#طُ همانی که دلم لک زده لبخندت را...؛ #شهید_ابومهدی ♥️ °•|💛🌟

#شهیدگمنام💔 ◽️بچه که بودیم یه دقیقه می‌رفتیم خونه دوستمون‌ بھمون می‌گفتن: مامانت میدونه اینجایی؟!نگرانت نشه؟ ➕حالا تو چند ساله اینجایی...مامانت خبر داره؟ °•|💛🌟#

[🛵🌱] • شھیدکسۍبود کہ‌ بہ‌دریاۍبندگےرسید اماگمنام‌کسۍگشـت‌ کہ‌از‌آن‌نوشید'ꔷ🖤 • • |😌| #شهیـدانهـ

*﷽* درمحضرشهدا یک سال بعد از ازدواج به مشهد مقدس رفتیم وقتی روبروی ضریح مطهر رسیدیم به علی گفتم: پیش امام رضا به من قول بدهید که کاری برای من انجام بدهید. می دانست که اهل مادیات نیستم ولی با شوخ طبعی جیبهایش را گشت و گفت اگر پول داشتم چشم، میخرم. گفتم : اگر میشود آن دنیا شفاعت من را پیش خدا بکنید. با روی گشاده و لبخندی گفت شما باید شفاعت ما را بکنید. تمام زحمات زندگی بر دوش شماست. از همه مهمتر بزرگ کردن فرزندانمان است، ولی اگر قسمتم شد و شهید شدم و اجازه داشتم که شفاعت یک نفر را بکنم حتما شفاعت شما را میکنم. راوی: همسر شهید ولادت : ۱۳۲۹/۱۰/۳۰ اصفهان شهادت : ۱۳۶۵/۱۲/۱۲ شلمچه ، عملیات کربلای ۵ #سردارشهید_علی_جزمانی یاد عزیزش با صلوات🌷

#روایت_حبیب آیت الله حق شناس، در مجلسی که بعد از شهادت احمدعلی داشتند بین دونماز، سخنرانیشان را به این شهید بزرگوار اختصاص داده و با آهی از حسرت که در فراق احمد بود، بیان داشتند:“این شهید را دیشب در عالم رویا دیدم، از احمد پرسیدم چه خبر؟ به من فرمود: تمام مطالبی که (از برزخ و…) می گویند حق است، از شب اول قبر و سوال و… اما من را بی حساب و کتاب بردند. رفقا! آیت الله بروجردی حساب و کتاب داشتند، اما من نمی‌دانم این جوان چه کرده بود؟ چه کرد که به اینجا رسید؟! در این تهران بگردید، ببینید کسی مانند این احمد آقا پیدا می شود یا نه؟ ترکش خمپاره درست از پهلوی چپ وارد و به قلب او اصابت کرد، کمکش کردم تا بلند شود به سختی روی پای خود ایستاد به اطراف نگاه کرد و رو به سمت کربلا قرار گرفت دستش را با ادب به سینه نهاد و گفت: السلام علیک یا اباعبدالله، یکباره گردنش کج شد به زمین افتاد. احمدعلی موقع خاکسپاری با اینکه 6 روز از شهادتش می‌گذشت ولی دستش هنوز به نشانه ادب بر سینه اش قرار داشت. 🌷 #شهید_احمدعلی_نیّری یاد عزیزش با صلوات خوشبحال شهدا وای بحال من و تو

