https://virasty.com/Mahdijamshidi/1707644615062511925
تهران. راهپیمایی بیستودوم بهمن ۱۴۰۲. بدنهی اجتماعی انقلاب، دوباره آشکار شد: «انبوه و گسترده»، «معتقد و مؤمن»، «متعهد و وفادار»، «بانشاط و پرحرارت»، «فرانسلی و بدونگسست».
واقعیت اجتماعی، حاکی از تداوم انقلاب است؛ ریشههای اجتماعی انقلاب، همچنان زنده هستند و بزرگترین اجتماعات مردمی را میآفرینند.
🔻گفتگو دربارهی
امکانهای استقرار حجاب
(ظرفیتهای حل مسألهی حجاب)
🖇 ۲۲ بهمن ۱۴۰۲
شبکهی افق، برنامهی خیابان آزادی
📍در اینجا ببینید:
https://pwa.telewebion.com/episode/0xb6382c5
🔻رهبری که کار رسولانه کرد:
صورتبندی ارادۀ مردم در انقلاب ایران
🖊مهدی جمشیدی
۱. «انقلاب» را شوریدن مردم در برابر نظام سیاسی برای درافکندن طرح نو و عبور بنیادین از وضع موجود تعریف میکنند اما بهطور معمول، اشاره نمیکنند که در این میان، چه تعداد از «مردم» باید حضور داشته باشند و انقلاب، حاصل ارادۀ چه کمّیّتی از مردم است. در اینجا باید از زاویۀ دیگری به واقعیّت اجتماعی نگریست و انقلاب را در چهارچوب کیفی و تاریخی روایت کرد؛ به این معنی که باید در انقلاب، ارادۀ کلّی و عمومیِ جامعه به حرکت درآید و نشان داده شود که جامعه، برانگیخته و فعّال شده است و تداوم شرایط کنونی، میسّر نیست. در تجربۀ انقلاب اسلامی، این واقعیّت به گونهای درخشان و چشمگیر، نمایان شد؛ بهطوری که جامعه به صورت یکپارچه و تمامعیار، به صحنۀ مبارزه وارد شود و بسیج انقلابی در گسترهای وسیع شکل گرفت. در این انقلاب، مفهوم «ارادۀ تاریخیِ مردم»، متجلّی شد و به چشم آمد؛ چنانکه حتی شاهدان و ناظران بیرونی نیز بهروشنی دریافتند که در ایران، یک اتّفاق اجتماعی پدید آمده و انقلابی که ریشه «باطن جامعه» دارد، صورتبندی شده است. در این لحظه از تاریخ، انقلاب در ضمیر ایرانیان، درونی شده بود و یک ارادۀ عام و تجمیعشده به وجود آمده بود که در خیابانها و شعارها و اعتصابها و مساجد و ... دیده میشد. تمامیّت جامعه به طرز معجزهآسایی، همسخن و یکصدا شده بود و نمیخواست در ایران، کمترین اثری از شاه و سلطنت بر جا بماند. در واقع، افق بینشیِ مردم به یک نقطۀ مشترک رسیده بود و خواستهها و ارادهها، به اتّحاد و همگونی رسیده بودند.
