هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
#شهید_عبدالعلی_قیومی #شهید_تیپ_فاطمیون #شهید_بی_کس #بهشت_معصومه_قم 🆔 @seedammar #کانال_ابراهیم_هاد
🍃🌸 #بس_است_این_همه_مظلومیت
🍃🌹اون روز برای وداع فقط #خودش بود و #پدرش..
پدری که چندروزی مهمون شهرقم بودتا گلپسرش رو به خاک بسپره وبرگرده به دیاروکشورش....افغانستان
🍃🌹بیش ازدوسال گذشته....
مزاری که هیچ عکسی نداره.
نه پدری نه مادری ونه خواهری که بالای سرش اشک دلتنگی بریزه😭😭
🍃🌹این شهید هم بخدا مادر داره
این مادرهم نگران مزارسردوساکت پاره تنش میشه😭😔
ببینی چقدر هرشب باخودش میگه امروز مزارپسرم زائر داشت؟؟...😭
کسی براش قرآن یا زیارت عاشورایی خوند؟؟...😔
مادراست دیگر یک لحظه هم ازفکر دلبندش فارغ نمیشود
پ.ن: درمیان #فاطمیون و #زینبیون صدهاشهیدهستندکه عزیزان وخانواده هاشان فرسنگ ها ازآنان دورند...
سرزدن وتوسل وتبرک به مزار این شهیدان را وظیفه #واجب خود بدانیم
#مزار_شهید_عبدالعلی_قیومی
#ظلم_بزرگ_درحق_شهدا_فاطمیون_وزینبیون
@seedammar
#کانال_ابراهیم_هادی_هادی_دلها
#عاشقانه_شهدا 💞
❣روزی که #مهدی میخواست متولد شود، ابرهیم زنگ زد☎️ خانه خواهرش.
از لحنش معلوم بود خیلی بیقرار💓 است. #مادرش اصرار کرد بگویم بچه دارد به دنیا میآید. گفتم: نه❌ ممکن است بلند شود این همه راه را بیاید، بچه هم به دنیا نیاید. آن وقت باز باید #نگران برگردد...
❣مدام میگفت: من مطمئن باشم #حالت خوب است؟ زندهای هنوز؟ بچه هم زنده است⁉️ گفتم: خیالت راحت همه چیز #مثل_قبل است. همان روز، عصر مهدی به دنیا آمد😍 و چهار روز بعد #ابراهیم آمد...
❣بدون اینکه سراغ بچه برود🚷 آمد پیش من گفت: #تو حالت خوب است ژیلا؟😍 چیزی کم و کسر نداری بروم #برات_بخرم؟! گفتم: احوال #بچه را نمیپرسی⁉️ گفت: تا خیالم از #تو راحت نشود نه!😉❤️
❣وقتی به خانه میآمد🏘 دیگر حق نداشتم کاری انجام دهم🚫 همه کارها را #خودش میکرد. لباسها را میشست، روی در و دیوار اتاق پهن میکرد. #سفره را همیشه خودش پهن میکرد. جمع میکرد تا او بود، نود و نه درصد کارهای خانه #فقط_بااو بود.
#شهید_محمدابراهیم_همت
🌹🍃صلوات
#چادرهایسرخ ♥
جهیزیه
قالی میبافت به چه #قشنگی؛ ولی درآمدش رو برای #خودش خرج نمیکرد. هر چی از این #راه در میآورد، یا برای #دخترای فقیر #جهیزیه میخرید و یا برای بچهها قلم و #دفتر. حتی جهیزیه خودش رو #هم داد به دختر #دمبخت؛ البته با اجازه من. #یادمه یه بار برای عیدش یه دست لباس #سبز و قرمز خیلی #قشنگ خریده بودم. روز عید باهاش رفت بیرون و وقتی #برگشت درش آورد و گذاشت #کنار. ازش پرسیدیم: «چرا شب عیدی #لباس نوت رو در آوردی؟» گفت: « #وقتی پیش بچهها بودم با این #لباس احساس خیلی بدی داشتم. همش فکر میکردم #نکنه یکی از این بچهها #نتونه برای عیدش لباس #نو بخره... دیگه نمیپوشمش!».
🦋شهیده طیبه واعظی دهنوی🦋
کفش های جامانده در ساحل، صفحه10 الی 15
---------------------------------
امام صادق علیه السلام:
محبوب ترین مؤمنان نزد خدا کسی است که مؤمن تُهیدست را در امور مادیِ زندگـیاش یاری رساند.
بحارالانوار، جلد75 ، صفحه261
💞 #عاشقانه_شهدا
میگفت:
بزرگ شدن و قدکشیدن بچه هامو و... همه چی رو دوست دارم ببینم ولی خب #اعتقاداتم اجازه نمیده.
منم از ته دل راضی بودم که تو این راه رفته، توی راه اهل بیت... اگه بهش میگفتم بخاطر من نرو... پس #خودش چی میشد...
لحظه آخر بهش پیامک زدم، گفتم: راضی ام به رفتنت... دوست دارم تمام تلاشت #دفاع باشه...منم اینجا تاجایی که میتونم از بچه ها مراقبت میکنم.
تو فقط دعا کن...
کاش میدونستی چه #تکیه_گاه محکمی هستی...
#هدیه تولدم قابی بود باخط قشنگش که نوشت... فاطمه ی عزیزم
مهرتان سنجیده ام
خوبان فراوان دیده ام
اما تو چیز دیگری...💕💞💕
#شهید_حسن_غفاری🌷
#شهید_مدافع_حرم
صلوات 🍃🌷
@seedammar
🕊 دشمنان به جای #حاج_قاسم ماشین «علی امرایی» را زدند:
🔹 #علی وصیت کرده بود که پیکرش⚰ در سوریه به خاک سپرده شود، اما برای برخی این سؤال پیش آمد که چه اتفاقی افتاد که برگشت⁉️ آن روز دشمن برای #ترور حاج قاسم سلیمانی کمین کرده بود. قرار بود که حاج قاسم ابتدا از آن معبر عبور کند ولی ...
🔸به فاصله یک ساعت #علی و شهید غفاری و حمیدی که در خودرو🚘 پر از مهمات و سلاحهای انفجاری💥 سوار بودند، زودتر از معبر مورد نظر عبور میکنند و مورد هدف #موشک قرار میگیرند.
🔹پیکر ارباً اربای علی را #حاج_قاسم از روی انگشتر💍 شناسایی کرد: بعد از یک ساعت که خود سردار با همراهانش به محل شهادت🌷 بچهها میرسد، خیلی متأثر میشود و به گفته همرزمان شهید خیلی گریه میکند😭
🔸حاج قاسم دست علی آقا را از روی انگشترش شناسایی کرد و با وجود اصرار اطرافیان، #خودش پیکرهای ارباٌ ارباٌ شده را جمع کرد. به همین دلیل بخش زیادی از بدن علی همانند وصیتش همانجا در خاک #سوریه باقی ماند. بعداٌ دوسه بار به خواب خانواده آمد و گفت: «قرار نبود این دست هم برگردد ولی برای نشانه یک دستم برگشت.»😔
#شهید_علی_امرایی
#ایام_شهادت🌷
🌹🍃🌹🍃صلوات
@seedammar
#مادرشهید
🔰حیف بودشهیدنشود
🔸میثم آن قدر خوب و #مظلوم بود که حیف بود غیر از #شهادت از دنیا برود. لیاقت شهادت🌷 را داشت. از بچگی حرفگوشکن بود👌 خیلی کمک حالم بود. برای ما و عمهها و مادربزرگش نان🍞 میخرید. بچه فعالی بود.
🔹بزرگتر که شد تا من جلوتر از او وارد اتاق نمیشدم قدم برنمیداشت❌هیچ وقت به من #نمیگفت برایش فلان کار انجام بدهم. همیشه با #وضو بود. نمازش را اول وقت میخواند.
🔸یک جوری #معلم اخلاق بود و با ایمانش برای همه #الگو بود. از من بپرسند میثم به کدام یک از معصومین بیشتر علاقه💞 داشت میگویم به #حضرت_زهرا(س). با تأسی به همان بزرگوار نیز حجب و حیای خوبی داشت.
🔹هیچ وقت از #خودش حرف نمیزد. همکارانش بعد از شهادت🕊 از شهامت های #میثم تعریف کردند. به او میگفتیم دنبال جانبازیات برو ولی نمیرفت🚷 در بیشتر #عملیاتها فرمانده بود. در #سوریه فرماندهی گروهان #ناصرین را برعهده داشت.
#شهید_میثم_علیجانی
🌹🍃صلوات