رسول قبل از اینکه در محل کارش شروع به کار بکنه، دو بار رفته بود کربلا، بعد از مشغول شدن به کار نمی تونست بره.
این اواخر خیلی هوایی شده بود، قرار بود با هیئت ریحانه برن ولی رفته بود سوریه. وقتی برگشت دید دوستاش رفتن ناراحت شد. گفت هر جوری شده باید یه سفری بره. دوباره رفت سوریه ولی دیگه برنگشت. نتونست بره کربلا ولی در عوض آقا به دیدنش آمد و با خودش برد.♥️
راوی:
مادرشهید
#شهیدرسولخلیلی
#خاطرات_شهدا
https://eitaa.com/seedammar
#خاطرات_شهدا
هرگاه نمازت قضا شد و نخواندی، در این فکر نباش که وقتِ نماز خواندن نیافتی، بلکه فکر کن چه گناهی را مرتکب شدی که خداوند نخواست در مقابلش بایستی!
🧔🏻♂ شهید نوید صفری
• شادی روح همه شهدا صلوات
#خاطرات_شهدا
برای ترمیم سنگرها رفته بودیم، که وقتِ نماز شد.
شهید باقری گفت: اول نماز بخونیم.
یکی از بچهها گفت: اینجا خطرناکه؛ بهتره وقتی جای اَمنی رفتیم نماز بخونیم.
شهید باقری در جواب گفت: کسی که به جبهه میاد نماز اولوقت رو رها نمیکنه!
بعد خودش شروع به خوندن نماز کرد..
آتش دشمن بر سر ما لحظهای قطع نمیشد!
ما وحشتزده شده بودیم ولی اون آروم و بدونِ عجله نمازش رو میخوند..
نمازش سرشار از لذت و عشق به خدا بود ❤️
🧔🏻♂ شهید حسن باقری
شادی روح همه شهدا صلوات
.
#خاطرات_شهدا
🔮 لبخند شهید
امام جماعت يكي از مساجد شيراز مي گفت:
«در اولين روزهاي پس از فتح خرمشهر پيكر 28 تن از شهداي عمليات آزادسازي خرمشهر را به شيراز آورده بودند.
پس از اين كه خيل جمعيت حزب الله در قبرستان دارالرحمه ي شيراز بر اجساد مطهر و گلگون اين شهيدان نماز خواندند.😊
علماي شهر كه در مراسم حضور داشتند، مسئوليت تلقين شهدا را بر عهده گرفتند، از جمله خود من.
وقتي درون قبر رفتم و شروع به تلقين شهيدي كردم، با صحنه اي بس عجيب و تكان دهنده مواجه شدم،😳😳😳
تا جايي كه ناچار شدم به دليل انقلاب روحي، تلقين را نيمه كاره رها كنم و از قبر بيرون بيايم.🙄🙄
ماجرا اين بود كه هنگام قرائت نام مبارك ائمه در تلقين، تا به اسم مبارك حضرت صاحب الزمان (عج) رسيدم، مشاهده كردم كه شهيد انگار زنده است، لبخندي زد و سرش را تا نزديكي سينه به حالت احترام پايين آورد.»😭😭
🌹 شادی روح شهدا صلوات
❤️#هر_روز_با_یاد_شهداء
❤️#شادی_روح_شهدا_صلوات
_._._._._🌷♡🌷_._._._._
#خاطرات_شهدا
همیشه وضو داشت.
یه روز گفتم رضا چرا وقتی که پای سفره میشینی، وقتی میخوابی، وقتی از خونه بیرون میری اول وضو میگیری؟
گفت: وقتی کنار سفره میشینم، مهمان امیرالمومنینم شرم میکنم بدون وضو باشم، وقتی میخوابم یا بیرون میرم ممکنه از خواب بیدار نشم یا بر نگردم.
هرکسی هم با وضو از این دنیا بره اجر شهید رو داره! میخوام از اجر شهید محروم نشم.. ✨
🧔🏻♂ شهید رضا پورخسروانی
#خاطرات_شهدا
فوتبالش خیلی خوب بود ⚽️
داشتیم مسابقه میدادیم که تیمِ مهدی، یک گُل عقب افتاد..
یه فرصت عالی جور شد، توپ روپای مهدی افتاد و راحت میتونست گل کنه تا بازی مساوی بشه، اما یهو مادرش صداش زد و گفت: مهدی برو نون بگیر 🍞
مهدی هم توپ رو ول کرد و رفت نونوایی!
🧔🏻♂ شهید مهدی زینالدین
✍ بهش گفتم: از این سیدعلی تون که اینقدر سنگش رو به سینه میزنی، برام بگو.
راستش آن اوایل تا میدیدمش، مدام به رهبر، بد و بیراه میگفتم.
او هم سرش را میانداخت پایین و لام تا کام حرفی نمیزد.
آن روز گفت: گفتنی نیست، باید راهش رو بری تا بشناسیش!
چشم انداخت توی چشمم و بهم قول داد: اونوقت محسن نیستم اگه تو رو ننشونم جلوی آقا.
بعد از شهادتش، خواهرم زنگ زد گفت: داریم میریم دیدار رهبری ، گفتیم تو هم بیای.
پیش خودم گفتم: حتماً باید از پشت میله ها ببینمش. باورم نمیشد نمازم رو پشت سر رهبر بخوانم، نه از پشت میله ها، به فاصله یک و نیم متری.
عزت از این بالاتر که بروی دست مجروح رهبر را بگیری و ببوسی و دستت را در دست سالمش فشار بدهد و بگوید: عاقبت بخیر بشی!
همانجا به محسن گفتم: تو قول دادی و به قولت عمل کردی، منم عوض شدم؛ ولی هوام رو داشته باش عوضی نشم.
📕برگرفته از کتاب سربلند ؛ روایت
هایی از زندگی #شهیدمحسنحججی...🌷🕊
#شهیدمحسن_حججی.
#خاطرات_شهدا
☑️#خاطرات_شهدا ☑️#سیره_شهدا
⭐️#شهید_مدافع_حرم
🥀🕊 شهید سجاد زبرجدی
با دوتا از بچه ها و آقا سجاد سر مزار شهید سید مصطفی میرنعمتی عهد کردیم برای شهادت دعا کنیم
باهم قرار گذاشتیم که هرکسی شهید شد شب اول قبر تا صبح بالای سرش بمونیم و دعا کنیم، قرآن بخونیم و زیارت عاشورا
سجاد اون شب با سیدمصطفی کلی حرف زد و اشک ریخت و اون شب شهادت رو براش نوشتن
بعد از حدود ۳ سال آقا سجاد در حلب سوریه به شهادت رسید
شهید زبرجدی خیلی روی نماز اول وقت حساس بود و همیشه حتی در سخت ترین شرایط نمازشو میخوند
یادمه با بچه های یگان صابرین رفتیم برای آموزش راپل و صخره نوردی 🧗. برف 🌨 هم اومده بود. شهید زبرجدی تو اون برف و سرما از همه سریعتر رفت و وضو گرفت و نماز خوند و همون نمازای اول وقتش بود که به شهادت نزدیکش کرد
#خـــاطرات_شهدا
علی با پیروزی انقلاب اسلامی بهعنوان معلم راهنما و سپس نماینده آموزش و پرورش در بخش خلجستان مشغول به کار شد. در سال ۶۲ با سمت معاون اداری و مالی در اداره مرکزی آموزش و پرورش قم اشتغال یافت و سپس مسئولیت ریاست آموزش و پرورش منطقه ۲ را به عهده گرفت و تا زمان شهادت در این سمت باقی بود....
#شهیدعلی_بیطرفان
📕 سایت مشرق
#ماه_رمضان
« اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج »
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
#خاطرات_شهدا
#امیر_سرلشگر
#خلبان_شهید
#علی_اکبر_شیرودی
در زمانی که طی یکی از عملیات ، ضد انقلاب پی در پی آماج حملات دشمن شکن #شهید_شیرودی قرار می گیرد و نجات خود را تنها در گرو خاموشی آتشباریهای هلی کوپتر #علی_اکبر می بیند ، برای شخص او پیغامی می فرستند ، بدین مضمون که ما دو راه در مقابل خلبان #شیرودی قرار می دهیم ، یا به ما بپیوندد و در خدمت ما بجنگد که در این صورت ماهیانه صد هزار تومان – در سال 59 – به عنوان حقوق در یافت می نماید و یا به شهر خود بازگشته و تنها از حضور در جبهه ها خود داری کند که در آن صورت مبلغ سی هزار توما ن از ما در یافت می دارد . راه سومی هم هست .در صورت نپذیرفتن این دو راه #خلبان_شیرودی باید یقین داشته باشد که سر بریده اش را برای خانواده اش ارسال خواهیم کرد . در همان زمان که #شیرودی مشغول پیکار با ضد انقلاب و متجاوزین بعثی بود ،جبهه ای دیگر نیز از سوی لیبرالها و عوامل دولت موقت و سپس بنی صدر در مقابل او تشکیل شد. قلب مهربان او که به عشق اسلام ، امام و امت می تپید ، همواره از کار شکنی ها و اخلال آن روباه صفتان به درد می آمد و روح بلندش آزرده می گشت ، اما طبق قول خودش اگر چه می تواند آنان را رسوا و افشا نماید ، اما به خاطر فرمان و اراده حضرت امام سکوت اختیار می کند.
💐 #سالروز_شهادت💐
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🕊 🌹🕊
#خـــاطرات_شهدا
بهروز توی درگیری های خرمشهر ، حواسش به حیواناتی که توی شهر وجود داشتند بود ، اونا رو جمع میکرد و برایشان نان خشک ریز میکرد و از برکه برایشان آب می آورد.
یک روز یک گنجشک زخمی آورد به او گفتم این چیه !؟
بهروز میگفت ، یتیمه ، گناه داره !! ، توی شهر خمپاره خورده بود و جا نداشت !
بهش میگفتیم ، این مسخره بازی ها چیه در میاری !؟
ولی او توجه نمیکرد و آنها را بزرگ میکرد تا پرواز کنند....
#شهیدبهروز_مرادی
📕 پی کوجا می گردی آمو؟
#وعده_صادق
« اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج »
🇮🇷
5.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
راه شهیدان را ادامه دهید که آنهانظارهگر شمایند ...
#شهید_احمد_کشوری
#هوش_مصنوعی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#روایت_حماسه
#خاطرات_شهدا
#درسنامه_جبهه