eitaa logo
حسیــن ایمانـے(سِـحرِ‌‌اَشـک)
924 دنبال‌کننده
380 عکس
478 ویدیو
183 فایل
اشعار و سبکهایِ کربلایی حسین ایمانی
مشاهده در ایتا
دانلود
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل پیوسته شهادت حضرت معصومه سلام اللّه علیها روضه را شاه بخواند اشکها معتبر است نفَسِ‌طوس که باشد نوحه‌ها ناب‌تر است رو به اِیوانِ طلایی از کریمه خواندن حکمِ دیدارِ حریمِ مادری با پسر است از کریمه که بخوانیم زیارت رفتیم حرمِ گمشده‌یِ مادرم این دور و بَر است سندِ مُستند از شیخ‌الائمّه دارم زائرش زائرِ زهرا و بهشتی‌نظر است او به قم آمد و شد آبرویِ ایرانم اهلِ این روضه که باشم همدمِ سلطانم بستری شد ولی از دردِ پَر و پهلو؟! نه دشمنی ضربه زده بر رویِ این‌بازو؟! نه بویِ یاسِ حرمُ‌اللّهِ کرم را دارد جایِ سیلیِ ستم مانده خدا بر رو؟! نه شهرِ قم با صلوات آمده استقبالش طعنه‌یِ شام شده قسمتِ این بانو؟! نه کسی از بام به پیشانیِ او سنگ نزد دلِ او سوخت ولی سوخته آیا مو؟! نه روضه‌اش حرفِ رضا تشنه‌وتنها جان‌داد دمِ آخری به یادِ عمّه زینب افتاد وقتِ تشییعْ تنَشْ بینِ گلستانی بود ابرِ چشمِ همه‌یِ قافله بارانی بود هر که آمد گریه کرد و فاتحه بر لب داشت شبِ تلخِ دوریِ یار زمستانی بود قم پُر از مِهر و عطوفت اسم و رسمَش زیبا الگویِ نابِ پذیراییِ مهمانی بود خبر از طعنه و سنگ و چنگ و شلّاق نبود روضه‌یِ قم روضه‌خوانِ لب و دندانی بود شامیان دورِ حرم هلهله کردند خدا چوب کوبیده ستم رویِ لب و دندان‌ها روضه‌ای تلخ‌تر از شامِ غریبان دیدی؟! تَهِ گودالِ بلا شاهِ شهیدان دیدی؟! از رویِ تلِّ بلا پیکرِ بی‌سر در دشت یا سرِ نیزه‌یِ کین رأسِ عزیزان دیدی؟! یاکریمه بدنت ضعف اگر کرده بگو سیلی و آتش و غش کردنِ طفلان دیدی؟! دست‌هایِ تو نشد بسته سرت هم نَشکست دزدیِ معجر و ناموسِ پریشان دیدی؟! مثلِ زینب ندبه از دوریِ دلدار بخوان جمعه‌ها چشم‌به‌راهِ قدمِ یار بمان @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل پیوسته شهادت حضرت معصومه سلام اللّه علیها روضه را شاه بخواند اشکها معتبر است نفَسِ‌طوس که باشد نوحه‌ها ناب‌تر است رو به اِیوانِ طلایی از کریمه خواندن حکمِ دیدارِ حریمِ مادری با پسر است از کریمه که بخوانیم زیارت رفتیم حرمِ گمشده‌یِ مادرم این دور و بَر است سندِ مُستند از شیخ‌الائمّه دارم زائرش زائرِ زهرا و بهشتی‌نظر است او به قم آمد و شد آبرویِ ایرانم اهلِ این روضه که باشم همدمِ سلطانم بستری شد ولی از دردِ پَر و پهلو؟! نه دشمنی ضربه زده بر رویِ این‌بازو؟! نه بویِ یاسِ حرمُ‌اللّهِ کرم را دارد جایِ سیلیِ ستم مانده خدا بر رو؟! نه شهرِ قم با صلوات آمده استقبالش طعنه‌یِ شام شده قسمتِ این بانو؟! نه کسی از بام به پیشانیِ او سنگ نزد دلِ او سوخت ولی سوخته آیا مو؟! نه روضه‌اش حرفِ رضا تشنه‌وتنها جان‌داد دمِ آخری به یادِ عمّه زینب افتاد وقتِ تشییعْ تنَشْ بینِ گلستانی بود ابرِ چشمِ همه‌یِ قافله بارانی بود هر که آمد گریه کرد و فاتحه بر لب داشت شبِ تلخِ دوریِ یار زمستانی بود قم پُر از مِهر و عطوفت اسم و رسمَش زیبا الگویِ نابِ پذیراییِ مهمانی بود خبر از طعنه و سنگ و چنگ و شلّاق نبود روضه‌یِ قم روضه‌خوانِ لب و دندانی بود شامیان دورِ حرم هلهله کردند خدا چوب کوبیده ستم رویِ لب و دندان‌ها روضه‌ای تلخ‌تر از شامِ غریبان دیدی؟! تَهِ گودالِ بلا شاهِ شهیدان دیدی؟! از رویِ تلِّ بلا پیکرِ بی‌سر در دشت یا سرِ نیزه‌یِ کین رأسِ عزیزان دیدی؟! یاکریمه بدنت ضعف اگر کرده بگو سیلی و آتش و غش کردنِ طفلان دیدی؟! دست‌هایِ تو نشد بسته سرت هم نَشکست دزدیِ معجر و ناموسِ پریشان دیدی؟! مثلِ زینب ندبه از دوریِ دلدار بخوان جمعه‌ها چشم‌به‌راهِ قدمِ یار بمان @sehreashk