eitaa logo
حسیــن ایمانـے(سِـحرِ‌‌اَشـک)
938 دنبال‌کننده
385 عکس
489 ویدیو
185 فایل
اشعار و سبکهایِ کربلایی حسین ایمانی
مشاهده در ایتا
دانلود
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل امام زمان عجّل اللّه تعالی فرجه الشّریف انتظار یار کاش می‌شد گره‌یِ زندگی‌ام وا آقا می‌گرفتم سحری را به‌بَرَت جا آقا از شما گفتم و خواندم که خدا روزِ حساب پیشِ مردم به حساب آوَرَدَم با آقا ظاهرم با تو ولی باطنِ من دور از تو راهِ صد عمر شده فاصله‌ام تا آقا باز هم بغض گرفته گلویم را اِنگار نامه‌یِ کارِ مرا کرده تماشا آقا من خطا کرده‌ام و چشمِ شما بارانی‌ست قاتلمِ شرمِ جوابِ این معمّا آقا جرمِ من بسته دو چشمَم که نبینم یارم غایبت‌ کرده‌ام ای حاضرِ پیدا آقا با نگاهت غزلی رویِ لبم جاری شد به هوایت‌‌ شده آوایِ من آقا آقا   @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم زمزمه امام زمان عجّل اللّه تعالی فرجه الشّریف انتظارِ یار آقا دلم برات تنگ شده امّا..... نمی‌دونم کجایی یابنَ‌زهرا‌ آقا جونم اَزَت دارم تمنّا که ببینم روتو یه بار تو دنیا نمی‌دونم کجا بیام سراغت شدم صحرانشینِ اِشتیاقت‌ منو می‌کُشی آخر با فراقت بیا یابن‌الحسن دورت بگردم /۴/ آقا مگه به جز تو کیو‌ دارم برایِ دیدنِ تو بی‌قرارم روز و شبم فقط ناله و اَشکه جمعه‌هایِ فراقو می‌شمارم بَسِه روزایِ هجرون بسه آقا هنوزم مادرت بی‌کسه آقا صدایِ العجل می‌رسه آقا بیا یابن‌الحسن دورت بگردم /۴/   @sehreashk
اللهم صل علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم غزل مصیبت شهادت امام هادی علیه السلام سیاه کرد شرارِ تو روزگارِ مرا به آه و ناله‌یِ غربت کِشاند کارِ مرا دو چشم هست ولی راهِ دیدنم بسته گرفته زهر توانِ دو چشمِ تارِ مرا چه آتشی تو به‌پا کرده‌ای که سوزانده زبانه‌اش همِه اعضایِ جسمِ زارِ مرا دِگر دعا مَکُنیدم که رفتنم حتمی‌ست‌ یکی فقط کند آرام یادگارِ مرا چو عمّه زینبِ من اِی زمانه چاک ببین در این عزا تو گریبانِ بی‌قرارِ مرا مرا که کُشت ستمگر ولی حسن اِی کاش.... به بندِ کین نکِشد حسرتِ مزارِ مرا هزار شکر که این قدخمیده اینجا هست که اندکی کند آرام سوگوارِ مرا بیا بخوان پسرم با پدر دعایِ فرج خدایِ من برسان مرگِ انتظارِ مرا @sehreashk
اللهم صل علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم مثنوی شهادت امام هادی علیه السلام راهِ علاجِ سینه‌یِ آتش گرفته چیست ؟! دارویِ دردِ این دلِ در خون نشسته چیست؟! تکرارِ روضه‌هایِ غریبیِ مرتضاست مسمومِ زهرِ کین علیِ شهرِ سامراست شالِ عزا به گردنِ مولاست گریه کُن حالا که فصلِ غصّه‌یِ زهراست گریه کُن ای آسمان به حالِ غم‌انگیزِ ما ببار با قصّه‌هایِ درد و غمِ یارِ ما ببار در شعله‌هایِ زهرِ جفا سوخت دلبرم خاکِ عزایِ یار بریزید بر سرم در عرش وُ فرش زمزمه اُفتاد وای وای نورِ دو چشمِ فاطمه اُفتاد وای وای هادیِ راهِ حیدرِ کرّار پَر کشید جامِ وصالِ حضرتِ دلدار سر کشید ای کاش روضه‌خوانِ تو در سامرایِ تو می‌گفت روضه‌هایِ غم و غصّه‌هایِ تو سرداب بود و روضه‌یِ غمگینِ جدِّ یار واویلتایِ فاطمیونی و انتظار گریه‌کُنِ عزایِ تو صاحب‌زمان ولی.... تو بی‌قرارِ دوریِ ماهِ نهان علی برگرد اِی حقایقِ شیرینِ عدل وُ نور با تیغِ حیدری برِس اِی منجیِ ظهور راهِ علاجِ سینه‌یِ آتش گرفته شو دارویِ دردِ این دلِ در خون نشسته شو @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم زمزمه شهادت امام هادی علیه السلام سبک من مانده‌ام تنهایِ تنها..... غم در دلم شعله کشیده از جامِ کین رنگِ.... امامِ دین پریده وای دل از دنیا بریده بر جانِ هادی زهرِ دشمن گشته کاری /۲/ کارِ امام عسکری شد سوگَواری /۲/ ماندم میانِ حجره تنها امشب مرا این زهر کند مهمانِ زهرا وای امان از درد و غمها امشب سراغم را گرفته قدکمانی /۲/ آید به استقبالِ من آن ..... ارغوانی /۲/ لبهایِ خشک و لَعلِ تشنه یادِ غریبی و سر وُ ارباب و دِشنه وای فدایِ شاهِ تشنه این لحظه‌هایِ آخرم شد کربلایی /۲/ دارم به لب ذکرِ شهیدِ.... نینوایی‌‌ /۲/ @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم زمزمه (شور) شعر عامیانه شهادت امام هادی علیه السلام تو آتیشِ زهرِ جفا داره می‌سوزه پیکرم پاره شده از کینه‌ها مثلِ مدینه جیگرم دیگه دارم راحت می‌شم از غصّه‌هایِ سامرا خدا خودت مدد بده به قلبِ زارِ پسرم بویِ بهشت می‌رسه به مشامِ من گمون‌‌ کنم اومده به دنبالِ من از عرشِ اعلا مادرم حال و هوایِ آسمون حالِ غم و اشک و تَبِه‌ گریه‌کُنِ غمِ مَنِه جدِّ غریبِ بی‌سرم‌‌ تو واسه من اشک بریز و من واسه لَعلِ خشکِ تو لحظه‌یِ آخر به یادِ خنجرِ رویِ حنجرم کاشکی بیاد اون روزی که مهدی‌م با ذوالفقار بیاد تا بگیره انتقامِ خونِ پاکِت رو دلبرم دست و پا می‌زنم ولی به یادِ گهوارِ علی فکرِ رباب و عطش و تَلذِّیایِ اصغرم وا غربتا /۴/ @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم چهارپاره شهادت امام هادی علیه السلام سامرا گریه‌کُنِ غصّه و غمهایت شد شالِ غمهایِ تو بر شانه‌یِ آقایِ من است بی‌گمان گریه‌کُنِ روضه‌یِ پرپر زَدَنت یوسفِ حیدریِ فاطمه یابن‌الحسن است تو پُر از لطف و کرم ذرّه‌یِ ناچیز منم تو هدایتگرِ اَفلاکی و من گمراهم غربتَت شعله به قلبم زده آقایِ غریب سامرایِ تو وُِ آوایِ تو را می‌خواهم به فدایِ تو و آن قلبِ پر از غصّه‌یِ تو تو که چون مادرِ سادات جوان جان دادی جگرت پاره شد و بال وُ پَرت سوخت علی مادرت فاطمه با گریه صدا زد هادی مثلِ عمّه به تو کردند جسارت آقا مِیْ به لبها زده و بر جگرت چنگ زدند مِیْ اگر بود سری بر رویِ نِیْ جا نَگرفت وای از شام که بر عمّه‌یِ ما سنگ زدند نو‌ه‌یِ شاهِ خراسان جدِّ والعصری تو دشمنت دشمنِ حق است خدا می‌داند روضه‌خوانِ تو به هر سو بِرود در آخر دو سه خطّی روضه‌یِ کرب‌وبلا می‌خواند جگرت سوخته و ناله زدی وای حسین دست و پا می‌زدی و گریزِ گودالِ غمی هادیِ آلِ عبا مهدیِ تو در راه است می‌رسد منتقمِ غصّه و دردِ حرمی @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل‌مصیبت شهادت امام هادی علیه السلام آه اِی زمانه با گلِ زهرا چه کرده‌ای؟! اِی زهر با امیرِ دلِ ما چه کرده‌ای ؟! آتش گرفته کلِّ وجودِ امامِ عشق قدِّ جوانِ فاطمه شد تا چه کرده‌ای؟! زهرا برایِ غربتِ او گریه می‌کند داغَش نشسته بر دلِ مولا چه کرده‌ای؟! سوزانده‌ای تمامیِ جسمِ مطهّرش حالا نشسته‌ای به تماشا چه کرده‌ای؟! وای از نوایِ هادی و غمهایِ عسکری دانَد پسر که با دلِ بابا چه کرده‌ای؟! مهدی برایِ جدِّ غریبَش عزا گرفت واویلتا شده دَمِ آقا چه کرده‌ای؟! @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم زمزمه شهادت امام هادی علیه السلام کاشکی می‌شد کبوترِ حریمِ باصَفات باشم منم مثِه کبوترا شبانه‌روز باهات باشم پر بزنم تو حرمت بشینم رو گلدسته‌هات خیره به صحن و سرا و ُ اون گنبدِ طلات باشم تو نوه‌یِ رئوفی و پسرِ جود و بخششی چه خوب می‌شه قبول کنی تا عمر دارم گدات باشم تویی امامِ هادی و من راهمو نمی‌شْناسم بی تو نمی‌تونم یه دَم رویِ پلِ صراط باشم یاوریِ شما نَشد خادمیِ حرم که نَه..... بذار فقط تو مجلست میونِ نوکرات باشم جدِّ اباصالح تویی منو به مهدی برسون تا سربازِ لشکرِ عشق فدایِ بچّه‌هات باشم نذار بسوزم تو آتیش آتیش واسِه دشمناته منی که سینه‌زنتم جا داره خاکِ پات باشم بارونیه ابرِ چشام تو روضه‌هایِ غریبی براتِ سامرا بده گرمیِ روضه‌هات باشم از حرمت تا کربلا می‌خوام بگم حسین حسین بذار برم کرب‌وبلا سینه‌زنِ بابات باشم حسینِ من /۴/ @sehreashk