۲. اینچنین وضعی، حاصل ارادۀ شخص امام خمینی بود؛ این او بود که توانسته بود به «حلقۀ وصل» تبدیل شود و یک چتر تاریخیِ گسترده به وجود بیاورد و از مردمِ سرگردان و غرق در زندگی روزمرّه، یک «منِ تاریخی» بیافریند. پیش از این، نه آرمانها معطوف به «انقلاب» بودند و نه کار در اختیار «تودههای مردم» قرار داشت. از یک سو، نیروهای سیاسی در اندیشۀ اصلاح و ترمیم بودند و انقلاب از دایره و دامنۀ خواستههای آنها خارج بود؛ و از سوی دیگر، زمام و عنان مبارزه نیز به دست گروههای خاص و نخبگانی قرار داشت و نهضت و مبارزه، چندان اجتماعی و مردمی نشده بود. تجربههای ناکام پیشین، همگان را به ورطۀ نوعی امتناع تاریخی فرو برده و ارادههای سیاسی و اجتماعی را فرسوده بود؛ آنان که گمان میکردند میتوان کاری کرد، به حداقلها راضی شده بودند و سودای تاریخی نداشتند. در این میان، امام خمینی توانست در امتداد آرمانیترین آرمانِ تاریخی، بسیج انقلابی پدید آورد و پنجرۀ تازهای به روی تودههای خسته و ناامید بگشاید. او کار خود را از اعتراض آغاز کرد، اما حکومت پهلوی، واکنشهای سخت از خود نشان داد و به این ترتیب، امام خمینی در عمل به مردم نشان داد که نباید در اندیشۀ اصلاح بود و از شاه، توقع همدلی داشت، باید ایدۀ انقلاب را پی گرفت و به کمتر از آن قانع نشد. از آن نقطۀ آغازین تا این مرحله که همچون نقطۀ عطف بود، دو سه سالی بیش طول نکشید و چنین شد که جامعه در مسیر نهضت قرار گرفت. سرکوب شدید، حس انقلاب را در جامعه، پنهان و زیرپوستی کرد، اما در نهایت از اواسط سال پنجاهوشش، آتشزیرخاکستر، شعلهور و عیان شد و مهار اوضاع جامعه برای شاه، دشوار گردید. در این لحظه بود که موج نهضت نیز وسعت آنچنانی یافت و یکپارچگیِ تمامعیاری در عمق جامعه پدید آمد. زینپس، هرچه که به لحظۀ وقوع انقلاب نزدیک و نزدیکتر میشویم، ارادۀ تاریخی در مردم، متمرکزتر و سختتر میشود و امام خمینی، بیشتر و بیشتر، به مظهر و تجسّم خواست عمومیِ مردم تبدیل میگردد.
۳. مسألۀ تمایز انقلاب ایران نیز در اینجا جلوهگر و برجسته میشود؛ نسبتی که میان «مردم» و «امام خمینی» برقرار شد و او بهطور طبیعی و خودجوش، رهبری انقلاب را به دست گرفت. رهبری او، برآمده از انتخاب طبیعی و تاریخیِ خودِ جامعه بود، نه دخالت نیروهای سیاسی و تبلیغات هدفمند. هیچ نیرویی در تاریخ گذشته، نتواسته بود در این سطح، چنین نسبتی با جامعه برقرار کند و به قلّه و نهایتِ خواست مردم تبدیل بشود و همۀ هویّت و تعلّق و ارادۀ آنها را نمایندگی کند. حتی فراتر از این باید گفت ارادۀ مردم در ارادۀ او، مستحیل شده بود و مردم، چیزی را میطلبیدند که او میخواست. او در روان ناخودآگاه مردم، رسوخ کرده بود و به منِ ثانویشان تبدیل شده بود. این نسبت بود که تحلیلگران متعمّق و تمدّنی را در مغربزمین، به حیرت افکند؛ نسبت رمزآلود میان پیرمرد تبعیدی که سیما و سیرۀ رسولانه داشت و مردمی که شیفته و شیدای او شده بودند.
🖇منتشرشده در:
@ifahva_ir
🖇 استاد عبدالعظیم صاعدی، شاعریست که سرودههایش، حاصل و حامل جهان ادبی خاصی است؛ جهان ادبی برآمده از زیباییشناسی معنوی و ذوق شهودی. او پیر دلدادهایست که اهل فهم و احساس معانی لطیف است و میتواند این مشاهدات و تجلیات را به قالب نوپدید شعر سپید بریزد و به مخاطب مستعد، جرعههای گوارا از جام کمال بنوشاند. اشعارش، سرودههایی عاشقانه و وصالیاند که حاکی از حال و تجربه هستند و نه قال و تلقین. او آنچه را که دریافته و دیده، شاعرانه و عاشقانه روایت کرده و ما را در احساسات و ادراکات وجودیاش، سهیم نموده است. آنان که از عشق و معنا بهره دارند، جهان ادبی او را سرشار از طراوت عارفانه و طنین سالکانه مییابند.