شاگردان مکتب سردار سلیمانی شهدای لشکر ثارالله کرمان 👈هر کی حاجت داره بخونه یک شیشه گلاب و یک بسته گز گذاشته بود روی قبر رضا و داشت با گلاب قبر را میشست. نگفتم پدر شهیدم رفتم جلو و پرسیدم: شما این شهید رو میشناسید؟ گفت: من اهل اصفهانم مدتی پیش آمدم سر قبر این شهید وخواستم کمکم کند تا در دانشگاه قبول شوم. وقتی در دانشگاه قبول شدم،تصمیم گرفتم دوباره شهید را امتحان کنم. قبول شدن در دانشگاه را اتفاقی تلقی میکردم...لذا از شهید خواستم کارم را درست کند که به سفر مکه بروم ،به لطف شهید برنامه ی سفر مکه هم درست شد و من به سفر مکه مشرف شدم. حالا هم آمدم تا از شهید تشکر کنم. 🎤راوی: پدر محترم شهید #شهید_رضا_دادبین🌷 مرقد مطهر: گلزار شهدای کرمان یاد شهدا با صلوات

🎥 کلیپ های ماندگار و به یاد ماندنی فیلم دیده نشده از شهید حاج‌قاسم سلیمانی در محضر مادر شهید علی شفیعی ▫️خانم سکینه پاکزاد "ننه علی" مادر شهید علی شفیعی دو روز پیش به فرزند شهیدش پیوست.

✨سهم امروزمون از یاد مولای غریب 💫💫💫💫💫 ⁉️خلاصه ای از داستان فرایند ظهور ⭕️پاسخ: #ابراهیم_افشاری #مهدویت

#دلتنگی_شهدایی 💔🌷 نه پرواز🕊 بلدم، نه بال و پرش را دارم.. دام های دنیایی اسیرم کرده اند.. ولی من میخاهم اسیر نگاه تو شوم و بس... #نگاهتو_از_من_بر_ندار @ShugheParvaz

سلام بچه ها کمک کنید این کانال به ۳۰۰برسه تا در تبادل شرکت داده بشه ممنونم @mahdaviyat50 ممنون میشم😊🌸🌱

این همه حمایتی زدم یکی نیست کمک کنه😊

🎧 صوت: 🎤 حاج حسین یکتا 📞 فقط بی سیمتون روشن باشه! 🌷 #شهدا 🕊 #شهادت •┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••

سلام برای خریدن کتاب بی تو پریشانم با امضای همسرشهید سرکار خانم پاشاپور و تخفیف، پیام بدید.

🕋 دعای کمیل 🎙 با نوای احمد الفتلاوی 64BitR🚀11/3MB⏰Time=24:39 ┄═🌼💠🌷💠🦋💠🌸💠🌼═┄

ارسالی 👆 از یک بزرگوار برای حاجت روایشون و شادی امواتشون ی صلوات🌹بفرستیم ممنون

❧🔆✧﷽✧🔆❧ 🔻📖 تلاوت قرآن کریم 〽️ #تلاوت_روزانه 〽️ #سوره_مائده 〽️ #جزء_7 〽️ #صفحه122 🎤#محمد_جبریل

❧🔆✧﷽✧🔆❧ 〽️#هر_روز_با_قرآن 〽️#جزء_7 〽️#سوره_مائده 〽️#صفحه122

#انتشار_برای_اولین_بار فیلم دیده نشده از شهید مصطفی(کمیل) صفری تبار شوخی و شیطنت شهید کمیل به همراه شهید محمد محرابی پناه #شهید_محمد_محرابی_پناه #شهید_مصطفی_صفری_تبار #شهید_کمیل #از_شهدا_بیاموزیم ❣❣❣❣❣

گل نوشتِ حجاب بر مزار سردار دلها🌸🌿 به ما خرده نگیرید که چرا اینقدر از حجاب میگوییم... به ازای هر زینب، ما عباس ها داده ایم در جبهه ها!🕊 #پویش_حجاب_فاطمے

🤲 دعای ندبه 🎙 با صدای سید رضا نریمانی

#روایت_عشق مادر شهيد «غلامرضا سياهكمري: 🎤 پسرم وصيت كرده بود او را با لباس سبز پاسداري به خاك بسپاريم؛ بعد از شهادتش نيز هرگاه او را در خواب مي‌بينم، لباس پاسداري به تن دارد و عطر بهشت مي‌دهد.