اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزل مصیبت شهادت امام موسی کاظم علیه السلام
آنقدر بیرمق شده بودی که جز عبا
پیدا نبود از تو به هنگامِ سجدهها
زندان به حالوُروزِ تو هر روز گریه کرد
شد با کنایه روزهیِ هر روزهیِ تو واٰ
بدکاره را عبادتِ تو سربهراه کرد
خوب است با عنایتِ تو ختمِ کارِ ما
مأمورِ ظالم از غمِ تو غصّهدار شد
سنگ است سینهای که نسوزد در این عزا
جا شد به رویِ لنگِه دری پیکری نحیف
خواندند مثلِ بیبیِ ما خارجی تو را
جسمِ تو هفت بار کفنپوش شد ولی.....
ایِ بیکفن حسینِ من اِی وای کربلا
تو رویِ دوشِ شیعه وُ ارباب رویِ خاک
سر رویِ نیزه و بدنش زیرِ دست و پا
همناله با رضا و کریمه زبان گرفت
در عرش فاطمه که بیا منتقم بیا
#شهادت #امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
#غزل #روضه #کاظمین #کربلا
#بدکاره_را_عبادت_تو_سربهراه_کرد
#یا_باب_الحوائج
#ما_با_ولایت_زنده_ایم #مدیون_شهداییم
#شهید_مهدی_علیسواری #شهید_رضا_ایمانی #حسین_ایمانی
@sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزل پیوسته میلاد امام موسی بن جعفر علیه السلام
هر کس که میخواهد ببیند لطف حیدر را
باید بگیرد دامنِ موسیَ ابنِ جعفر را
بابالحوائج شد که درمانده نَمانیم و...
بابالحوائج شد بگیرد دستِ نوکر را
از نسل شیرِ خیبر و زهرایِ مرضیّهَست
با دستِ بسته میکند تسخیر... خیبر را
از هر سرِ انگشت او جود و کرم جاریست
وقتی نَفَس میزد جهان میدید کوثر را
بابایِ سلطان خراسان است و معصومه
دنیا ببین این پادشاهِ ذرّهپرور را
بر رویِ دوشَش بیرقِ شیخِ امامان است
استادِ علم و رأفتِ شاه خراسان است
در هر کجای کشور ما رَدّی از پایش
شد افتخار ما غلامیِ پسرهایش
معصومهیِ او سفرهداری میکند در قم
پهن است در مشهد به لطف حق ببین سایهَش
شیراز صحنِ احمد ابنِ موسِیِ کاظم
یارِ علی موسیَ الرّضا غمخوارِ بابایش
باید جوانِ او زیارتگاه ری باشد
عبدالعظیم از زائران حمزه و پایش...
در شهرِری وا شد اگر موسیَابنِجعفر خواست
هر سویِ ایران یک زیارتگاهِ بابایش
با این حَرمها کشورِ ما کاظمینی شد
موسیَابنِجعفر خواست که ایران حسینی شد
با روضهاَش صدها گِره از کار ما وا شد
چه دردهایی که در این مجلس مداوا شد
مادربزرگی سفرهیِ موسی ابن جعفر داشت
حاجت روا از پایِ سفره هر کسی پا شد
هر کس که از خُدّام این آقاست شد آقا
هر کس به سینه سنگِ عشقش زد مسیحا شد
یوسف به دنبالِ غلامیِ رضایِ اوست
مریم کنیزِ دخترش در شهرِ قم... تا شد...
از بانوان جَنّةُالاعلی شد و با یک...
گوشه نگاه او براتِ عشق امضا شد
هستم گدایِ خانهاش دارم رضا را شکر
از کاظمینش کربلا رفتم خدا را شکر
امشب سر این سفرهاَم که پر درآوردم
حرف دلِ خود را برایِ دلبر آوردم
ماهِ محرّم میرسد دستِ گدا خالیست
جایش دو تا دیده که نَه دو کوثر آوردم
دلواپسم... کار و کسم... چشمَم نماند خشک
وقتی به لب ذکرِ لالایی اصغر آوردم
حرف جوان شد جانبهلب کُن نوکرِ خود را
باید بمیرم بر حَصیری اکبر آوردم
از قتلگَه میتاخت سویِ کوفه خولی و...
با قهقهه میگفت مژده که سر آوردم
از کاظمین و کربلا هر بار میخوانم...