اینک او کتابهایش را به بهای عشق و به بهانهی شیدایی، در اختیار جان و دل ما نهاده است. جامهای مستی و بیخودی را از این میخانهی مجازی برگیرید و بنوشید:
https://eitaa.com/saedi_rahrovan
🔻مقالهی پژوهشی:
روایت علامه طباطبایی از مبادی انسانشناسانۀ منطق هویّتی جامعه
نویسنده: مهدی جمشیدی
(پژوهشگر پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی)
دوفصلنامه فلسفه و علوم انسانی (مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران)
🖇 متن کامل مقاله را از اینجا دانلود کنید:
https://www.philosophyandhumanities.ir/article_182881.html
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻درسگفتار:
بازاندیشی در روایت حجاب
(گفتههای مفهومپردازانه برای گفتمانپردازی اجتماعی)
۱۴۰۲/۱۱/۲۵
https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
◽️اوصافِ اجتماعِ تمدّنی در خوانش هویّتاندیشانه
🔸 #مهدی_جمشیدی عضو هیأت علمی گروه فرهنگ پژوهی پژوهشگاه در کرسی علمی تبیین کرد:
🔹 تمدّن بهمثابه یک نظام اجتماعی، دربردارندة سه خُردهنظام سیاسی، اقتصادی و فرهنگی است. نظامهای سیاسی و اقتصادی، لایة سختافزاری تمدّن را تشکیل میدهند و نظام فرهنگی، لایة نرمافزاری آن را. بنابراین، فرهنگ را باید «روح تمدّن» قلمداد کرد.
➕ با پانهادن به یک تمدّن، در واقع به یک عالَم معنایی و هویّتیِ خاص وارد شدهایم که مرزهایش با دیگریهایش، بسیار پُررنگ و برجسته است. در تمدّن، یک عالَم تاریخیِ خاص رقم میخورد و این امر، خصوصیّت مهم و منحصربهفرد تمدّن است.
🔍 ادامه را بخوانید👇
🌐 iict.ac.ir/oussaf
#سخنرانی
#کرسی
🆔 @iictchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻گفتگو دربارهی امکانهای استقرار حجاب - ۱
(ظرفیتهای حل مسألهی حجاب)
🖇 ۲۲ بهمن ۱۴۰۲
شبکهی افق، برنامهی خیابان آزادی
📍در اینجا ببینید:
https://pwa.telewebion.com/episode/0xb6382c5
@khiyabaneazadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻گفتگو دربارهی امکانهای استقرار حجاب - ۲
(ظرفیتهای حل مسألهی حجاب)
🖇 ۲۲ بهمن ۱۴۰۲
شبکهی افق، برنامهی خیابان آزادی
📍در اینجا ببینید:
https://pwa.telewebion.com/episode/0xb6382c5
@khiyabaneazadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻گفتگو دربارهی امکانهای استقرار حجاب - ۳
(ظرفیتهای حل مسألهی حجاب)
🖇 ۲۲ بهمن ۱۴۰۲
شبکهی افق، برنامهی خیابان آزادی
📍در اینجا ببینید:
https://pwa.telewebion.com/episode/0xb6382c5
@khiyabaneazadi
🔻کارآمدسازی یا خالصسازی؟!
