eitaa logo
*صدای الهه*
125 دنبال‌کننده
868 عکس
221 ویدیو
231 فایل
میان تاریکی تو را صدا کردم سکوت بود و نسیم که پرده را می برد . در آسمان ملول ستاره ای می سوخت ستاره ای می رفت ستاره ای می مرد ✅دلنوشته هایی از جنس بیداری @SEDAYE_ELAHE ☆کتاب صوتی ☆معرفی کتاب ☆موزیک ☆دلنوشته های خودم ☆اشعارشاعران بزرگ
مشاهده در ایتا
دانلود
373432067_286645080.mp3
7.03M
Hale khosh Roozbeh Nematollah @SEDAYE_ELAHE
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روزتـــون قشنگـــــــ🌸🍃 هـمراه با مـوفقیت🌸🍃 و پراز اتفاقات زیبـا بـراتـون روزی پـراز🌸🍃 لطـف خـداونـد دلی آرام ، زندگی گـرم🌸🍃 و یک دنیـا سلامتی آرزومندم🌸🍃 @SEDAYE_ELAHE
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هرجا سخن از جلوه ی آن ماه پری بود کارِ من سودا زده ، دیوانه گری بود روزیکه ز عشق تو شدم بی خبر از خویش دیدم که خبرها همه از بی خبری بود... 💠 @SEDAYE_ELAHE 💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کمی برایم عشق دم کن.pdf
6.78M
کمی عشق برایم دم کن ⬆️📚 ✍ نویسنده : شهلا خودی زاده 💬خلاصه : مهندس نوشین مجد، دختر جوانی که توانسته خلاقیت و توانایی و شایستگی خود به عنوان یک خانمِ مهندس، به تمام همکاران و اطرافیانش ثابت کند، حالا قراره است وارد یک کمپ پر از مرد شده تا جایگزین معاون یک پروژه (پل سازی) بشود، اما سرپرست کارگاه کسی نیست جز (یاشار توانا) یک مهندس به شدت ضد زن کسیکه اجازه نزدیکی هیچ خانمی را به کارش نمیدهد، او با کارشکنیهای زیادی برای از بین بردن این پروژه روبه رو است اما ... 📚 🎭 ژانر : 📙 📚📚📚📚📚📚 @SEDAYE_ELAHE 📚📚📚📚📚📚
کتاب گویا عبور از شب http://player.iranseda.ir/book-player/?w=43&g=530080 لینک بعد از منقضی شدن فایل های صوتی که از گوگل دانلود کنید. @SEDAYE_ELAHE
داستان قهوه زندگی چند دوست دوران دانشجویی که پس از فارغ التحصیلی، هر یک شغل‌های مختلفی داشتند و در کار و زندگی خود نیز موفق بودند، پس از مدت‌ها با هم به دانشگاه سابقشان رفتند تا با استادشان دیداری تازه کنند. آن‌ها مشغول صحبت شده بودند و طبق معمول بیشتر حرف‌هایشان هم شکایت از زندگی بود! استادشان در حین صحبت آن‌ها قهوه آماده می‌کرد؛ او قهوه جوش را روی میز گذاشت و از دانشجو‌ها خواست که برای خود قهوه بریزند. روی میز لیوان‌های متفاوتی قرار داشت: شیشه‌ای، پلاستیکی، چینی، بلور و لیوان‌های دیگر. وقتی همه دانشجو‌ها قهوه‌هایشان را ریخته بودند و هریک لیوانی در دست داشت، استاد مثل همیشه آرام و با مهربانی گفت:«بچه‌ها، ببینید؛ همه شما لیوان‌های ظریف و زیبا را انتخاب کردید و الان فقط لیوان‌های زمخت و ارزان قیمت روی میز مانده‌اند!» دانشجو‌ها که از حرف‌های استاد شگفت‌زده شده بودند، ساکت ماندند و استاد حرف‌هایش را به این ترتیب ادامه داد:«در حقیقت چیزی که شما واقعاً می‌خواستید قهوه بود و نه لیوان، اما لیوان‌های زیبا را انتخاب کردید و در عین حال نگاه‌تان به لیوان‌های دیگران هم بود؛ زندگی هم مانند قهوه است و شغل، حقوق و جایگاه اجتماعی ظرف آن است. این ظرف‌ها زندگی را تزیین می‌کنند، اما کیفیت آن را تغییر نخواهند داد. البته لیوان‌های متفاوت در علاقه شما به نوشیدن قهوه تأثیر خواهند گذاشت، اما اگر بیشتر توجه‌تان به لیوان باشد و چیز‌های با ارزشی مانند کیفیت قهوه را فراموش کنید و از بوی آن لذت نبرید، معنی واقعی نوشیدن قهوه را هم از دست خواهید داد. پس از حالا به بعد تلاش کنید نگاه‌تان را از لیوان بردارید و در حالی که چشم‌هایتان را بسته‌اید، از نوشیدن قهوه لذت ببرید. @SEDAYE_ELAHE
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍁 زیباترین به حباب نگران لب یک رود قسم، و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت، غصه هم میگذرد، آنچنانی که فقط خاطره ای خواهدماند.. لحظه ها عریانند. به تن لحظه خود،جامه اندوه مـپوشان هرگز...! زندگی ذره كاهیست، كه كوهش كردیم، زندگی نام نکویی ست، كه خارش كردیم، زندگی نیست بجز نم نم باران بهار، زندگی نیست بجزدیدن یار زندگی نیست بجزعشق، بجزحرف محبت به كسی، ورنه هرخاروخسی، زندگی كرده بسی، زندگی تجربه تلخ فراوان دارد، دوسه تاكوچه وپس كوچه واندازه یك عمر بیابان دارد. ما چه کردیم و چه خواهیم کرد در این فرصت کم ؟! 💠 @SEDAYE_ELAHE 💠
-924049661_-1468459018.mp3
7.69M
بانو جان علیرضا رفیعی @SEDAYE_ELAHE
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸خدایا درهای مهربانیت را 🌸به روی دوستانم بگشا و 🌸شادی،تندرستی و آرامش 🌸را برای همه آنها مقرر کن 🌸ســــــــلام 🌸روز زیباتون بخیر، @SEDAYE_ELAHE
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ز دریچه های چشمم نظری به ماه داری چه بلند بختی ای دل که به دوست راه داری 💠 @SEDAYE_ELAHE 💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صبح یکى از روزهاى آوریل کـه هیچ تفاوتى با روزهاى دیگر نداشت ناگهان به‌چیزی‌ پى بردم. من با ریسک هدر دادن زندگی‌ام  روبرو بودم. متوجه شدم که روزها یکى پس از دیگرى مى گذرد. از خودم پرسیدم؛ امّا من از زندگى چه مى خواهم؟ خب، مى خواهم شاد باشـم. امّا هـرگـز بـه اینکه چه چیزى مرا خوشحال مى کرد فکر نکرده بـودم. من افسـرده یا گرفتار بحران میانسالى نبـودم امّا از دل مردگى رنج مى بردم. – کتاب پروژه شادى اثر گرچین رابین @SEDAYE_ELAHE
نور درخشان او.pdf
7.12M
📗 نور درخشان او 📝دانیل استیل ترجمه لیلی کریمان 🌸🌸🌸 @SEDAYE_ELAHE