چشم انتظارِ وصل روی یار میمانم
#میلاد #امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
#یا_باب_الحوائج #کاظمین #کربلا
#با_دست_بسته_میکند_تسخیر_خیبر_را
#از_کاظمینش_کربلا_رفتم_خدا_را_شکر
#دست_ما_را_به_محرم_برسانید_فقط
#ما_با_ولایت_زنده_ایم #شهید_مهدی_علیسواری
#شهید_رضا_ایمانی #حسین_ایمانی
@sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
ترکیببند میلاد امام موسی کاظم علیه السلام
حُزنِ سنگینِ دلِ سرگشته خنثی میشود
با قدمهایِ نگارم قدِّ غم تا میشود
قدِّ غمها تا شد وُ تا سرزمینِ کاظمین
مرغِ دل پرواز کرد و عشق پیدا میشود
بر لبِ شیخالائمّه غنچهیِ لبخندِ شوق
با نگاهی سویِ گهواره شکوفا میشود
عشق را احساس و با احساسِ قلبم عشق کُن
زیر وُ رو کُن خاک را کی مثلِ موسیٰ میشود
هر چه در موساٰیِ عمران بود در او نیز هست
هر چه با عصمت جمیع از ترس منها میشود
در تمامِ دورهها حجّت به دنیا لازم است
اوّلین حجّت پس از اِتمامِ حجّت کاظم است
وارثِ بر حقِّ علمِ باقری وُ صادقیست
بینِ شیخِ عشق وُ سلطان بودنِ او منطقیست
عاشقِ دینِ خدا از نسلِ یاس و مرتضی
عشقبازی از تبارِ ذوالفقارِ عاشقیست
پنجمین پُشتَش گلِ یاس است نسلِ او به پنج
میرسد با عطرِ نرگس شاید او هم رازقیست
کربلا کشتیِ آزادی و ساحل حیدر است
کاظمین ماٰبینِ این کشتی و ساحل قایقیست
از علی بود وُ علی گفت وُ علی شد وارثش
این علیخو خود کلامُاللّهِ ناب وُ ناطقیست
تکیهگاهِ حضرتِ موسیٰ اگر در غم عصاست
تکیهگاه وُ پشتِ هفتم رهبرِ عالم رضاست
آمدم از او بگویم تا رضاییام کند
با نگاهش مرغِ اِیوانِ طلاییام کند
حضرتِ بابالحوائج بود وُ حاجت داشتم
آمدم از کاظمینش کربلاییام کند
چشمَم از غمهایِ مَشکِ خشکِ صحرا خیس بود
اشک آوردم که جایش نینواییام کند
یادِ زینب یادِ ویران و مصیبت میکنم
تا برایِ غصّهیِ عمّه فداییام کند
اربعین میآید وُ ذکرِ لبم لبّیک حسین
خواستم از او که وقفِ روضهخوانیام
تا توسّل بر دَمِ موسیَابنِجعفر میکنم
یادِ زندانِ غم وُ هجرانِ دلبر میکنم
#میلاد #کاظمین #امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
#حسین_ایمانی
@sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
ترکیببند میلاد امام موسی کاظم علیه السلام
ما عاشقانِ روضهیِ آلِ پیمبریم
جیرهخورانِ سفرهیِ احسانِ حیدریم
ما از تبارِ فاطمیون و حسینیون
از نسلِ پاکِ سورهیِ اخلاص وُ کوثریم
ما سینهچاک وُ سینهزنِ شاهِ کربلا
دیوانگانِ مَضجعِ ششگوشِ دلبریم
ما اهلِ روضههایِ پُر از بغضِ مجتبی
از گریههایِ ماهِ صفر شعلهور تریم
ما از هراس وُ مشکل وُ حاجت رَهیدهایم
تسبیحگویِ دولتِ موسیَابنِجعفریم
موسیَابنِجعفری وُ رضایی شدیم تا.....
امضا شود برات وُ رِسد در حریم پا
از کاظمین بویِ خدا میرسد به ما
احساس میشود همهِجا مشهدالرّضا
آرامشِ حریمِ تو چون صحنِ قدسِ شاه
شبهایِ صحن مثلِ گوهرشاد باصفا
با دیدنِ حرم دلم آرام میشود
بعد از تلاطمِ غم وُ طوفانِ کربلا
ذکرت گرهگشاست مسیحایِ کاظمین
عالَم به زیرِ پرچمِ عشقت گرفته جا
حتّی ولادتِ تو پُر از اشک وُ ناله است
حرف از سهساله است و دلِ خونِ مجتبی
هر چند شاهِ کربوبلا شاد میشود
روضه نوایِ مجلسِ میلاد میشود
هر چند آمدی وُ شدی نورِ کاظمین
یادِ خرابهای وُ عذاب وُ صدایِ شِین
این روزها که شامِ بلا فکر وُ ذکرِ ماست
مولا خودت بیا وُ بخوان روضهیِ حسین
فکرِ خرابه باش که جان داده کودکی
آهی بکش به یادِ اسیریِ زینبین
بزمِ حرام وُ عمّهیِ سادات وای وای
چوب وُ لب وُ دهانِ گُلِ فاتحِ حُنین
صاحبزمان به یادِ حرم ناله میزند
دین را خطابههایِ علی برده زیرِ دِیْن
در کاظمین روضهیِ کربوبلا بخوان
ناله بزن بگو مددی صاحبالزّمان
#میلاد #کاظمین #امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
#حسین_ایمانی
@sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
مثنوی حرم کاظمین روضهیِ امام کاظم و امام جواد علیهم السلام
سلامِ خیلِ ملائک سلامِ آلُاللّه
به کاظمین وُ دو دُردانهیِ رسولاللّه
دو قبلهگاهِ حقایق دو جلوهیِ قرآن
دو یادگارِ علی شیرِ حق شَهِ مردان
دو جانشینِ به حقِّ امیرِ خیبر وُ بدر
دو شرحِ نابِ کتابِ خدا وُ لیلهیِ قدر
دو اصل وُ فصلِ مهم از سلالهیِ زهرا
دو وارثِ علی وُ شرحِ عالیِ اعلا
دو آفتابِ معانی دو ماهِ روشنگر
دو ذوالفقارِ الهی دو حیدرِ صفدر
دو شاهراهِ وصالِ خدایِ لَمْیَزَلی
دو رمزِ فاطمی وُ ذکرِ باصفایِ علی
دو سِرِّ مشهدی وُ سرورِ رضا رخسار
چه صحن وُ گنبدی وُ مَضجعی سلام به یار
به یادِ طوسِ رضا آمدم به این درگاه
سلامِ ما به شما از دیارِ حضرتِ شاه
سلامِ نابِ امامی که در خراسان است
به این دو نور که در کاظمین مهمان است
یکی جوادالائمّه وَ دیگری موسیٰ
یکی گُلِ شَهِ طوس است وُ دیگری بابا
یکی مسیرِ دلم تا رسیدنم به مُراد
یکی دری که کنم حاجتِ وُ غمَم فریاد
یکی اسیرِ غُل است و کنایه و زندان
یکی به خانهیِ خود شد غریب و سرگردان
یکی نحیف شده در سیاهچالِ عذاب
یکی چو روضهیِ گودال سوخت در تبِ آب
یکی اسیرِ کنایه اسیرِ اَخگرها
وَ جسمِ دیگری وُ سایهیِ کبوترها
یکی چو زینبِ کبری اسیرِ طعنه وُ آه
وَ دیگری که زَند دستوُپا خدا چون شاه
به یادِ موسیِ جعفر به یادِ پورِ رضا
گرفتهایم در این شهر وُ این حریم عزا
دوباره سینهیِ ما بیقرارِ ارباب است
دوباره روضهیِ ما العطش عمو آب است
دوباره داغِ دلِ عاشقان شده تازه
دوباره سِرِّ سری که نشسته بر نیزه
دوباره یادِ غروب وُ صدایِ تکبیرم
دوباره منتظرِ قصّههایِ زنجیرم
حریمِ عشق کجا؟! تازیانه و آتش
گلِ دمشق چرا ؟! میکند به صحرا غَش
تمامِ روضه حسین است وُ کربلا آری
تویی که منتظرِ روزِ وصل وُ دیداری
بخوان دعایِ فرج پایِ روضهها لبّیک
بگو بیا گُلِ زهرا نگارِ ما لبّیک
📃کاظمین حرمین امامین جوادین
#حرم #کاظمین #امام_موسی_کاظم_علیه_السلام #امام_جواد_علیه_السلام #حسین_ایمانی
@sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
زمزمه ( شور ) شهادت امام کاظم علیه السلام سبک آقا تویی تمومِ عشقِ عالم ....
قصّهیِ غصّهیِ تو جانگدازه
پسرِ تو میسوزه و میسازه
داد میزنن امامِ رافذیاست
تا که کسی نیاد تشییعِ جنازه
کاریتر بوده زهر از صد تا شمشیر
کرده نعشت رو سنگین غل و زنجیر
غمِ تو عالمو کرده زمینگیر
عزیزِ فاطمه بابالحوائج /۳/
خدایا آسمون عزا گرفته
ماهِ رجب تو این روزا گرفته
از غم وغصّهیِ موسیابنِ جعفر
دلِ معصومه و رضا گرفته
آسمون از غمش تیره و تاره
چشمایِ عاشقا ابرِ بهاره
نمیدونم حرم زائری داره ؟؟!!