(حاشیه بر سخن اخیر رهبر انقلاب دربارۀ انتخاب اصلح)
🖊مهدی جمشیدی
۱. در بند دهمِ «سیاستهای کلی انتخابات»، رهبری تأکید دارد که شاخصهای حکمرانی را در مقام «تشخیص و احراز صلاحیت»، تعیین و تدقیق کنید تا داوطلبان در «تراز انقلاب» انتخاب شوند. رهبری برای «بعد از انتخاب مردم» شاخص تعیین نکردهاند. همچنین ایشان برای مردم، «سیاستهای کلی انتخابات» را ننوشتهاند، بلکه خطاب به نهادها نوشتهاند. پس این پالایش، «قبل از انتخاب مردم» باید صورت بگیرد. مجلس باید در راستای سیاستها، «تقنین» میکرد و آنگاه شورای نگهبان «اجرا» میکرد. پنج سال گذشته و مطالبه رهبری، تحقق نیافته است. حال آیا معنی عمل به «سیاستهای کلی نظام» که رهبری ابلاغ کرده، دخالتدادن «سلیقه» یا «تشخیص شخصی» هست؟!! مگر رهبری ننوشتهاند «شاخصسازی» کنید؟ شناسایی «داوطلب تراز شایسته نظام» که رهبری آن را از نهادها مطالبه کردهاند، ممکن نیست؟! شخصی است؟! مخالف مشارکت حداکثری است؟ مخالف رشد مردم است؟ اینکه رهبری از نهادها، توقع «شاخصگذاری» داشته، نشانگر بیاعتمادی ایشان به «فهم مردم» است؟! علامه مصباح در بسیاری از گفتارهای خویش، هنگامیکه به عملکرد ناصواب برخی مسئولان اشاره میکرد، میگفت «باور» ندارند. حتی ایشان تصریح میکرد که برخی نیروهای سیاسی در درون قدرت، به ولایت فقیه نیز «باور» ندارند. این «ناباوران» - به تعبیر رهبر انقلاب - همان «جریان غیرانقلابیِ درون نظام» هستند.
۲. مسأله، حضور ناکارآمدهاست که مردم را دلسرد از تحوّل کردهاند. نظام، هیزم «متوسطان ناکارآمد» شده است. مشکلات، حلشدنی هستند ولی نه توسط متوسطان. نظام، «مرد میدان» میخواهد نه «کوتاهقامتانِ محافظهکار». در فلسفۀ تاریخ میگویند نظریۀ مردان بزرگ. به مردم میگوییم نتیجۀ «رأی خودتان» است، میگویند ما شناخت نداریم اما «شورای نگهبان»، تأیید کرده است. در ذهن مردم، معنی تأیید شورای نگهبان، این است. این امر به خصوص از آن جهت اهمیت دارد که: «مسئلۀ احیای اعتماد مردم و امید مردم بسیار مهم است؛ ... البتّه این متأسّفانه مقداری آسیب دیده و بایستی ترمیم کنید این را و راهکارش هم این است که حرف و عمل مسئولین یکی باشد.»(در دیدار هیئت دولت سیزدهم، ۱۴۰۰/۶/۶).
