شعر و شاعری رهی معیری
علاقهی رهی معیری به شاخههای مختلف هنری (از قبیل ادبیات، موسیقی و نقاشی) از همان سنین کودکی آشکار بود. او از 17سالگی سرایندگی را آغاز کرد و تخلص «رهی» را برای خود برگزید.
رهی معیری با عضویت در «انجمن ادبی حکیم نظامی» که استاد وحید دستگردی آن را اداره میکرد، به صورت جدی وارد دنیای شعر و ادب شد. او به محض عضویت در این انجمن، به یکی از اعضای فعال و مؤثر آن بدل گشت. وی بعدها در انجمنهای مشهور دیگر از قبیل «انجمن ادبی فرهنگستان»، «انجمن موسیقی ایران» و «جامعهی باربد» نیز فعالیت جدی داشت.
رهی معیری اشعار خود را با نامهای مستعار «شاه پریون»، «گوشهگیر»، «زاغچه» و «حق گو» در نشریات ادبی معتبر آن دوره مانند روزنامهی «باباشمل» و مجلهی «تهران مصور» به چاپ میرساند. مجموعه اشعار رهی معیری، در سال 1343، در کتاب «سایه عمر» انتشار یافت.
رهی معیری در سال 1313، اولین ترانهی خود را با عنوان «خزان عشق»، بر روی آهنگ استاد جواد بدیعزاده ساخت. او در طول سالها فعالیتش به عنوان ترانهسرا، با موسیقیدانان بزرگی چون روحالله خالقی، مرتضی محجوبی، مهدی خالدی و چندی دیگر از آهنگسازان مطرح ایرانی همکاری کرد. ترانههای «کاروان»، «دیدی که رسوا شد دلم» و «اشک و آه» تنها نمونههایی از تصنیفهای محبوب رهی معیری هستند.
رهی معیری در ایام پایانی زندگیاش به سرطان معده مبتلا شده بود. او در سال 1346، برای عمل جراحی و مداوا به انگلستان عزیمت کرد، اما متأسفانه آخرین سفر زندگی او بیثمر واقع شد. سرانجام، این شاعر بزرگ، در سال 1347 و در 59سالگی، چشم از جهان فرو بست. آرامگاه رهی معیری در گورستان ظهیرالدوله شمیران واقع شده است.
@SEDAYE_ELAHE
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♥️ℒℴνℯ♥️
تو نهایتِ عشقی
نهایتِ دوست داشتن
و در لابلای این بی نهایت ها
چقدر خوشبختم
که تو سهم قلب منی❤️
{\__/}
( • - •)
/つ @SEDAYE_ELAHE 💞
اگر ميخواى در قلب كسی موندگار بشی، توی غُصههاش كنارش باش. آدما خیلی چیزا رو فراموش میکنن، ولى اونى كه توی غُصهها كنارشون بوده رو هرگز …
{\__/}
( • - •)
/つ @SEDAYE_ELAHE 💕
Hasrat - Rastin.mp3
6.52M
حسرتم از حد گذشته، کی به دادم میرسی...
#music
{\__/}
( • - •)
/つ @SEDAYE_ELAHE 💞
کتاب الهه ناز سرگذشت دو خواهر دوقلوی زیبا، دلشکسته و عاشق، به نام های گیتی و گیسو است.
در جلد اول گیتی خواهر بزرگتر، بنا به حس مسئولیت میخواهد با چنگ و دندان گیسو، این یادگار خانوادگی را به خوشبختی نزدیکتر کند. بنابراین به جای او پرستاری از بیماری را به عهده میگیرد. با ورود این دختر به قصر بلورین منصور که دست روزگار او را نیز بارها محک زده، بازی دیگر تقدیر شروع میشود و عشقی متولد میشد. اما آتش حسادت مهره این بازی را کیش و مات میکند و جلد دوم الهه ناز ورق میخورد.
…
دانلود جلد اول | دانلود جلد دوم
نویسنده: مریم اولیایی
قسمتی از جلد اول رمان:
روزها بی توجه بما می گذرند. زمان بخاطر آدمها توقف نمی کند. چه بی رحم اند ثانیه ها! چه قسی القلب اند دقایق! چه روز شومی بود آن روز که برادرم علی، خودش را بخاطر عشقش دار زد. آخر چرا؟ فائزه آنقدر برایش ارزش داشت که چهار نفر به پایش بسوزد؟ او که رفت مادر هم به او پیوست. پدر دیوانه شد و گیسوهم آواره شدیم. خدایا این چه مصیبتی بود که بر سرمان آمد؟ مگر چه گناهی مرتکب شده بودیم؟ دخترک بی عاطفه با شوهرش خوش است و ما راهی دیاری ناشناخته. معلوم نیست چه سرنوشتی در انتظار ماست. دو دختر زیبا، تنها ، غریب و شبیه هم…
معرف : سیده الهه علی خواه اصل
@SEDAYE_ELAHE
یک قاچ کتاب📚📚📚
زندگی حتی وقتی انکارش کنی. حتی وقتی که به آن بیاعتنایی کنی ، حتی وقتی حاضر به پذیرفتنش نباشی، باز هم از تو قویتر است، قویتر از هر چیزی.🍃
📚دوستش داشتم
🖋آنا گاوالدا
@shahrzade_dastan
@SEDAYE_ELAHE
دانلود کتاب: نمیگذارم کسی اعصابم را به هم بریزد
نویسنده: البرت الیس، آرتور لانگ. مترجم: شمسالدین حسینی، الهام آرامنیا
تعداد صفحات: ۲۶۲
#روانشناسی
@SEDAYE_ELAHE
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خواهر كوچكم از من پرسيد:
پنج وارونه چه معنا دارد؟
من به او خنديدم
كمى آزرده و حيرت زده گفت: روى ديوار و درختان ديدم!
بازهم خنديدم
گفت: ديروز خودم ديدم که مهران پسر همسايه
پنج وارونه به مينا مى داد
آنقدر خنده برم داشت كه طفلك ترسيد، بغلش كردم و بوسيدم و با خود گفتم:
بعد ها وقتى غم، سقف كوتاه دلت را خم كرد
بى گمان مى فهمى، پنج وارونه چه معنا دارد...
#سهراب_سپهری 💙
@SEDAYE_ELAHE
- بعد از آشنا شدن با تو ؛
انگار آسمون برام آبی تر از همیشست .
برگ درختا سبز تر از هرروزه .
رنگا برام پررنگ تر زنده تر از قبلنشونن .
خون تو رگام با سرعت بیشتری حرکت میکنه و لبخند از روی لبم پاک نمی شه .
غذاها برام خوشمزهتر و اشتها آورترن و بهم میچسبن .
دوباره میتونم از ته دل بخندم و دیوونه باشم . انگار چشمام باز شدن .
و دوباره می تونم زیبایی ها رو ببینم .
انگار با زندگی آشتی کردم و میتونم با امید بهش ادامه بدم .
میتونم نفس بکشم .
دوباره همه چیز و احساس کنم و ازش لذت ببرم .
به کارام با حوصله برسم و دیگه برای اطرافیانم اون آدم آزار دهنده و بد نباشم .
با تو انگار همه چی قشنگ شده ؛
با تو انگار من زندم و همه چی سر جاش
قرار داره . .
به قول فروغ فرخزاد :
± انگار تو از جای بریدگی زخمی ؛
از تن من روییدی!💙'🎼
- دیاکو
@SEDAYE_ELAHE
💖💖باید هر روز از زندگی لذت ببرید.
ما اومدیم تو این دنیا
که زندگی کنیم
ما نیومدیم نمره بگیریم
نه قـراره کسی رو خوشحال و
راضی کنیم
نه قـراره به یه جایی برسیم
که هیچکس تا حالا نرسیده
از این خبرا نیست
کارهایی بکنیم که خوبه
و دوست داریم
و ازش لذت می بریم.
{\__/}
( • - •)
/つ @SEDAYE_ELAHE 💕
زندگی فردا نیست
زندگی امروز است
زندگی قصه عشق است و امید
صحنه غمها نیست
به چه میاندیشی
نگرانی بیجاست
چون خدا با توست
{\__/}
( • - •)
/つ @SEDAYE_ELAHE 💞
تو را بجز به تو نسبت نمی توانم کرد
که در تصور از این خوب تر نمی آید
👤رهی معیری
@SEDAYE_ELAHE
*صدای الهه*
تو را بجز به تو نسبت نمی توانم کرد که در تصور از این خوب تر نمی آید 👤رهی معیری @SEDAYE_ELAHE
#ادامه_زندگینامه_رهی_معیری
حقایقی جالب درباره رهی معیری
رهی معیری در طول زندگی، به کشورهای متعددی سفر کرد. او از کشورهای ترکیه، اتحاد جماهیر شوروی، ایتالیا، فرانسه، افغانستان و انگلستان بازدید کرده بود.
رهی هیچگاه ازدواج نکرد. او در برههای با مریم فیروز، یکی از زنان مشهور و بانفوذ آن زمان ایران، وارد رابطهای عاشقانه شد که سرانجام تلخی را برای وی به ارمغان آورد. فیروز، پس از آشنایی با یکی از سران حزب توده، با او ازدواج و رهی را برای همیشه ترک کرد.
رهی معیری در طول حیاتش چندان به مسائل مادی اهمیت نمیداد. تمام دارایی او پس از چند دهه قافیهپردازی و خدمت در چندین کار دولتی، تنها شامل این موارد بود: یک صندلی و میز تحریر، چند دست لباس و کراوات، و چند جلد کتاب.
@SEDAYE_ELAHE
#یک_قاچ_کتاب
ادمی که در وجود خود بدنبال مرگ باشد . معنای حقانیت زندگی را درک نکرده...
#دختر_انسوی_آسمان
@SEDAYE_ELAHE
دانلود کتاب : رازهای علمی برای نوجوانان
نویسنده : فرانسوا شریه
تعداد صفحات : 131 #کودکان
#نوجوان
#علمی
@SEDAYE_ELAHE