندازهاي #غيرمشروع روي مي-آورد براي اينكه ترس از آينده-ي خودش و بچه هايش دارد، كارهايي انجام مي دهد كه مطابق با اصول شريعت نيست. حضرت اين #ترس را نقص مي داند.
⏫آن ترسي را كه خدا به صورت جبلّي به عنوان يك سرمايه به انسان داده است كه خطرشناس باشد و دربرابر خطر احساس مسئوليت كند و براي گريز از خطر و آسيب هايي كه ممكن است به او برسد، برنامه ريزي كند، نقص نيست بلكه كمال است.
⏬اما آن ترسي كه انسان را از مسير عبوديّت بيرون كند و او را از مسير خداگونه زيستن و پاك زيستي بيرون كند و رويكرد به آلايه ها و گناه داشته باشد، ترس منقصت است.
#آيت_الله_حيدري_فر_حفظه_الله
جهت بهره-مندي از آثار استاد بزرگوار به 🕋مسجد سبقت در معنويت🕋 وارد شويد👈👇
https://eitaa.com/sebqat14