۳. «گام دوّم» و «تحوّل»، کارگزاران قوی و کارآمد و متعهد میطلبد: «این مشکلات را با یک حرکت عادّی نمیشود برطرف کرد، با این حرکت معمولیِ عادّی که در کار ادارۀ حکمرانی کشور هست نمیشود، یک حرکت فوقالعاده لازم است، یک حرکت جهشی لازم است، یک حرکت ابتکاری لازم است. باید نوآوری وجود داشته باشد و این کار باید انجام بگیرد. این جزو مسلّماتِ این دورۀ از انقلاب است برای گام دوّم.»(در دیدار تشکلهای دانشجویی، ۱۴۰۰/۲/۲۱). متوسطان، اهل تحوّل نیستند. مدعای من «کارآمدسازی» است نه «خالصسازی». نگاه حداقلی یعنی ناکارآمدی و ناکارآمدی یعنی دلسردی سیاسی مردم از نظام. رهبری با صراحت، هم بر اصلح تأکید داشتهاند و هم بر تحوّل: «راه ایجاد تحوّل عبارت است از تشکیل یک دولت معتقد به تحوّل و معتقد به عنصر تحوّلآفرین، یعنی عنصر جوان نخبۀ مؤمن انقلابی.»(بیانات در دیدار تشکلهای دانشجویی، ۱۴۰۰/۲/۲۱). مشکل، وحدت «تاکتیکی» و «عملگرایانه» و «پدرسالارانه» و «ناگفتمانی» است. نظریۀ «مردمسالاری دینی»، اینچنین اقتضایی ندارد. به دلیل حضور متوسطان در حاکمیّت، زبان ما در «جهاد تبیین»، کُند شده است. نمیتوانیم بگوییم خودِ مردم رأی دادند؛ چون «عملکردهای ضعیف یا متوسط»، به پای «نظام» نوشته میشود. رهبری، «تحوّل» و «جهش» و «کار جهادی» میخواهد و اینها از متوسطان برنمیآید. مسألۀ کنونی انقلاب، «کارآمدسازی» است نه «خالصسازی». اما کسانیکه کارنامهشان ناکارآمد است، صورت مسأله را تغییر میدهند تا بیعرضهگی خویش را بپوشانند و به درون قدرت راه یابند. من در مقام «اثبات ضرورت کارآمدی» هستم نه «نفی مشارکت حداکثری». مشارکت حداکثری، «یک اصل» است اما فقط «یک راه» ندارد. و تازه تأثیرِ تکثّر نامزدها در مشارکت حداکثری، «اندک» است.
۴. بنابراین، ضعف مشارکت مردم، مهم است و اصل مشارکت حداکثری، قابلانکار نیست؛ و این امر به دلیل نارضایتی مردم و وضع مَرَضی است؛ و نارضایتی هم به دلیل ضعف در کارآمدی است که خودش حاصل غلبۀ متوسطان است؛ و این، موجب افول اعتماد سیاسی شده است؛ و باید علّت مشکلات را آشکار ساخت که ضعف عاملان است نه فساد ساختار. «نوشتن» و «مطالبۀ» ما، خودش بخشی از «زمینهسازی» است؛ چون «گفتمان» ایجاد میکند برای استقرار نیروهای کارآمد در حاکمیّت. زمینهسازی یعنی تفهیم کنید که نظام باید از لحاظ «کارآمدی مدیران»، روند تکاملی داشته باشد تا نارضایتی مردمی کاهش یابد. رهبری میگوید «بگویید» تا «تحقّق» بیابد.
https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
https://virasty.com/Mahdijamshidi/1709003860918290934
جریان لیبرال-تکنوکرات، در مرداب «ضعیفترین» و «فروپاشیدهترین» موقعیت سیاسی و اجتماعیشان فرو رفتهاند:
۱. نه سخن ناگفته و نسخهی آزمودهنشدهای دارند،
۲. نه چهرهی مقبول و خوشنامی که رأیساز باشد،
۳. نه توان و انگیزهای برای استحاله،
۴. نه جبههی هماهنگ و منسجمی.
از درون، «پوک» و «تهی» شدهاند.
https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
May 11
https://virasty.com/Mahdijamshidi/1709347701324853928
🗒 نیروهای انقلابی اصیل در این انتخابات، «چرخشهای ساختاری» آفریدند:
۱. شکستن انحصار فهرست پدرخواندههای سیاسی،
۲. احیای رأی گفتمانی و هویتی،
۳. نمایش چهرهی عدالتگرا و ضدفساد از خویش،
۴. ایجاد شور و شوق انتخاباتی،
۵. تثبیت بیرونافتادگی لیبرال-تکنوکراتها از دامنهی انتخاب مردم،
۶. امکان راهیابی مستقل به مجلس.
https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
https://virasty.com/Mahdijamshidi/1709390205790264704
۱. هر چند «مشارکت حداکثری» تحقق نیافت اما «مشارکت متوسط»، حاکی از این واقعیت است که نظام، همچنان بدنهی اجتماعی وفادار دارد که در اثر فشار، عقبنشینی نمیکند.