عزیزِ فاطمه بابالحوائج /۳/
اگه تو مجلست هوائیام من
آخه یه عمره که رضاییام من
از تو نزدیکترم به کربلا و ....
با یه گوشهِنگاهت راهیام کن
چشمِ امیدِ من به کاظمینه
دل دیوونهیِ بینالحرمینه
خداییش باز دلم تنگ حسینه
عزیزِ فاطمه بابالحوائج /۳/
نگو مثِه کلاغا بدِه لحنت
بذار بیام بخونم تویِ صحنت
بلالِ روسیاه و بد صداتو
نَرونی از حرم که نیست تو شأنت
اگه شین سین بشه چه عیبی داره ؟!
مهم سینهست که واسهت بیقراره
حرفِ دلو خدا تو دل میکاره
عزیزِ فاطمه اربابِ خوبم /۳/
#زمزمه #شور #امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
#حسین_ایمانی
@sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
زمزمه ( نوحهیِ واحد ) شهادت امام کاظم علیه السلام
زندونِ شهرِ کاظمین دلتنگِ تکبیرِ تواِه
افتادی بیجون رو خاکو زمین زمینگیرِ تواِه
اونقده مهربونی که حتّی دلِ آهنیِ ....
زنجیر و غل تا آخرین لحظهها زنجیرِ تواِه
بد دل و بد کاره شدن با دیدنت اهلِ خدا
خداشناسی اثرِ نگاه و تأثیرِ تواِه
جسمت ضعیف شده ولی نفس و ارادهت قویه
نماز و روزه و عملکردِ تو شمشیرِ تواِه
رو دستوپات ردِّ پایِ بندِ اسارت باقیه
قصّهیِ شام و کوفهیِ عمّه تو تصویرِ تواِه
بابالحوائجی ولی زندون و درد و غم و رنج
حکایتِ زندگیِ غمگین و تقدیرِ تواِه
حرمِ بچّههایِ تو پر از نور و زائره و ُ ....
حریمِ خلوت و غریب تمومِ تفسیرِ تواِه
با یه نگات امام رضائیم کن و عاشق که آقا
جوازِ طوس مجوّزِ حریمِ دلگیرِ تواِه
بذار بیام از کاظمین با دمِ بینالحرمین
کربوبلا مزدِ کسیه که دلش گیرِ تواِه
اگه نفس تنگ شده و صدام بالاتر نمیره
عقدهیِ من شیشگوشه و بغضِ نفسگیرِ تواِه
غریب آقام غریب آقام /۴/
#زمزمه #نوحه_واحد #امام_موسی_کاظم_علیه_السلام #شهادت
#حسین_ایمانی
@sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
نوحه واحد ( زمزمه ) شهادت امام کاظم علیه السلام
غصّهیِ امام رضا دلامونو میسوزونه
تنِ بیجونِ باباش یه گوشه کنجِ زندونه
در و دیوار و زمینِ کاظمین عزادارن
حتّی آسمونا از ماتمِ زهرا حیرونه
صدایِ نالهیِ اهلِ آسمون بلند شده
خاک از این امانتی که میگیره پریشونه
رویِ یک تخته تنِ رنجورِ آقایِ منو
میارن در حالی که غل رو بدن آویزونه
غریب آقام غریب آقام /۴/
صدایِ زمزمهیِ نبی به گوشم میرسه
چشمایِ علی از این ماتمِ عظمیٰ گریونه
زندون و زندانبان از خوبیایِ آقا میگن
امّا قدرشو فقط خدایِ والا میدونه
کاظمین و مشهد و قم و نجف و کربلا
روضههایِ غربتِ اباَالرّضا رو میخونه
الهی پا بده روضهَتو تو مشهد بخونم
کربلامو امضا کن که این دلِ تنگم خونه
یاحسین از کاظمین تا خودِ بینالحرمین
ذکرمه عشق تا کجا کارِ ما رو میکشونه
غریب آقام غریب آقام /۴/
#نوحه_واحد #زمزمه #شهادت #امام_موسی_کاظم_علیه_السلام #کاظمین
#حسین_ایمانی
@sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
زمزمه شهادت امام کاظم علیه السلام
یه پدر گوشهیِ زندون
جون میده غریب و تنها
یه پسر شالِ عزاشو
میگیره از دستِ زهرا
یه پدر آزادیو رو
تختِ تابوت میکنه حس
یه پسر مثلِ محرّم
از غمش میگیره مجلس
یه پدر چشیده طعمِ ....
زهرِ دشمنا رو تازه
یه پسر آماده میشه
واسه تشییعِ جنازه
یه پدر لاغره و با ....
وزنِ زنجیر شده سنگین
یه پسر با سرنوشتی
که پر از آهه و غمگین
یه پدر با خاطراتی
از اسیری رویِ جسمش
یه پسر ابرِ بهاری
تو مصیبت دو تا چشمش
یه پدر مهمونه امشب
مهمونِ مادرِ سادات
یه پسر بالایِ قبری
داره میخونه مناجات
یه پدر تمومِ آه و ....
غم و دردِ کاظمینه
یه پسر شادیِ روحِ ....
بابا ذکرش یا حسینه
یه پدر بابالحوائج
یه پسر شاهِ دلامون
مگه میشه نشه امضا
براتِ کربوبلامون
مددی بابالحوائج
سیّدی موسی ابنِ جعفر /۴/
#زمزمه #شهادت #امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
#حسین_ایمانی
@sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
نوحهیِ مسجدی شهادت امام کاظم علیه السلام سبک لیلُالعزایِ موسیِ جعفر است .....
کریمهیِ طاها عزا گرفته
از غصّهها دلِ رضا گرفته
شد روضههایِ کاظمینی
آوایِ هر نایِ حسینی
( یا سیّدی موسیَابنِجعفر
یا سیّدی بابالحوائج ) /۴/
بابالحوائجی و من گرفتار
از غمِ تو خیرُالنّسا عزادار
سینهزنِ تو عالمین است
گریهکنِ غمَت حسین است
( یا سیّدی موسیَابنِجعفر
یا سیّدی بابالحوائج ) /۴/
زنجیرِ کینه بسته دستوپایت
لرزیده کاخِ فتنه از صدایت
تو شرحِ آهِ زینبینی
جوازِ بینالحرمینی
( یا سیّدی موسیَابنِجعفر
یا سیّدی بابالحوائج ) /۴/
تسلیتِ سوگِ شهیدِ زندان
به محضرِ امیرِ مُلکِ ایران
صدایِ غم پیچیده در طوس
عرشِ خدا آمده پابوس
( یا سیّدی موسیَابنِجعفر
یا سیّدی بابالحوائج ) /۴/
#نوحه_مسجدی #شهادت #امام_موسی_کاظم_علیه_السلام #کاظمین
#حسین_ایمانی
@sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزلمصیبت شهادت امام کاظم علیه السلام
زهری که هدیه داده به جانت شراره را
آورده با خودش به خدا راهِ چاره را
با شعلهاش زبانه کشید و شنید آه
معلوم کرد رازِ دلِ پارهِ پاره را
حکمِ رهاییاَت شده امضا بگو رضا
مژده دهد به شهر وصالی دوباره را
این پیکرِ نحیف و تنِ لاغرت شده
سنگین به خاطرِ غل و بند وُ نظاره را .....
خیره به کربلا و غروبی عجیب کرد
دیدم به نِی درخششِ هجده ستاره را
بابالحوائجی و شنیدم به روضهات
من نالههایِ تشنگیِ شیرخواره را
یک یاحسین گفتم و در شهرِ کاظمین
دیدم تلظّیِ گلِ در گاهواره را
از رویِ دستهایِ پدر تا فرازِ تیغ
لبخندِ تشنگی و زبانِ اشاره را
تلخیِ خندهیِ علی و غصّهیِ حسین
اشکِ رباب و صاحبِ هر گوشواره را
هر روضه نینوایی و هر صحنه کربلاست
تا یارِ ما بیاید و درمان و چاره را .....
با خود بیاورد که دعایِ فرج کند
خاموش عاقبت به قصاص این شراره را
#شهادت #غزل #امام_موسی_کاظم_علیه_السلام #کاظمین #کربلا
#حسین_ایمانی
@sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزلمصیبت شهادت امام کاظم علیه السلام
درهایِ زندان با کلیدِ زهر وا شد
بابالحوائج عاقبت حاجتروا شد
تابوتِ نورِ چشمِ زهرا رویِ شانهَست
واویلتا ذکرِ علی موسیَ الرّضا شد
یادآوری شد طعنهیِ شامی به عمّه
گفتند سهمِ خارجی خشمِ خدا شد
اشک از دو چشمِ شیعیان بر گونه میریخت
تا روضههایِ کاظمینی کربلا شد
یادِ غروبِ آتش و زنجیر کردند
وقتی غل و بند از تنِ بیجان جدا شد
تشییع و غسل و روضه و دفن و کفن بود
یکبارِ دیگر شورِ عاشورا به پا شد
سوز وُ نوایِ کاظمیون هم حسینیست
گویا غزل گودالِ خون و نیزهها شد
اینجا که آتش نیست تا دامن بسوزد
اصلاً که گفته معجری از سر رها شد
بابالحوائج تکّه تکّه نیست بیدست
سقّایِ تشنه کیمیایِ روضهها شد
حرف از دو بابِ حاجت آمد حاجتِ ما
تعجیل در روزِ ظهورِ دلربا شد
#غزل #شهادت #امام_موسی_کاظم_علیه_السلام #کاظمین
#حسین_ایمانی
@sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
ترکیببند شهادت امام موسی کاظم علیه السلام
زندان برایِ حالِ دلِ زار گریه کرد
آری زمین زمان در و دیوار گریه کرد
تنهاییِ امامِ مرا دید زهرِ کین
سَم هم برایِ غربتِ دلدار گریه کرد
رفتارِ او چو دید نگهبانِ سنگدل
از ظلمِ خود خجل شد و بسیار گریه کرد
با هایهای و ضجّهیِ در سجدهیِ امام
توبه نمود آن زنِ بدکار گریه کرد
حکمِ رهاییِ گلِ زهرا به دستِ زهر
امضا شد و دقایقِ افطار گریه کرد
جسمی نحیف و لاغر و بیجان بُرون شد و ....
چشمانِ انتظارِ گرفتار گریه کرد
موسیَ ابنِ جعفر است که آزاد میشود
امّا به جایِ شیعه عدو شاد میشود
شالِ عزا به گردنِ خورشیدِ مشرقین
غل مانده بر جنازهیِ مظلومِ عالمین
بر نعشِ یک غریب غریبی نماز خواند
تحویلِ خاک داد پدر را به شور وُ شین
معصومه مضطر است و رضا ناله میزند
کربوبلایِ غم شده وادیِ کاظمین
آهِ علی و فاطمه و حضرتِ رسول
آید به گوش چون شبِ تنهاییِ حسین
اینجا نَه علقمهَست ولی دست بر کمر
دارد امام چون شَهِ مظلومِ نَشعَتِین
خواهر بگیر زیرِ دو بازویِ دختری
که میشود یتیم و پریشان چو زینبین
معصومه نورِ دیدهیِ بابالحوائجی
هرگز کسی نگفته کنیزی و خارجی
بعد از پدر کسی به آتش گُشود نَه
از تازیانه پیکرِ تو شد کبود نَه
وقتی که غصّهیِ پدرت بر دلت نشست
معجر به زور از سرِ تو کس رُبود نَه
آتش به دامَنت نَفِتاد و کسی نکرد
رنگِ رُخت به ضربِ جفا رنگِ دود نَه
رفتی پس از پدر به سفر لیک همسفر
یک تن چو زجر و حرمله و شمر بود نَه
دندان و کامِ دلبرِ تو کَعبِ نِی نخورد
قاتل به پیشِ چشمِ تو خود را سُتود نَه
شهری برایِ تسلیت آمد خودت بگو
در دستهایِ هیچ کسی قلوهسنگ بود نَه
اینجا صدایِ زمزمه و ذکرِ فاتحه
آنجا میانِ هلهلهها آهِ فاطمه
#شهادت #امام_موسی_کاظم_علیه_السلام #کاظمین
#حسین_ایمانی
@sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
زمزمه شهادت امام موسی کاظم علیه السلام سبک دستات هنوزم رو پهلوته ولی ....
آزاد میشه از زندانِ کاظمین
با زهرِ کینه امامِ عالمین
تو آسمونا دَمِ واویلتا
ذکرِ ملائک به آه و شور و شین
فصلِ غم و ماتم رسید
موسیَ ابنِ جعفر شد شهید
واویلتا واویلتا /۴/
شاهِ خراسون شده صاحب عزا
گرفته رنگِ غم و غصّه فضا
امشب کریمه حزین و مضطره
ماتم گذاشته پا تو دلِ رضا
عالم گرفتارِ غمِه
روضه میخونه فاطمه
واویلتا واویلتا /۴/
عرشِ خدا در عزا و شور و شین
کربوبلا شد خدایا کاظمین
هر چند تمومِ عمرش بوده غریب
عمریه روضهِ خونده واسهِ حسین
زندانِ ظالم گر چه دید
کسی سرِ او نَبُرید
آقام حسین آقام حسین /۴/
امشب که صاحبعزا امام رضاست
دلم دوباره تنگِ اِیووُن طلاست
براتِ مشهد میخوام آخه دلم
دوباره تنگِ هوایِ کربلاست
پنجره فولادِ رضا
میده براتِ کربلا
سلطان علی موسیَ الرّضا /۴/
#زمزمه #شهادت #کاظمین #امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
#حسین_ایمانی
@sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
نوحهیِ زمینه شهادت امام موسی کاظم علیه السلام سبک تو دلِ بارون .....
امشب از زندون
یه جسمِ لاغر و رنجور میاد زندون
دو تا چشمِ رضا وُ ماسوا گریون
ببار بارون
دل گرفتاره
رئوفِ آلِ پیغمبر عزاداره
دوباره ابرِ چشمام داره میباره
ببار بارون
روضهیِ غم و غصّه بر لبِ اهلِ عالمینه
یاسِ قدکمون روضهخونِ مظلومِ کاظمینه
وای امان امان /۲/ یا امامِ کاظم
قاتلِ دلدار
شده زهرِ جفایِ دشمنِ بدکار
رضا سر میذاره از غصّه رو دیوار
کریمه زار
رویِ دستوپات
هنوزم مونده زخمایِ غل و زنجیر
رکوع و سجدههات کاریتر از شمشیر
بگو تکبیر
از غمت داره ناله میزنه آسمون آقاجون
آتیشِ غمت شعله میکشه تویِ سینههامون
وای امان امان /۲/ یا امامِ کاظم
سایهسارِ عشق
الا ای هفتمین ماهِ تبارِ عشق
مزارت بر سرِ راهِ مزارِ عشق
عیارِ عشق
سایهبانِ عشق
تجلّایِ خداوند آسمانِ عشق
نشانِ حق به زندان بینشانِ عشق
لِسانِ عشق
عشقِ عالمین مرغِ دل هواییِ کاظمین است
زائرِ مزارت مسافرِ گنبدِ حسین است
وای امان امان /۲/ یا امامِ کاظم
#نوحه_زمینه #شهادت #کاظمین #امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
#حسین_ایمانی
@sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزل مدح امام موسی کاظم علیه السلام
قسم به مَسندِ بابالحوائجِ درگاه
که دل نمیکَنم از این عقیدهها وَاللّه
نمیشود اَحدی پایِ روضههایِ شما
از این مسیرِ الهیِ بندگی گمراه
به اِذنِ حضرتِ یزدان و احمد و حیدر
به اِذنِ فاطمه و مجتبی و ثاراللّه
به اِذنِ حضرتِ زینب به اِذنِ سرلشکر
قدم گذاشتهام در سرا وُ صحنِ شاه
اَباَالرّضا که اجازه دهد به ما داریم
حوالهیِ حرمِ آفتاب وُ روضهیِ ماه
رسیده از حرمِ کاظمین بویِ حسین
ببین تو رابطهیِ نابِ دلبر و دلخواه
امیرِ کربوبلا روضهخوان شده امشب
رضا که روضه بخواند حسین گوید آه
تمامِ قاعدهیِ عشق در همین جملهَست
بگو تو أَشهَدُ أَنَّ علیاً ولیُّ اللّه
« علی امامِ من است و منم غلامِ علی »
نمیروم به خدا لحظهای از این درگاه
به انتظارِ ظهور وُ وصالِ موعودم
بگیر دستِ مرا تا نَیفتم اَندر چاه
#غزل #مدح #امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
#حسین_ایمانی
@sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
دوبیت شهادت امام موسی کاظم علیه السلام
اینجا به رویِ خاکِ بیابان بدنی نیست
خنجر به رویِ حنجر و چکمه به تنی نیست
گرگ از دلِ گودالِ بلایی نرسیده
در دستِ کسی انگشتر و پیرهنی نیست
#دوبیت #شهادت #امام_موسی_کاظم_علیه_السلام #کاظمین #کربلا
#حسین_ایمانی
@sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزال شهادت امام کاظم علیه السلام
باید غُل و زنجیر کند گریه برایت
عالَم به فدایت
قربانِ مناجاتِ الهی و صفایت
عالم به فدایت
مانندِ علی دستِ تو را توطئه بسته
قلبِ تو شکسته
خندیده ستمگر به غم و اشک و نوایت
عالم به فدایت
هر روزِ تو با روزه و افطارِ تو شلّاق
بَر رویِ دلت داغ
توهین شده پیشِ تو به ناموسِ ولایت
عالم به فدایت
تو مردِ مناجاتی و هنگامِ ملاقات
چون عمّهیِ سادات
شلّاق و شکنجه شده سهمِ سر وُ پایت
عالم به فدایت
آزادیِ تو در گِروِ آمدنِ زهر
وَ میشنود شهر
خواندند تو را خارجی از دین و ولایت
عالم به فدایت
تابوتِ تنِ بیرمقت لِنگه دری شد
آهِ پسری شد...
سنگینیِ این روضهیِ غمگین و روایت
عالم به فدایت
دارد کفنت میکند آقایِ خراسان
با حالِ پریشان
ِآمد دو سه خط روضه به لبهایِ رضایت
عالم به فدایت
جدِّ تو غریب است پدر ، روضه عجیب است
این سرخیِ سیب است
رفته سرِ نیزه سرِ خورشیدِ دِرایت
عالم به فدایت
سر بر رویِ نِی رفته خدایا بدنش کو؟!
پس پیرُهنش کو؟!
ناموسِ خدا همسفرِ اهلِ جنایت
عالم به فدایت
این روضه عذاب است دلِ عرش کباب است
انگار رباب است
شاهد که زَند چوب به دندانِ ثنایت
عالم به فدایت
خندید ستمگر به غم و غصّهیِ زینب
خون میچکد از لب
شد ندبه نوایِ حرم و صحن و سرایت
عالم به فدایت
#شهادت #امام_موسی_کاظم_علیه_السلام #کاظمین
#حسین_ایمانی
@sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزل پیوسته میلاد امام موسی بن جعفر علیه السلام
هر کس که میخواهد ببیند لطف حیدر را
باید بگیرد دامنِ موسیَ ابنِ جعفر را
بابالحوائج شد که درمانده نَمانیم و...
بابالحوائج شد بگیرد دستِ نوکر را
از نسل شیرِ خیبر و زهرایِ مرضیّهَست
با دستِ بسته میکند تسخیر... خیبر را
از هر سرِ انگشت او جود و کرم جاریست
وقتی نَفَس میزد جهان میدید کوثر را
بابایِ سلطان خراسان است و معصومه
دنیا ببین این پادشاهِ ذرّهپرور را
بر رویِ دوشَش بیرقِ شیخِ امامان است
استادِ علم و رأفتِ شاه خراسان است
در هر کجای کشور ما رَدّی از پایش
شد افتخار ما غلامیِ پسرهایش
معصومهیِ او سفرهداری میکند در قم
پهن است در مشهد به لطف حق ببین سایهَش
شیراز صحنِ احمد ابنِ موسِیِ کاظم
یارِ علی موسیَ الرّضا غمخوارِ بابایش
باید جوانِ او زیارتگاه ری باشد
عبدالعظیم از زائران حمزه و پایش...
در شهرِری وا شد اگر موسیَابنِجعفر خواست
هر سویِ ایران یک زیارتگاهِ بابایش
با این حَرمها کشورِ ما کاظمینی شد
موسیَابنِجعفر خواست که ایران حسینی شد
با روضهاَش صدها گِره از کار ما وا شد
چه دردهایی که در این مجلس مداوا شد
مادربزرگی سفرهیِ موسی ابن جعفر داشت
حاجت روا از پایِ سفره هر کسی پا شد
هر کس که از خُدّام این آقاست شد آقا
هر کس به سینه سنگِ عشقش زد مسیحا شد
یوسف به دنبالِ غلامیِ رضایِ اوست
مریم کنیزِ دخترش در شهرِ قم... تا شد...
از بانوان جَنّةُالاعلی شد و با یک...
گوشه نگاه او براتِ عشق امضا شد
هستم گدایِ خانهاش دارم رضا را شکر
از کاظمینش کربلا رفتم خدا را شکر
امشب سر این سفرهاَم که پر درآوردم
حرف دلِ خود را برایِ دلبر آوردم
ماهِ محرّم میرسد دستِ گدا خالیست
جایش دو تا دیده که نَه دو کوثر آوردم
دلواپسم... کار و کسم... چشمَم نماند خشک
وقتی به لب ذکرِ لالایی اصغر آوردم
حرف جوان شد جانبهلب کُن نوکرِ خود را
باید بمیرم بر حَصیری اکبر آوردم
از قتلگَه میتاخت سویِ کوفه خولی و...
با قهقهه میگفت مژده که سر آوردم
از کاظمین و کربلا هر بار میخوانم...
چشم انتظارِ وصل روی یار میمانم
#میلاد #امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
#یا_باب_الحوائج #کاظمین #کربلا
#حسین_ایمانی
@sehreashk