https://virasty.com/Mahdijamshidi
،،،،،،،،،
۱. رهبر انقلاب در سخنرانیشان تصریح کردند: «تعداد معدودی آدمهای مغرض، تعداد بیشتری آدمهای غافل و احساساتی و کمعمق، و جمعی هم اراذل و اوباش؛ اینها پیادهنظامِ اغتشاش بودند.»
۲. اگر نیروهای انقلابی، این تعابیر را دربارۀ اغتشاش مطرح کنند، از سوی نواصولگرایان به تشدید شکاف اجتماعی، متهم میشوند!
https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
🔻سنخشناسی نیروهای اغتشاش
🖊 مهدی جمشیدی
۱. رهبر انقلاب، تاکنون حتی یکبار نیز تعبیر «اعتراض» را برای جریان اغتشاش به کار نبردند؛ چراکه نه هدفها و خواستههای آنها را بهحق و روا میدانند و نه روش و صورت عملشان. مسألۀ جریان اغتشاش، اعتراض به یک مشکل اجتماعی یا حاکمیتی نبود که بتوان آن را در قالب اعتراض اجتماعی قرار داد، بلکه روشن است حرکت و جریانی که از آن سوی مرزها، طراحی و تعریف میشود و آشکارا، شعارها و خواستهها و رفتارهای آن، توسط دشمنان انقلاب مطرح میگردد، هیچ نسبتی با اعتراض اجتماعی ندارد. این جریان، «اعتراض» نبود، چون هدف صریح و پیدای آن، براندازی بود و به امری کمتر از تغییر نظام سیاسی بسنده نمیکرد. همچنین این جریان، «اجتماعی» نیز نبود؛ چون از درون جامعه برنخاست و مردمخیز و درونزاد نبود، بلکه همهچیز از بیرون، صورتبندی شده بود و حجم بسیار اندکی از مردم نیز که با آن همراهی کردند، دچار روایتزدگی شدند. این در حالی است که جنبش اجتماعی، بهواقع جامعهزاد و بومی است و از عمق ارادۀ جامعه برمیخیزد و بدنۀ مردمیِ پایبند و گسترده دارد.
۲. با این حال، عدهای از درون انقلاب اصرار دارند که نخست، این جریان را «اعتراض اجتماعی» بنامند و آنگاه، آن را بهرسمیت بشناسند و «سیاست نظام» را بر اساس خواستههای آنها بازتعریف کنند. بر این اساس، یک جریان غیراجتماعی و تحمیلی توانسته است ذهن کسانی را ویروسی کند و دستگاه محاسباتی آنها را دچار اختلال نماید، تا آنجا که میخواهند از درِ مصالحه و سازش با این جریان وارد شوند و در حکمرانیِ انقلابی، تجدیدنظر کنند تا شاید رضایت نیروها و لایههای جریان اغتشاش فراهم آید. برخلاف تصور برخی تحلیلگران، ما با قشر خاکستری مواجهه نیستیم و اغتشاش، مساوی با این قشر نیست؛ چنانکه لایهبندی رهبر انقلاب نشان میدهد که ایشان میان مردم - که حتی خاکستریها را نیز در برمیگیرد - و جریان اغتشاش، تمایز میگذارند و حاضر نیستند جریان اغتشاش را از جزئی از مردم معرفی کنند. شکاف تحلیلی و تجویزی میان نگاه رهبر انقلاب با برخی دیگر از همین نقطه آغاز میشود.
۳. روایت رهبری از نیروهای جریان اغتشاش، با سهگانۀ «غرض» و «غفلت» و «رذالت» مشخص شده است. مغرضان، کینۀ انقلاب و ارزشها را به دل دارند و میخواهند نظم سیاسی را در هم بشکنند و صورت دیگری را بیافرییند و در این راه، از هر بهانهای برای پیشروی و جریانسازی بهره میگیرند. البته مغرضان، هم کسانی را در بر میگیرد که خواهان زوال تمامیّت نظام جمهوری اسلامی هستند و سودای نظام سیاسیِ دیگری را در سر دارند و هم کسانی را شامل میشود که در بخشهای از قدرت حضور داشتند و در پی استحالۀ نظام و ساختشکنی معنوی و ماهیتی آن هستند. اراذل نیز مزدوران یا مزدبگیرانی بودند که دست به آدمکشی و تخریب زدند و حداقلهای اخلاقی و انسانی را زیر پا نهادند. جالب است که جریان اغتشاش که مدعی خصوصیت جنبشی و فاخر بودن است و دعاوی روشنفکرانه و تجدّدی دارد، از چنین لایهای تشکیل شده بود.
۴. تکلیف «مغرضان» و «اراذل» مشخص است، اما «غافلان» که رهبر انقلاب، آنها را اکثریت دانسته و «احساساتی» و «کمعمق» معرفی کردهاند، بیشتر درخور تأمل هستند. این جماعتِ عمده، بهآسانی دچار «جوّزدگی» و «روایتزدگی» میشوند و فریب میخورند. سادهلوحی در مقام فهم و تحلیل، اینان را به «پیادهنظام جبهۀ دشمن» تبدیل کرده است. اینان، بازیخوردگانِ کجروایتها هستند و ثبات و تعادل ندارند و در اثر هیجانزدگی، به هر سو متمایل میشوند. از قضا، این جماعتِ عمده را باید خطر جدّی به شمار آورد و مجال نداد که ضعف تحلیلیشان، آنها را به ابزاری در دست جبهۀ دشمن تبدیل کند و دشمن از اینان، «بسیج شبهاجتماعی» بیافریند. آدمهای سطحی و بیخبر و سادهلوح که از مرگ طبیعی، ظلم ساختاری را نتیجه میگیرند و مانند طوطی، فقط تکرار میکنند، همیشه میتوانند تنش و تلاطم بیافرینند و برنامههای دشمن را به پیش ببرند. رها کردن اینان در آغوش آلودۀ روایتگریِ رسانههای دشمن، زمینۀ تهدید تولید میکند که ممکن است هر لحظه، تحقق عینی و بیرونی پیدا کند و نظم اجتماعی را مختل نماید. این ذهنهای کممایه و ضعیف، فاصلۀ چندانی با رفتارهای نابخردانه و بحرانزا ندارند؛ چون از فهم و بصیرت و تحلیلمندی، عاجزند و تنها بر موج هیجانها و التهابهای برآمده از کجروایتهای مینشینند و ثبات و قرار جامعه را تخریب میکنند. علاج این لایه، بازاندیشی در روایت است. حاکمیت باید هرچه بیشتر و گستردهتر، به وضع روایتمندیِ حداکثری و آغازین از خود و سیاستهایش و دیگریهایش نزدیک شود و فضای رواییِ خالی باقی نگذارد.
🖇 متن کامل را در اینجا بخوانید:
https://tn.ai/2907515
🔻مقالهی تحلیلی:
همهپرسیخواهیِ نیروهای تجدّدی؛ انگیزهها و امکانها
🖇 در اینجا بخوانید:
http://fna.ir/3cyv8d
( در این مقالهی صریح و گزنده، از منطق نهفته و ناگفتهی اصلاحطلبان در زمینهی همهپرسی، سخن به میان آمده است و ریشهها و رگههای مرموز، آشکار شدهاند).
https://virasty.com/Mahdijamshidi
،،،،،،،،،
۱. محمد خاتمی گفته: «عفت با حجاب، یکی نیست».
۲. مقصودش این است که «کمحجابی» به معنای «کمعفتی» نیست.
۳. ولی امام خمینی و استاد مطهری تصریح میکنند که «فلسفۀ حجاب» در اسلام، حفظ عفت است و کمحجابی، نقص در عفت است؛ چون عفت، منحصر در پاک«دامنی» نیست.
۴. فهم خاتمی از اسلام، اینچنین سبک و سطحی است.
https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
https://virasty.com/Mahdijamshidi
،،،،،،،،
۱. چندیست که مهدی نصیری بهشدت بر «کارنامهی رهبر انقلاب»، متمرکز شده است.
۲. مطالبش نیز از جنس «ترور شخصیت» است؛ میخواهد با فضاسازی منفی، محکمهی سوگیرانه در ذهن مخاطب بیافریند و رهبر انقلاب را بر «جایگاه متهم» بنشاند.
۳. زینپس، سطرهایش را سوگوار پاسخ خواهم کرد:
بسماللهالرحمنالرحیم. یا زهرا.
https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
https://virasty.com/Mahdijamshidi
،،،،،،،
در برنامهی جهانآرا، چهار نوع نقد نسبت به لایحهی حجاب مطرح کردم:
۱. نقد رویکردی؛ عبور از «امکان اجتماعی» به «امتناع اجتماعی».
۲. نقد معرفتی؛ عبور از «حکم شرعی» به «هنجار اجتماعی».
۳. نقد حدی؛ عبور از «پوشش متوسط» به «پوشش اقلی».
۴. نقد اجرایی؛ عبور از «پلیسدرصحنه» به «سامانهی دوربینی».
https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۱. نقد رویکردی؛ عبور از «امکان اجتماعی» به «امتناع اجتماعی».
بخش اول.
🆔 @ofogh_tv
🆔 @jahanara_ofogh
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
۱. نقد رویکردی؛ عبور از «امکان اجتماعی» به «امتناع اجتماعی».
بخش دوم.
🆔 @ofogh_tv
🆔 @jahanara_ofogh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۱. نقد رویکردی؛ عبور از «امکان اجتماعی» به «امتناع اجتماعی».
بخش سوم.
🆔 @ofogh_tv
🆔 @jahanara_ofogh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۲. نقد معرفتی؛ عبور از «حکم شرعی» به «هنجار اجتماعی».
🆔 @ofogh_tv
🆔 @jahanara_ofogh