۲. مسأله بخش عمدهی غایبان انتخابات نیز، «گلایهی معیشتی» است نه «گسست سیاسی». اقتصاد که بهسامان شود، بهصورت طبیعی، باز خواهند گشت.
https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
https://virasty.com/Mahdijamshidi/1709402366267547458
🗒 «موافقین چهل درصدی» که در انتخابات مشارکت کردند، همانها بودند که با تصمیم اولیهی خودشان، قصد مشارکت داشتند. جامعهی هدف نیروهای «جهاد تبیین» در عرصهی مشارکت حداکثری، «مرددین سی درصدی» بودند، اما نخواستیم یا نتوانستیم آنها را همراه کنیم. نخواستن به کنار، اما چرا نتوانستیم؟! ریشهی مشکل چیست؟!
،،،،،،،،،
🖇 حاشیه:
جهان مجازی ما، «جهان مجازی آنها» نیست. ازاینرو، ما حرفهایمان را برای خودمان تکرار میکنیم! آنها اینجا نیستند! از هر سو که مینگریم به فتنهی شبکههای اجتماعی غربی میرسیم که از ما، یارگیری کرده و میان ما، جدایی واقعی افکنده است. گویا ما یک جامعه نیستیم.
علامه طباطبائی در تفسیر المیزان میگویند: «هممکانی»، تسهیلگر «هماعتقادی» است. پس تفاوت در «زیستجهان جغرافیایی»، تفاوت در «زیستجهان فرهنگی» را به دنبال دارد. ما و آنها، دچار گسستگی مکانی شدیم. اینستاگرام، «وطن دیگر» است و «هویت دیگر»ی هم میآفریند. تکهتکه شدهایم؛ استعمار با ما چنین کرده.
https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
🔻دست ناپیدای تقدیر
۱. قالیباف، جوهرهی شخصیتی عملگرا دارد و اطرافیانش نیز او را در این جهت، بیشتر و بیشتر، تهییج میکنند. از جمله دربارهی مدیریت فضای مجازی، او نشان داد که اهل حقیقت و سیاستورزی مؤمنانه نیست. مگر رهبری در اول مجلس نگفتند که برای مدیریت فضای مجازی، در کوتاهمدت فکر کنید؟! مگر مرکز پژوهشهای مجلس، طرح ننوشت؟! مگر این طرح در کمیسیون بحث نشد؟! مگر خود قالیباف آن را تأیید نکرد؟!
۲. آری، اندکی که گذشت، اصلاحطلبان علیه طرح، جوسازی کردند و نظرسنجیها از مخالفت مردم با طرح حکایت داشت. قالیباف به رئیس جدید مرکز پژوهشها دستور داد طرح را به گونهای نقد کنند که اعتبارش ساقط شود. بابک نگاهداری هم فوری دست به کار شد و اطاعت کرد. چندی بعد، قالیباف اعلام کرد که اصلا اول باید شورای عالی فضای مجازی، مبانی را تعریف کند و سپس خودش هم طرح بدهد!
۳. رهبری در اولین دیدار، به مجلس تذکر داد که دچار تعارض منافع نشوند و عوامزدگی با مردمگرایی، تفاوت دارد و مصالح ملی را بر منافع خودشان ترجیح بدهند. تعارض منافع از این واضحتر که طرح کارشناسی را به بهانه نظرسنجی، کنار گذاشتند و به توصیه رهبری عمل نکردند؟! انگیزه در اینجا مشخص نیست؟! مگر رهبری به طور مستقیم، تکلیف نکردند؟! چرا شانه خالی کردند؟! رهبری، مجلس را مخاطب قرار داد یا شورای عالی مجازی را؟! چرا قالیباف، ابتدا موافق بود و پس از اطلاع از نظرسنجی، ناگهان چرخش پیدا کرد؟! جز این است که نگران ازدستدادن بدنهی اجتماعیاش بوده؟! نیاز به نیتخوانی نیست؛ چون این چرخش، به شدت رسوا و بدتعبیر است. رفتار او چه معنای دیگری دارد؟! اگر طرح، ضعیف بود میتوانست طرح جدید بنویسند، اما ننوشتند؛ چون احساس کردند که اصرار بر مدیریت فضای مجازی برای حیات سیاسیشان، هزینهساز است.
۴. در پاییز ۱۴۰۱ نیز اغتشاش شکل گرفت که قطعاً، مبتنی بر فضای مجازی رها بود. دویست نفر جان باختند در اثر القائات فضای مجازی. همهی بازداشتشدگان تصریح میکردند که در سایهی هیجانات فضای مجازی، عنان از کف داده و از خود، بیخود شدهاند. اگر قالیباف در آن لحظهی تاریخی به وظیفهاش عمل میکرد، شاید اغتشاش هم رخ نمیداد یا دستکم، دویست نفر جان خود را از دست نمیدادند. اکنون نیز تلفات میدهیم، اما خاموش و ناپیدا. و البته گاه هم آشکار، چنانکه کشف حجاب، برخاسته از سبک زندگی رایج در زیستجهان اینستاگرامی است که اینک در خیابان، تجلی یافته است.
۵. دو سال است که در انتظار خروجی هستیم اما خبری نیست! هیچ طرحی برای مدیریت فضای مجازی در کار نیست. رهبری هم گاهوبیگاه گلایه میکنند، اما حاصلی ندارد چون عزم و ارادهای در میان نیست. صد وعده دادند و یکی را عمل نکردند. شبکههای اجتماعی غربی، به جان دیانت و اخلاق افتادهاند و اغتشاش خیابانی و گسست هویتی و تضاد سیاسی میآفرینند و ما همچنان نظارهگر هستیم. و پس از اینهمه تنش و تلاطم برآمده از ولنگاری، تازه شورای عالی فضای مجازی به پوستهسازی رسیده است که حاصلش، بازتولید خفتبار سلطهی غرب بر ذهنیت جامعهی ماست. درس نامقاومت به مردم میدهند و چوب حراج به هویت ملی میزنند.
۶. قالیباف خود را از شرّ مدیریت فضای مجازی، آسوده کرد تا مبادا بدنهی اجتماعیاش تضعیف شود و کرسی قدرت را از دست بدهد، اما انتخابات اسفند ۱۴۰۲ نشان داد که همهی معادلات او نقش بر آب شد و از جایی ضربه خورد که حتی حدس نمیزد. او به مجلس راه یافت ولی با حقارت و سرافکندگی تمام؛ با رأی بهشدت متزلزل، فروتر از دیگران (و حتی نوپاهای سیاسی)، و بدون اینکه بتواند نیروهای حلقهاش را در رقابت، پیروز کند. این رأی، از صد شکست، تلختر است. او برای رضای خدا از منافعش درنگذشت و مصالح ملی را ترجیح نداد، و امروز، نه به دنیا رسید و نه به آخرت. هر دو را باخت و به دام رقیبان افتاد. او دیگر حتی خواب ریاستجمهوری را هم نخواهد دید؛ آنقدر که اعتبار و وجاهتش را سوزانده و با ارزشها، معاملهی سیاسیکارانه کرده است. چه خوش گفت مولانا دربارهی قاعدهی عمل و عکسالعمل:
این جهان کوهست و فعل ما ندا
سوی ما آید نداها را صدا
🖊 مهدی جمشیدی
https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
https://virasty.com/Mahdijamshidi/1709491724581068108
🗒 مشارکت انتخاباتی را باید در چهارچوب انقباض و انبساط «شرایط»، تحلیل کرد، نه بهطور مطلق. انقلاب از «دههی تضعیفشده»ای که در آن لیبرال-تکنوکراتها حاکم بودند عبور کرده و در حال گذار به تحول جهشی است. ازاینرو، دشواریهای وضع کنونی، مقطعی و موقتی هستند؛ نوسانها و تلاطمهای دورهی گذار، طبیعیاند.
https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
https://virasty.com/Mahdijamshidi/1709530538851032224
🗒 امیرحسین ثابتی، پدیدۀ اخلاقی-انقلابی این انتخابات بود. او بر سر صراحت انقلابیاش معامله نکرد و تمنای قدرت، زبانش را نبست. مردم به منطق دهۀ شصتی او، «آریِ حیرتانگیز» گفتند.
بارالها! یاریاش کن که در کرسی سبز مجلس، زبان سرخ انقلابیاش کوتاه نشود و در آنجا نیز، همچنان «فریاد» و «درد» و «صداقت» بماند.
https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
https://virasty.com/Mahdijamshidi/1709620907709301174
🗒 نمایندگان انقلابی، از اینجا آغاز کنند؛ مغزی که گرفتار تکنوکرات-بوروکراتها شده و محتاج خانهتکانی مدیریتی است:
«بایستی در مرکز پژوهشهای مجلس ... کارِ کارشناسی بهطور قوی انجام بگیرد؛ گزارشهایی که از مرکز پژوهشها اخیراً به دست ما میرسد، خیلی گزارشهای دلگرمکنندهای نیست.»(رهبر انقلاب، ۱۴۰۱/۴/۳)
https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
🔻تحلیل مشارکت مردم در انتخابات:
مشروعیت سیاسی و نوسانهای مشارکتی
🖇 برنامۀ گفتگوی ویژه خبری
شبکه خبر، ۱۵ اسفند
🖇 در اینجا ببینید:
https://telewebion.com/episode/0xbd47a91
https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
https://virasty.com/Mahdijamshidi/1709725834394589128
🗒 این انتخابات نشان داد که «نیروهای انقلابی»، در برابر «اصلاحطلبی» هستند اما مساوی با «اصولگرایی» نیستند؛ چنانکه هر دو جریان به نیروهای اصیل انقلابی میتازند. اینک اصولگرایی، به ورطهی «همفکری با اصلاحطلبی» فرو غلتیده و دچار «عملگرایی معطوف به قدرت» شده است. «جبههی سوم»، ظهور سیاسی یافته است.
،،،،،،،،
🖇حاشیه:
«حلقهی بستهی مدیریتی» شکل گرفته و قدرت در میان نورچشمیهای پدرخواندههای سیاسی، دستبهدست میشود. حکومت، حق آنان شده که به قواعد «بازی قیممآبانه» گردن نهادهاند. اما اینک، مردم باور کردهاند که «انقلابیهای ساختارشکن» گرهگشایند، نه «محافظهکاران سیاستباز». خاستگاه این چرخش، جامعه است.
https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
https://virasty.com/Mahdijamshidi/1709798839336034554
🗒 تجربهی مشارکت انتخاباتی مردم ایران در چهار دههی گذشته، هیچگاه روند «خطی» و «یکنواخت» نداشته؛ بلکه همواره «افتوخیز» و «نوسان» داشته است. حتی در دههی شصت نیز «چندین مشارکت متوسط» رخ داده است. پس تلاطم در مشارکت انتخاباتی، به معنی تحریم و عبور و گسست نیست؛ بخشی از مردم، گاهی هستند و گاهی نیستند.
https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
https://virasty.com/Mahdijamshidi/1709868267905192145
🗒 سیاست در ایران، در حال «چرخش کارگزاری» است. این چرخش، برآمده از ارادهی بدنهی اجتماعی انقلاب و متجلی در بیانیهی گام دوم است. پوستاندازی کارگزاری، از سازمان تبلیغات آغاز شد و به صداوسیما رسید و اینک در قالبی مردمسالارانه به مجلس راه یافته. این تحولات، «حلقههای خودمانی قدرت» را رنج میدهد.
https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi