eitaa logo
نوشته‌های مهدی جمشیدی
9.1هزار دنبال‌کننده
505 عکس
144 ویدیو
31 فایل
مهدی جمشیدی (نویسنده و فرهنگ‌پژوه)
مشاهده در ایتا
دانلود
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻مناظره با موضوع: حجاب قانونی از زاویه‌ی امکان اجتماعی 🖇 در اینجا نیز مشاهده کنید: https://www.aparat.com/v/ZUC2T
🖇 «به معیارها معتقدیم و در مورد آنها اهل سازش و تخفیف نیستیم. معیارها، سازش‌بردار نیست. ملت ما جنگیده تا به نظام اسلام با معیارهای اسلامی برسد. از ما تقاضای تخفیف نفرمایید. ... در نظام اسلامی، وحدت بر اساس مکتب است. ... بر اساس این معیارها، متحد باشیم.» (شهید سیدمحمدحسینی بهشتی، حزب جمهوری اسلامی، ص۶۶). ،،،،،،،، 🖇 تعلیقه: ۱. به علامه مصباح اعتراض می‌کردند که او در مقابل وحدت سیاسی، «حساسیت‌های خلوص‌طلبانه» به خرج می‌دهد؛ درحالی‌که دغدغه‌اش همچون شهید بهشتی بود. هر دو‌ معتقد بودند که نسبت‌مان را با جریان‌های دیگر، فقط در چهارچوب «معیارهای مکتبی» تعریف می‌کنیم، نه «ملاحظه‌های عمل‌گرایانه» و «ائتلاف‌های سهم‌خواهانه». ۲. باید به «اصالت‌های آغازین انقلاب» بازگردیم و سایه‌ی «لیبرالیسم» را از مناسبات و ذهنیت‌های‌مان کنار بزنیم.‌ غبارهای غیرانقلابی بر خواسته‌ها و مطلوب‌های‌مان نشسته است. با «خویشتن انقلابی‌»مان، بیگانه شده‌ایم. شهید بهشتی، یکی از ناب‌ترین و غنی‌ترین سرچشمه‌ها برای پالودن خویش از زنگارهای عمل‌گرایی است. ۳. چون مبنای ائتلاف‌ها و اتحادهای کنونی، وصول به قدرت سیاسی است، در آنها معیارهای مکتبی به حاشیه‌ رفته‌اند. در این منطق سیاسی، «صالح مقبول» و حتی «ناصالح نامقبول» بر «اصلح» ترجیح دارد، چون اولی، امکان رأی‌آوری بیشتری دارد و دومی نیز تحمیل اصحاب پنهان قدرت است. عمل‌گرایی یعنی ترجیح «قدرت» بر «حقیقت». https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖇 گلایه‌های دردمندانه‌ی دیروز شهید حسن باقری، همان زخم های امروز ماست. او به فرماندهان و نیروهایش می‌خروشد که مبادا اسیر عادات و تعلقات شوند و از جنگ و مواجهه و مرگ بهراسند. اگر ممکن است که تا لبه‌ی صحنه‌ی جنگ پیش آمد اما در این نقطه از تقابل سخت، پا پس کشید، در جنگ فرهنگی نمی‌توان چنین کرد؟! آری، محافظه‌کاران و مصلحت‌اندیشان، حتی در میدان جنگ نیز گرفتار خوف و احتیاط هستند و به بازگشت می‌اندیشند. ،،،،،،،، 🖇 تعلیقه: ۱. شهید حسن باقری پس از شکست عملیات رمضان، موضع انتقادی گرفت و به آسیب‌شناسی درونی رو آورد.‌ او احساس کرد که مشکل ما، درونی است. به‌شدت تند و ناخشنود می‌شد و برمی‌آشفت. می‌خواست با یک عملیات جدید، وضع را از شکست به پیروزی تغییر دهد. خودش به شناسایی در خط مقدم رفت و در اینجا نیز شهید شد. ۲. شهید حسن باقری، پس از مدت اندکی به این نتیجه رسید که از اساس، «راهبرد جنگی» ما خطاست و به همین دلیل، چندان پیش نمی‌رویم. وی می‌خواست از طریق «تغییر راهبرد جنگ»، سرنوشت جنگ را تغییر بدهد. درک او، فراتر از روزمرگی‌ها بود. چه‌بسا امروز در «جنگ فرهنگی» نیز، محتاج «تغییر راهبرد» باشیم درحالی‌که غافلیم. https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻مناظره با موضوع «بررسی ابعاد لایحهٔ حمایت از فرهنگ عفاف و حجاب» ۱۰ تیر ۱۴۰۲ 🖇 همچنین نسخهٔ کامل تصویری این برنامه را در پیوند زیر تماشا کنید: https://tv4.ir/episodeinfo/385569
◽️رویکردسازی تحوّلی برای بخش فرهنگیِ لایحۀ هفتم 💢 کرسی علمی- ترویجی با عنوان «رویکردسازی تحوّلی برای بخش فرهنگیِ لایحۀ هفتم» برگزار شد؛ 🔸در لایحۀ برنامۀ هفتم تلاش شده که در امتداد این سیاست، برنامه‌ریزی فرهنگی صورت بگیرد، اما آنچه که پیشنهاد شده است، همخوانی چندانی با این سیاست ندارد و نمی‌تواند به آن تحقق بخشد. 🔸در مادۀ ۷۵، اقدام‌ها یا شبه‌اقدام‌هایی برای اجرای بند سیزدهم سیاست‌های کلی برنامه پیشنهاد شده که مشتمل بر طرح اصلاح وظایف دستگاه‌ها فرهنگی، طرح رصد فرهنگی، ایفای نقش نظارتی وزارت ارشاد، ترویج اندیشۀ امام خمینی و رهبر انقلاب، طرح مسجدمحوری، بهره‌گیری بیشتر از اوقاف، نوسازی گلزار شهدا، ارائۀ تخفیف در زمینۀ هزینه و مالیات به نهادهای فرهنگی مردمی است 🔍 ادامه را بخوانید👇 🌐 iict.ac.ir/rthvoli 🆔 @iictchannel
🔻یکه‌سالاری یا ترکیب ولایت و مردم؟! 🖋 مهدی جمشیدی ۱. هنگامی که در آغاز انقلاب، سخن از گنجاندن اصل «ولایت فقیه» در قانون اساسی گفته شد، برجسته‌ترین دلیلی که نیروهای لیبرال برای مخالفت با آن در دست داشتند، این بود که ولایت فقیه، قدرت متمرکز و انحصاری پدید می‌آورد و همۀ امور حاکمیتی را به ارادۀ یک نفر گره می‌زند و حقوق سیاسی مردم را از میان می‌برد. آنها معتقد بودند که ولایت فقیه، با وعده‌های انقلاب در دورۀ نهضت، تعارض دارد و نوعی شاه‌سالاریِ دینی به وجود می‌آورد که حاصلش تبدیل استبداد سطلنتی به استبداد دینی است. امروز پس از گذشت بیش از چهار دهه، مهدی نصیری همان منطق را - البته با بیانی ضعیف و سطحی نسبت به گذشته - مطرح می‌کند و نظام جمهوری اسلامی را از لحاظ این‌که در آن ولی فقیه حضور دارد، مبتلا به یکه‌سالاری می‌انگارد. او در یادداشت اخیرش نیز مانند گذشته، کوشیده همۀ چالش‌های واقعی و موهوم را به «یک شخص» نسبت بدهد و او را «علت‌العلل مشکلات» معرفی کند؛ این شخص، ولی فقیه است. ۲. کسانی که «تصویر استبدادی» از ولایت فقیه دارند و از این جهت، این آموزه را برنمی‌تابند، در حقیقت از عنصر جوهری و ذاتی انقلاب عبور کردند و پرچم «سکولاریسم سیاسی» را به دست گرفته‌اند. در اینجا دیگر سخن از «نقد عملکردها» در میان نیست، بلکه آشکارا، اینان در مسیر «نفی بنیان‌ها»یی قرار گرفته‌اند که سازۀ هویت‌بخش و تمایزآفرین در نظام جمهوری اسلامی را تشکیل می‌دهند. روشن است در این حال، دیگر نمی‌توان چنین اشخاصی را خودی و در زمرۀ نیروهای انقلابی انگاشت. نقادی اینان از «مرزهای هویتی» و «خطوط قرمز ارزشی» عبور کرده است و آنها به «دیگریِ انقلاب» تبدیل شده‌اند. نقدهای میدانی و عینی، چه درست و چه نادرست، یک سخن است و نقدهای معرفتی و نظری که با ماهیت نظام، سرِ ناسازگاری دارند سخن دیگری است. این دومی، حکایت از آن دارد که برخی نیروهای سیاسی از قبیل نصیری، دچار «فرسایش اعتقادی» و «زوال هویتی» شده‌اند و به اردوگاه لیبرالیسم سیاسی پیوسته‌اند. نقدهای اینان، دیگر نقد نیست، بلکه «ساختارشکنی» و «هویت‌ستیزی» است. نزاع وی از پاره‌ای مفاسد اقتصادی آغاز شد و اینک به تضاد ایدئولوژیک رسیده است؛ تا آنجا که او در یک سیر قهقرایی به ورطۀ لیبرالیسم سیاسی فرو غلتیده است. این در حالی است که حتی بخش مرکزی جبهۀ اصلاحات نیز که ماهیت لیبرال داشت، دست‌کم این‌گونه رسوا و عیان، در برابر ولایت فقیه به صف‌آرایی نپرداخت. هنگامی که او از «جمهوری اسلامی» به «جمهوری سکولار» رسیده است، طبیعی است که خواهان برچیدن نظریۀ ولایت فقیه باشد. شیب دگردیسی او، بسیار تند و ناموجّه بود. آن تب آتشین کجا و این تجدیدنظر واپسین کجا؟! ۳. معنی مطلقه‌بودن ولایت فقیه، مداخلۀ ولی فقیه در همۀ شئون و ساحات نیست. در عمل نیز، آیت‌الله خامنه‌ای همواره از حضور در «اجرائیات»، پرهیز داشته و حتی در قلمرو اختیارهای خویش نیز، اغلب به «تفویض» رو آورده است. ایشان کوشیده است حضور حداکثری و جدی‌اش در طراحی «سیاست‌های کلّی نظام» باشد، ولی جالب است که حتی در اینجا نیز ایشان، نگاشتن سیاست‌ها را به مجمع تشخیص مصلحت نظام واگذار کرده است و خود در نهایت، آن را ملاحظه می‌کند. ولی فقیه، از «روح معنوی و انقلابیِ نظام»، پاسداری می‌کند و اهتمام دارد که نظام، استحاله نشود و با اصالت‌های اسلامی و انقلابی، زاویه و فاصله پیدا نکند، اما با این قید که «اجرائیات» در اختیار نیروها و جریان‌هایی است که خود «مردم» در قالب مردم‌سالاری دینی، آنها را به قدرت می‌رسانند. ولایت فقیه، در برابر مردم‌سالاری دینی نیست، چون ولایت فقیه یعنی کوشش برای استمرار هویت اسلامی و انقلابیِ نظام، و مردم‌سالاری دینی یعنی مردم بتوانند کارگزاران را انتخاب کنند و «چرخش قدرت سیاسی» در اختیار مردم باشد. این امر به خصوص از این جهت اهمیت دارد که دولت به‌عنوان گرانیگاه بودجه و اختیار در حاکمیت، جملگی برآمده از «انتخاب مستقیم و مستقل مردم» بوده است و ازاین‌رو، همواره «نوسان‌های بزرگ» و «دگرگونی‌های فراوان» را تجربه کرده است. دهه‌های گذشته، دهه‌های تلاطم‌های سیاسی در دولت‌ها بود و کسانی در دولت‌ها حضور داشتند که نقطه‌های مقابل یکدیگر بوده‌اند. در عمل نیز هر یک از دولت‌ها، سیاست‌های خاص خودشان را به اجرا نهاده‌اند. این سعۀ صدر تا آنجاست که حتی دولتی که چشم به غرب دارد، می‌تواند هشت سال، حاکمیت و جامعه را در ایران به معادله‌های غربی، مشروط کند و به این ترتیب، از ارادۀ آیت‌الله خامنه‌ای تبعیت نکند. 🖇 منتشرشده در فارس: https://www.farsnews.ir/news/14020410000907/
https://virasty.com/Mahdijamshidi ،،،،،،،،، «آمارسازی سوگیرانه»، زمینه‌ را برای تصمیم‌‌سازی انفعالی مسئولان فراهم کرده است.‌ با اعداد مبتنی بر پیمایش‌ها و پرسش‌های جهت‌دار، «دستگاه محاسباتی مدیران نظام» را دچار اختلال کرده‌اند.‌ «تصور بریدگی جامعه از ارزش‌ها»، همانند یک ویروس فلج‌کننده، اراده‌ی کارگزاران را برای تحول فرهنگی، سست کرده است. ،،،،،،،، 🖇 تعلیقه: ۱. اگر یک «نمونه‌ی عینی صحیح» از مواجهه‌ی قانونی با کشف حجاب، تولد و تحقق یابد، ذهنیت‌های به‌فرض منفی نیز شکسته خواهند شد. گاهی باید با تولید «عمل عینی» و «مصداق واقعی»، نظر مردم را تغییر داد و آنها را همراه کرد. در این صورت، مخالفت آغازین به موافقت تبدیل خواهد شد. ۲. «تصمیم‌سازی مبتنی بر پیمایش شبه‌اجتماعی» را سرنوشت‌ساز و‌ حقیقت‌سوز بدانید. آنچه که اغلب اصحاب قدرت را سرمست یا سرخورده می‌کند، اعدادی هستند که مدعی بازگویی «نظر مردم‌»اند. چنین‌ اعدادی را می‌توان با «پرسش‌های باردار» و «نمونه‌های مخدوش» آفرید و دستگاه ذهنی مدیران را مرعوب و‌ منفعل کرد. ۳. به‌نظرم اکنون روشن گشت که چرا لایحه‌ی حجاب را این‌قدر «ضعیف» و «رقیق» و «حداقلی» نوشته‌اند. تصمیم‌سازان توانسته‌اند از طریق آمارهای شبه‌اجتماعی به مسئولان القاء کنند که «جامعه»، تاب و تحمل مواجهه‌ی جدی با کشف حجاب را ندارد. ازاین‌رو، باید عقب نشست با حرام شرعی و سیاسی، «مصالحه» و «مدارا» کرد.‌ https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi