eitaa logo
هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
2.4هزار دنبال‌کننده
17.7هزار عکس
8.7هزار ویدیو
137 فایل
نهایة الحب تضحیة... عاقبت عشق جانفدا شدن است! حضور شما در کانال دعوت ازخود #شهداست. کپی با ذکر ۵ #صلوات #ادمین_تبادل @Mousavii7 #نویسندگی👇🏻 @ShugheParvaz #عربی @sodaneghramk #تبلیغات🤩 @Tblegh پـــیام #ناشناس👇🏻 https://gkite.ir/es/9463161
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸 " در محضـــر شهیـــــد "... ✍ابراهیم دعا را باز ڪرد و به همراه بچه‌ها خواندیم. 🍁بعد از آن در حالی ڪه با به تحت نفــوذ دشــمن نگاه می‌ڪـردم، گفتم: 🍁ابـــرام جـون این رو ببین ڪـه به ســــمت می‌ره. ببین چــــقدر راحــت عراقــی‌ها توے اون تــردد می‌ڪنن. 🍁بعد با حســـــرت گفتــــم: 🍁یعنی یه روزے مـردم ما راحـــت از این جاده‌ها رد بشــــن و به شـــهرهاے خودشون برن. 🍁ابـــراهیم ڪه انگـــــار به حـرف‌هاے من نبــــود و با داشـــت رو می‌دیــــد، لبخندے زد و گفت: 🍁چی می‌گی! ڪه از همین جــــاده خودمـــون دسته‌ دسته میرن رو زیـــــارت می‌ڪنن. 🍁در مســیر برگشت از بچه‌ها پرسیدم: اسم اون پاسگاه مرزی رو می‌دونین؟ 🍁یڪی از بچه‌ها گفت : . 🍁 سال بعد به کربلا می‌رفتیم. نگاهم به همان ارتفاعی افتاد که ابراهیم بر فراز آن زیارت عاشــــورا خوانده بود. 🍁گوئی ابراهیم را می‌دیدم که ما را می‌کرد. آن ارتفاع درست روبروی منطقه مـرزی خســـــروے قرار داشــــت. آن روز از همان جاده به سمت مرز در حرکت بودند و از همان جاده مـردم ما به زیـــــارت می‌رفتند. 🕊 🚩 http://eitaa.com/joinchat/3293446147Ce2b08b67ed سروش https://sapp.ir/4eedamma
۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۷
💢روایتى از سردار شهید مدافع حرم بسم رب الشهداء و الصدیقین🌹 سال ٩٠ بود. هنوز شور اربعین در ایران بدین صورت زبانه نکشیده بود. تعداد زوّاری که از ایران راهی کربلا می‌شدند روز به روز بیشتر می‌شد.☝️ دو مرز در استان خوزستان وجود داشت، یکی شلمچه و دیگری چذابه. چذابه هنوز به صورت پایانه مسافری تجهیز نشده بود و امکانات کامل برای تردد زوار در آن مهیا نبود😞 ولی مردم که می‌دانستند از آنجا هم می‌شود وارد عراق شد، به سمت مرز هجوم آورده بودند.🙁 یک روز با سردار شهید حاج على محمد قربانى در محل کار در حال صحبت بودیم که تجمع زوّار در مرز خیلی زیاد شده و امکانات خیلی ضعیفه😢، باید یک فکری بکنیم. حاجی چه کاری می‌خوای انجام بدی؟ گفت: "الان با چند نفر از مدیران شهرداری تماس می‌گیرم، خدابزرگه😊". بالاخره یک نفر قبول کرد که همراه ایشان به مرز بروند و به زائرین امام حسین علیه السلام خدمت کنند🌹 ما به مدت یک هفته هر روز بعد از وقت اداری یک ماشین پر از مواد خوراکی و ... آماده می‌کردیم و به مرز چذابه می‌رفتیم و بین زوّار تقسیم می‌کردیم🌹. حاج قربانی با آن محاسن سفید و اینکه بالاخره فرد شناخته شده‌ای بود، خاضعانه از مردم پذیرایی می‌کرد☝️. هیچ گاه پست و میز و جایگاه، رفتار و منش ایشان را تغییر نداد و به قول استاد پناهیان در مسیر دفاع مقدس باقی ماند،  خادم آستان اباعبدالله بود و چه زیبا و دیدنی خواهر ارباب او را پذیرفت💔 🗓 شهادت ۱۹ بهمن ۹۴ 📿 شادی روحشان 🚩شهدای مدافع حرم خوزستان 🆔
۱۹ بهمن ۱۳۹۸